۵ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۳۰
خشونت تنها یک چشم کبود نیست

خشونت علیه زنان یکی از واقعیات جوامع امروز است که درصد بسیاری از آن به دلایل مختلفی گزارش نمی‌شود، یک سوم زنان و دختران در طول زندگی خود آن را تجربه کرده‌اند. پیشگیری و پایان دادن به خشونت علیه زنان می‌تواند در ایجاد توسعه، صلح، توجه به حقوق بشر و دستیابی به عدالت کمک کننده باشد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برای فرار از سختگیری‌های بی‌مورد پدرم به ازدواج پناه بردم، اما نمی‌دانستم که از چاله به چاه می‌افتم، اوایل زندگی همه چیز خوب بود، اما کم‌کم اخلاق واقعی حامد رو شد و هر وقت که بحثمان می‌شد مرا به باد کتک می‌گرفت.

این‌ها حرف‌های سمیرا دختری ۲۵ ساله است که در خانواده‌ای مردسالار بزرگ شده است و بعد از ازدواج نیز از خشونت و آزار همسرش گله دارد: "خشونت پدرم صدبار به کتک‌های حامد می‌ارزید، پدرم تنها بد دهنی می‌کرد، اما حامد گاهی اینقدر مرا می‌زند که از شدت درد نمی‌توانم تکان بخورم. "

او طلاق را تنها راه نجات از دست خشونت و آزار همسرش می‌داند و می‌گوید: "مهرم حلال، جانم آزاد، دنبال کارهای طلاقم هستم تا از دست کتک‌های وقت و بی‌وقت حامد نجات پیدا کنم، تا حالا سه بار از دست او به بیمارستان رفتم، حامد من را نادیده می‌گیرد و نه تنها به جسم من بلکه به روح من هم آسیب می‌زند و آزار او فقط به کبود کردن چشم من منتهی نمی‌شود. "

سمیرا می‌گوید: "حامد در خانواده‌ای بزرگ شده که نگاهشان به زن نگاه ارباب و کنیز است، کنیزی که اگر روی حرف ارباب حرف زد باید کتک بخورد، مادر حامد هم از این کتک‌ها بی‌نصیب نمانده و همیشه خود را به عنوان الگویی که در برابر مرد سازش کرده است برای من مثال می‌زند و از من می‌خواهد که در برابر آزاری که می‌بینم مثل خودش سکوت کنم، اما من نمی‌توانم مثل او باشم. "

خشونت علیه زنان در جوامع سنتی و در حال گذار بیشتر است

مرتضی پدریان، آسیب‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه خشونت علیه زنان را هر عمل خشونت‌آمیز بر اساس جنسیت می‌داند و به خبرنگار ایمنا می‌گوید: انواع خشونت علیه زنان باعث بروز آسیب‌های جسمی، جنسی و روانی می‌شود، خشونت در خانواده‌هایی که برابری جنسیتی وجود ندارد و مردسالاری در آن حاکم است رخ می‌دهد و اگر زن از دستورات و خواسته‌های مرد سر باز زند، تحت انواع خشونت قرار می‌گیرد. خشونت علیه زنان در جوامعی که در حال گذار از جوامع سنتی به مدرنیته هستند بیشتر است.

وی در خصوص خشونت علیه زنان و انواع آن اظهار می‌کند: خشونت علیه زنان را می‌توان به خشونت رفتاری، جسمی یا فیزیکی، جنسی، روانی و کلامی تقسیم کرد، زنان در خانواده و جامعه توسط این خشونت‌ها تهدید می‌شوند، نباید فکر کنیم که خشونت تنها جسمی و از نوع تجاوز، قاچاق زنان و سوءاستفاده و بهره‌برداری جنسی است و موضوعاتی مانند برقراری ارتباط به جبر، بارداری اجباری همراه با آسیب‌های جسمانی، روانی یا ارتباطات غیرمتعارفی که از سوی زوج تقاضا می‌شود و زوجه را تحت فشار قرار می‌دهد همگی از دید بسیاری از کارشناسان در قالب خشونت علیه زنان قرار می‌گیرد.

وی در خصوص خشونت‌های روانی می‌گوید: این نوع خشونت می‌تواند حیثیت، آبرو، شرافت و اعتماد به نفس زن را تحت تأثیر قرار دهد و رفتارهای تحقیرآمیز و انتقادهای ناسالم و از بین بردن عزت نفس یک انسان در این دسته از خشونت‌ها قرار می‌گیرد، نتیجه و عوارض خشونت علیه زنان افت تحصیلی، دوستی‌های نادرست در دختران، اعتیاد، نداشتن اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب، منزوی شدن، خودکشی و خیانت است و زنان و دختران به دنبال نادیده گرفته شدن احساسات و نبود توجه به دیگری پناه می‌برند تا محبت ببینند.

دلیل استمرار خشونت علیه زنان سکوت و پذیرش خشونت است

وی با اشاره به اینکه با بالا بردن سطح اطلاعات، آگاهی و فرهنگ در جامعه و خانواده می‌توانیم، خشونت علیه زنان را کاهش دهیم، می‌افزاید: از جمله خشونت‌های روانی می‌توان به نادیده گرفتن زن، تحقیر کردن و محدود کردن رفت‌وآمد اشاره کرد، خشونت‌های کلامی نیز به هر نوع دشنام، توهین، الفاظ رکیک گفته می‌شود و آزارهای رفتاری که خلاف شأن انسانی و جایگاه زن است که در محیط‌های کاری و عمومی مانند مترو و وسایل نقلیه رخ دهد و خشونت رفتاری تجاوز به حریم خصوصی و شخصی یک زن است.

پدریان با تاکید بر اینکه خشونت علیه زنان در تمام جوامع دیده می‌شود، می‌گوید: خشونت علیه زنان با مسائل اجتماعی و فرهنگ مرتبط است، پدیده خشونت در جوامع مختلف حتی در جوامع توسعه یافته و در تمام طبقات اجتماعی و اقتصادی دیده می‌شود، اما میزان خشونت و شدت آن در جوامع سنتی بیش از جوامع توسعه یافته است که دلیل آن غالب بودن دیدگاه‌ها، سنت‌ها و مردسالاری است.

وی معتقد است: خشونتگر و خشونت‌دیده هر دو بیمار هستند و باید تحت درمان قرار گیرند، زنی که مورد خشونت قرار می‌گیرد جایگاه و اقتدارش را در خانواده از دست می‌دهد و در بسیاری موارد نسبت به فرزندان خود دچار خشونت می‌شود همچنین فرزندانی که شاهد این خشونت هستند در آینده دست به خشونت می‌زنند یا ممکن است به راحتی تحت خشونت قرار بگیرند.

این آسیب‌شناس با توضیح اینکه یکی از دلایل استمرار خشونت علیه زنان، سکوت و تحمل و پذیرش خشونت از طرف آنهاست، تصریح می‌کند: بسیاری از زنان خشونت را می‌پذیرند و یا آگاهی کافی از مصادیق خشونت علیه زنان ندارند و لازم است با آموزش، فرهنگسازی و آگاهی‌رسانی در رفع این معضل اجتماعی کمک کرد.

نوع نگاه به زنان باید تغییر کند

سمیه طاهری، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی در خصوص خشونت علیه زنان به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: نگاه مردسالارانه، مالکیتی و ابزاری به زن خشونت علیه زنان در قالب خشونت فیزیکی، جنسی، رفتاری، کلامی و عاطفی را در پی دارد.

وی با اشاره به اینکه گاهی در نظام‌های آموزشی نیز برابری جنسیتی را نادیده می‌گیریم و این موضوع منجر به خشونت علیه زنان می‌شود، تصریح می‌کند: باید نوع نگاه به زن در جامعه اصلاح شده و به زن به عنوان یک انسان نگاه شود نه یک ابزار برای مردان، زنان نیز باید برای شخصیت خود ارزش قائل شوند و بیاموزند که باید حرمت آن‌ها به عنوان یک انسان حفظ شود.

این جامعه‌شناس، آگاهی زنان درباره حقوق خود را لازمه کاهش خشونت علیه زنان می‌داند و اظهار می‌کند: اگر مردان و زنان هر دو نسبت به حقوق زنان آگاه باشند و مردان حرمت و حریم شخصی زنان را نگه دارند و برابری جنسیتی را بپذیرند، قطعاً خشونت علیه زنان در سطح کلان کاهش می‌یابد. جایی شعله خشونت علیه زنان روشن می‌شود که مردان پذیرای حقوق زنان نیستند و با نگاه برتری به زنان می‌نگرند، پس نوع نگاه و طرز تفکر زنان و مردان باید نسبت به حقوق زن در جامعه و خانواده تغییر کند و آگاهی نسبت به حقوق زنان افزایش یابد تا خشونت علیه آنها کاهش یابد.

وی خشونت‌های عاطفی و روانی را جز خشونت پنهان علیه زنان می‌داند و می‌افزاید: گاهی زنان و دختران از جانب پدر، برادر و همسر خود تحت خشونت‌های عاطفی و روانی که تحقیر و نادیده گرفتن از جمله این نوع خشونت است، قرار می‌گیرند و باعث بروز بیماری‌های روحی و روانی، افسردگی و سرخوردگی آنها می‌شود، به طور کلی خشونت می‌تواند عواقب و آسیب‌های اجتماعی مانند خودکشی، تن‌فروشی، خیانت، مصرف مواد مخدر و الکل، ازدواج سفید و طلاق داشته باشد.

طاهری درباره تأثیر خشونت همسران علیه زنان می‌گوید: اگر مردان با همسران خود روابط عاطفی و مثبتی داشته باشند، زنان نسبت به زندگی خود پایدارتر هستند و اگر مردان در روابط با زن صحیح و عاطفی برخورد نکنند و علیه زنان خشونت به خرج دهند، احتمال اینکه زنان به سمت خیانت به همسر بروند بسیار زیاد خواهد شد، چرا که زن برای فرار از خشونت عاطفی، فیزیکی یا جنسی به فرد دیگری پناه می‌برد.

وی با اشاره به اینکه آمار دقیقی درباره خشونت علیه زنان وجود ندارد، ادامه می‌دهد: آمار خشونت علیه زنان در حال افزایش است چرا که زنان نسبت به حقوق خود آگاه‌تر می‌شوند و برخی مردان پذیرای حقوق زنان نیستند و از همین جا خشونت علیه زنان شروع می‌شود و میزان آگاهی زنان درباره حقوق خود و اعلام خشونت به دستگاه‌های ذی‌ربط باعث شده است تا زنان بیشتر از قبل خشونت‌های علیه خود را مطرح کنند و نتیجه این آگاهی افزایش بیان آمار خشونت علیه زنان در جوامع است، اما به طور کلی میزان خشونت علیه زنان در جوامع توسعه‌یافته کمتر از جوامع در حال توسعه است.

لزوم تسریع در تصویب لایحه صیانت و تأمین امنیت زنان

همچنین فاطمه راکعی، فعال حوزه زنان و دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش، با اشاره به تأخیر در تصویب لایحه صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: قانون به نهادینه شدن فرهنگ در جوامع کمک می‌کند و فرهنگسازی نیز به اجرای قوانین یا تصویب قوانین کمک می‌کند، اما چرا باید در تصویب لایحه‌ای که به حل معضلی مانند خشونت علیه زنان کمک می‌کند تعلل شود، مسئولان باید در تسریع فرآیند تصویب این لایحه کمک کنند.

وی ادامه می‌دهد: خشونت علیه زنان موارد فراوانی را دربر می‌گیرد و اعتماد به نفس و عزت نفس زنان به عنوان یک انسان را از بین می‌برد، گاهی قانون در برابر خشونت‌هایی که علیه زنان اتفاق می‌افتد ضعیف عمل می‌کند که قطعاً در خصوص خشونت علیه زنان باید قانون به صورت قوی‌تری عمل کند.

نماینده مجلس ششم تصریح کرد: اگر لایحه صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت تصویب شود، می‌تواند به کاهش خشونت علیه زنان کمک کند همچنین فرهنگ‌های نادرست درباره زنان را تصحیح خواهد کرد و حتی باعث فرهنگسازی صحیح درباره زنان خواهد شد، برابری حقوق زن و مرد و افزایش آگاهی زنان نسبت به حقوق خود توسط رسانه‌ها، مسئولان و آموزش می‌تواند در کاهش خشونت علیه زنان مؤثر باشد.

ضرورت تدوین قوانین به منظور برقراری عدالت اجتماعی بدون تبعیض جنسیتی

همچنین محمد امین بصیری، وکیل دادگستری و حقوقدان به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: مجمع عمومی سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را هرگونه عمل خشونت‌آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی (بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود تعریف کرده است که شامل تهدید به انجام کاری، اعمال اجبار یا سلب مستبدانه آزادی چه در اجتماع و چه در زندگی شخصی می‌شود و این خشونت ممکن است توسط افرادی از همان جنس، اشخاص عادی، اعضای خانواده‌ها یا حتی دولت‌ها اعمال شود.

وی با اشاره به عوامل مؤثر بر افزایش خشونت علیه زنان در ایران، ادامه می‌دهد: عوامل اجتماعی مانند میزان تحصیلات، اعتیاد و نوع شغل همسر، عوامل فرهنگی مانند قومیت زوجین، اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی، فرادست‌انگاری و برتربینی مرد، تربیت خانوادگی، فرهنگ محل زیست، قوانین و مقررات وضع شده در جامعه در این خصوص، عوامل خانوادگی مانند پدرسالاری در خانواده همسر، تعداد فرزندان، مشاهده خشونت در خانواده همسر، تجربه خشونت در خانواده همسر، عوامل اقتصادی مانند میزان درآمد، میزان ثروت، دارایی و مسکن در بروز خشونت علیه زنان مؤثر است.

این حقوقدان در خصوص قانون و راهکارهای جلوگیری از خشونت علیه زنان، تصریح می‌کند: در حال حاضر و با در نظر گرفتن اینکه لایحه صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت هنوز تصویب و اجرایی نشده است؛ خلأ بزرگی در این حوزه از قوانین وجود دارد و صرفاً مسائل عمومی در قانون مجازات و تعزیرات اسلامی که به جرایم علیه جسم، جان، مال و حیثیت اشخاص اعم از زن و مرد پرداخته و قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۲ که در مواد و تبصره‌های متعددی برای نقض حقوق زنان تمهیداتی اندیشیده است همچنین در فصل هفتم (مقررات کیفری) از ماده ۴۹ تا ۵۶ مجازات‌هایی برای مرتکبان خشونت علیه زنان در نظر گرفته است قانون اجرایی دیگری نداریم، اما چشم اندازی رو به رشد و امید به آینده‌ای بهتر وجود دارد، زیرا لایحه صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت در سال گذشته از سوی ریاست محترم قوه قضائیه به هیئت دولت پیشنهاد و وصول شد و متن کامل آن در اواخر شهریور ۱۳۹۸ در رسانه‌های عمومی منتشر شد.

وی ادامه می‌دهد: این لایحه هم اکنون در انتهای مسیر بررسی خود بوده و آماده تصویب نهایی در هیئت دولت است. با تصویب نهایی و اجرایی شدن آن می‌توان گفت گام بسیار بزرگی در راستای مبارزه و کنترل قانونمند خشونت علیه زنان در جامعه برداشته خواهد شد و تا حدی خلأهای قانونی فعلی رفع خواهد شد؛ هرچند که برای رسیدن به هدف نهایی که همان عدالت اجتماعی بدون تبعیض جنسیتی است هنوز راه‌های نرفته و قوانین مدون بسیاری مورد نیاز است.

چه جرایمی خشونت علیه زنان محسوب می‌شوند؟

بصیری تاکید می‌کند: در فصل چهارم این لایحه به جرایمی که خشونت علیه زنان محسوب می‌شوند، مجازات‌ها و آئین دادرسی آن پرداخته و این جرایم را در پنج مبحث کلی بر شمرده و برای آن‌ها جرایم و مجازات‌هایی را معین کرده است که جرایم علیه تمامیت جسمانی زنان مانند ضرب و جرح و قتل ناموسی، جرایم علیه حیثیت روانی و معنوی زنان مانند توهین و فحاشی، تحقیر همسر، هجو و توهین به زن یا مقام مادر در اجتماع، مزاحمت و آزار زنان در معابر و اماکن عمومی و حتی با ارسال پیام مخابراتی یا اینترنتی در فضای مجازی، جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی مانند انواع مختلف تجاوز جنسی و قاچاق زنان، جرایم علیه حقوق و تکالیف خانواده مانند ترک منزل به مدت طولانی و غیر موجه از سوی مرد، ترک انفاق، اجبار به ازدواج از سوی ولی یا قیم، جرایم علیه حقوق و آزادی‌های مشروع زن مانند اجبار زن به پوشش خاص در محیط کار یا منع زن از ازدواج و بارداری توسط کارفرما، پرداخت حقوق کمتر از حداقل به کارمند و کارگر زن از جمله این مباحث است.

وی با بیان اینکه بسیاری از خشونت‌ها به صورت پنهان در لایه‌های اجتماع و خانواده‌ها اتفاق می‌افتد، اظهار می‌کند: بسیاری از خشونت‌های آشکار نیز به دلیل ترس یا ملاحظات فرهنگی و اجتماعی با عدم شکایت و اعلان از سوی قربانی و در نتیجه عدم پیگیری قانونی و ثبت رسمی مواجه می‌شوند، آمار دقیق و صحیحی در این خصوص وجود ندارد، اما اگر از نگاه آمار منتشره بخواهیم به موضوع بنگریم باید بدانیم به گزارش سازمان ملل متحد ۷۰ درصد از زنان در آمریکا خشونت جسمی یا جنسی را از سوی شریک زندگی خود تجربه کرده‌اند. تحقیقات سازمان جهانی بهداشت هم نشان می‌دهد که خشونت شریک زندگی برای ۶۵ درصد از زنان در برخی مناطق جنوب صحرای آفریقا و حدود ۴۰ درصد از زنان در جنوب آسیا واقعیت دارد و کابوس‌های آن‌ها را رقم زده است. در عین حال حتی در مناطقی مانند آسیای شرقی و اروپای غربی که احتمال وقوع این حوادث کم‌رنگ‌تر به نظر می‌رسد به ترتیب بیش از ۱۶ و ۱۹ درصد از زنان، خشونت از سوی شریک زندگی خود را تجربه کرده‌اند.

افزایش ۲۰ درصدی خشونت علیه زنان

این حقوقدان خاطرنشان می‌کند: امروز در قرن ۲۱ تقریباً در سراسر جهان ۷۵۰ میلیون زن و دختر زندگی می‌کنند که پیش از ۱۸ سالگی ازدواج کرده‌اند و ۷۱ درصد از قربانیان قاچاق انسان در سراسر جهان را زنان و دختران تشکیل می‌دهند.

وی در خصوص آمار خشونت علیه زنان در ایران، می‌افزاید: آمار خشونت علیه زنان در ایران به ۶۰ درصد و کودک همسری به ۱۷ درصد می‌رسد، این در شرایطی است که بسیاری از خشونت‌ها در بافت سنتی ایران گزارش نمی‌شود و طبیعی در نظر گرفته می‌شود. علاوه بر این طی سال‌های اخیر بارها هشدار داده شده است که ایرانی‌ها در زمره مضطرب‌ترین مردم جهان قرار گرفته‌اند. طبق داده‌های آماری مؤسسه مطالعاتی " گالوپ" در سال ۲۰۱۷، از میان ۱۴۲ کشور مطالعه شده جهان در سال ۲۰۱۷ به ترتیب ایران، عراق و سودان جنوبی عصبانی‌ترین مردم جهان را دارند.

بصیری می‌گوید: رئیس وقت اورژانس اجتماعی هم طی مصاحبه‌ای در اسفندماه ۱۳۹۷ اذعان کرد بیشترین آمار خشونت‌های خانگی در ایران به آزار کودک و همسر اختصاص دارد و آمار خشونت خانگی در کشور حدود ۲۰ درصد افزایش داشته است.

گزارش از فهیمه نظری_ خبرنگار سرویس جامعه ایمنا

کد خبر 457511

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۸:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
    2 0
    چرا باید در تصویب قانونی حمایت از زنان تاخیر وجود داشته باشه، این خودش یک خشونت علیه زنان
  • IR ۱۷:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
    1 0
    گزارش کاملی بود امیدوارم همه جامعه هم همینقدر کامل به مسئله خشونت علیه زنان بپردازند، به امید دنیایی بدون خشونت
  • الهه DE ۱۷:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
    1 0
    متاسفانه همسر من تحصیلات عالی داره اما بازهم منو و دو تا بچه‌هامو میزنه
  • IR ۲۱:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
    1 0
    خدا رو شکر که تو عهد قاجار نیستیم، واقعا آگاهی زنان توانسته به کاهش خشونت علیه زنان کمک کنه
  • IR ۱۳:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
    0 0
    بسیار عالی
  • IR ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
    0 0
    به نظر من الان زنان بیشتر از خشونت پنهان رنج می‌برن
  • احسان IR ۱۴:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
    0 0
    خدا تمام مردهایی که به زن‌ها ظلم میکنند رو لعنت کنه، زن‌ها مظلوم‌ترین آفریده های خدا هستند
  • IR ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
    0 0
    خلا های قانونی زیادی درباره زنان وجود دارد که باید رفع بشه
  • IR ۱۴:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
    0 0
    مردانی که زنان را تحت خشونت قرار میدن بیمار هستند