۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۰
روایت صابر ابر از سریال قورباغه

صابر ابر روایت خود از ۳۸۰ روز کار در کنار نوید محمدزاده و هومن سیدی در سریال "قورباغه" را نوشت.

به گزارش خبرنگار ایمنا، صابر ابر در اینستاگرام خود نوشته است:

" «قورباغه را قورت دادم»
یکسال و چند ماه پیش وقتی پیشنهادِ سریال قورباغه پیش آمد، پیش از هر چیز برایم همکاری با گروهی درجه یک و حرفه‌ای خوشحال کننده بود. اما مدام فکر می‌کردم چطور باید یکسال و چندی خودم را مدیریت کنم. خیلی سخت است، باور کنید! برای من که تجربه سریال نداشته‌ام. امروز ۳۸۰ روز است که من برای سریالِ قورباغه آفیش می‌شوم. روزها و شب‌ها.

حالا به راستی قورباغه‌ام را قورت دادم. در کتابی با همین نام جایی اینچنین نوشته است:

«سخت‌ترین مرحله از انجام هر کار مهمی اولین مرحله یعنی شروع کردن آن است. وقتی انجام یک کار مهم را واقعاً آغاز می‌کنید، به طور طبیعی انگیزه پیدا می‌کنید تا آن را ادامه دهید. قسمتی از ذهن شما همیشه عاشق این است که سرگرم کارهای مهمی باشد که واقعاً می‌توانند در زندگی شما تحول ایجاد کنند. وظیفه شما این است که این قسمت از ذهن خود را دائماً تغذیه کنید. حتی فکر کردن به شروع و انجام یک کار کلیدی انگیزه شما را بالا می‌برد و کمک می‌کند تا بر تنبلی خود غلبه کنید. واقعیت این است که مدت زمان لازم برای انجام یک کار مهم در اغلب موارد معادل مدت زمانی است که برای انجام یک کار کم اهمیت لازم است. تفاوت در این است که شما با اتمام کاری ارزشمند و قابل توجه به طور فوق‌العاده‌ای احساس خرسندی و غرور می‌کنید، حال آنکه با صرف همان میزان وقت و انرژی در انجام کاری کم‌ارزش یا احساس خرسندی نخواهید کرد و یا میزان آن بسیار اندک خواهد بود.»

من عاشقِ قورباغه‌ام بودم و گروهی که در قورت دادنش کنارم بودند. دستِ تک‌تک بچه‌ها را می‌بوسم. بارها قرار شد با هومن کار کنم و نشد و حالا برای این لذت شگرف از او ممنونم. از حضورِ غریب و جادویی‌اش با چشم‌هایی قدرتمند و ذهنی آفرینشگر، او یکی از کامل‌ترین کارگردان‌هایی بود که کنارش سینما را تجربه کردم.(کارگردان)

از پیمان برای نقاشی نورها و اینکه من‌را در این خلق سهمی داد متشکرم، بی شک او یک آرتیست تمام معناست (فیلمبردار) و گروه بی نظیرش، گروهی پر از انرژی و مهر.

از ندا برای یادآوری‌هایش برای نگهداری از ذهنم که اشتباه نکنم، برای چشمهای مهربانش که با پلک‌های پشت‌هم خیالم را راحت می‌کرد.(منشی صحنه)
از محسن برای ظرافت و وسواسش در صحنه و مجید و مسعود و علی و سعید (طراح صحنه)
از الهام برای تنِ رامین، برای ساخت هویت رامین متشکرم و از صبا و ابی عزیزم (طراح لباس)
از مهران برای گوش‌هایش که یکسال تحملم کرد و همه حواسش به سلامت صدایم بود
(صدابردار) و پدرام و نازنین
از بهنام معیریان و صالح و شهرام برای صورتِ رامین قدردانم (گریم)
از حسین و نیلوفر و پیمان و علی و مجید برای حضور بی‌وصفشان (کارگردانی)
از حسینِ عزیز برای وسواس‌های اجرایی و دقت و حرفه‌ای بودنش و گروهش (مجری طرح و مدیر تولید) و حسن و عماد و گروه نازنینش
از علی عزیز برای فراهم کردنِ شرایطی استثنایی برای گروه تا با خیالِ جمع قورباغ‌ها را قورت بدهند.(تهیه کننده)

و از سحر و نوید و فرشته و تمامِ پارتنر‌های بی نظیر که در کنار هر کدام بودن نعمتی‌ست ستودنی.
هیچ چیز برای یک بازیگر داشتنِ یک پارتنر محبوب نیست و خدا برای من سنگ تمام گذاشت.
و از همه گروه پشت صحنه، از تیمِ درجه یک تدارکات از میلاد و علیرضا و مهدی و پیمان و همه…و عمو اسماعیلی که صبح‌ها در ذهنم می‌چرخد.
و
عکس‌ها را امیرحسین خان شجاعی انداخته که قربانِ هنرش.
همکارانِ من این را خوب می‌دانند که قورت دادنِ قورباغه در یک پروژه بلند مدت کار آسانی نیست مگر آنکه برکت از زمین و زمان ببارد.

قلبم برای شما
«شانزدهم خرداد یک هزار و سیصد و نود و نه» "

کد خبر 427235

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.