قرارداد ۲۵ ساله با چین سود است یا ضرر؟!

اوایل تیرماه امسال بود که در رسانه ها مختلف خبری از تصویب پیش نویس طرح یک قرارداد بلند مدت با چین به نام "برنامه ۲۵ ساله همکاری های جامع ایران و چین" در هیئت دولت منتشر شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سند ۲۵ ساله ایران و چین پس از مدتی به بحث اول کاربران فضای مجازی و منتقدان و هواداران رابطه با این کشور تبدیل شد.

به دلیل عدم توضیح مناسب و واکنش‌های ضد و نقیض مسئولان در مورد این سند که در حال حاضر تنها ۱۸ صفحه از آن به عنوان خواسته‌های ایران از پکن منتشر شده، باعث شد این قرارداد به نحوه‌ای در میان مردم تعریف شود که گویی تهران قصد دارد کشور را به چین واگذار کرده و حتی به گفته برخی، خاک ایران را به چین واگذار کند، در صورتی که جزئیات واضحی از آن منتشر نشده و هنوز مورد تأیید پکن قرار نگرفته است.

علی امیدی، کارشناس روابط بین‌الملل یکی از کسانی است که ضمن حمایت از این سند ۲۵ ساله اعتقاد دارد منفعت رابطه با چین از ضررهای آن بیشتر بوده و نظرش در مورد رابطه بلند مدت با پکن این است که "درست است اگر چین برای توسعه و ساخت بنادر و زیرساخت‌های حمل و نقلی سرمایه گذاری سنگینی انجام دهد و ایران نتواند خواسته‌های آن را تأمین کند، پکن با قراردادهای بلند مدت، جهت انتفاع از سرمایه گذاری خود در این زیر ساخت‌ها سود خواهد برد؛ اما با توجه به موقعیت بین‌المللی ایران، سود رابطه استراتژیک با پکن بیشتر از ضرر آن است."

خبرنگار ایمنا گفت و گویی در مورد مزایا و معایب این سند ۲۵ ساله و همچنین آینده روابط دو کشور با این تحلیلگر و کارشناس مسائل بین‌الملل داشته است که در ادامه می‌خوانید:

مشارکت استراتژیک با چین چه تأثیری بر روابط دو کشور دارد؟ 

در دهه ۹۰ میلادی، مفهوم جدیدی به نام مشارکت استراتژیک در ادبیات روابط بین‌الملل مطرح شد. در حالی که اتحاد استراتژیک یک مفهوم کلاسیک و قدیمی و نشانگر اتحاد کشورها به یکدیگر بوده و بر روی ملاحظات و منافع ایدئولوژیک تاریخی، سیاسی، اقتصادی و… تأثیر گذار است، زمانی که به عرصه ظهور برسد، باعث خواهد شد که دو کشور نسبت به امنیت یکدیگر متعهد و تحت هر شرایطی حافظ امنیت هم باشند.

به عنوان مثال، طی یک فرایند تاریخی اتحاد استراتژیکی میان آمریکا و رژیم صهیونیستی به وجود آمد، در حالی که اتحادها در شرایط بحرانی و جنگی ایجاد و منافع کشورهای متقابل را در نظر دارد. البته باید به این نکته نیز توجه کرد شکل‌گیری ماهیت رژیم صهیونیستی همان اول با خشونت همراه بوده است.

نظام بین‌الملل در دوره بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی متوجه این نکته شد که اتحاد استراتژیک جوابگو شرایط حال حاضر دنیا نبوده و تغییر استراتژی برای روابط بین کشورها ضروری است؛ چراکه رابطه استراتژیک یکطرفه برای کشورها هزینه‌های زیادی در بر دارد؛ مانند رابطه آمریکا و رژیم صهیونیستی که بیشترین هزینه‌ها را به واشنگتن تحمیل کرده اما اسرائیل از آن سود می‌برد.

مشارکت استراتژیک نباید در بعد سیاسی و امنیتی، اولویت اصلی باشد. ابعاد سیاسی و امنیتی یکی از متغیرهای شراکت استراتژیک بوده که کشورها برای تنظیم روابط بلند مدت بین خودشان تن به آن می‌دهند تا از منافع آن استفاده کنند؛ روسیه با ۷۰ کشور و چین نیز با بیش از ۸۰ کشور قرارداد بلند مدت مشارکت استراتژیک دارد. این مشارکت بدین مفهوم است که کشورها منافع مشترک خود را تعریف و برای رسیدن به منافع و اهداف مشترک برنامه‌ریزی بلند مدت داشته باشند تا بتوانند از آن بهره ببرند؛ رابطه میان ایران و چین نیز که پیش‌نویس آن در هیئت وزیران به تصویب رسیده از نوع مشارکت استراتژیک است.

آیا همکاری استراتژیک با پکن می‌تواند به سود کشور باشد؟

تولید ناخالص داخلی اقتصاد آمریکا چیزی در حدود ۲۹ تریلیون و ۴۷۱ میلیارد دلار بوده و از اقتصاد چین بسیار جلوتر است، اما قدرت خرید این کشور از ایالات متحده بالاتر است.

قطب اقتصاد جهان در آینده از آن چین خواهد بود و داشتن رابطه استراتژیک با کشوری که قدرت برتر اقتصادی است بسیار ارزشمند است. ایران کشوری است که مزیت نسبی اقتصادی در صادرات نفت، گاز و محصولات پتروشیمی دارد و به همین دلیل مشارکت استراتژیک بلند مدت با تهران به نفع کشوری مانند چین خواهد بود؛ از طرفی ایران نیز برای توسعه اقتصادی نیازمند سیاست گذاری خارجی چین در ازای واردات نفت و گاز و محصولات پتروشیمی است.

چین می‌تواند در برنامه‌های اقتصادی صنعت نفت و گاز و زیرساخت‌های ارتباطی و مخابراتی ایران سرمایه گذاری کند؛ زیرا در شرایط تحریم، ایران بهترین کشور برای سرمایه گزاری است.

بنابراین تنها راه پیشرفت اقتصادی، مشارکت استراتژیک با کشور چین بوده و اگر رابطه ۲۵ ساله اجرایی شود، می‌توان اطمینان نسبی در مورد یک برنامه‌ریزی بلند مدت اقتصادی داشت.

از جهت سیاسی نیز شراکت با پکن می‌تواند تأثیرات خوبی را به همراه داشته باشد. در طی دو دهه اخیر، چین بعد از آمریکا، از نظر اقتصادی، جمعیت و هزینه‌های نظامی، دومین کشور قدرتمند و فعال در جهان بوده و هزینه‌های نظامی آن مرتباً در حال افزایش است.

آیا دکترین سیاسی چین در عرصه سیاست خارجه می‌تواند راهبردی موجه در برخورد با ایران باشد؟

چین دارای دکترین در عرصه سیاست بین‌الملل و چند جانبه گرایی و عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها است. سیاست این کشور با اهداف سیاست خارجی ایران تطابق داشته و همیشه از عدم مداخله کشورهای قدرتمند در سایر کشورها حمایت کرده است. این مهم می‌تواند در راستای منافع ایران باشد. با توجه به فشارهای تحریمی غرب، آمریکا و رژیم صهیونیستی بر علیه تهران، پکن تکیه گاه سیاسی و اقتصادی خوبی برای ایران بوده و می‌تواند فشارهای غرب را خنثی کند.

البته با توجه به شرایط ژئوپولتیک و مختصات فرهنگی و سیاسی و منافع ملی ایران، نیاز است با همه کشورها به ویژه کشورهایی که در تکنولوژی هایتک سرآمد هستند، ارتباط متوازن داشته باشیم؛ ایران دارای ظرفیت‌های اقتصادی محدودی بوده که اگر فرصت سرمایه گذاری در آنها در اختیار کشور دیگری گذاشته شود، باعث رشد ارتباط با سایر کشورها خواهد شد.

ایران به جز همکاری با چین، آلترناتیو و متحد دیگری ندارد که با آن شراکت تجاری و یا مشارکت استراتژیک داشته باشد. کشورهای غربی یا کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی با ایران همکاری نداشته و راه‌های شراکت و همکاری با آنها بسته است، در نتیجه تنها گزینه ایران برای ایجاد همکاری‌های تجاری، حرکت به سوی دوستی با پکن است.

اگر سوابق سیاسی دو کشور را در طول تاریخ بررسی کنیم، همیشه روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری خوبی با یکدیگر داشته‌اند؛ از دیر باز نیز جاده ابریشم یکی از منافع و حسن روابط بین این دو کشور بوده است.

ایران و چین دارای تجربه تلخ استعماری مشترک نیز بوده و مورد استعمار غرب قرار گرفته‌اند. این تجربه تلخ تاریخی باعث به وجود آمدن روابط حسنه دوجانبه و همگرایی فکری میان خواهد شد.

پکن در سال‌های اخیر و حتی بعد از دوره باستان، رابطه استعماری با سایر کشورها نداشته و همیشه دارای تمدنی درخشان و ویژگی‌های تمدنی استثنایی و بی نظیر بوده است. چینی‌ها احساس استغنای تمدنی دارند، یعنی به کشورهای دیگر احتیاجی ندارند.

طبق اطلاعاتی که تا کنون از سند ۲۵ ساله چین و ایران منتشر شده، منافع پکن در این قرارداد، چه خواهد بود؟

در شرایط تحریم، کشور برای ساخت زیر ساخت‌های حمل و نقل، بندرگاه‌ها، راه آهن، فرودگاه و جاده‌ها به هزینه‌های زیادی نیاز دارد که باید آنها را از سرمایه گذار خارجی تأمین کند. درست است که اگر چین برای توسعه و ساخت بنادر و زیرساخت‌های حمل و نقلی سرمایه گذاری سنگینی انجام دهد و ایران نتواند خواسته‌های آن را تأمین کند، با قراردادهای بلند مدت جهت انتفاع از سرمایه گذاری خود در این زیر ساخت‌ها سود خواهد برد؛ اما با توجه به موقعیت بین‌المللی ایران، سود رابطه استراتژیک با پکن بیشتر از ضرر آن است.

البته پیش‌نویس این قرار داد هنوز منتشر نشده و نمی‌توان آن را مورد ارزیابی قرار داده و نگاه واقع‌بینانه‌ای به آن داشت.

کد خبر 432980

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.