نقش کمرنگ خردورزی در دوستی‌های زمانه ما

کارشناسان معتقدند، انتخاب دوست و روابط دوستانه اگر درست و بهنگام باشد، می‌تواند سبب پیشرفت، رشد و بلوغ فکری افراد شود، اما نقش خرد و خردورزی در اغلب دوستی‌ها و در جامعه کنونی کمرنگ شده و اغلب دوستی‌ها بدون تامل شکل می‌گیرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در جامعه در حال گذار ما تا حدودی ارزش‌های سنتی در حال کمرنگ شدن هستند و هنوز ارزش‌های نو پدیدار و نهادینه نشده‌اند. در نتیجه جامعه به شکل پایداری دست نیافته است. گاهی تلقی‌های سنتی از دوست و تفاوت آن با خویشاوند و فامیل در ذهن ما مسئله‌ساز می‌شود، مسلماً رابطه دوستی با رابطه خویشاوندی یا رابطه مادری، فرزندی یا پدری متفاوت است. در رابطه دوستانه شما با فردی در یک موقعیت زمانی یا مکانی یا وضع و حالی قرار می‌گیرید که لزوماً شباهت ژنتیکی و یا حتی تربیتی ندارید، اما در عین‌حال از آن مصاحبت احساس سرخوشی می‌کنید.

دوستی به معنای آشنایی، رفاقت، صمیمیت، عطوفت و مهربانی است، چنانچه این ویژگی‌ها در دوستی نباشد به خصم و عداوت بیشتر شباهت دارد. برای انتخاب دوست نیازمند آن هستیم که بر اساس شناخت، روابط انسانی، شئونات خانوادگی و فرهنگی خود عمل کنیم، چرا که دوستی یکی از عوامل شناخت و رشد انسانی است. وقتی بتوانیم خود را بشناسیم و بر اساس این شناخت، روابط انسانی خود را پایه‌ریزی کنیم به هیچ عنوان در روابط خود نه تنها متضرر نمی‌شویم، بلکه پیشرفت هم می‌کنیم.

روانشناسان و جامعه شناسان نکات حائز اهمیتی درباره دوستی، انتخاب دوست و ادامه دوستی‌ها مطرح می‌کنند. حمید محمودی‌نژاد، دکترای تخصصی مشاوره در این زمینه به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: همه افراد با آگاهی نسبت به خود می‌توانند خود را در یک رابطه سالم قرار دهند و اصول رابطه خود را تعریف کنند، پس از آن با یکدیگر دوست، آشنا و در مواردی صمیمی باشند.

وی ادامه می‌دهد: اگر روابط بین همسالان تا روابط غیر همجنس و روابط به قصد ازدواج در برهه‌های مختلف از نوجوانی گرفته تا جوانی و بزرگسالی را در نظر بگیریم، نقش خرد و خردورزی را در اغلب آن‌ها و در جامعه کنونی کمرنگ می‌بینیم.

این دکترای تخصصی مشاوره خاطرنشان می‌کند: اگر در انتخاب دوستان خود بر اساس ارزش‌ها و ویژگی‌های مثبت اخلاقی و انسانی دست به انتخاب نزنیم بی‌گمان محصول خوبی به دست نمی‌آوریم. به عنوان مثال اگر در نوجوانی خانواده‌ها یا خود فرد اصرار بر برقراری روابط نامانوس و هیجان‌طلبانه بر اساس ذهن هیجانی داشته باشند؛ هویت نوجوان مخدوش می‌شود و به اصطلاح دوران نوجوانی از بین می‌رود، چرا که دیگر نوجوان به خودتاملی و هویت سالمی دست نمی‌یابد.

وی با اشاره به اینکه این روابط می‌توانند تعیین کننده سرنوشت زندگی مشترک فرد در آینده باشد، می‌افزاید: نوع برقراری روابط در این دوران و تأثیر آن بر روند تفکر، رشد و بلوغ فکری و احساسی نوجوان تأثیری غیر قابل انکار بر روابط وی در بزرگسالی و آینده با دیگران خواهد داشت.

محمودی‌نژاد با بیان اینکه روابط دوستانه و انتخاب دوست در جوانان و بزرگسالان نیز حائز اهمیت است، اظهار می‌کند: چنانچه افراد چشم و گوش بسته و صرفاً بر اساس ذهن هیجانی و یا حتی ذهن منطقی خود دست به انتخاب‌هایی بزنند که انتخاب رشد یافته و واقعی آنها نباشد و تله‌های هیجانی آنان را به سمت ارتباط با افراد مختلفی کشیده باشد؛ باز هم اوضاع فرقی با دوران نوجوانی نکرده است و افراد را دچار خسران در زندگی فردی و اجتماعی خود می‌کند.

وی تصریح می‌کند: دوستی از هر نوع و هر جنسیتی که باشد اگر زیر نظر صاحبان اندیشه مانند والدین، خیرخواهان و مشاوران و بر اساس شرایط مفید اجتماعی و خردورزی درونی نباشد، قطعاً می‌تواند آسیب‌رسان باشد. پیشنهاد مشاوران و روان‌شناسان به افراد این است که در مسیر انتخاب دوستان و فضاهای دوستانه، خود را در مسیر تأمل ورزی قرار دهند و به وارسی خود در هر لحظه بپردازند و بازاندیشی را مرتباً در دستور کار خود قرار دهند.

این دکترای تخصصی مشاوره می‌گوید: گاهی روابط بین افراد بر اساس کاهش حس ارزشمندی و عزت نفس فردی شکل می‌گیرد و فرد نادانسته به سمت اجتناب از اضطراب خود در زندگی و فرار از خود و نفس خود گام برمی‌دارد و افسوس آنکه اطلاعی نیز از این کنش‌ها و واکنش‌های درونی ندارد و چنانچه چنین مسیری را انتخاب کند، قطع به یقین راه نادرستی از دوستی را در پیش گرفته است؛ باید بدانیم این ما هستیم که در روابط خود انتخاب کننده هستیم و می‌توانیم رابطه‌ای را تشکیل بدهیم یا ندهیم، بنابراین باید دقت و تحقیق کامل در این زمینه داشته باشیم.

سود و امتیاز می‌تواند عامل جذب افراد باشد

از مجموعه نظراتی که درباره دوستی مطرح شده است، می‌توان به چهار نظریه اصلی اشاره کرد که سمیه طاهری، کارشناسی ارشد جامعه شناسی در این ارتباط به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: نظریات تقویت، مبادله اجتماعی و انصاف، انسجام شناختی و نظریه تحول نظریاتی هستند که درباره دوستی مطرح شده است.

وی ادامه می‌دهد: معتقدان به نظریه تقویت می‌گویند: "افراد جذب کسانی می‌شوند که سود و امتیازی به آن‌ها برسانند. اینکه پی ببریم دیگران با ما موافق هستند، باعث تقویت روحی و اعتماد به نفس می‌شود؛ بنابراین اگر در افراد این باور ایجاد شود که غریبه‌ای نگرش‌هایی شبیه نگرش‌های خود آن‌ها دارد کشش بیشتری به آن شخص پیدا می‌کنند و این شباهت‌ها باعث تقلیل احساس تنهایی و وابستگی می‌شود."

این کارشناسی ارشد جامعه شناسی درباره نظریه مبادله اجتماعی و انصاف می‌افزاید: اساسی که این نظریه بر پایه آن بنا شده این است که سود باید بر هزینه بچربد تا فرد از برقراری رابطه خود راضی باشد و بر اساس این نگاه رضایت افراد در یک رابطه به اینکه بازده تا چه حد از سطح مقایسه آن‌ها فراتر رود بستگی دارد، اندازه سرمایه‌گذاری‌ها در یک رابطه عامل تعیین‌ کننده در تعهد افراد به آن رابطه است، هر چه سرمایه‌گذاری بیشتری کرده باشیم تعهد بیشتری هم خواهیم داشت.

طاهری اضافه می‌کند: نظریه انصاف هم رساندن بیشترین سود و متحمل شدن کم‌ترین هزینه را در نظر می‌گیرد، اما فرض دومی که وارد می‌کند این است که در هر رابطه دوستانه‌ای نسبت سود و هزینه هر فرد باید با نسبت سود و هزینه طرف مقابل برابری کند و تنها در این حالت رابطه‌ای منصفانه شکل می‌گیرد و موجب رضایت از رابطه با دوستان می‌شود، رابطه‌های بد دقیقاً از آنجا ناشی می‌شود که افراد گمان می‌کنند بازده حاصل شده برای یک طرف بیشتر شده است.

وی با اشاره به نظریه انسجام شناختی، تاکید می‌کند: فرض بنیادین این نظریه این است که مردم در زندگی خود نیاز به تعادل و انسجام دارند. افراد به احتمال زیاد با افرادی دوستی برقرار می‌کنند که نگرش‌ها و عقایدشان با نگرش خودشان مشابه است.

عوامل و چگونگی شکل‌گیری دوستی

این کارشناس ارشد جامعه شناسی با بیان اینکه نظریه تحولی در پی فهم و توضیح تحولات و تغییراتی است که در طول زمان در رابطه‌ها رخ می‌دهد و با استفاده از این تحولات شکل و چیستی دوستی را توضیح می‌دهد، تاکید می‌کند: رابطه در مرحله آشنایی آغاز می‌شود که در آن دو فرد از هم آگاهی پیدا می‌کنند و تأثیر مثبت بر یکدیگر می‌گذارند و در مرحله دوم با عنوان مرحله شکل‌گیری، رابطه از طریق فرآیند خودآشکارسازی متقابلی که گسترش و عمق پیدا می‌کند نزدیک‌تر می‌شود؛ در این مرحله شباهت‌ها کشف و مقایسه دو طرف با هم انجام می‌شود.

وی در ادامه می‌گوید: در مرحله بعدی تداوم، باعث تعهد به رابطه می‌شود و رابطه‌ها ممکن است در همین مرحله باقی بماند، اما رویدادهای بیرونی مثل نقل مکان یکی از افراد یا رویدادهای درونی مانند سوءاستفاده از اعتماد ممکن است موجب تیره شدن رابطه شود و در این مرحله اگر برای اصلاح اقدامی نشود یا کوشش‌ها برای اصلاح ناموفق باشد، رابطه خاتمه می‌یابد.

طاهری درباره عوامل و چگونگی شکل‌گیری دوستی به چهار عامل اصلی و کلی اشاره می‌کند و تصریح می‌کند: عوامل محیطی، فردی، موقعیتی و دوقطبی باید جمع باشند تا دوستی شکل بگیرد. گاهی عوامل محیطی زمینه‌ای را ایجاد می‌کند تا فرد رابطه را با شخصی که مرتبط است، ادامه دهد؛ اگر برای او جذاب باشد و مهارت‌های اجتماعی داشته باشد حساسیت متقابل و شباهت از جهات مختلف به یکدیگر وجود داشته باشند دوستی ادامه می‌یابد. گاهی دوستی بسیار وابسته به این است که شخص دیگری خوشش بیاید و پابه‌پای ما دست به خودآشکارسازی صمیمانه و تدریجی بزند.

کد خبر 447843

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.