نقش هویت در پایداری نوشهرها

امروزه شهرهای جدید یا همان نوشهرها به محیط‌های خوابگاهی و فارغ از هر گونه تعاملات اجتماعی و عملکردی تبدیل شده که نه تنها نتوانسته سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ و مادر شهرها را به خود جذب کند، بلکه به علت نداشتن هویت و عملکرد تعریف شده، از جذب مهاجران نیز بازماندند.

به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، در عصر معاصر، معماری و شهرسازی تحت تأثیر انقلاب صنعتی دچار تحولات گسترده شده و تکنولوژی جدید، معماری و شهرسازی را آنچنان دچار تغییرات بنیادی کرده که در بسیاری از موارد دیگر بدون توجه به فرهنگ و شیوه‌های زندگی مردم اجرا شده است؛ به خصوص در شهرهای جدید ایران که بیشتر نقش خوابگاهی به خود گرفته، خشک و بی روح جلوه می‌کند و به همین جهت ساکنان این شهرها که اغلب دارای فرهنگ‌های متفاوت از یکدیگر هستند، دچار بی‌هویتی شده‌اند.

از آنجا که شهرهای جدید قدمت چندانی ندارند و اغلب ساکنان آنها در جای دیگر متولد شده‌اند لذا ریشه خود را در جای دیگری جست و جو می‌کنند؛ بنابراین ایجاد فضاهای جدید در شهرها با توجه به سلایق و علایق به طور کلی با توجه به فرهنگ غالب مردمی که در این شهرها زندگی می‌کنند در ایجاد هویت‌بخشی شهر بسیار مؤثر است.

اگرچه ساخت ترکیبی فرهنگ‌های گوناگون سخت است، اما تحقق آن به میزان کم نیز بهتر از ایجاد فضاهای خشک و بی روح است که توجهی به انسان به عنوان یک عامل اصلی در آن نمی‌شود.

امروزه همه از شهرنشینی به مثابه پدیده‌ای ناخوشایند یاد می‌کنند، اما تحلیلی دقیق از ویژگی‌ها و ساختار زندگی شهری روشن خواهد کرد که شهرنشینی به خودی خود ناخوشایند و نامطلوب نیست بلکه آنچه بسیاری از شهرهای امروزی ناخوشایند کرده، عدم توجه به ماهیت حقیقی شهر و شهرنشینی است.

واقعیت آن است که شهرهای قدیمی با گذشت زمان جذابیت خود را از دست نداده، بلکه با گسترش روز افزون زندگی مدرن بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است؛ این امر در سایه اصول و اندیشه‌هایی است که در خلق آن به کار گرفته شده که در اینجا اهمیت وظیفه شهرسازان مشخص می‌شود.

بی‌شک تنها وظیفه شهرسازان این نیست که انسان‌ها را در فضای اجتماعی و سه بعدی شهر کنار هم اسکان دهند؛ بدیهی است که شهر به وسیله انسان و برای انسان ساخته می‌شود و نیم‌رخ شهر، رنگ‌های حاکم بر شهر، مقیاس و عظمت شهر، سنگ‌های محیط پیرامون آن، نوع فعالیت و زندگی گذشته و حال شهر، عدد جمعیت و سایر ویژگی‌های آن از عوامل سازنده شخصیت جغرافیایی شهر است.

فضاهای شهری در شهرهای جدید اثر مثبت و مستقیمی بر همبستگی اجتماعی تولید خاطرات در محیط جمعی دارد و فضاهای فرهنگی، تراکم فرهنگی و خلاصه هرچه جمعیت را به هم پیوند می‌دهد، در این مقوله دارای اهمیت است.

در زمان حاضر علت اصلی شکل‌گیری شهرهای جدید اسکان سرریز رشد جمعیت شهرهای بزرگ است، هدف اسکان در شهرهای جدید نباید به جنبه‌های فیزیکی زیستی انسان تنزل پیدا کند.

نادیده گرفتن فضای شهری در طراحی عرصه‌های عمومی شهر از جمله خیابان که باید پیوند دهنده عناصر پیوسته تعریف شده فضاهای شهر باشد، حضور اجتماع در شهرهای جدید را از دست می‌دهد چرا که اجتماع عمومی هنگامی ایجاد می‌شود که اشخاص خصوصی در کنار هم جمع شده و به گفتمان و مکالمه با هم بپردازند.

لزوم توجه به حس مکان

حس مکان این اصطلاح ترجمه مدرن عبارت لاتین روح محافظ مکان است، از نظر تاریخی این اصطلاح به مکان ملموس اشاره ندارد.

روح مکان یا منحصر به فرد بودن منظر یا فضا با حضور یا محافظت یک موجود ماورای طبیعی تعریف می‌شود.

هویت یک پدیده، امری انتزاعی و منفک از شهر و با موضوعات عدیده‌ای از جمله با اهل شهر با باورها و اعتقاداتشان با شیوه زیست مردم با نوع ارتباطات شأن با سایر جوامع، با آرمان‌ها و الگوی زندگی شأن، با رفتار و فرهنگشان، با نوع تفکر و جهان‌بینی شأن و با بسیاری موضوعات دیگر مرتبط غیرقابل تفکیک است.

طراحان و برنامه ریزان و مدیران شهری نمی‌توانند بر پایه مبانی نظریه بیگانه طرح و برنامه تهیه کنند و مردم را به آن شیوه فراخوانند و در عین حال توقع داشته باشند که هویت زیبای ایرانی و اسلامی داشته باشد.

احداث شهرهای جدید در کشور را باید تصمیم عجولانه و با پشتوانه کارشناسی ضعیف ارزیابی کرد چرا که برخلاف تمامی توصیه‌هایی در زمینه‌های مختلف مکان‌یابی و اجرایی صورت گرفته بود، وزارت مسکن و شهرسازی متناسب با امکانات خود آن را پیش می‌برد.

در طرح‌هایی که تاکنون برای شهرهای ایران تهیه شده، نظر طراحان بیشتر به شبکه بندی راه‌ها و تعیین کاربری‌ها و تراکم معطوف بوده و توجهی به معماری و طراحی شهری نشده است.

ظاهراً شهرهای جدید بدون توجه به شرایط جغرافیایی و محیطی مورد نیاز عموماً در مکان‌های ساخته شده که امکان تملک زمین بیشتر بوده است.

جنبش‌های اخیر معماری در جهت "تقلید نکردن" است و در جهت یافتن عناصر، جزئیات، مساله، رنگ‌ها و سمبل‌هایی است که به معماری آن منطقه هویت خاصی ببخشد و ما یک فرهنگ غنی معماری در پیش رو داریم که جای تفریح رفتن برایمان می‌گذارد به خصوص در آنجا که به مسکن مربوط می‌شود معماری و شهر به دلیل اینکه ظرف فعالیت‌ها و حیات و زندگی جامعه هستند بیشترین ارتباط را با انسان برقرار کرده و جسم و ذهن او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

محیط و فضای زندگی ضمن احراز هویتی خاص، ویژگی‌های هویتی خویش را نیز به انسان القا و تفویض می‌کند.

شهر تجلی هویت یک تمدن و فرهنگ است؛ همانگونه که زیبایی‌ها و تناسبات و هماهنگی‌ها و ریتم آرامش و نظم و عدالت و وحدت آنها به تعادل روحی انسان کمک می‌کند و پاسخگویی به نیازهای معنوی و مادی انسان را تسهیل می‌کند، زشتی‌ها، آلودگی‌ها، بی نظمی‌ها و عدم تناسبات و خروج از تعادل‌ها و ناهماهنگی‌ها نیز سبب می‌شود که انسان از تعادل و آرامش خارج شود؛ حال باید دید آیا در شهرهای جدید ایجاد شده در ایران چنین آرامشی موجب هویت‌مندی شده است؟

نتیجه‌گیری و راهکارها

تکه تکه بودن و پارگی با ذات هویت در تناقض است، هویت از یک کل منسجم بحث می‌کند؛ استفاده از یک الگوی کل گرا برای درک ارتباط میان اعضا در هر شهری به ویژه نوشهرها و شهرهای جدید ضروری است.

اگر به دنبال کشف علت ماندگاری محیط‌های قدیمی هستیم، باید در شهرهای جدید در راستای ساخت مناره‌ها و فرم عرصه‌های شهری به گونه‌ای بکوشیم که ضمن ایجاد بناهایی با کیفیت سنتی و ارزشمند، ساختمان‌ها امروزی نیز باشد و مردم را در شهرهای جدید با هویت‌های سنتی و قبلی خود پیوند دهد و در آنها حس مکانی و تعلق به مکان را ایجاد کند.

همچنین طراحی فضاها و بناهای شهری را با توجه به فرهنگ ساکنان آن صورت بخشید تا در هنگام اسکان ساکنان احساس غربت و بی‌هویتی نکرده و در جهت پویایی هر چه بیشتر شهر تلاش کنند و آن را از محیط خوابگاهی به محیط فعال و بومی و لذت بخش تبدیل کنند.

تنها در سایه چنین تفکری است که شهرهای جدید می‌تواند هویت ماندگار و پایداری را در شهروندان خویش ایجاد کند؛ البته با کاربرد بعضی از راهکارها می‌توان در شکل گیری هویت شهرهای جدید گام‌های ارزنده‌ای برداشت.

از جمله این راهکارها اصلاح و بازنگری قوانین شهرداری و تقویت ارتباط آنها با ساختار کالبدی و الگوهای سنتی شکل گیری ساختمان‌ها در محله‌ها، تفکیک شهر به محله‌هایی با تشخیص و هویت خاص خود، تاکید بر نقش اماکن ارتباطی و مکان‌های اجتماعی همچون فضاهای سبز و فرهنگی مثل مسجد به عنوان یک عنصر شاخص و نشانه شهری، تدوین روش طراحی شهری مناسب برای حفظ و تداوم ارتباط میان ارکان سه گانه شهری ایرانی، مرکز مذهبی مرکز تجاری و مرکز حکومتی اداری، اجرای مراسم و آیین‌هایی که موجب آشنایی افراد با یکدیگر شود.

شهرهای جدید برای انسان ساخته می‌شود و کلیه برنامه‌ریزی در این شهرها باید با توجه به سلایق و جغرافیایی و رفتاری انسان‌ها شکل گیرد، زیرا احترام به موجود انسانی مهمترین شاخص هویت بخشی به شهر جدید است.

کد خبر 525671

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.