جشنواره ملی جمالزاده و نقش آن در ادبیات معاصر

حضور یک جشنواره ادبی معتبر در شهری که به ادب پروری شهره شده، یک نیاز غیر قابل انکار است. جشنواره ملی جمالزاده نوعی پاسخ به این نیاز محسوب می شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ایجاد انگیزه نوشتن در نویسندگان جوان مسأله‌ای مهم برای حوزه ادبیات داستانی است، چرا که رشد و اعتلای ادبیات در گرو پرورش نویسندگان خلاقی است که از ذکاوت خود برای تنومند کردن ریشه‌های ادبیات استفاده می‌کنند. جشنواره ادبی جمالزاده با همین هدف شکل گرفته است. این جشنواره که سومین دوره آن در حال برگزاری است می‌تواند به نقطه عطفی در تاریخ ادبیات داستانی معاصر تبدیل شود در واقع رویداد جایزه جمالزاده در صورت دوام، تأثیر مهمی در غنی‌تر کردن حوزه ادبیات داستانی اصفهان و ایران ایفا خواهد کرد.

خبرنگار ایمنا، به مناسبت برگزاری سومین دوره جشنواره ادبی جمالزاده با سعید محسنی، دبیر علمی و ادبی این جایزه گفت و گویی داشته است که در ادامه می‌خوانید:

از دید شما جشنواره‌هایی مانند جمالزاده تا چه حد در خط سیر دادن به زندگی حرفه‌ای نویسندگان مؤثر است؟

اگر نویسنده حرفه‌ای محسوب شود، شاید مساله او جشنواره و جوایز ادبی نباشد در واقع می‌توان گفت جشنواره برای یک نویسنده حرفه‌ای صرفاً نوعی همراهی کردن با دلمشغولی‌ها است اما اینکه جشنواره‌های داستان نویسی در شکل‌های مختلف بتواند مهر تأییدی بر وجاهت داستان یک فرد بزند، خالی از لطف نیست. هر نویسنده‌ای خوشحال می‌شود که کار هنری او به رسمیت شناخته شود و مورد توجه قرار بگیرد.

در روزگار معاصر جشنواره‌های مختلفی داشته‌ایم که نویسندگانی را به حوزه ادبیات معرفی کرده‌اند، اما کم کم کمرنگ شده و از بین رفته‌اند. فکر می‌کنم بیشتر از تعدد جشنواره‌های ادبی، عمر یک جشنواره نشان دهنده تأثیر آن است. در واقع هر جشنواره داستانی با هر رویکرد، سیاستگذاری و نگاهی که به مقوله داستان دارد، اگر عمر درازمدت و با ثباتی نداشته باشد تا بتواند سیاست‌های خود را دنبال کند، دستاوردهای آن عملاً قابل تأمل نخواهد بود. بر این اساس به دلیل اینکه بسیاری از جشنواره‌های ما، عمر کوتاهی داشته‌اند دستاوردهای آنها نیز مقطعی بوده است.

اگر به جشنواره‌های خارج از ایران نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که تأثیر گذاری آنها در دل سیاست گذاری‌های طولانی مدت بوده است به گونه‌ای که مخاطب نسبت به سیاست گذاری این جشنواره‌ها آگاهی پیدا کرده و زمانی که برگزیده آنها معرفی می‌شود احساس می‌کند که نام تازه ای در ادبیات مطرح شده و یا تشویق می‌شود که اثر جدید نویسنده های قدیمی شرکت کننده در این جشنواره‌ها را بخواند. بر این اساس فکر می‌کنم که باید جشنواره‌ها را در ظرف زمان سنجید و تأثیر گذاری آنها را با این مبنا اندازه گرفت.

به نظر شما اصفهان چه میزان ظرفیت برای برگزاری جشنواره‌های ادبی دارد؟

اصفهان همواره در حوزه ادبیات و به ویژه ادبیات داستانی حرف برای گفتن داشته است و در سال‌های دور با "جنگ اصفهان" تأثیر گذاری خود را اعلام کرد، در ادامه مکتب داستان نویسی اصفهان مطرح شد. این مکتب شاخص‌هایی داشت که جغرافیای اصفهان را در حوزه ادبیات داستانی از سایر نقاط کشور متفاوت می‌کرد. پس از آن "جایزه ادبی اصفهان" در این شهر به وجود آمد که با هوشمندی نویسندگان جوانی را به عرصه ادبیات معرفی کرد. برگزاری جشنواره جمالزاده نیز در همین راستا بوده است در واقع جای خالی یک جشنواره که بتواند به تعبیری نام اصفهان را در ادبیات داستانی پر رنگ نگه دارد خالی بود. نام جمالزاده به خوبی می‌تواند نشان دهنده رویکرد این جشنواره باشد. فکر می‌کنم تعامل داوران و نویسندگان ادبیات داستانی اصفهان با سایر نویسندگان ایران مهم‌ترین دستاورد جایزه ادبی جمالزاده در این سه دوره بوده است.

یک جشنواره ادبی چه وظایفی نسبت به برگزیدگان خود دارد؟

با توجه به اقتصاد بیمار حوزه کتاب، تعدد ناشران و تولیدات "باری به هر جهت" در حوزه داستان، ممکن است مخاطب برای انتخاب خوراک داستانی خود سر در گم شود. چنین مسائلی باعث شده است که در مقام مخاطب نتوانیم در حوزه داستان نویسی شاخصی را در نظر بگیریم و با توجه به آن به یک خوراک داستانی استاندارد برسیم. عمده آثاری که به هر دلیلی در بازار کتاب مورد توجه واقع می‌شود پر از اسامی نویسندگانی است که کتاب آنها جایزه گرفته یا نامشان در جشنواره‌های ادبی، پر بسامد بوده است و به اعتبار این جوایز ادبی توانسته‌اند یک دایره مخاطب برای خود تعریف کنند.

به نظر من مهم‌ترین وظیفه‌ای که جشنواره‌هایی مانند جمالزاده در قبال نویسندگان جوان‌تر برعهده دارند، ابتدا فراهم کردن امکان بروز و ظهور استعداد آنها و سپس تلاش برای کمک کردن به انتشار آثار و در عین حال پر بسامد کردن نام آنها در حوزه ادبیات داستانی است. حضور در جشنواره باعث می‌شود که اثر نویسنده‌ای که کتاب چاپ شده ندارد، بیشتر دیده شود و نویسنده‌ای که کتاب چاپ شده دارد، مورد توجه مخاطبان بیشتری قرار بگیرد. در جشنواره جمالزاده این موارد محقق شده است.

آیا جشنواره جمالزاده توانسته است در میان سایر نویسندگان ایران هم جایگاهی پیدا کند؟

علی رغم اینکه صرفاً دو دوره از این جشنواره برگزار شده است، اما با کمال مسرت می‌توانم اعلام کنم که طیف متنوعی از داستان نویسان سراسر ایران در این جشنواره شرکت کرده‌اند، نسبت به نتایج آن حساسیت و واکنش نشان داده و حتی اعتراض داشته‌اند. من این موارد را به حساب پویایی جشنواره و اینکه توانسته است خارج از اصفهان نیز انتظاراتی ایجاد کند می‌گذارم.

امیدوارم آنچه با رعایت جنبه انصاف و اصول فنی به عنوان خروجی منتشر می‌شود قابل دفاع باشد. فارغ از اینکه برندگان این جایزه مربوط به کدام خطه از ایران باشند، قطعاً عنوان "ملی" به نحوی آگاهانه برای این جایزه انتخاب شده است.

از میان انتقاداتی که به جشنواره ملی جمالزاده وارد می‌شود، کدام جدی تر است و باید برای دوره‌های بعدی روی آن فکر کرد؟

کسانی که در این جشنواره شرکت می‌کنند باید به این نکته توجه داشته باشند که تمام جشنواره‌های هنری مبتنی بر ساختار انشایی است. در واقع لاجرم سلیقه و نوع نگاه داور و هیأت انتخاب در اعلام نتیجه تأثیرگذار است. ممکن است نتیجه انتخاب داورانی که من به عنوان دبیر برمی‌گزینم کاملاً متفاوت از داوران دیگر باشد. عمدتاً اعتراضاتی نسبت به این مساله مطرح می‌شود در عین اینکه به هر شرکت کننده‌ای که انتظار برنده شدن دارد حق می‌دهم اما نمی‌توان ماهیت جشنواره را تحت‌الشعاع این نقد قرار داد.

بحثی نیز در خصوص مسائل حقوقی چاپ و انتشار داستان‌ها وجود داشته که به نظرم کاملاً حقوقی است و حقوقدانان باید درباره آن نظر بدهند. در این آشفته بازار چاپ و نشر، صرف انتشار اثر برای مجموعه‌ای که کار تجاری در حوزه کتاب نمی‌کند می‌تواند نویدبخش معرفی نویسندگان جوان‌تر باشد. اگر نویسنده حرفه‌ای، مساله حقوق مادی اثر خود را دارد می‌تواند با لحاظ کردن رقم جایزه جشنواره که فکر می‌کنم قابل توجه است این مساله را حل کند و در صورت تمایل نداشتن شرکت نکند. اما این مساله که به لحاظ معنوی حق نشر اثر حفظ شود جای مکث دارد و حقوقدانان باید به آن ورود پیدا کنند چرا که اساساً حقوق معنوی آثار هنری قابل ضبط یا انتقال به غیر نیست. شاید بند حقوق معنوی اثر باید در ادوار آتی جشنواره تصحیح شود.

در محورهای جشنواره روی "اصفهان" تاکید شده است، چرا در این دوره از جشنواره تاکید روی این کلمه بیشتر شد؟

علت این است که جایزه جمالزاده باید بتواند در بین جوایز ادبی برند خود را حفظ کند. برگزار کننده این جشنواره سازمان فرهنگی، ورزشی و اجتماعی شهرداری اصفهان است؛ بنابراین به نظر می‌رسد که پرداختن به شاخص‌های این شهر می‌تواند برای خالقان و مخاطبان آثار بسیار جذاب باشد.

نکته‌ای که باعث شده است این تاکید پر رنگ تر به نظر بیاید، تجربه برگزاری دو دوره پیشین جشنواره جمالزاده است. این تجربه نشان می‌دهد که نگاه بسیاری از نویسندگان نسبت به این شهر، یک نگاه توریست محور است و کلیت شهر اصفهان در برخی نقاط دیدنی آن مانند میدان نقش جهان، چهارباغ عباسی و سی و سه پل محدود شده است در حالی که مسائلی مانند شرایط زیستی، اقتصادی، فرهنگی و همزیستی قومیت‌های مختلف در این شهر همچنین حضور آن در ابعاد مختلف ورزش، هنری، سیاسی و اجتماعی می‌تواند گستره بسیار وسیعی برای خلق آثار فراهم کند به همین دلیل انتظار ما این است که اگر روایتی در حوزه اصفهان ارسال شده که حائز جایزه دانسته می‌شود باید در اصفهان رخ دهد در غیر این صورت چه تفاوتی میان جایزه جمالزاده و سایر شهرهایی که جایزه ادبی برگزار می‌کنند وجود دارد؟

در بخش زندگی نگاره این دوره از جشنواره بر "مدارس اصفهان" تاکید شده است، چرا زندگی نگاره در این دوره محدود شد؟

زمانی که موضوع محدود شود، نگاه توریستی به بافت‌های کم‌تر دیده شده در ادوار گذشته جلب می‌شود. انتخاب مدارس به دو دلیل بوده است. یکی پیشینه تاریخی اصفهان در مدرسه داری از منظر معماری، تاریخ آموزش پرورش، معلمان و دانش آموزانی که در این شهر به مشاهیر بزرگی بدل شده‌اند و دیگری اینکه در فاصله بین خانه تا مدرسه که مشتمل بر خیابان، خانه‌ها، پیاده رو، تاکسی و مترو است، نوعی تجربه عام شهری وجود دارد.

انتخاب مدارس اصفهان می‌تواند ذهن نویسندگانی که می‌خواهند زندگی نگاره بنویسند را هدایت کند تا این بار به سراغ عناصر شناخته شده و مؤکد شهر نروند و به لایه دوم که پنهان یا غیر قابل دسترس نیست، بپردازند. به صورت کلی، انتخاب موضوع "مدارس اصفهان" برای بخش زندگی نگاره دقیق و درست است چرا که شاخص‌های یک شهر را به راحتی می‌توان از روی مدارس و تاریخ آنها مورد واکاوی قرار داد.

داوری جشنواره‌ها همیشه با حواشی همراه است، چه تدبیری برای داوری سالم در این جشنواره اندیشیده شده است؟

با توجه به حساسیت من روی اهمیت مرحله انتخاب آثار برای ورود به مرحله دوم، وسواس بسیار زیادی برای برگزیدن "داوران هیأت انتخاب" به خرج داده‌ایم. همه داوران جزو داستان نویسان و مدرسان داستان هستند، از طرفی با زیبایی شناسی عناصر داستان و تکنیک‌ها داستانی آشنایی کافی دارند، همه صاحب کتاب اند و در حسن شهرت و رعایت انصاف شهره هستند. تمام توجه ما معطوف به این است که انتخاب دقیق و منصفانه‌ای صورت بگیرد، حتی من که عنوان دبیر علمی و ادبی جشنواره را بر عهده دارم، از دبیرخانه خواسته‌ام که برای خواندن برخی از آثار، آنها را بدون نام و صرفاً با کد برای من ارسال کنند تا تحت تأثیر هیچ نامی قرار نگیرم ضمن اینکه صرفاً در حال نظارت هستم.

این مساله برای هیأت انتخاب نیز صدق می‌کند. پس ملاک انتخاب، داستانی است که ارسال می‌شود. این روند در مرحله داوری نهایی نیز رخ خواهد داد بنابراین هیچ نامی رد و بدل نمی‌شود و خود اثر ملاک است. به نظرم به سیاق گذشته جشنواره سالمی را از لحاظ داوری برگزار خواهیم کرد و می‌توانم در این خصوص تضمین بدهم اما نمی‌توان از بین هزار شرکت کننده بیش از ۱۰ برگزیده داشت و بر همین اساس ۱۰ درصد شرکت کنندگان در جشنواره راضی و ۹۰ درصد ناراضی خواهند بود؛ این مساله در ذات هر جایزه و جشنواره‌ای وجود دارد. امیدوارم این نارضایتی‌ها باعث نقد منصفانه و افزایش تلاش برای جشنواره‌های آتی شود.

تا این لحظه استقبال از جشنواره چگونه بوده است؟

خوشبختانه استقبال مطلوبی صورت گرفته است. از طرفی به سیاق عادت دیرینه شرکت کنندگان جشنواره‌ها، در روزهای پایانی حجم و ترافیک ارسال، بیشتر خواهد شد. امیدوارم آثاری که ارسال می‌شود، کار را برای داوری و انتخاب از نظر کیفیت دشوار کند.

سخن پایانی

مایلم به اهالی کلمه و روایت بگویم که بودن چنین جوایزی و هزینه کردن برای آن قطعاً از نبودن آن بهتر است بنابراین امیدوارم در کنار نقد سازنده و دلسوزانه ای که دارند کمک کنند تا جشنواره جمالزاده دیر بپاید.

بودن این جشنواره‌ها متضمن نتیجه بخش بودن آنها است پس باید تا جایی که می‌شود از آنها حمایت کنیم تا جریان داشته باشند.

جشنواره ملی جمالزاده و نقش آن در ادبیات معاصر

کد خبر 491276

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.