به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، گسترش چشمگیر شهرنشینی در سالهای اخیر به ویژه افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ، مسائل و مشکلات بسیاری را برجای گذاشته است، به نحوی که مدیریت شهری امروزی در شهرهای بزرگ دیگر قادر نخواهد بود با روشهای سنتی و معمول گذشته این مشکلات را رفع کند و در ارائه خدمات یک سویه موقعیتی به دست آورد.
آنچه امروزه توسعه و بهرهوری خدمات شهری را تضمین میکند، مشارکت تمامی شهروندان در فعالیتهای شهری است؛ مهمترین و عظیمترین سرمایه هر جامعهای منابع انسانی آن جامعه است که برای بهرهبرداری از آن روشهای خاصی وجود دارد.
مشارکتجویی یکی از نیازمندیهای روحی روانی و منشأ احترام به انسان است و مشارکت در زندگی جمعی حقی طبیعی قلمداد شده و در دهههای اخیر مورد تأکید قرار گرفته و در جوامع پیشرفته مشارکت مردم در برنامههای شهری نهادینه شده و حقوق و تکالیف مدیران شهری و شهروندان مشخص شده است.
مشارکت مردمی میتواند در تمامی مراحل فرایند طراحی شهری، از مرحله پیش طراحی (سنجش وضعیت، تعیین اهداف کلان، تعیین اهداف عملیاتی) طراحی (تدوین راه حلها و ارزیابی راه حلها) تا اجرا (انتخاب و تصویب طرح و اجرا و پایش) ادامه داشته باشد.
امروزه ضرورت مشارکت شهروندان در بهبود وضعیت کالبدی و اجتماعی شهرها بر کسی پوشیده نیست؛ تجربه کشورهای مختلف جهان در اداره شهرها نشان میدهد اداره شهرها به نحو مطلوب در بسیاری موارد از توان دولت خارج است.
مشارکت مردم در اداره امور شهر میتواند گوناگون باشد و مردم به واسطه مسئولان مدیریت شهر میتوانند نقشهای مختلفی به عهده گیرد و در مدیریت شهر خود سهیم باشند، حال اینکه چه نقشهایی و با چه ویژگیهای کمّی و کیفی سپرده شده است.
از سویی مشارکت نداشتن شهروندان در اداره امور شهر نیز پیامدهای منفی هم برای مدیریت شهری و هم برای ساکنان شهر ایجاد خواهد کرد که از جمله میتوان به افزایش محدودیتها و مشکلات مدیریت شهری به دلیل افزایش هزینهها و صرف انرژی زیاد و کاهش علاقه عاطفی شهروندان به محل زندگی خود اشاره کرد؛ ضمن اینکه آگاهی از نیازها و مسائل مردم و بررسی نگرش آنها در میزان نقشی که میتوانند در رفع مشکلات شهری داشته باشند، زمینه مساعدی برای برقراری ارتباط منطقی و صحیح بین نهادهای خدمترسان به شهروندان و خود شهروندان فراهم ساخته و اعتماد میان شهروندان و مدیریت شهری را برقرار میکند.
موفقیت برنامههای شهری، در گروه حرکت از مشارکت صوری به سمت مشارکت واقعی و هدفمند است به دلیل آنکه باور و اعتماد مدیریت شهری به توانمندیهای شهروندان و اثرگذاری آنها در برنامههای شهری به طرحهای توسعه عمق بخشیده و مشروعیت آنها را تضمین میکند؛ بنابراین به منظور تحققپذیری طرحهای توسعه شهری در تمامی مراحل برنامهریزی، طراحی، اجرا و سرمایهگذاری، لازم است مشارکت مردمی در این گونه طرحها، به عنوان حق مسلم شهروندان در نظر گرفته شود.
مزایای مشارکت مردمی در طرحهای توسعه شهری
از مهمترین مزایای مشارکت مردمی در طرحها، میتوان به افزایش سطح آگاهی عمومی جامعه اشاره کرد چرا که مردم از طریق مشارکت نسبت به حقوق خود آگاه میشوند و در نتیجه آنها به عنوان عاملان فعال عمل خواهند کرد نه به عنوان پاسخگویان منفعل؛ همچنین ایجاد حس مسئولیت اجتماعی و تعلق به جامعه از دیگر مزایای مشارکت مردمی است، به طوری که مشارکت عمومی، حس واقعی و اصیل مسئولیت جمعی و حس وابستگی به جامعه را خلق میکند، که این امر خود به خود سبب درگیر شدن فعالانه مردم در مشارکت و اجرای طرحها میشود و برخی دیگر از مزایای مشارکت مردمی در طرحها و پروژههای شهری بدین شرح است.
بهبود کیفیت طرحها و برنامههای شهری از طریق اتخاذ تصمیمات درست و منطقیتر تدوین هدفهای صحیحتر برای برنامهها و طرحهای شهری باتوجه به شناخت بهتر مردم از امکانات، محدودیتها و اولویتها افزایش شناخت برنامهریزان نسبت به شهر و محل مورد مطالعه برقراری پیوند میان مردم و طرحها و برنامه ریزی شهری، کاهش هزینه و زمان اجرای طرحها و برنامهها، ارتقای کیفیت اجرای طرحها و برنامهها، پذیرش طرحها و برنامهها توسط مردم و درگیر ساختن شهروندان در فرایند طراحی و برنامهریزی شهری، که سبب ترویج دیدگاههای هرچه مثبتتر به طرح می شود.
مولفهها در حق شهری
از جمله مولفهها در حق شهری حق اختصاص دادن به خود و حق استفاده کامل از فضاهای شهری در زندگی روزمره، حق زندگی کردن، بازی کردن، کار کردن، حق مشارکت، حق اینکه ساکنان شهر در تصمیم گیریهای مربوط به فضای شهری در هر سطح از تصمیم گیری دخیل باشند، تضمین دسترسی شهروندان به برنامه ریزی، طراحی و مدیریت شهری، هدایت متوازن و برابری کاربری زمین برای دسترسی همگانی به مسکن و تضمین دسترسی شهروندان کم درآمد به مسکن مناسب و ساماندهی اسکان غیررسمی است.
در زمینه حق شهری، نظریهپردازی همچون «لوفر» با توجه به ساختار نظام سرمایهداری و تلاش آن به منظور گردش مالی و جلوگیری از رکود اقتصادی معتقد است: «زندگی شهری در حصر دولت و سرمایه درآمده و به همین دلیل ارزش استفاده از زندگی شهری رخت برجسته و ارزش مبادله و کالایی شدن زندگی شهری در قالبهای گوناگون جایگزین آن شده است.»
از این رو فضای شهری که مجالی برای تحقق حق به شهر بوده، با چالشی جدی مواجه شده است؛ برخی از کارشناسان با تأکید بر مداخله فعال کنشگران زندگی شهری در امور مختلف معتقدند نوع شهری که میخواهیم بسازیم باید بازتاب آرزوها و نیازهای شهری ما باشد و باتوجه به آنکه زندگی در هر نقطهای از شهر، شیوه خاص خود را میطلبد و نمیتوان منکر این امر شد که شهر و ساختار شهری، رفتار ما را در قبال دیگران و خود شهر تعیین میکند، بنابراین حق طبیعی شهروندان است که زندگی شهری خود را بسازند و کنشهای خود را بازتعریف کنند.
اما متأسفانه الگوی غالب ساختار سرمایهدارن و شهرسازی هم راستا با آن، همواره با این پرسش سر و کار داشته که کجا فرصتهای سودآور بیشتر امکانپذیر است؟ به همین دلیل طی چند سال اخیر با سیاستهای پیش گرفته حجم انبوهی از پول به بازار مسکن و ساخت و سازهای شهری در تعارض با زیست بوم و زیست جهان شهروندان سرازیر شده است و اساساً حق به شهر و توسعه پایدار و مؤلفههای مختلف آن را با چالش جدیای مواجه ساخته است.
جایگاه مشارکت شهروندان در حقوق شهروندی
علیرغم ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها به ویژه کلان شهرها با مسائل عدیدهای درگیر هستند که نمود عینی آنها را میتوان در گسترش آلودگیها، مسائل زیست محیطی، بالا رفتن میزان جرایم و نهایتاً پایین آمدن کیفیت زندگی مشاهده کرد که به توسعهنیافتگی یا توسعه نامتوازن انجامیده است.
با یک رویکرد همه جانبه میتوان اذعان داشت که ریشه تمامی مسائل پیش آمده، ساختاری است و در راستای توسعه باید علت اساسی را در عدم مشارکت شهروندان در امر توسعه شهری جست و جو کرد.
چرا که مشارکت کلید اصلی اجرای طرحهای توسعه شهری هست و یکی از علل اساسی به بن بست رسیدن هر طرحی، ریشه در بیتوجهی به مشارکت و سهم قابل توجه مردم و نهادهای محلی در اجرا دارد و از مهمترین آثار مشارکت در طرحی، ریشه در بی توجهی به مشارکت و سهم قابل توجه مردم برای توسعه و پیشرفت، تقویت همبستگی اجتماعی و روحیه همکاری و همدلی، استفاده بهینه از منابع و امکانات عمومی و خصوصی و کاهش تمرکزگرایی اشاره کرد.
برخورداری از حق تعیین سرنوشت، عنصر بنیادین حقوق شهروندی است که از طریق مشارکت در امور جمعی تحقق پیدا میکند؛ در واقع شهروندی از منظر حقوق، مجموعه گستردهای از فعالیتهای فردی و اجتماعی است.
مشارکتهای اقتصادی خدمات عمومی، فعالیتهای داوطلبانه و دیگر فعالیتهای اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان مؤثر خواهد افتاد.
در واقع این نگاه ضمن اشاره به حقوق شهروندی مدون و قانونی در نگاه کلیتر به رفتارهای اجتماعی و اخلاقی میپردازد که از اجتماع از شهروندان خود انتظار دارد؛ بنابراین میتوان گفت دریافت این مفاهیم شهروندی نیازمند فضایی مناسب برای گفت و گو و مشارکت مردم با نقطه نظرات متفاوت و نظارت عمومی است.
بر این اساس لازم است مکانیسمهای مشارکت مطلوب شهروندی برای نیل به توسعه پایدار شهری ارائه شود؛ بدین منظور باید الگوی مشارکت به عنوان مادهای مجزا در منشور حقوق شهروندی، در مراحل پیش از طراحی، طراحی، سرمایه گذاری و اجرای طرحهای توسعه شهری مورد توجه قرار گیرد.
نتیجهگیری
موضوع مشارکت مردمی در سالهای اخیر هم از جنبه نظری و هم از بعد عملی بسیار مورد توجه بوده است؛ بسیاری از جوامع تلاش میکنند تا به منظور دستیابی به پایداری، اثربخشی سیاستها و توسعه همه جانبه، حس مشارکت، مشورت و گفت و گو را میان شهروندان تقویت کنند.
در واقع مشارکت حس واقعی مسئولیت اجتماعی و حس وابستگی به جامعه را خلق میکند و این امر باعث مشارکت فعالانه مردم در طرحهای توسعه شهری و اجرای هرچه بهتر طرحها میشود.
جایگاه مشارکت به عنوان حقوق شهروندی در مسائل برنامهریزی طراحی و اجرا در شهرسازی مدرن یکی از رکنهای اساسی است.
همانگونه که در تاریخچه حقوق شهروندی در ایران مطرح شد، در آخرین مقررات مربوط به حقوق شهروندی که در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسیده، ماده و قانونی به منظور تعیین جایگاه مشارکت مردمی در طرحهای توسعه شهری، به عنوان حقوق شهروندی مطرح نشده و تاکنون در هیچیک از طرحهای توسعه شهری، مشارکت به صورت واقعی و با حضور فعال مردم، صورت گرفته است.
بنابراین لازم است در قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی مادهای اضافه شود تا جایگاه مشارکت شهروندی مراحل مختلف طرحهای توسعه شهری به عنوان حق مطلق شهروندان تعیین شود.
نظر شما