بازاجتماعی شدن افراد آسیب‌دیده در اصفهان چگونه انجام می‌شود؟

"ضعف در فرایند بازاجتماعی شدن افراد آسیب دیده به علت این بوده که نگاه مقطعی و مبتنی بر هیجانات سیستم اداری بر این موضوع حاکم بوده است. فرد آسیب دیده چند روز جمع‌آوری و بعد رها شده است اما هیچ نگاه عمیق، کارساز و مؤثری برای توانمندسازی او وجود نداشته است."

به گزارش خبرنگار ایمنا، شهرهای امروز به‌ویژه در مناطق حاشیه‌ای خود به دلیل گسترش سوء‌مصرف مواد مخدر شاهد حضور معتادان متجاهر هستند و این پدیده به همراه خود آسیب‌های متعدد دیگری را نیز به دل شهرها می‌کشاند.

در این سال‌ها اما سیاست‌ها برای ساماندهی این افراد تنها به جمع‌آوری و رها کردن محدود شده و می‌توان گفت رویکرد علمی، پذیرفته شده و قابل تعمیم به تمام شهرهای کشور در این خصوص یکی از آرزوهای فعالان اجتماعی است.

به هر روی شاید تنها راه برون‌رفت از ناهنجاری‌هایی مانند کارتن‌خوابی و معتادان متجاهر، بازاجتماعی شدن آن‌ها بر مبنای اصول علمی و امتحان شده است. دانشمندان زیادی در حوزه جامعه‌شناسی و روانشناسی درباره فرایند «بازاجتماعی شدن» نظریه داده‌اند و رویکردهای جدی و متفاوتی در این خصوص وجود دارد. بازاجتماعی شدن به افراد آسیب دیده به تدریج می‌آموزد که رفتارهای خود را چگونه اصلاح کرده و چه نوع رفتار یا نگرشی برای ادامه زندگی خود در جامعه به کار گیرند. افرادی که فرایند بازاجتماعی شدن را طی می‌کنند، می‌توانند الگوهای رفتاری جدید، مطابق با قوانین رسمی پذیرفته‌ شده در جامعه را بکار گیرند.

کوروش محمدی، رئیس کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای اسلامی شهر اصفهان، در بخشی از گفت‌وگوی خود در دفتر خبرگزاری ایمنا، فرایند بازاجتماعی شدن در این کلانشهر را تشریح کرده که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

وضعیت مناطق حاشیه‌ای شهر را چگونه می‌دانید؟ آیا این مناطق در سال‌های اخیر بیشتر به حاشیه رفتند یا به متن نزدیک شدند؟

متأسفانه نگاه موجود موجب توزیع ناعادلانه فرصت‌ها می‌شود و حاشیه را گسترش می‌دهد. نگاه کلی که در جامعه و کشور ما به خصوص در کلانشهری مثل اصفهان به این موضوع وجود دارد حاکی از تمرکز مدیریت اجتماعی در مرکز شهر است و همین امر باعث شده که حاشیه‌ها گسترش یابد و روز به روز بر حجم آن‌ها افزوده شود اما در این مدت تلاش شد تا با آسیب‌های اجتماعی در حاشیه شهر ریشه‌ای مقابله کنیم و عدالت در توزیع فرصت‌ها تا حد ممکن تحقق یابد.

با توجه به تجربه‌ای که در چهار سال عضویت شورا کسب کردید، اگر بخواهید در زمینه کاهش آسیب‌های اجتماعی در مناطق حاشیه‌ای یک تجربه را در اختیار دیگر شهرها بگذارید کدام است؟

به نظرم بهترین مدل شبکه اجتماعی محلات است. چند وقت پیش در یکی از محلات محروم اصفهان حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ مورد کارتن‌خوابی و حضور افراد بی‌خانمان پشت در خانه‌ها، پارک‌ها و حواشی محله گزارش شد.

خیلی تلاش کردیم دستگاه‌های متولی کمک کرده و آن‌هایی که وظیفه‌ای دارند، با این پدیده برخورد کنند ولی متأسفانه به نتیجه‌ای نرسیدیم و در نهایت مجبور شدیم به سمت ایجاد شبکه فعال محلی در دل این موضوع برویم؛ ورود کردیم، هماهنگ کردیم و کمتر از سه روز علاوه بر ۱۵۰ نفری که گزارش شده بود، حدود ۶۰ تا ۷۰ بی‌خانمان دیگر نیز در سایر محله‌ها به کمک نیروهای محلی ساماندهی شدند و آن‌ها را بدون دخالت هیچ کدام از دستگاه‌های حاکمیتی و فقط از طریق شهرداری و شبکه محلی که به صورت فعال در منطقه مستقر بود، ساماندهی کردیم. به نظرم این رویکرد که از مردم کمک بگیریم و منتظر دستگاه‌های دیگر نشویم بهترین نگاه به ساماندهی افراد آسیب دیده در حاشیه شهرهاست.

این اتفاق در نهایت به بازاجتماعی شدن افراد آسیب دیده مانند کارتن‌خواب‌ها منجر می‌شود؟

کارتن خواب‌ها، افراد بی خانمان، معتادان متجاهر و متکدیان سالهاست در شهر وجود دارند و هیچ وقت با رویکردهایی که حاکمیت دارد و ما با اینها برخورد می‌کنیم درمان نشده و کاهش پیدا نکرده‌اند حتی سال به سال افزایش یافته و بیشتر هم شده‌اند.

علت این بوده که نگاه مقطعی و مبتنی بر هیجانات سیستم اداری حاکم است و یک کمیته ۱۴، ۱۵ نفری را دور هم جمع کردیم و به هرکدام کاری را گفتیم و زمان عمل، چند روز متکدی را گرفتیم و بعد رهایش کردیم. هیچ نگاه عمیق و کارساز و مؤثری برای توانمندسازی او نداشتیم.

از زمان فعالیت در شورای شهر، الگوهای ساماندهی را از خارج از کشور و شهرهایی مانند تبریز در کشور خودمان بررسی کردیم و دیدیم لازم است طرحی را برای یک درمان ریشه‌ای در خصوص کارتن خوابی و حوزه برخورد با معتادان متجاهر و متکدیان اتخاذ کنیم.

این طرح در یک مجموعه فعال و پذیرنده که محل استقرار کارتن‌خواب‌ها بوده و دارای استانداردهای بین‌المللی از نظر بهداشتی و سلامت است اجرا می‌شود. در دل همین مجموعه آموزش و توانمندسازی و مهارت افزایی افراد بی‌خانمان نیز برنامه‌ریزی و پیش بینی می‌شود تا اشتغال، درمان، آموزش، مشاوره، بیمه و شغل شایسته برای آن‌ها ایجاد شود.

نباید نگاه به کارتن‌خواب‌ها صرفاً اینگونه باشد که آن فرد مدتی در یک کمپ و مرکزی نگهداری شده و به او غذا بدهیم و بعد از مدتی رهایش کنیم. باید فکر کنیم که پس از خروج از این کمپ‌ها کجا می‌رود. او در دل جامعه می‌رود و با انگ معتاد، سارق، متکدی و متجاهر با وی برخورد می‌کنند؛ خانواده حاضر نیست با او زندگی کند. مرجع اجتماعی ندارد و جایگاه اجتماعی آن فرد آسیب دیده است بنابراین باید به سمت اشتغال برود و ما وظیفه داریم برای او اشتغال ایجاد کنیم.

الآن زمینه برای اشتغال این افراد آماده است؟

کی باید برای او اشتغال ایجاد شود؟ زمانی که این فرد درمان شد، آموزش‌های لازم را گرفت و مهارت‌های لازم را کسب کرد و می‌تواند با سلامت روان استخدام شود. کارگاه‌هایی که پیش‌بینی می‌شود او را به‌کار می‌گیرند. در این مدل کارفرما هم کار خیر واقعی انجام داده و هم سود کسب و کار خود را برده است. فرد آسیب‌دیده اجتماعی نیز دیگر رها نمی‌شود بلکه به عنوان فرد شاغل شناخته می‌شود. حتی وقتی ظرفیت مرکز بازتوانی که برای این افراد در نظر گرفته شده تکمیل شد، در کارگاه‌های بیرون از آنجا هم می‌توان از ظرفیتی که دارند استفاده کرد و این روند تا لحظه تکمیل فرایند دوباره اجتماعی شدن فرد ادامه دارد تا او بتواند به بدنه اجتماع برگردد.

یکی از گروه‌هایی که باید در خصوص ساماندهی آن‌ها رویکرد متفاوتی اتخاذ شود، کودکان کار هستند به‌ویژه اینکه این افراد اکثراً در مناطق حاشیه‌ای زندگی می‌کنند در این خصوص چه سیاستی دنبال شد؟

بزرگترین کاری که توانستیم برای کودکان کار انجام دهیم، تغییر نگاه بود؛ یعنی نگاه را از حمایت برگردانیم و به سمت مقابله با کار کودک برویم. خیلی سختی کشیدیم تا بتوانیم با نگاه حاکم بر سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در این حوزه، شهرداری، مدیران و دستگاه‌های دیگر مقابله کرده و آن را کمی تغییر دهیم.

حرف ما این بود که مشکل این نیست که این کودک را حمایت کنیم چون بالاخره یک خیر پیدا می‌شود که این کودک را حمایت کند ولی این را باید مدنظر داشت که لازم است به موازاتی که به کودکان کار در شهر با جنبه حمایتی نگاه می‌کنیم، جلوی ورود کودکان دیگر را به عرصه کار کودک بگیریم و پیشگیری کنیم.

یک کارگروه تحت عنوان «مقابله با کار کودک» داریم که همه سازمان‌های مردم نهاد مربوطه را آوردیم با سیستم قضائی، مطبوعات و آموزش و پرورش جلسه گذاشتیم و ضمن حل مشکلات کودکان کار یک سری از کارفرماها و یک سری از مؤسسات پذیرفتند، تحت فشار قرار گرفتند و از طریق سیستم قضائی ابلاغ شده که حق استفاده از کودکان را به عنوان نیروی کار ندارند.

در واقع سراغ ریشه کار کودک رفتیم و یک سری تیم‌ها را برای شناسایی کودکان کار فعال کردیم؛ بانک اطلاعاتی مربوط به آن نیز تشکیل شد که خانواده‌هایشان را شناسایی می‌کند آن‌ها را ترغیب می‌کند که کودک را به سمت فضای تحصیل و مدرسه برگردانند. در این خصوص جلساتی هم با مدیر کل آموزش و پرورش داشتیم.

بحث کودکان کار را به سمت خانواده‌ها بردیم. رویکردهای حقوق کودک، گفتمان مبتنی بر افزایش دانش خانواده و طرح شبکه‌های محلی را در اختیار این برنامه گذاشتیم تا به سمت توانمندسازی و آگاه سازی خانواده‌ها نسبت به حقوق کودکان برویم. برخی از این کودکان به خاطر ناآگاهی والدین است که دچار کار کودک شده‌اند چون وضعیت مالی خانواده‌هایشان خوب است و مشکلی ندارند بدین سبب باید بدانند این کودک باید در دنیای بازی و کودکی خود بسر ببرد.

کد خبر 495708

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.