۲۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۶:۰۰
تاسوعای حسینی؛ جلوه عشق و ایثار

قیام کربلا همه درس است و عشق؛ تاسوعای حسینی که به نام سقای دشت نینوا نامگذاری شده، روزی است که عشق، ایثار، شجاعت و رشادت دست به دست هم می دهد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هر روز خبر تازه ای از شام و کوفه می‌آمد، عده‌ای برای نام و نان به روی بهترین خلق شمشیر کشیده بودند و برای شقاوت از یکدیگر سبقت می‌گرفتند. پسر پیامبر (ص) با یزید که ظلم عیان روزگار محسوب می‌شد، بیعت نکرده بود و این مساله برای حریصان دنیا دشوار آمده بود. نامه‌های فراوان کوفیان دست نیاز به سوی امام حسین (ع) دراز می‌کرد و امام (ع) با وجود آگاهی به همه سیاهی‌ها و سست عنصری‌ها با تمام هستی خود راهی هدایت و امر به معروف شد، اما در میانه راه ظلم لانه کرده بود. ۸ روز از بسته شدن راه بر امام حسین (ع)، یاران و خانواده ایشان گذشته بود و اکنون کم کم روز واقعه نزدیک می‌شد، واقعه‌ای که تا ابد قلب و روح مسلمین جهان را متأثر می‌کند. ورود به روز نهم اتفاقات تازه ای را در صحرای کربلا رقم می‌زند، اتفاقاتی که «رشادت» بر تارک می‌درخشد.

حجت الاسلام و المسلمین محمد ارزانی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، در باره روز تاسوعای حسینی اظهار می‌کند: روز تاسوعا به نام قمر بنی هاشم نامگذاری شده که بسیار شایسته است، چراکه در این روز چند اتفاق در رابطه با حضرت عباس (ع) اتفاق افتاد. شمر در روز نهم محرم وارد کربلا شد و نامه‌ای از طرف عبید الله بن زیاد برای عمر سعد آورد که در آن نوشته شده بود: «کار حسین بن علی را تمام کن.» ابن سعد می‌خواست جنگ را در این روز آغاز کند، اما امام (ع) از حضرت عباس (ع) خواستند که از دشمن مهلت بگیرد تا جنگ روز تاسوعا شروع نشود و بتوانند به مناجات و شب زنده داری بپردازند.

وی می‌افزاید: این درخواست مطرح شد، ابن سعد قصد داشت آن را رد کند، اما شخصی به نام عمر بن حجاج عبیدی گفت اگر با ترک و فارس و دیلم جنگ داشتیم و آنها چنین درخواستی می‌کردند، قبول می‌کردیم؛ چطور به امام حسین جواب مثبت نمی‌دهید؟ این سوال باعث شد که عمر سعد بپذیرد جنگ به روز بعد موکول شود.

این کارشناس مسائل مذهبی خاطر نشان می‌کند: از دیگر اتفاقاتی که در روز تاسوعای حسینی رخ داد، آوردن امان نامه برای قمر بنی هاشم و برادران ایشان بود. عبدالله، عثمان، جعفر و ابوالفضل چهار برادری بودند که شمر برای آنها امان نامه آورده بود. این چهار برادر فرزندان ام‌البنین و امام علی (ع) بودند، بنابراین از طرف مادر با شمر نسبت خانوادگی داشتند. شمر امان نامه را به فرزندان خواهر خود می‌دهد و از آنها می‌خواهد که دست از یاری امام حسین (ع) بردارند تا در امان بمانند. حضرت عباس (ع) قصدی برای پاسخ دادن به شمر نداشت، اما به دستور امام حسین (ع) به او می‌گوید: دو دستت بریده باد. آیا تو دشمن خدا برای ما امان آورده ای و از ما می‌خواهی از سید خود حسین دست برداریم و از لعینان اطاعت کنیم؟

همه شهدا تا قیامت به جایگاه حضرت ابوالفضل (ع) غبطه می‌خوردند

ارزانی تصریح می‌کند: در شب تاسوعا امام حسین (ع) با یاران خود اتمام حجت کردند. ایشان فرمودند که دشمن فقط با من مشکل دارد، من بیعتم را از شما برداشتم، هرکس می‌خواهد از تاریکی شب استفاده کند و رهسپار منزل خود شود، اما اصحاب اعلام کردند که دست از یاری امام برنمی دارند. بنابراین امام حسین (ع) لشکر را برای نبرد آماده کردند و نقشه‌ای برای خیمه‌ها طراحی کردند.

وی با اشاره به مقام حضرت ابوالفضل العباس (ع) ادامه می‌دهد: مقام و درجه‌ای که حضرت ابوالفضل (ع) دارند، بسیار حائز اهمیت است. چند سال پس از شهادت امام حسین (ع) یک روز نگاه امام سجاد (ع) به فرزند حضرت عباس (ع) افتاد و گفتند خدا عمویمان را رحمت کند که جان و دستان خود را فدای برادر کرد و سپس فرمودند برای عمویم درجه‌ای لحاظ شده است که تمام شهدای جنگ‌های پیشین و جنگ‌هایی که تا قیامت اتفاق خواهد افتاد به آن غبطه می‌خورند.

این کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به رشادت‌های حضرت عباس (ع) در قیام عاشورا، می‌افزاید: حضرت عباس (ع) در روز عاشورا شجاعانه جانفشانی کرد. باید به این نکته توجه کرد که او علمدار سپاه امام حسین (ع) بودند. در قدیم کسی که از همه قوی‌تر و ستون و رکن اصلی سپاه بعد از فرمانده بود، به عنوان علمدار انتخاب می‌شد. چراکه معنی بالا ماندن علم این بود که سپاه هنوز توان مقابله با دشمن را دارد.

ارزانی اضافه می‌کند: حضرت ابوالفضل (ع) ملقب به علمدار کربلا است، وقتی ایشان به شهادت رسید، امام حسین (ع) فرمودند: کمرم شکست. وقتی کمر شکسته شود دیگر شخص نمی‌تواند روی پای خود بایستد و ابا عبدالله (ع) این تعبیر را برای اشاره به اهمیت حضرت عباس (ع) به کار بردند. لحظاتی بعد از شهادت قمر بنی هاشم، امام حسین (ع) نیز به شهادت رسیدند.

از شهادت حسین (ع) حرارتی در دل‌های مؤمنان است که خاموش نمی‌شود

وی با بیان اینکه «آنچه باعث می‌شود عاشورا هر روز زنده‌تر از دیروز شود اراده و مشیت خداوند است»، می‌گوید: خداوند اراده کرد که دین حضرت خاتم (ص) از طریق اباعبدالله الحسین (ع) در تمام عالم منتشر شود. پیامبر (ص) می‌فرمایند: «خداوند حرارت و شعله‌ای از شهادت امام حسین در دل‌های مؤمنان گذاشته است که هیچ وقت سرد شدنی نیست.» یعنی اراده خداوند به این است که این شوق و شور حسینی در قلوب همه شیعیان باشد.

این کارشناس مسائل مذهبی تصریح می‌کند: مساله دیگری که باعث ماندگاری نهضت کربلا شد، برای خدا بودن آن است. هر کاری که فقط برای خدا انجام شود، یقیناً ماندگار خواهد بود، چراکه با فطرت خداوند پیوند دارد. امام حسین (ع) نیز تمام هستی و جان خود را برای خدا فدا کردند، بر همین اساس است که در زیارت عاشورا از خدا می‌خواهیم که حیات و ممات ما را حسینی قرار دهد.

ارزانی می‌گوید: یکی دیگری از ویژگی‌هایی که علت ماندگاری نهضت کربلا است، پیوند عاطفی و محبتی است که خداوند در قلوب همه مؤمنان قرار داده است، این پیوند عاطفی باعث شده مؤمنان با تمام وجود امام حسین (ع) را دوست بدارند.

وی با اشاره به فلسفه این قیام، خاطر نشان می‌کند: امام حسین (ع) وقتی قصد خروج از مکه و رهسپاری به سمت کوفه را داشتند، نامه‌ای به محمد حنفیه نوشتند و در آن پس از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر می‌گویند: من نه برای شرارت، فساد و ظلم که برای امر به معروف و نهی از منکر از مکه به سمت کوفه خارج می‌شوم.

این کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به اصلاحی بودن حرکت امام حسین (ع)، ادامه می‌دهد: امام حسین (ع) در ادامه نامه خود می‌گویند من می خوام به سیره جدم عمل کنم، رسول خدا (ص) به این علت مبعوث شدند که مردم را از جهالت، نادانی و گمراهی نجات دهند.

عزادار حقیقی کیست؟

ارزانی در باره تحریفات واقعه کربلا، تصریح می‌کند: شهید مطهری کتاب «حماسه حسینی» را در همین مورد نوشته و تحریفاتی که درباره این واقعه صورت گرفته را مفصل توضیح داده است. اما باید به این نکته اشاره شود که برخی از تحریفات مادی و تاریخی است و برخی دیگر معنوی.

وی با بیان اینکه «تحریف معنوی لطمه بیشتری می زند»، خاطر نشان می‌کند: در تحریف مادی، تعداد افراد یک قیام کم و زیاد و حوادث به گونه‌ای دیگر نقل می‌شود، اما در تحریف معنوی، هدف و غرض اشتباه جلوه داده می‌شود. امروزه درباره قیام امام حسین (ع) به تحریف معنوی دچار شده ایم.

این کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به وظایف یک عزادار حقیقی، می‌گوید: در این باره تکلیف را امام حسن عسگری (ع) روشن کرده است. ایشان فرموده اند: «مایه زینت ما باشد و مایه خفت و خواری ما نباشید». شیعیان و محبان همین که لباس مشکی می‌پوشند، به سینه می‌زنند و در جلسات و روضه‌ها شرکت می‌کنند، ارادت خود را به امام حسین (ع) نشان داده اند. اما گاهی کج رفتاری‌هایی می‌شود که باعث زینت اهل بیت نیست.

ارزانی تاکید می‌کند: در این زمان که جهان درگیر ویروس کرونا است، برخی از هیأتی ها در کنار عزاداری برای تهیه دستگاه اکسیژن و کمک رسانی مادی و معنوی به کادر درمان تلاش می‌کنند که کار بسیار زیبایی است. انتظاری که افراد از یک عزادار واقعی دارند این است که سیره و مسلک آنها، رنگ و بوی اهل بیت (ع) را داشته باشد. امیدوارم این توفیق نصیب همه شود که بتوانند یک عزادار واقعی باشیم.

کد خبر 515396

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.