به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، شهر اصفهان با سابقه تاریخی کهن و افزایش روز افزون جمعیت آن در دهههای اخیر از این قاعده مستثنی نیست از این رو در پژوهشی شناسایی عوامل مؤثر در بهبود ساختار مدیریت شهری و تأثیر آن در توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی اصفهان مورد توجه قرار گرفت.
در این راستا با این فرض که مدیریت شهری اصفهان تنها با مشارکت بیشتر شهروندان، حفظ حقوق شهروندی و ارائه خدمات مناسب به آنها میتواند در اداره امور شهر و توسعه فرهنگ شهر و شهر نشینی موفق باشد؛ به نقش و عملکرد مدیریت شهری اصفهان پرداخته شده است.
ساماندهی و برنامهریزیهای شهرهای جهان که از سالهای بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای پیشرفته آغاز شده بود، در دهههای اخیر مورد توجه برنامهریزان شهری در کشورهای در حال توسعه قرار گرفت و به منظور یافتن راهحلهای منطقی در نظم دهی در طرحریزی شهری علاوه بر سیاستهای راهبردی و کلان، سیاستهای راهبردی خاصی در مجموعههای شهری و مناطق کلان شهری نیز مورد نظر واقع شد.
با بروز مشکلات عدیده شهری از دهه ۱۹۸۰ به بعد موضوع جدیدی در مدیریت و برنامهریزی شهری مطرح شد و آن توجه به نقش مقامات محلی و شورای شهر و شهروندان به عنوان سرمایههای اجتماعی شهرها بود.
در حال حاضر تعامل فرهنگی و مشارکت مدنی به دلیل ضعف ساختار و قوانین مدیریتی و نا آشنایی مردم در اداره امور شهرها هنوز نتوانسته چندان خودنمایی کند و این مسألهای است که در حال حاضر اکثر شهرها و از جمله شهر اصفهان را از این قاعده مستثنی نکرده است.
اصفهان دارای نقشه طراحی شده شهری ایران
با توجه به موقعیت اصفهان و سابقه تاریخی آن به عنوان پایتخت تمدن و به نوعی فرهنگ ایران زمین، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود ساختار و عملکرد مدیریت شهری و تأثیر آن در توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی مورد توجه قرار گرفت.
هم اکنون اصفهان جزو معدود شهرهای دارای نقشه طراحی شده شهری ایران است، اما علیرغم سوابق دیرینه تاریخی و گسترش تحولات کالبدی و جمعیتی هنوز نتوانسته آنطور که باید در مدیریت شهری موفق باشد و در مواردی همچون آموزش شهروندی، شناخت دقیق نیازهای شهر و شهروندان، ارائه خدمات شهری متناسب با نیاز شهروندان، حفظ و رعایت حقوق شهروندی، افزایش همکاری ارگانها و سازمانهای دولتی و خصوصی، روابط بیشتر و مؤثرتر بین شهروندان و مدیران، استفاده بهینه از سرمایه و بودجه مالی موجود در جهت توسعه شهر و فرهنگ شهر و شهرنشینی، وجود شهردار مدرسه و شورای محله شرایط مناسب را فراهم کند.
علاوه بر موارد ذکر شده، نامتناجس بودن فرهنگ شهری به دلایل مختلف از جمله مهاجرتهای روستاییان به شهر در بیشتر مواقع، با سازمان شکنی اجتماعی و تغییر ساختار سنتی به همراه است و این خود مسئلهای است جهت کُند شدن رشد فرهنگ شهر و شهرنشینی اصفهان و تلاش بیشتر مدیریت شهری و تغییراتی در ساختار آن را میطلبد تا بتواند این ناهمگونیها را بهبود ببخشد.
پژوهشهای انجام شده بیانگر آن است که ساختار مدیریت شهری اصفهان از انسجام، انعطاف پذیری و کارآمدی لازم برخوردار نیست، پس نیاز است مدیریت شهری جهت ارتقای فرهنگ شهر و شهر نشینی به جای بخشی به صورت بخشپذیر تعریف و از این طریق هرم مدیریتی آن به دایره تبدیل میشود.
مدیریت ارشد نیز به جای رأس هرم در مرکز سازمان قرار میگیرد زیرا بخشهای ستادی، نظام مدیریتی را در سراسر سازمان گسترده میکند و بخشهای خدماتی و میانی، خدمات خود را در اختیار بخشهای نهایی که مسئولیت تولید خدمات را به عهده دارند، قرار میدهند.
اکثر شهروندان با مفهوم حقوق شهروندی آشنایی چندانی ندارند بنابراین آگاهسازی شهروندان با این مفهوم و آموزش و توانمندسازی آنها جهت ارتقای مهارتها و کسب عادتهای صحیح زندگی اجتماعی پیش شرط لازم در اداره امور شهر است و این امر نیاز به برنامهریزی و سیاستگذاری اجتماعی دارد که مدیریت و حاکمیت شهری اصفهان میتواند در این خصوص بسیار تأثیرگذار باشد.
با توجه به کم رغبتی شهروندان در امر مشارکت شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که این موارد به دلیل رشد نیافتن گروههای اجتماعی و نهادهای مدنی و نبود فرصتهای لازم برای مشارکت شهروندان به سبب ضعف مدیریت شهری باشد که با افزایش اعتماد اجتماعی، روحیه همکاری و تقویت هویت جمعی فراگیر میتوان به افزایش مشارکت داوطلبانه شهروندان امیدوار بود.
از شرایط موفقیت مدیریت شهری، هماهنگ کردن تصمیمات بین سازمانهای مختلف تصمیم گیرنده و داشتن اختیارات لازم در استفاده از منابع، اجرا کردن تصمیمات و نظارت بر آنها در شهر است که در صورت وجود یک مدیریت واحد، این شرایط به بهترین صورت برآورده میشود و مانع از هدر رفتن وقت و انرژی میشود.
با توجه به کمبود خدمات شهری متناسب با نیز شهروندان و به منظور ایجاد ظرفیتهای جدید و توانمند ساختن شهر، میتوان چهار محور برای سیاست گذاری و مداخله مدیریت شهری برگزید که این محورها شامل بهبود اقتصاد شهری، تأمین بیشتر خدمات زیربنایی، مدیریت زمین و فقر زدایی است؛ در کنار این چهار محور، توجه به محیط زیست که یکی از ارکان توسعه است نیز به مداخله صحیح مدیریت شهری نیاز دارد و در این صورت میتوان به توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی نزدیک شد.
نتیجه گیری
از کارآمدترین ساز و کارهای مدیریت شهری برای رسیدن به مناسبات اجتماعی مطلوب و کاهش هزینههای وارده بر شهر توجه و برنامهریزی جهت ارتقای فرهنگ شهر در بین تمامی شهروندان به طور خاص و شهروندان اصفهانی به طور عام است.
آموزش و توانمندسازی شهروندان جهت ارتقای مهارتها، کسب عادتهای صحیح زندگی اجتماعی و به روز رفتارهای مطلوب شهروندی به ویژه در راه بهره گیری مناسبات از امکانات شهری از جمله ضرورتهای مدیریت شهری در توسعه فرهنگ شهرنشینی اصفهان قلمداد میشود.
در مجموع بر طبق آزمون فرضیههای مطرح شده، مدیریت شهری اصفهان از ساختاری منسجم و کارآمد برخوردار نیست و وظایف محوله به سلسله مراتب مدیریت شهری از انعطاف پذیری و مشارکت کمی برخوردار است و با توجه به ازدیاد جمعیت بر اثر مهاجرت روستاییان به شهر و اسکان غیررسمی آنها، بخش زیادی از این جمعیت در حاشیه شهر قرار گرفته و مدیریت شهری نتوانسته در ارائه خدمات و حفظ حقوق شهروندی به آنها و سایر شهروندان موفق باشد و به طور کلی توسعه شهر و شهرنشینی با توسعه فرهنگی و اجتماعی کمی همراه بوده است.
علاوه بر موارد عنوان شده، به دلیل ضعف مدیریت شهری و رشد نیافتن گروههای اجتماعی و نهادهای مدنی، روحیه همکاری و مشارکت داوطلبانه شهروندان در اداره امور شهر رضایتمندانه نیست و لازم است در این خصوص آموزشهای مؤثری به شهروندان داده شود تا بتوان موانع مشارکت آنها را کاهش داد.
تنها از طریق تقویت مشارکت و همکاری با سایر ارگانهای دولتی و خصوصی، آگاهی از حقوق شهروندی، احترام به حقوق شهروندان، تعدیل در ارائه خدمات به شهروندان و بهبود شیوههای مدیریت مالی و اقتصادی در مدیریت شهری میتوان کیفیت محیط زندگی شهروندان همدانی را تغییر داد و به توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی نزدیک شد.
نظر شما