شکنندگی روابط عربستان و آمریکا

اقتصاد وابسته به صادرات مواد خام (نفت)، کشورهای جهان سوم را در شرایط وابستگان اقتصادی به بازار مصرف این کالاها قرار می دهد. این نوع وابستگی، مانع از توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای این رده کشورها است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، باور به استقلال سیاسی برای رهبران این کشورها، توهمی بیش نیست و تصمیمات سیاسی آنها نیز تحت تأثیر سیاست رهبران بازار مصرف اتخاذ می‌شود.

ویژگی‌هایی نظیر ناتوانی تولید قدرت نظامی مستقل و وابستگی به لحاظ تأمین این توانایی از طریق بازار عرضه توانمندی قدرت نظامی و به واسطه نبود خود اتکایی، بیم از ناتوانی عرضه مواد خام منجر به وابستگی سیاسی به کشورهای خریدار، مولفه‌هایی هستند که امنیت این گونه کشورها را وابسته می‌کند.

بر اساس نظرات گروه استثنا باور آمریکا، ایالات متحده به عنوان یک کشور استثنایی هرگز به عضویت اتحادها در نمی‌آید و در صورتی که لازم باشد و منافع ایالات متحده را تأمین کند، با آن اتحاد همکاری را شروع کرده و پس از حصول منافع از آن خارج می‌شود. پس به راحتی می‌توان دریافت که ایالات متحده را نمی‌توان متحد استراتژیک دائمی کشورهای منطقه خصوصاً عربستان دانست. اتحاد این کشور با کشورهای عربی منطقه صرفاً همکاری به واسطه منافع اقتصادی است.

نظام اقتصادی ایالات متحده، نظامی مبتنی بر لیبرالیسم است. تصمیمات سیاسی این کشور با در نظر گرفتن اولویت‌های اقتصادی اتخاذ می‌شود. نحله‌ای از تئوری‌های لیبرالیست همکاری کشورها را ناشی از همکاری‌های اقتصادی و سیاست‌های سرمایه داری (کاپیتالیسم) می‌دانند. در این راستا می‌توان مؤلفه اقتصاد را به عنوان عامل همگرایی و وحدت دانست. همکاری‌های اقتصادی، زمینه همکاری‌های سیاسی در بین بازیگران دولتی بوده و این رفتار امنیت اقتصادی و سیاسی کشورها را تأمین خواهد کرد.

شیوع ویروس کویید ۱۹ و فراگیری آن زمینه نابسامانی‌های اقتصادی را برای کشورها به ارمغان آورده است. آمریکا، کشوری با بالاترین تراز تجاری دنیا از این قاعده مستثنی نشد. بیکاری، تعطیلی واحدهای تولیدی و کاهش درآمدهای مالیاتی و کاهش ناگهانی قیمت نفت نیز تأثیر بسزایی در نابسامانی اقتصاد این کشور داشت.

ریسک همکاری عربستان با دیگر قدرت‌های اقتصادی جهان و پیروی نکردن این کشور از سیاست نفتی آمریکا را می‌توان بواسطه چیرگی نداشتن ایالات متحده بر بازار جهانی دانست. وجود بازار چین و دیگر کشورها برای عرضه نفت، عربستان را با رقابت یک بازار دیگر مواجه و انحصار آمریکا را شکست. اما عربستان در کنار امنیت اقتصادی، نیاز به امنیت نظامی نیز دارد. رفتار این روزهای بن سلمان، به عنوان دارنده قدرت در این کشور، خوشایند واشنگتن نیست.

کاهش بیش از حد قیمت نفت که ناشی از شیوع ویروس کرونا بوده و کاهش نیافتن میزان تولید کشورهای مؤثر اوپک (پیروی نکردن عربستان از سیاست کاهش تولید که توسط آمریکا به عربستان دیکته شده بود) و در کنار آن صادرات نفت عربستان به چین و کشورهای آسیایی، زمینه اختلافات میان عربستان و آمریکا را یک بار دیگر شدت بخشید. از طرفی بار هزینه‌های نظامی آمریکا در منطقه، توان این کشور را برای ساماندهی اقتصاد آسیب دیده از شیوع کرونا با محدودیت مواجه کرده است.

تقاضای سناتور آمریکایی از ترامپ مبنی بر خارج کردن سخت افزارهای نظامی از عربستان در شرایطی که در روزهای گذشته دو اسکادران این کشور از منطقه غرب آسیا خارج شده‌اند، تأمین امنیت نظامی عربستان را برای رهبران این کشور با مشکل روبرو کرده است. استقرار بخشی از سخت افزارهای نظامی در خاک عربستان، برای تأمین امنیت پالایشگاه نفتی آرامکو است. این در حالی است که سال گذشته، نیروهای یمنی در پاسخ به تجاوزات نیروهای ائتلاف به سر کردگی عربستان به خاک این کشور خسارات سنگینی بر این پالایشگاه وارد کرده بودند.

رئیس‌جمهور آمریکا که به ائتلافش با عربستان پایبند است، اخیراً به صورت علنی سوال کرده "آیا آمریکا باید امنیت نفت عربستان را تأمین کند در حالی که بیشتر نفت عربستان به چین و کشورهای آسیایی صادر می‌شود و نه به اروپا و آمریکا؟ " این رفتار ایالات متحده زنگ خطری برای عربستان تلقی می‌شود.

امنیتی کردن، جا انداختن بین الاذهانی تهدید وجودی با چنان برجستگی است که اثرات سیاسی اساسی داشته باشد. بسیاری از اندیشمندان این اقدام را سیاسی کردن می‌دانند. آمریکا با ایجاد تنش‌های منطقه‌ای سعی می کند شرایط را برای عربستان امنیتی جلوه دهد. اتخاذ تدابیری برای ایجاد زمینه‌های همکاری‌های منطقه‌ای و دوری از هرگونه تنش، می‌تواند کارگشای تأمین امنیت عربستان و راهی برای رهایی از وابستگی باشد. رهایی خود چهره غیر مادی امنیت در مباحث سیاست بین‌الملل محسوب می‌شود.

** کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

کد خبر 424986

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.