ردپای بحران‌های اقتصادی در خودکشی

رابطه مستقیم بحران‌های اقتصادی با روند زندگی مردم منجر به افزایش آسیب‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی می‌شود اما در این بین خودکشی ناشی از فقر اقتصادی می‌تواند دردآورترین آسیب این روزهای بحران اقتصادی در کشور باشد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اقتصاد نابسامان میزان خودکشی را افزایش می‌دهد، چنانچه در بحران ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ آمار خودکشی در آمریکا افزایش یافت که در واقع این اقدامات خود اعتراضی نسبت به وضعیت اقتصادی موجود آن زمان بوده است، تورم بالا، بی ثباتی نظام اقتصادی و بی‌اطلاعی از آینده در شرایطی که افراد چیزی برای از دست دادن ندارند خود باعث نوعی اعتراض ناخوشایند به وضعیت اقتصادی آشفته جامعه است و به همین دلیل خودکشی شکل می‌گیرد.

افسردگی علت خودکشی نیست

مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری ایران در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: مسائل یا آسیب‌های اجتماعی همگی معلولی از علت‌ها هستند وقتی پزشکان می‌گویند سیگار سرطان آور است نشان داده شده که وجود ۲۰ علت دیگر در کنار سیگار به سرطان منجر می‌شود.

وی با بیان اینکه فشارهای اقتصادی می‌تواند یکی از دلایل خودکشی باشد، می‌افزاید: به تنهایی داشتن مشکل مالی نمی‌تواند عامل خودکشی باشد و مسائل اقتصادی تنها عامل خودکشی نیست بلکه جمع شدن علت‌های مختلف روی هم می‌تواند یک فرد را به خط پایان برساند.

پدر علم مددکاری ایران تصریح می‌کند: خودکشی هم مانند اعتیاد یا طلاق دلایل بسیاری دارد و مسائل اقتصادی بسته به شرایط، فرهنگ و دیدگاه تربیتی و خانوادگی افراد و جایگاه آنها می‌تواند دلیل پررنگی برای خودکشی باشد.

وی با اشاره به اینکه هیچ جای دنیا علت خودکشی را افسردگی نمی‌دانند، اظهار می‌کند: افسردگی علتی است که روانشناسان آن را مطرح می‌کنند در حالی که هیچ کدام از روانشناسان ما تا به حال نظریه‌ای بومی در مورد آسیب‌های اجتماعی ایران نداشته‌اند و هیچ کدام در مورد مسائل جمعیت استان‌های ما مطالعه‌ای نداشته‌اند و همه منابع این رشته از کتب خارجی بوده است.

اقلیما خاطرنشان می‌کند: آدم‌ها ماشین نیستند و هر لحظه با توجه به روحیاتشان حال جدیدی دارند. افسردگی یک بیماری است و با بی‌حوصلگی و نداشتن اعتماد به زندگی متفاوت است چرا که شرایط زندگی شرایط مناسبی برای افراد نیست اما روانشناسان به این افراد انگ افسردگی می‌زنند و با دادن دارو و قرص می‌خواهند حال او را عوض کنند در حالی که شرایط بد جامعه این افراد را نگران کرده است و داروهایی که به این افراد می‌دهند وضعیت آنها را بدتر می‌کند.

وی با بیان اینکه فشارهای مختلف جامعه در افراد تلنبار می‌شود، می‌گوید: برخی افراد که زندگی برای آنها سخت است و چیزی آنها را اقناع نمی‌کند خودکشی از پیش طراحی شده دارند و دسته دیگر به دلیل یک اتفاق ناگوار شدید اقدام به خودکشی می‌کنند و اکثر این افراد تنها نیازمند هم صحبتی و گفتگو هستند.

۴ درصد مردم افسرده‌اند

رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران می‌افزاید: در جامعه ما بی‌اعتمادی بسیاری وجود دارد و نبود اطمینان به افراد خود یک مسئله اجتماعی است که باعث گم شدن هدف زندگی در افراد می‌شود و تنها سه تا چهار درصد افراد جامعه افسرده‌اند اما بیشتر افراد جامعه دچار مسائل اجتماعی هستند.

وی با تاکید بر اینکه باید به بررسی علت‌های بروز خودکشی پرداخت، اظهار می‌کند: ما در حوزه اعتیاد معتاد را شناسایی و درمان می‌کنیم در حالی که دوباره او را به همان جامعه و خانواده با همان فشارها و نگاه‌های معیوب بدون اشتغال یا تغییر در وضعیت او باز می‌گردانیم پس این فرد دوباره به سمت استفاده مواد مخدر می‌رود در مورد افراد دارای افکار خودکشی هم تنها مشاوره روانشناسی مشکل آنها را حل نمی‌کند بلکه تغییر در شرایط خانوادگی و جامعه می‌تواند مشکل آنها را حل کند در حالی که جامعه برای حذف علت‌های معیوب زندگی آنها برای حذف خودکشی تلاشی نمی‌کند.

جامعه معیوب خود بخشی از دلیل خودکشی است

اقلیما سیستم جامعه معیوب را درصدی از دلیل خودکشی دانسته و می‌گوید: کسی جوابگوی مسائل اجتماعی افراد نیست، تبعیض، بی‌عدالتی، رانت، تقدم رابطه بر ضابطه و قانون و عدم توزیع عادلانه موقعیت‌ها برای همه اقشار خود می‌تواند دلیلی برای ناامیدی اقشار مختلف به خصوص جوانان باشد.

وی فشارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در بروز خودکشی مؤثر دانسته و می‌گوید: برخی اقشار در جامعه در فشارهای مضاعفی هستند که شاید مشکل اقتصادی آخرین و کاری‌ترین پله برای اقدام به خودکشی باشد اگر با توزیع عادلانه فرصت‌ها زمینه تحصیل، اشتغال و زندگی با کرامت برای افراد مهیا شود هیچ فردی مایل به خودکشی نخواهد بود.

ناکارآمدی دستگاه‌ها عامل بروز ناامیدی است

این مددکار اجتماعی با اشاره به فرموده مقام معظم رهبری مبنی بر ایراددار بودن علوم انسانی در ایران، می‌افزاید: هنوز این فرهنگ در ایران وجود ندارد که جامعه‌شناس یا روانشناسی که بیش از ۲۰ سال در ایران کار کرده کتاب یا نظریه‌ای بومی برای کنترل آسیب‌ها داشته باشد و این برنامه را به دولت بدهند تا دولت‌ها به این حد از استیصال اجتماعی نرسند در صورتی که در کشورهای خارجی افراد تنها با چند سال کار در یک رشته در آن حوزه صاحب نظر می‌شوند.

وی با انتقاد از نبود توانمندی در نظریه پردازی بومی، تصریح می‌کند: در علم روانشناسی هنوز تست‌های ۵۰ سال پیش را روی افراد امتحان می‌کنیم متأسفانه جامعه ما به اساتید آموزش درستی نمی‌دهد و مسئولان ما هم در چنین سیستمی تحصیل کرده‌اند که همه منابع خارجی بوده و متناسب احوال جامعه ما نبوده است.

اقلیما در خصوص رشد آسیب‌های اجتماعی می‌افزاید: اگر پرخاشگری یا افسردگی در جامعه می‌بینید همه اینها از برنامه‌ریزی و نوع برخورد مسئولان کشور است چرا که مردم از دولت و مسئولان توقع دارند که حرف مردم را بشنوند و مشکلات آنها را بشناسند.

وی با تاکید بر اینکه بی‌اعتمادی به یک نفر باعث بدبینی به کل جامعه می‌شود، می‌گوید: اعتماد و اطمینان افراد از بین رفته است و در چنین جامعه‌ای خودکشی امر دور از ذهنی نخواهد بود پس تغییر در سیاست‌های یک کشور اعم از حوزه‌های اقتصادی و سیاسی می‌تواند اثرات پررنگ خود در حوزه‌های اجتماعی را ایجاد و مشکلات زندگی مردم را کاهش دهد.

پدر علم مددکاری ایران می‌افزاید: وقتی بحث خودکشی می‌شود ناامیدی نقش مؤثری در انجام آن دارد، وقتی جوانان ما هیچ امیدی در تحصیل، اشتغال یا ازدواج ندارند و تنها ناکارآمدی سیستم‌ها و دستگاه‌های دولتی مهمترین عامل وقوع آسیب‌های اجتماعی هستند، اما دستگاه‌های دولتی یا روانشناسان از کلمه افسردگی استفاده می‌کنند تا روی تمام ناکارآمدی‌ها سرپوش بگذارند در حالی که مردم ما به هیچ وجه افسرده نیستند بلکه مسائل اجتماعی حل نشده فراوانی دارند.

بحران‌های اقتصادی در افزایش خودکشی موثرند

مرتضی پدریان آسیب شناس اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص خودکشی اظهار می‌کند: اصل قضیه خودکشی یک پدیده کاملاً اجتماعی و دارای یک تاریخ بسیار طولانی است تا جایی که بنیانگذار جامعه‌شناسی امیل دورکیم یکی از مباحث اصلی که در نظریات جامعه‌شناسی مطرح کرد پدیده خودکشی بوده است.

وی در تعریف خودکشی، می‌افزاید: خودکشی عبارت است از مرگی که به صورت آگاهانه اتفاق می‌افتد که دورکیم آن را به سه دسته خودکشی‌های خودخواهانه، دگر خواهانه و خودکشی‌های آنومیک تقسیم می‌کند که خودکشی منجر به مرگ، خودکشی موفق و در غیر این صورت خودکشی ناموفق است.

این آسیب شناس اجتماعی در توضیح خودکشی خودخواهانه گفت: خودکشی خودخواهانه، خودکشی است که فرد به دلیل نرسیدن به مطامع، اهداف، عقاید و خواسته‌های خود دست به این کار می‌زند برای مثال عاشق فردی است و در عشق خود ناکام شده و لذا دست به این کار می‌زند، این یک خودکشی خودخواهانه است.

وی در ادامه می‌گوید: خودکشی دگرخواهانه هم خودکشی است که فرد به صورت آگاهانه خود را فدای دیگران می‌کند، در زمان جنگ نیروهای رزمی به صورت کاملاً آگاهانه به خاطر همرزمان خود روی مین می‌روند و اینها از نمونه‌های خودکشی‌های دگر خواهانه‌اند که این نوع خودکشی در ایلات و عشایر قدیم هم وجود داشته است به نحوی که افراد سالمند و ناتوان که به حرکت ایل لطمه می‌زدند خودشان را از گروه عقب می‌کشیدند و دچار یک مرگ آگاهانه می‌شدند یا افرادی که قادر به حرکت نبودند با مقداری غذا یا آب در گوشه‌ای می‌مانند و یا بر اثر حمله حیوانات وحشی یا بر اثر گرسنگی و تشنگی می‌مردند، اینها نمونه‌هایی از خودکشی‌های دگرخواهانه‌اند.

پدریان در مورد خودکشی‌های آنومیک هم گفت: این خودکشی‌ها، خودکشی‌هایی هستند که بر اثر فشارها و نابهنجاری‌های اجتماعی فرد مجبور به خودکشی می‌شود.

وی با اشاره به تأثیر بحران‌های اقتصادی در افزایش خودکشی، می‌گوید: هرچه میزان بحران و رکود اقتصادی در یک جامعه افزایش یابد میزان خودکشی هم در جامعه افزایش می‌یابد بدین معنا که بین رکود و بحران اقتصادی و افزایش خودکشی یک رابطه مستقیم وجود دارد.

این استاد دانشگاه یکی از مسائل دخیل در افزایش پدیده خودکشی را بحران‌های اقتصادی دانسته و تصریح می‌کند: دیگر دلیل خودکشی افراد این است که فرد احساس کند تلاش‌ها و فعالیت‌هایش بر اساس انتظارات او به نتیجه نمی‌رسد که نام این وضعیت ناامیدی است و برخلاف وضعیت امیدواری که در آن انتظارات فرد در رسیدن به یک هدف به نتیجه می‌رسد است.

وی ناامیدی و افسردگی اجتماعی را عامل شکل گیری رفتارهای نابهنجار دانسته و می‌افزاید: اگر امروز در جامعه شاهد افزایش پدیده خودکشی هستیم یکی از دلایلش این است که افراد نسبت به آینده اجتماعی خود انتظارات و چشمداشت‌هایشان قابل تحقق نیست و به عبارت دیگر ناامیدی در جامعه حاکم و منجر به پدیده خودکشی می‌شود.

پدریان تصریح می‌کند: این پدیده می‌تواند به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی رخ دهد و اثرات همه این حوزه‌ها در آسیبی چون خودکشی نمایان است همچنین بحران‌ها و رکود باعث می‌شود افراد قادر به تأمین هزینه‌های زندگی خود نباشند که این تأمین نشدن نیازها به خصوص برای سرپرستان خانوار باعث شکل‌گیری فشارهای روحی، روانی و اقتصادی بر فرد می‌شود و فرد برای رهایی از این فشارها در مواردی اقدام به خودکشی می‌کند.

وی در توصیه به مسئولان جامعه می‌گوید: جامعه یک موجود زنده است و همه بخش‌های آن باهم در ارتباط هستند و ایجاد خلل یا از تعادل خارج شدن یک بخش این موجود زنده در تمام اجزای جامعه اثرگذار است و دست اندازی به هر بخش از جامعه به عنوان یک سیستم زنده و ارگانیک در سایر بخش‌ها تأثیرگذار است و دستکاری در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ  در تمام بخش‌های جامعه نمایان می‌شود.

این آسیب شناس اجتماعی خاطرنشان می‌کند: وقتی از نظر اقتصادی بحرانی پیش بیاید برای مثال موضوعی چون کلیه فروشی افزایش می‌یابد چرا که انسان یک موجود زنده و نیازمند خوراک پوشاک و مسکن است و هدف اصلی نهادهای اقتصادی تأمین همین موارد است و اگر نهاد اقتصادی موفق به تأمین این نیازها نشود خود به خود برخی افراد برای تأمین نیازها اقدام به رفتارهای نابهنجار مانند دزدی، فروش مواد مخدر، کلیه فروشی و تن فروشی می‌کنند حال اگر ساختار سیاسی و اقتصادی دچار بحران شود چنین آسیب‌هایی در جامعه افزایش می‌یابد که در کنار آنها افزایش پدیده خودکشی را هم خواهیم داشت.

افزایش ۳۱ درصدی آمار خودکشی در سه ماهه اول سال ۹۹

مجتبی ناجی معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص خودکشی و آمار بهزیستی از این موضوع اظهار می‌کند: خودکشی طیفی را دربرمی گیرد که از افکار خودکشی شروع و در مراحل بعدی به اقدام به خودکشی و احتمالاً فوت در موارد موفق آن منتهی می‌شود.

وی تصریح می‌کند: تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که یک بار اقدام به خودکشی کرده باشند نسبت به افراد بدون سابقه بیشتر احتمال دارد دست به خودکشی بزنند و اینکه افرادی که دارای افکار خودکشی یا اقدام ناموفق به خودکشی بوده‌اند حتماً مورد درمان قرار بگیرند.

معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان در خصوص آمار تماس‌هایی که با اورژانس اجتماعی گرفته شده می‌گوید: در سه ماهه اول سال ۹۹ در سطح استان اصفهان ۱۸۸ مورد اقدام به خودکشی و ۸۱ مورد هم دچار افکار خودکشی بوده اند که با این خط تماس گرفته‌اند که این آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل خود ۳۱ درصد افزایش داشته است.

وی در تشریح این آمار می‌افزاید: فاکتور اقتصادی جز عوامل سبب‌ساز پایین نسبت به دیگر عوامل رصد شده مؤثر در خودکشی بوده است که البته ممکن است مشکل اقتصادی زمینه اولیه‌ای را برای دیگر مشکلات ایجاد کرده اما در تحلیل‌های بهزیستی بیشترین عوامل سبب‌ساز خودکشی اختلافات خانوادگی بوده است.

ناجی می‌افزاید: عوامل اقتصادی مؤثر است اما در آمارهای بهزیستی عوامل مالی ۲.۶۵ دهم درصد علل اقدام به خودکشی را به خود اختصاص داده است که این درصد چندان بالا نیست هرچند ممکن است یکی از دلایل موضوع مهم درگیری‌ها و اختلافات زناشویی که بیش از ۳۷ درصد این آمار را به خود اختصاص داده دلایل اقتصادی باشد.

وی اظهار می‌کند: درگیری با اعضای خانواده در صدر این عوامل بوده که این اعضای خانواده در افراد متأهل همسران و در اعضای مجرد والدین بوده است که اگر بخواهیم اقدامی برای پیشگیری انجام دهیم باید تمرکزمان روی بهبود و تقویت نظام خانواده و روابط بین آنها باشد.

معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان با اشاره به اینکه ممکن است یکی از عوامل درگیری بین اعضای خانواده مشکلات اقتصادی بوده باشد، اظهار می‌کند: این عوامل نیازمند تشریح دقیق‌تر و مطالعه جدی‌تری است که ما روانشناسان معتقدیم مدیریت عواطف و مهارت‌های فردی نیازمند یادگیری و اکتساب است و در اینجا هم بعد از درگیری با اعضای خانواده بیشترین دلیل خودکشی‌ها اختلافات زناشویی و بعد از آن افسردگی شدید ذکر شده است.

توانمندی و عزت نفس افراد در کاهش بروز خودکشی مؤثر است

وی می‌افزاید: افسردگی چندین دلیل مختلف دارد که فشارهای اقتصادی هم می‌تواند یکی از دلایل آن باشد همچنین باید بدانیم که خودکشی در کشور ما نسبت به دیگر کشورهای دنیا جزء آسیب‌های اجتماعی است که تاکنون روند و شیب تندی نداشته و فراوانی پایین‌تری نسبت به دیگر آسیب‌ها داشته است.

این روانشناس بالینی با بیان اینکه کاهش توانمندی و عزت نفس افراد در بروز و اقدام به خودکشی مؤثر است، می‌گوید: اگر کسی عزت نفس یا اعتماد به نفس خوبی داشته باشد حتی بدون هیچ سرمایه‌ای هم می‌تواند در برابر فشارها و تنش‌ها مقاومت کند همچنین افرادی بوده‌اند که با وضعیت خوب اقتصادی هم اقدام به خودکشی کرده‌اند.

ناجی خاطرنشان می‌کند: فقر اقتصادی با دیگر فقرها مانند فقر آموزشی همبستگی دارد اما نمی‌توانیم بگوییم کدامیک عامل دیگری است اما این موضوع را هم دیده‌ایم که وقتی وضع برخی افراد حتی بهتر شود هم خودکشی در آنها کاهش نمی‌یابد.

وی تصریح می‌کند: در عوامل اقتصادی، وجود نابرابری اقتصادی عامل بسیار مهمی در ناامیدی جامعه است برای مثال در زمان جنگ به دلیل اینکه نابرابری در آن زمان کمتر بود و همه اقشار جامعه تقریباً وضعیتی مشابه داشتند آسیب‌های اجتماعی کمتر از این سطح بود.

معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان می‌گوید: در مواقعی که تماس گیرندگان مواردی چون اقدام به خودکشی یا افکار خودکشی را مطرح می‌کنند مشخصات فردی توسط کارشناسان از آنها گرفته می‌شود و این موارد توسط مددکاران و مشاوران بهزیستی دنبال شده و برای جلوگیری از بروز آن پیگیری‌های لازم می‌شود.

گزارش از: شهین اصلانی-اصلانی- خبرنگار سرویس جامعه ایمنا

کد خبر 431854

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.