شناسایی بافت ناکارآمد شهری با رویکرد بازآفرینی پایدار افق ۱۴۱۴

بافت‌های ناکارآمد جزئی از پیکره شهر است که به دلیل فرسودگی رو به تزاید از صحنه حیات شهری به دور مانده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بازآفرینی با توسعه مجدد و یکپارچه که شامل ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است، به عنوان راه‌حلی برای دستیابی به عدالت فضایی، برابری اجتماعی، سرزندگی اقتصادی و سلامت اکولوژیکی مطرح است.

با توجه به سرعت روزافزون تغییرات شهری، آینده پژوهی به عنوان ابزاری جهت رسیدن به بازآفرینی پایدار برای مواجه با عدم قطعیت‌های آینده شهری است.

توسعه سریع شهرنشینی در نتیجه انقلاب صنعتی و پیشرفت‌های تکنولوژیکی، تأثیرات قابل توجهی بر بافت‌های ناکارآمد شهری گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل‌های اجتماعی و محیطی شده است که در طی این تحولات دوران شهرنشینی و گسترش شتاب آلود آن در دهه‌های میانی قرن حاضر دچار بی مکانی و بی ‏زمانی شده است و احاطه بافت‌های جدید شهری نتوانسته نیاز شهروندان را تأمین کند.

همزمان با بروز مسائل متعدد و تأثیرات آنها بر حوزه‌های مختلف، بافت‌های ناکارآمد و رفع ناپایداری آنها، به موضوعی جدی تبدیل شده است؛ به گونه ‎ای که سازمان‌های مربوطه را به تکاپوی ساماندهی و احیای بافت‌های مذکور سوق داده و لزوم مداخله در این بافت‌ها را در دوره‌های مختلف زمانی ضروری دانسته است.

رویکرد بازآفرینی شهری تلاشی جامع و یکپارچه برای به زندگی برگرداندن بافت‌ها و مناطق رو به زوال است؛ این روند باعث متوقف شدن فرآیند فرسودگی و به بازآفرینی فضا و مکان می‌انجامد همچنین، درک بهتر از آینده بافت ناکارآمد، هنگامی رخ می‌دهد که بافت ناکارآمد را به طور عمیق مورد بررسی قرار داد؛ برنامه‎ ریزی سناریویی فرآیند نوینی در برنامه ‎ریزی راهبردی است که در برنامه ریزی شهری و منطقه‌ای مورد توجه قرار گرفته است.

رهیافت بازآفرینی پایدار شهری رویکردی جامع در برابر بافت‌های ناکارآمد

«محمدرضا رضایی» عضو هیئت علمی دانشگاه یزد در این باره به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: ساختن سناریو به عنوان یک ابزار برنامه‌ریزی بلندمدت، به ویژه برای اطلاع دادن به سیاست‌گذاران و رهبران تجاری که در حال تصمیم‌گیری در جهان به طور فزاینده پیچیده و وابسته به یکدیگر هستند مناسب است.

وی می‌افزاید: تجزیه و تحلیل سناریو می‌تواند به طور مؤثر برای نیروهای متعدد محرک چشم‌انداز شهری، عدم قطعیت‌های آینده را در نظر بگیرد و تأثیرات بالقوه سیاست‌های مختلف را بررسی کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد تصریح می‌کند: برای بیان دقیق مسأله، با توجه به موفق نبودن طرح‌های تهیه شده، جلوگیری از ادامه روند کاهش مطلوبیت‌های محیطی و کیفیت زندگی شهروندان، جلوگیری از تکرار تجربه‌های ناصحیح و برنامه‌ریزی‎های نادرست شهری، اهمیت مطالعه و انتخاب محلات بافت ناکارآمد ضرورت می‌یابد.

وی ادامه می‌دهد: شهرهای ایران با حدود ۴۰ هزار هکتار بافت ناکارآمد، معادل ۲۷ درصد بافت ناکارآمد کشور است و از آنجا که بافت‌های ناکارآمد، جزئی از پیکره شهر هستند به دلیل فرسودگی رو به ازدیاد از صحنه حیات اقتصادی شهر به دور مانده‌اند.

رضایی می‌گوید: در این راستا پژوهشی محلات ناکارآمد را به منظور بررسی دقیق‌تر با مطالعه و تحلیل عوامل کلیدی و شناسایی عدم قطعیت‌های اثرگذار در روند شکل‎گیری بافت‌های ناکارآمد و بررسی سناریوهای محتمل در افق ۱۴۱۴، با رویکرد بازآفرینی شهری پایدار انتخاب کرده تا بداند سناریوهای پیش روی آینده بافت ناکارآمد کدام است. به منظور برخورد و حل مشکلات بافت‌های ناکارآمد شهری، رویکردهای گوناگونی در گذر زمان معرفی شده اند تحت عنوان برنامه‌های بازسازی، نوسازی، بهسازی، روان‌بخشی و توانمندسازی که بسیاری از آنها نگرشی صرفاً کالبدی داشته است.

وی تصریح می‌کند: بررسی سیر تحول این رویکردها به ویژه از قرن ۱۹ تا امروز، نشانگر این است که در هر دوره‌ای بر اساس شرایط زمانه، رویکرد و نگاه خاصی در امر مداخله در بافت‌های قدیمی و تاریخی غلبه داشته است و دست‌اندرکاران نیز در هر مقطع زمانی با وقوف بر نقاط ضعف هر رویکرد سعی در اصلاح آن داشته و بدون رد کامل رویکرد قبلی در جهت تکمیل آن تلاش کرده‌اند.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد می‌گوید: بر این اساس معرفی یک رهیافت جامع و راهبردی که به سایر ابعاد فضایی در کنار بعد کالبدی توجه کند، ضروری است؛ بنابراین «رهیافت بازآفرینی پایدار شهری» به عنوان رویکردی فراگیر، یکپارچه و جامع در برابر معضل بافت‌های ناکارآمد شهری مطرح شده است.»

وی با بیان اینکه این رویکرد نوعی فرایند حل مساله شهر را دنبال می‌کند که در آن نسل‌های حاضر و آینده برای دستیابی به استانداردهای کیفیت زندگی مدنظر قرار می‌گیرند، می‌افزاید: سیاست بازآفرینی پایدار، برآمده از تحولات عمیق در ساختار اجتماعی و اقتصادی است که این تغییرات بنیادین در اقتصاد، فناوری و سیاست منجر به باز شکل‌گیری محیط‌های شهری شده و منطق نظام دوران پساصنعتی را شکل داده است.

رضایی تصریح می‌کند: مسئله جهانی درک آینده شهرها از اهمیت حیاتی برای پایداری محسوب می‌شود و در حال حاضر اهداف توسعه پایدار برای هدایت مداخلات به منظور فراهم آوردن آینده پایدار و بهتر استفاده می‌شود.

وی با بیان اینکه در این جهان پیچیده، سریع و در حال تغییر، تصمیم‌گیرندگان اغلب به راهنمایی در تشخیص پیشران‌های تغییر نیاز دارند و درک اینکه چگونه می‌توان آنها را تحت تأثیر قرار داد تا پیامدهای آینده را تحت تأثیر قرار دهند، اظهار می‌کند: سناریو به بخشی اساسی از آینده و علم آینده‌نگاری تبدیل شده و برنامه‌ریزی سناریو که بیش از نیمی از قرن پیش به عنوان یک روش تحقیق ایجاد شده، در عمل رشد کرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد خاطرنشان می‌کند: برنامه‌ریزی بر پایه سناریو روشی منظم است که از آن برای کشف نیروهای پیشران کلیدی در متن تغییرات شتابان، پیچیدگی‌های فوق‌العاده و عدم قطعیت‌های متعدد استفاده می‌شود؛ همچنین برای ارزیابی سطوح بالای دلایل نااطمینانی همراه با جنبش آینده در سیستم‌های پیچیده مناسب است، با این حال برنامه‌ریزی بر اساس سناریو باید از سایر انواع پیش بینی‌های نامعلوم از جمله پیش‎بینی‌ها، پیشگویی‌ها، پیش بینی وضعیت یا روند آینده و همه راه‌ها به حدس و گمان‌های ساده متمایز باشد.

۴۱ عامل کلیدی بازیگران اصلی و مؤثر بر بازآفرینی شهری

«نجمه ایزدفر» کارشناس برنامه‌ریزی شهری در این باره به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: در حوزه بازآفرینی پایدار بافت‌های ناکارآمد شهری، پژوهش‌های متعددی به چشم می‌خورد.

وی با بیان اینکه در کشور ما تاکنون تجربه آینده پژوهی بازآفرینی بافت‌های ناکارآمد شهری در مقیاس بزرگ و حتی میانی وجود نداشته است، اما در زمینه برخی مسائل بازآفرینی و آینده پژوهی بافت ناکارآمد ثمرات مناسبی را به بار آورده است، تصریح می‌کند: در پژوهشی با عنوان «پایداری اجتماعی و بازآفرینی شهری در شهرهای اروپایی» به بررسی مشارکت مردمی و تأثیر آن در سرزنده‌سازی و هویت‌بخشی به فضاهای شهری شهرهای اروپایی پرداخته است.

این کارشناس برنامه‌ریزی شهری ادامه می‌دهد: در پژوهشی با عنوان «تصور آینده شهر؛ استفاده از پیش بینی‌ها از طریق سناریو در برنامه‌ریزی شهری» استدلال می‌شود بزرگترین شهرهای جهان با چالش‌های جدی در رابطه با سلامت، رفاه، آموزش، فقر، جرم و آلودگی مواجه هستند.

وی اظهار می‌کند: در سال ۲۰۱۴ برای اولین بار در تاریخ، بیشتر مردم نسبت به مناطق روستایی در مناطق شهری زندگی می‌کردند این روند توسعه شهرنشینی احتمالاً ادامه خواهد یافت، چرا که جمعیت شهری جهان از ۵۴.۵ درصد در سال ۲۰۱۴ تا نزدیک به ۷۰ درصد در سال ۲۰۵۰ رشد می‌کند؛ بنابراین به نظر می‌رسد که برای ماندن در سیاره شهری، این رشد سریع مسائل شهری را افزایش می‌دهد و موضوع مورد علاقه در سراسر رشته‌ها در طول دهه‌های اخیر می‎‌شود.

ایزدفر با اشاره به انجام پژوهشی برای مقابله با مشکلات فراوان پیش روی بافت‌های ناکارآمد شهر که توجه خود را به برنامه‌ریزی پایدار با استفاده از بازآفرینی معطوف کرده، می‌گوید: نتایج این پژوهش حاکی است در بافت ناکارآمد ۴۱ عامل کلیدی به عنوان بازیگران اصلی و مؤثر بر بازآفرینی شهری پایدار مؤثر است که هر کدام از اینها در حالت‌های مختلفی از عدم قطعیت قابل شناسایی است؛ بر اساس تحلیل نتایج به دست آمده، دو سناریو قوی با ترکیب‌های متفاوتی از وضعیت‌ها، احتمال وقوع بیشتری در شهر دارند.

وی تاکید می‌کند: اگر چه برای وقوع شرایط مطلوب در بافت ناکارآمد امیدهای فراوانی وجود دارد، اما احتمال تحقق شرایط بحرانی در بافت ناکارآمد شهر یزد به مراتب بیشتر از احتمال تحقق شرایط مطلوب است؛ همچنین تحلیل شرایط حاضر بافت ناکارآمد نشان می‌دهد فاصله کنونی بعضی از شهرها با اهداف و آرمان‌های بازآفرینی شهری پایدار بسیار زیاد است و مسیر طولانی برای تحقق آن پیش رو است.

این کارشناس برنامه‌ریزی شهری ادامه می‌دهد: اگر چه روندها حاکی از توسعه تدریجی و رو به جلوی بافت ناکارآمد شهرها است، ولی این روندها بسیار کند است که تا افق بلندمدت ۱۴۱۴ تحقق کامل آنها زمان بسیار کمی به نظر می‌رسد و در نتیجه نیازمند تغییر و تحولات گسترده‌تری جهت بازآفرینی است.

وی خاطرنشان می‌کند: برای دستیابی به آینده مطلوب در محلات بافت ناکارآمد، نیاز به مطالعه هم پیوند و یکپارچه تمامی ابعاد بازآفرینی، با نگرش سیستمی در سطح خرد محله و سطوح منطقه و شهر است که باید در چارچوب ایجاد و اصول پایداری و بومی محلات صورت گیرد.

ایزدفر با اشاره به سناریو قوی و آینده مطلوب پیش روی بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر، اظهار می‌کند: ایجاد نظام جامع برنامه‌ریزی مختص محلات ناکارآمد، با تدوین قوانین و دستورالعمل‌های حقوقی و اقتصادی ویژه هر یک از محلات در خصوص کاهش و رفع مشکلات آنها در آینده اقدام شود.

وی با بیان اینکه بسترسازی برای تغییر نقش تصدیگری دولت به تسهیلگری دولت، جهت حل مشکلات تمرکزگرایی ادارات در پایتخت با اعمال سیاست‌های تشویقی در امر خصوصی‌سازی و اعطای امتیازات جانبی به نهادهای محلی در محلات بافت ناکارآمد صورت گیرد، می‌افزاید: ایجاد نهاد سنجش، نظارت و ارزیابی منسجم بر اجرای دقیق برنامه‌های بازآفرینی در بافت هدف بازآفرینی باید مورد توجه واقع شود؛ این چرخه با شناسایی چالش‌ها آغاز می‌شود و با فرایندهای مختلف برنامه‌ریزی و راهبردی ادامه می‌یابد تا مرحله اجرا پیش می‌رود.

این کارشناس برنامه‌ریزی شهری معتقد است تولید صنایع فرهنگی از طریق توسعه صنایع دستی، مشاغل خانگی و ایجاد واحدهای کسب و کار کوچک به صورت چند منظوره باید از طریق ایجاد شرکت‌های تعاونی محلی در محلات ناکارآمد به منظور خلق فرصت‌های شغلی و درآمد برای ساکنان فراهم شود.

وی ادامه می‌دهد: تقویت نهادهای اجتماعی و مدنی در محلات بافت ناکارآمد شهر از طریق راه‌اندازی شناسنامه الکترونیکی محلات و ساکنان آن؛ جهت شناسایی و جذب نیروهای فعال ساکن در محلاتی که دارای مهارت‌های لازم در زمینه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریت، برنامه‌ریزی و طراحی شهری است، ضروری به نظر می‌رسد.

ایزدفر با بیان اینکه با توجه به بالا بودن نرخ تورم، باید سطح درآمد و زندگی ساکنان از طریق ایجاد ثبات و امنیت اقتصادی و معرفی فرصت‌های سرمایه گذاری و اولویت‌بندی فرصت‌های اقتصادی با ارزش افزوده بالا جهت حل مشکلات معیشتی محلات بافت ناکارآمد ارتقا یابد، می‌گوید: ایجاد انگیزه، تشویق، ترغیب و جذب سرمایه گذاران داخلی و خارجی در سرمایه‌گذاری‌های مختلف از طریق اعمال سیاست‌های حمایتی از سرمایه‌گذاری از قبیل معافیت‌های مالیاتی، بخشودگی عوارض و ایجاد امنیت سرمایه‌گذاری در محلات هدف بازآفرینی باید فراهم شود.

کد خبر 456597

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.