مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چشم امید کارگران بعد از کرونا» به بررسی مشکلات کارگران و مسأله افزایش دستمزد پرداخت و نوشت: انتقادها نسبت به مصوبه افزایش ۲۱ درصدی حداقل مزد کارگران در حالی ادامه دارد که فراکسیون کارگری در حال بررسی مصوبه شورای عالی کار و تهیه طرحی برای تغییر ترکیب اعضای شورای عالی کار است. به گزارش ایسنا، اگرچه مصوبه افزایش ۲۱ درصدی حداقل مزد از سوی فعالان حوزه کار و حتی برخی نمایندگان مجلس، مغایر با ماده ۴۱ قانون کار دانسته شده و خواستار اصلاح آن شدهاند اما در طرف دیگر برخی کارشناسان اقتصادی تصمیم شورای عالی کار در این خصوص را تصمیمی مناسب با توجه به شرایط موجود کشور، وضعیت بنگاهها و نگرانی از رواج قراردادهای سفیدامضا عنوان کردهاند. با این حال مقامات کارفرمایی حتی به افزایش ۲۱ درصدی حداقل مزد واکنش نشان داده و آن را تهدیدی برای بنگاههای اقتصادی و ریزش نیروهای کار دانستهاند. به گفته نایب رئیس اتاق بازرگانی افزایش ۲۱ درصدی حداقل دستمزد در عمل برای کارفرما هزینهای ۴۰ درصدی دارد و مزد تعیین شده برای کارگران در سال ۱۳۹۹، فشار بر بنگاههای اقتصادی را بالا می برد. البته انتقاد بخش خصوصی و کارفرمایان نسبت به مصوبه دستمزد شورای عالی کار در حالی است که دولت مبلغ ۷۵ هزار میلیارد تومان تسهیلات برای بنگاههای اقتصادی و کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا اختصاص داده تا کارگران خود را حفظ کنند. همچنین ۵۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای کمک به صندوق بیمه بیکاری در نظر گرفته تا کارگرانی که تحت تأثیر کرونا شغل خود را از دست داده و بیکار شدهاند از مزایای بیمه بیکاری استفاده کنند.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آسایشگاهها در محاصره کرونا» به بررسی خطرات پیش روی افراد مهجور بر اثر شیوع کووید ۱۹پرداخت و نوشت: در شرایط عادی کمتر کسی آنها را به یاد دارد؛ معلولان، سالمندان، کودکان کار و معتادان متجاهر. به مجموع اینها باید بیماران دارای شرایط خاص چون بیماران روانی و آلزایمری را نیز اضافه کرد که اغلب دارای سیستم ایمنی ضعیفی هستند. به بیان دقیقتر آسیبپذیرترین قشر اجتماعی در جامعه ایران هستند. اما در شرایط بحرانی این افراد با چه وضعیتی روبهرو هستند؟
این روزها که از چند اصطلاحِ «فاصلهگذاری اجتماعی»، «فاصله هوشمند اجتماعی» و «فاصله فیزیکی» برای محافظت از خود در برابر کرونا سخن به میان آمده، باید از اقشاری گفت که اگرچه همیشه تنها و به دور اجتماع به سر میبرند اما به دلیل ناتوانیشان کمتر قادر هستند تا فاصله اجتماعی خود با دیگران را به حداقل برسانند و برخی از آنها حتی به سبب شرایط روانیشان توان درک این موضوع را ندارند. از سوی دیگر در سیاستگذاریهای ملی و حتی بینالمللی نیز مورد توجه قرار نمیگیرند.
در این بین فعالان و مددکاران اجتماعی دولتها و مسئولان را نسبت به خطراتی که میتواند در روزهایی کرونازده افراد مهجور را تهدید کند، هشدار دادهاند. آنها میگویند: بیماری کووید ۱۹ افراد دارای معلولیت و سالمندان را بیشتر از دیگر آحاد جامعه تهدید میکند. به گفته وحید قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی کشور، «احتمال ابتلای سالمندان و معلولین به کرونا ۵.۳ برابر بیش از سایر افراد است و ۴.۸ برابر بیشتر از سایر افراد احتمال مرگ بر اثر کرونا در این افراد وجود دارد.» افرادی که به علتهای مختلف از پیگیری اولویتهای دیگر مربوط به سلامتشان از جمله خدمات توانبخشی بازماندند و همین بازماندگی آنها از خدمات توانبخشی ایمنی آنها را در برابر ویروس پر خطری مثل کرونا کاهش داده است.
روزنامه آفتاب یزد، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قالیباف، اصولگرایان را رو در روی هم قرار خواهد داد؟!» به بررسی رباست مجلس یازدهم پرداخت و نوشت: آن قدر سرگرم پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم بودند و آن قدر سرمست از «غیبت» و «انصراف» و «ردصلاحیت» دانه درشت های اردوگاه رقیب، که اصلی ترین صندلی، یعنی «صندلی ریاست مجلس» از قلم افتاد و این تازه ابتدای ماجرای رقابتی بدون رقیب است، رقابتی که حداقل «ده مدعی ریاست مجلس» را به خط کرده است؛ همه اصولگرا، همه مدعی و همه با پشتوانه هایی از جنس اصولگرایی و این یعنی: «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها»! رقابت اصلی درست پس از انتخابات و پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی که در آن جناح اصولگرا به پیروزی دست یافت آغاز شد، صحنه رقابتی دیگر، برای نمایندگان منتخب و آن، مبارزه در جهت دستیابی به کرسی ریاست مجلس یازدهم است ریاستی که، می تواند چالشی ترین بحث سیاسی اصولگرایان علیه اصولگرایان به شمار آید و مجلس یازدهم را تبدیل به پایانِ بخشی از تاریخ اصولگرایی کند! قالبیاف مهم است اما تنها نیست! اگرچه حملات تیز و تند «میرسلیم» همه ی نگاه ها را به سمت «قالیباف» سوق داد اما از میان نمایندگانی که به مجلس راه یافتهاند، چند نفر شانس بیشتری برای ریاست مجلس یازدهم دارند یا دستکم این توان را در خود میبینند که بر «کرسی نخست بهارستان» بنشینند و این یعنی «قالیباف» برای نشستن بر مهم ترین صندلی بهارستان رقابتی نفسگیرتر از رقابت انتخاباتی در پیش دارد یا به تعبیری روشن تر؛ وزن سیاسی و قدرت اجماع «قالیباف» نه در دوم اسفند۹۸ که در هنگامه ی انتخاب رئیس مجلس به درستی و به دقت سنجیده و به رای گذاشته خواهد شد. در محافل سیاسی اگرچه از علیرضا زاکانی، محمدباقر قالیباف، حمیدرضا حاجی بابایی، مرتضی آقا تهرانی و مصطفی میرسلیم نام می برند اما دیگرانی نیز هستند که در ادامه از آن ها نیز یاد خواهیم کرد.
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بورس تهران حباب دارد؟» نوشت: بازار سهام کشورمان داغترین دوران تاریخ خود را سپری میکند؛ رکوردها در بخشهای مختلف به گونهای هر روز جابجا میشوند که تکرار آن بعضا از حوصله خارج میشود. در فضای اقبال عمومی از بورس و رشدهای پرشتاب قیمتها، حسین عبده تبریزی، دبیر کل پیشین بورس تهران به بررسی وضعیت بازار سهام بر اساس سه نظریه پرداخته است. نظریه اول معتقد است بورس تهران حبابی است؛ قیمتها صعود تندی را تجربه کرده و محکوم به افت هستند. اشاره به بالا بودن نسبتهایی مانند قیمت به درآمد و ارزش بازار به نقدینگی از جمله مبانیای است که طرفداران این دیدگاه بر آن تاکید میکنند. نظریه دوم دیدگاهی کاملا خلاف جهت دارد و معتقد است بورس زیر ارزش ذاتی است. این فرضیه با خطا دانستن برخی نسبتهای سنتی و تاکید بر افزایش ضریب نفوذ بورس میان عموم جامعه، انتظار صعودهای قدرتمندتری را برای سهام میکشد. اما به عقیده عبده تبریزی، نظریه سوم با واقعیت سازگارتر است؛ یعنی جایی بین دو نظریه پیشین. بر این اساس، بازار سهام در کلیت خود حباب جدی ندارد؛ اما حتما در برخی سهمها قیمتها بسیار فراتر از ارزش ذاتی پیش رفتهاند. در مجموع نه اصلاح تند قیمتها میتواند چندان منطقی باشد و نه رشدهای بیوقفه و پرشتاب از پشتوانه علمی برخوردار است.
نظر شما