اخوان ثالث؛ کلاسیک‌ترین شاعر متجدد فارسی

فردوسی زمان خود نامیده می‌شد و علاقه بسیار به ایران، سخن از ناسیونالیست بودن او به میان آورد، اما تنها چیزی که درباره او جلب توجه می‌کند پیوند بدیع سنت و نوگرایی در شعر است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، م. امید شاعر ناامیدی بود که اسماعیل خویی درباره او گفت اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آنها مهدی اخوان ثالث است. او شاعر نام آشنایی است که از بودن سرها در گریبان گله می‌کرد و ناامیدانه می‌گفت: زمستان است. با وجود همه تیرگی غالب بر اشعار اخوان، او خود نوری تابان بود که سهم بزرگی در پویندگی ادبیات معاصر ایفا کرد. دهم اسفند ماه در تقویم رسمی به نام مهدی اخوان ثالث مزین شده است.

راضیه حجتی زاده، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با اشاره به جایگاه اخوان در شعر معاصر، به خبرنگار ایمنا می‌گوید: اخوان مانند جویباری در دل رود شعر معاصر است. شعر نیمایی جریانی است که پیش از نیما یوشیج بارقه‌هایی داشت، اما در اصل با نیما آغاز شد. پس از نیما چشمه کوچکی که از دل زمین شعر و ادبیات فارسی تراویده بود به وسیله شاگردان و پیروان او مانند فروغ فرخزاد، احمد شاملو، سهراب سپهری، سیاوش کسرایی و البته اخوان ثالث عمق، گستره و غنای بیشتری پیدا کرد.

وی با بیان اینکه " ویژگی پایدار اشعار اخوان دو رگه بودن است" می‌افزاید: شعر اخوان به دو سرچشمه وصل بود که یکی از آنها شعر کلاسیک فارسی است. او با قالب‌ها و ساختارها و به طور کلی بایدها و نبایدهای شعر سنتی عمیقاً آشنا بود. زبان شعر فارسی در این دوره که از نیمه قرن سوم تا اوایل قرن ششم را در بر می‌گیرد معمولاً کهنه است، چراکه دوره آغازین شعر فارسی است.

 اخوان ثالث؛ کلاسیک‌ترین شاعر متجدد فارسی

اخوان به فرم و قالب نویی در شعر دست یافت

این استاد ادبیات ادامه می‌دهد: اخوان به شعر این دوره به ویژه سخن سرایانی چون ناصر خسرو و فردوسی علاقمند و دلبسته بود و تأثیر این شاعران در شعر او پر رنگ است تا جایی که می‌توان او را فردوسی زمان خود لقب داد. سرچشمه دیگر شعر اخوان، شعر نیمایی و جوش و خروشی بود که در دوره خود یعنی قرن بیستم به وجود آورد. این یعنی اخوان توانست مانند نیما به یک فرم و قالب تازه دست پیدا کند که برای بیان مسائل اجتماعی و سیاسی انسان معاصر بسیار مستعدتر و انعطاف پذیرتر است.

حجتی زاده اضافه می‌کند: اگر اخوان و شاعران دیگر راه نیما را نمی‌رفتند و از این طریق تازه، رویگردانی می‌کردند چه بسا امکانات و ابزارهای مناسب برای بیان اندیشه‌های خود را نداشتند، تکرار شاعران مشروطه می‌شدند و نمی‌توانستند زبان حال یا فرزند زمان خود باشند.

وی با بیان اینکه "برای شناخت اخوان بد نیست نگاهی به گفته‌های بزرگان و منتقدانی که در باره او قلم زده‌اند، بیندازیم "، می‌گوید: یکی از کسانی که درباره اخوان نظرات قابل تأملی دارد رضا براهنی است. او در کتاب "طلا در مس" اخوان را "کلاسیک‌ترین شاعر متجدد فارسی" می‌نامد. در واقع براهنی معتقد است که اخوان عمیقاً با سنت خو کرده است و نمی‌تواند از آن دل بکند، از طرفی پیوسته در سنت باقی نمانده و نگاهی پویشگرانه به تحولات شعر نو نیز داشته است.

این استاد ادبیات با اشاره به اینکه اخوان یک شاعر سیاسی و اجتماعی است، خاطر نشان می‌کند: موضوعات سیاسی، اجتماعی و حوادث روزگار اخوان در شعر او بازتاب و سهم گسترده‌ای دارد به طوری که قالب‌های سنتی برای بیان آن کفایت نمی‌کرد. این کلاسیک نوگرا با زبان دو کار انجام داد: یا از واژه‌ها و ابزارهای شعر قدیم استفاده می‌کرد و آنها را با مهارت و تسلط کاملی که بر زبان داشت بی آنکه غرابتی در سخن پدید آورد, در کنار واژه‌های نو و امروزی می‌گذاشت و یا اینکه سعی می‌کرد واژه‌ها، ترکیب‌ها و ساختارهای نحوی و صرفی جدید را تا حد ابزارهای فاخر شعر کلاسیک بالا ببرد و به نوعی کهنه و نو را همتراز کند. اخوان هیچ گاه اصالت را به نو یا کهنه نداد و سعی کرد با همنشینی آنها ترکیب جدید و فاخری ایجاد کند. در واقع هرچند به دلیل باستان گرایی در شعر، ویژگی‌های کلاسیک شعر او پر رنگ تر به نظر می‌رسد، اما نمی‌توان بدایع نیمایی شعر او را انکار کرد.

 اخوان ثالث؛ کلاسیک‌ترین شاعر متجدد فارسی

چرا اخوان پس از کودتای ۲۸ مرداد اشعار ناامیدانه سرود؟

حجتی زاده تصریح می‌کند: برخلاف تخلص این شاعر که امید است، می‌توان گفت فضای نا امیدی به شکل پررنگی بر شعر او سایه انداخته است. برای نا امیدی و یاس سیاسی و اجتماعی در شعر اخوان دلایل مختلفی می‌توان پیدا کرد. اخوان متولد ۱۳۰۷ است و سال ۱۳۶۹ نیز از دنیا رفته است در این دوره تحولات عمیقی در فضای سیاسی جامعه ایران و احزاب اتفاق افتاد که همه را متأثر کرد. کودتای ۲۸ مرداد و اتفاقات پس از آن آنقدر در زندگی و حیات شخصی و هنری اخوان مؤثر بود که می‌توان گفت شعر او به دو دوره پیش و پس از کودتا تقسیم می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: تا پیش از کودتا فضای شعر اخوان چندان ناامیدانه نیست. در این زمان یک نوع لیبرالیسم اجتماعی در ایران وجود دارد، احزاب بسیاری فعال هستند، مصدق یک دولت ملی را تشکیل می‌دهد، مردم زیر سایه این حکومت ملی جمع می‌شوند و نوعی آزادی نسبی توأم با هرج و مرج وجود دارد. یکی از احزابی که فعالیت بسیار زیادی داشت، حزب توده بود. شعار آنها دفاع از حقوق کارگران و رنجبران و احقاق عدالت در جامعه بود. عدالت نیز آرمان گمشده اخوان بود که آن را چون دو کفه قافیه در شعر ضامن تراز جامعه می‌دانست بنابراین او نیز مانند بسیاری دیگر از روشنفکران آن زمان به حزب توده پیوست.

این استاد ادبیات اضافه می‌کند: پس از شکست دولت مصدق بسیاری از سرکرده‌های احزاب خیانت می‌کنند و به آرمان‌های خود پشت پا می‌زنند، این اتفاق باعث می‌شود که جوانان آن زمان دچار خفت و سرخوردگی شوند، دیگر امیدی به بهبود اوضاع کشور نداشته باشند، یاس مطلقی در شعر آنها دیده شود و فضای همیشه شب در شعرشان مسلط شود. نشانه‌های آن را می‌توان در شعر زمستان، مرد و مرکب، تندر، کتیبه، قاصدک و یا شعرهای مربوط به دفتر آخر شاهنامه و از این اوستا دید. اخوان به دلیل فعالیت‌های سیاسی که انجام می‌داد، مدتی را در زندان به سر برد. او در دفتر "در آخر شاهنامه" خطاب به هم حزبی‌های نان به نرخ روز خور می‌گوید: مشت‌های آسمانکوب قوی / وا شده است و گونه‌گون رسوا شده است / یا نهان سیلی زنان یا آشکار / کاسه پست گدایی‌ها شده است.

حجتی زاده ادامه می‌دهد: بنابراین کم کم فضای پژمردگی، پیری، شکست، زوال و مرگ در تمام اشعار اخوان سایه می‌اندازد. برای نمونه: " همه باغ‌ها پیر و پژمرده اند / همه راه‌ها مانده بی رهگذر / همه شمع و قندیل‌ها مرده اند"

 اخوان ثالث؛ کلاسیک‌ترین شاعر متجدد فارسی

کتاب‌هایی برای آشنایی با اخوان ثالث

البته این نا امیدی صرفاً به دلیل سرخوردگی سیاسی حاصل از کودتا نیست دلایل شخصی نیز دارد. اخوان خانه به دوشی را تجربه کرد و دچار فقر و مسکنت شد، از طرفی امنیت شغلی نداشت و مانند دیگران نان به نرخ روز بخور نبود که مدح صاحبان قدرت را بگوید و از کسی تقاضایی کند.

وی تصریح می‌کند: او با مشکلات زیاد خود دست و پنجه نرم می‌کند، شروع به معلمی و قلم زدن می‌کند و از حاصل قلم و مکتوبات خود ارتزاق می‌کند. از طرف دیگر اخوان شاعر متعهدی است، چراکه به صورت کلی شاعران نیمایی متعهد و پیرو ادبیات متعهد هستند. مسلماً یک شاعر متعهد نمی‌تواند نسبت به دغدغه‌های مردم خود بی تفاوت باشد و به اصطلاح تنها گلیم خود را از آب بیرون بکشد.

این استاد ادبیات ادامه می‌دهد: "باغ بی برگی" که مجموعه مقالاتی به کوشش مرتضی کاخی است، "تاریخ تحلیلی شعر نو" نوشته شمس لنگرودی و کتاب دفترهای زمانه از سیروس طاهباز برخی از منابعی است که می‌تواند تا حدودی ما را با زیست جهان این شاعر آشنا کند اما بهترین راه آشنایی با اخوان ثالث مطالعه دفترهای شعر خود او است.

حجتی زاده تاکید می‌کند: اخوان خدمت بزرگی به شعر معاصر کرده است. برخی به کار نیما اشکال می‌گرفتند و می‌گفتند دچار تعقیدات صرفی، واژگانی و نحوی است و این موارد را ابداع او نمی‌دانستند بلکه لغزش می‌دانستند. در واقع می‌گفتند علت این امر آشنا نبودن نیما با شعر کهن است. اخوان با نوشتن کتاب عطا و لقای نیما یوشیج نشان داد که تمام ویژگی‌های شعر نیما ریشه در گذشته شعر فارسی دارد و با دفتر اول خود یعنی ارغنون که در قالب سنتی سروده شده است به همه مخالفان شعر نو ثابت کرد که شاعران نوپرداز به خاطر غفلت از شعر سنتی نیست که به شعر نو روی آورده اند و به این شکل جای پای شعر نو را در زمانه خود محکم‌تر کرد.

گزارش از: صدیقه کهیانی- خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 477990

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.