رهی معیری؛ پیشرو ترانه سرایی امروزی

بیست و چهارم آبان سالروز درگذشت رهی معیری شاعر معاصری است که علاوه بر غزل سرایی‌های سعدی وار خود در ترانه سرایی به دنبال نگرشی مبتکرانه بود که وی را به شخصیتی تأثیرگذار در این عرصه تبدیل کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، غزل در شعر پارسی سیر پر فراز و نشیب و جذابی دارد به طوری که امروزه با گونه‌های مختلفی از غزل، از عاشقانه تا تعلیمی مواجه هستیم. شاید به نوعی بتوان گفت تعمق عاطفی و ذوق سرشار از ضروریات یک غزل‌سرا است. نمونه این لطافت طبع را می‌توان در غزلیات سعدی مشاهده کرد. غزلیاتی که آنچنان ساده، روان و در عین حال استوار و با شکوه است که با بیت بیتش هر خواننده پیر و جوان و خاص و عام را شیفته خود می‌کند. بی‌شک سعدی غزل سرای بی همتای است که با غزلیات "سهل و ممتنع" بیشتر غزل سرایان پس از خود را تحت تأثیر قرار داده است.

در میان شعرای معاصر، رهی معیری و ایرج میرزا را می‌توان سعدی زمان لقب داد. معیری با توجه به پیشینه زندگی خود علاوه بر تأثیر پذیری مستقیم از سعدی، نازک خیالی‌های صائب و سبک هندی را به شیوه مختص خود در غزلیاتش جای داده است. هنر رهی اما تنها محدود به غزلش نیست در میان اشعار او مثنویات و قطعاتی وجود دارد که از حیث مضمون ابتکاراتی در آن صورت گرفته همچنین او در ترانه سرایی تبحر زیادی داشت این تبحر تا آنجا بود که بسیاری از موسیقی‌دانان بزرگ همچون روح الله خالقی، مرتضی محجوبی، جواد بدیع زاده و علینقی وزیری از سروده‌های او در آثار مشهوری مثل شد خزان، شب جدایی، یار رمیده، بهار، کاروان، نوای نی و مرغ حق استفاده کرده‌اند.

ترانه‌های او به غایت دلچسب، ساده، خوش وزن و پر شور است. رهی به اندازه کافی با موسیقی آشنایی داشت و همین ویژگی مثبتی بود که او را در عرصه ترانه سرایی یاری رساند و به پیشنهاد داوود پیرنیا برای همکاری در برنامه گل‌ها در رادیو دعوت شد. امروزه با شکل و شمایلی از ترانه روبه‌رو هستیم که کمتر شباهتی به ترانه‌های اشخاصی مانند ملک شعرای بهار یا علی اکبر شیدا دارد. انتخاب واژگان، مضامین، اوزان، لحن و بیان و بسیاری از ویژگی‌های دیگر در ترانه سرایی مدرن تغییر کرده است که می‌توان گفت اولین تلاش‌ها در این زمینه توسط رهی انجام شد و باید او را از پیشروهای تأثیر گذار در این زمینه به حساب آورد.

واضح است که او اگر چه در غزل رویکردی کلاسیک دارد، ولی در ترانه سرایی سعی بر آن داشته که نگاهی جدید داشته باشد که با تدقیق در ترانه‌های او می‌توان به آن پی برد. به عنوان مثال ترکیب و گزینش واژه‌ها و لحن و بیان متفاوت نمونه‌ای از این تلاش‌ها است که بر ترانه سرایان آینده تأثیر بسیاری گذاشت.

با غوطه‌ور شدن در اشعار معیری و بررسی اجمالی زندگی او می‌توان به شخصیت گوشه گیر، اما فعال او پی برد. او با وجود آنکه تنهایی را بر هیاهو ترجیح می‌داد ولی هیچگاه از موضوعات پیرامون خود بی خبر نبود و با حضور در جلسات و انجمن‌ها با هنرمندان و اندیشمندان هم عصر خود روابط خوبی داشته است؛ به طوری که بخشی از اشعار او در ستایش فرهیختگان معاصر خود است. فعالیت‌های او در این زمینه در قالب اشعار فکاهی و انتقادی است که در روزنامه "باباشمل" و "تهران مصور" منتشر می‌شد.

رهی شاعری با احساساتی لطیف و ذوقی سرشار بود که سراسر نگاهش را به زندگی تحت تأثیر قرار داده بود. گوشه‌گیری، قناعت، صبر، محبت، وطن پرستی، غم پروری و شکوه‌گری به خوبی در اشعار او متبلور شده است. جالب آن است که از نام‌های مستعاری مانند گوشه گیر، زاغچه، شاه پریون، حق‌گو که او برای خود انتخاب کرده می‌توان به این قضیه پی برد.

نقاشی هنر دیگری بود که در کنار موسیقی و شعر علاقه رهی را به خود جلب کرده بود. شاید این نازک خیالی خاص او در غزلیاتش مربوط به علاقه‌اش به نقاشی باشد. خیال پردازی‌های ظریف در اشعار رهی به طرز ماهرانه‌ای به کار گرفته شده است. تخیلاتی که برای سروده شدن نیازی به کلمات ناآشنا و اطناب ندارد. محمد حسن بیوک یا همان رهی معیری، آراستگی الفاظ و شیوایی کلام را از سعدی به ارث برده و گهگاه شوریدگی مولوی و تصویر سازی‌های بدیع صائب و بیدل در اشعار او موج می‌زند.

عشق بیش از هر چیز دیگری مضمون اشعار اوست. شرح فراق و غم تنهایی در اشعار رهی پس از تجربه‌ی عشق نافرجام او دستمایه بسیاری از آثارش می‌شود. با این حساب شکوه از معشوق در اشعار رهی شیوه خاص خود را دارد که علاوه بر گلایه‌های شاعر، معشوق تماماً متهم به بی وفایی و جفا نمی‌شود.

کد خبر 455264

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.