به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در خانههای شهری، وسایل و ابزارهای خودکار بسیاری وجود دارد که مدتها قبل از ظهور اینترنت اشیا و با هدف خدمت به ساکنان آن مورد استفاده بوده است. با این حال هیچکس این وسایل را هوشمند نمیداند شاید به این دلیل که به اندازه کافی ترسناک نیستند چراکه در حال حاضر در ذهن بسیاری از مردم که آنها را در ضدیت با حریم شخصی خود میدانند، باطن کلمه "هوشمند" به "ترسناک" تغییر ماهیت داده است.
با این حال، هوشمندسازیی یکی از اساسیترین عوامل برای رشد و توسعه شهرها است که با وجود افزایش روزافزون جمعیت، لزوم بکارگیری آن هر روز بیش از پیش احساس میشود. شهر هوشمند یک پدیده عمدتاً اختصاصی است که بهعنوان نوعی تعامل دولتی و خصوصی طراحی شده تا بتواند ضمن تهیه ابزار و زیرساختهای لازم برای کنترل هرگونه نابسامانی و مشکل، موجبات پیشرفت بیشتر شهرها و تامین زمینههای رفاه ساکنان آنها را فراهم آورد. برای مثال برنامهریزان شهری همیشه و بسته به شرایط اقدام به اعمال تغییر در بعضی از برنامههای از پیش تعیینشده میکنند، مثلاً افزایش ساعات کار سیستمهای حمل و نقل عمومی در ساعات شلوغی و یا ضبط دادههای دقیق کاربردی بهمنظور برنامهریزی بهتر شهرها که علیرغم همراه بودن با تغییر برنامهریزیها هرگز مورد انتقاد نبوده است.
در حقیقت میتوان گفت که در طراحی یک شهر هوشمند اغلب اهداف کنترلگرایانهای وجود دارد که در بهبود روند مدیریت شهرها نقش بسزایی دارد و استفاده از فنآوری در آن از مهمترین اولویتها است و ساکنان شهرها، کاربران درجه یک زیرساختهای هوشمند شهری به حساب میآیند. برای مثال توانایی تماس با شمارههای اضطراری در صورت نیاز، تجهیز سیستمهای حمل و نقل به حسگرهای رفتاری، در اختیار بودن وسایلی که اطلاعات لازم محیطی را در اختیار کاربران قرار میدهد، استفاده از برنامههای کاربردی تلفن همراه برای بررسی مسیرهای حمل و نقل و غیره همگی بر مبنای هوشمندسازی شهرها است، بدین ترتیب تصور کردن شهری "غیرهوشمند" دشوار است.
شهرهای هوشمند دارای حسگرهایی هستند که نظارت و کنترل بر اتفاقات جاری در یک شهر همچون جابجایی وسایل نقلیه، شرایط حاکم بر زیرساختهای عمومی شهری، شلوغی خیابانها، ترافیک و مواردی از این قبیل را برعهده دارد و بر اساس دادههای دریافتی اقدام به پیادهسازی تغییرات لازم میکنند. "اینترنت اشیا" نیز بهمنظور ارائه فنآوریهایی بکار گرفته شده است که میتواند تسلط کاربران بر محیط اطرافشان را افزایش دهد. مثلاً ایجاد امکان تنظیم میزان نور محیط از راه دور، باز و بسته کردن در ورودی منزل بدون دخالت دست، تنظیم وسایل الکترونیکی منزل از هر گوشه دنیا و غیره توسط کاربران نمونههایی از کاربرد اینترنت اشیا به حساب میآید.
امور یک شهر هوشمند در اتاقهای اپراتور کنترل میشود که در آن کارشناسان فنی هوشمند با بهره از روشهای الکترونیکی برای نظارت بر امور یا تنظیم مجدد برنامهها، دست به طراحی، تجهیز و تنظیم ابزارآلات گوناگون زده و گستره وسیعی از شهرها را کنترل میکنند. در این میان تصور اینکه انسانها خود بهعنوان حسگرهایی در نظر گرفته شوند که اطلاعاتی در مورد اشیا را جمعآوری و با دیگران به اشتراک میگذارند، ایده اصلاح شهر هوشمند با محوریت انسان را ایجاد میکند؛ شهری که درباره همه امور از تعداد صندلیهای خالی اتوبوسها، شلوغی جادهها و ایستگاههای کرایه دوچرخه گرفته تا میزان تردد انسانها در پیادهروها و تعداد چالههای موجود در خیابان میداند.
این دادهها بهمنظور برنامهریزی برای بهینهسازی خدمات، زیرساختها و سازههای آینده، در اختیار برنامهریزان و مدیران شهری قرار میگیرد، با این حال میتواند برای ساکنان شهرها نیز مفید واقع شود. برای مثال ایجاد دستگاهی شخصی در سایز یک گوشی همراه که از همه چیز خبر دارد، میتواند اطلاعات لازم درباره قابلیتها، محدودیتها، قیمتها، آدرسها، مناطق و تمامی موارد موردنیاز برای کاربران را جمعآوری کند و آن را در اختیار شخص قرار دهد یکی از نمونههای پیشنهادشده برای شهرهای هوشمند انسان محور است.
این دستگاه میتواند با مشخص کردن حضور شخص، نه هویت وی و سنجیدن عملکرد او برای مثال میزان تردد در شهر و استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی یا شخصی، اطلاعاتی کاربردی در اختیار برنامهریزان شهری نیز قرار گیرد. علاوه بر این، میتوان از چنین دستگاهی برای تقاضای اتوبوس و مینیبوسهای درون شهری استفاده کرد و بدین ترتیب از تردد بیدلیل وسایل نقلیه و تا حدودی آلودگی هوا پیشگیری کرد.
این مورد، تنها یک نمونه پیشنهادی از چگونگی عملکرد یک شهر هوشمند با محوریت مردم است که هرچند بسیار آرمانگرایانه به نظر میرسد ولی با هدف خدمت به شهرها و ساکنان آن ارائه شده است. البته لازم ذکر است که پیادهسازی چنین ایدهای هنوز هم نیازمند بررسی و بازیابی است و باید از جهات بسیاری سنجیده شود.
نظر شما