خروج؛ تقلای گنگ و مبهم حاتمی‌کیا

آخرین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، علی‌رغم شروع و پایانی عالی هیچ حرف و ایدئولوژی در پس خود ندارد و به نظر می‌رسد کارگردان با وامگیری از یک رخداد معاصر قصد بهره‌برداری سیاسی داشته که در این کار ناتوان بوده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان جنجال‌برانگیزی سینمای ایران است که همواره آثار سینمایی ایدئولوژیک داشته و به قول خودش حرفهایش را با فیلم‌هایش زده است. شهرت حاتمی کیا با فیلم "کرخه تا راین" اوج گرفت و آژانس شیشه‌ای او را به قله رساند، اما در سال‌های اخیر و همکاری‌های او با مؤسسه "اوج"، قله را از حاتمی‌کیا گرفت. این کارگردان دیگر سراغ موضوعات جذاب و بیان دردها نرفت و در فیلم‌های خود از دغدغه‌های متن جامعه فاصله گرفت.

حالا حاتمی کیا "خروج" را دارد، فیلمی که یک سکانس آغازین محشر دارد: پیرمردی در آلونکی میان مزارع پنبه خود در خواب است که ناگهان هلیکوپتری کلبه فقیرانه‌اش را می‌لرزاند. هلیکوپتر حامل رئیس جمهور به دلیل نقص فنی در مزرعه پنبه می‌نشیند و آن دیالوگ طلایی "رئیس من رئیس تو هم هست، رئیس جمهور رئیس همه است". این آغاز، نوید خروج حاتمی‌کیا از سینمای کلیشه‌ای خود در چند سال اخیر را می‌دهد، اما آنچه تا پایان فیلم اتفاق می‌افتد گنگ و مبهم است.

داستان "خروج" که بر اساس رخدادی واقعی نوشته شده، داستان چند پیرمرد کشاورزی است که برای اعاده حق خود تصمیم می‌گیرند که با تراکتور به پاستور بروند و با رئیس جمهور ملاقات کنند. داستان فیلم جذاب به نظر می‌رسد، اما خود فیلم به هیچ عنوان حتی نزدیک به آثار ابراهیم حاتمی‌کیا که آثار درخشانی چون ارتفاع پست را در کارنامه دارد، نیست. البته باید این نکته را گفت که خروج نسبت به دو کار اخیر حاتمی کیا رنگ و بویی ملی دارد.

مسئله خروج نقد است، نقد حاکمیت و مسئولانی که خود را بالاتر از مردم می‌دانند و حتی حاضر به گفتگو با آن‌ها نیستند. رئیس جمهور در مزرعه‌ای فرود می‌آید و تیم محافظتی از صاحب مزرعه درخواست نبات و یا هر چیزی فشار افتاده رئیس همه را بازگرداند می‌کند؛ اما همین تیم حفاظت آقای رئیس اجازه نزدیک شدن این کشاورز را به بالاترین مقام اجرایی کشور نمی‌دهد. در یک صحنه دیگر "ملأ" کشاورزان قصه واژه رئیس جمهور را واکاوی می‌کند: "جمهور یعنی مردم، ما هم مردمیم و می‌خواهیم با رئیس جمهور صحبت کنیم، جرم که نکردیم."

با این اوصاف می‌توان متوجه شد که در "خروج" رئیس جمهور همان رئیس مردم است، رئیسی که وقت ملاقات با مردم ندارد. بجز سکانس ابتدایی فیلم و سکانس پایانی که هر دو بسیار درخشان است، بقیه فیلم دچار سردرگمی است. مشخص نیست که در این میان حرف فیلم کدام طرفی است و جایی این گنگی به اوج می‌رسد که شهید مرزهای وطن در روستا تشییع می‌شود.

چشمان قریبیان، نقش اول فیلم

از بُعد فنی "خروج" مانند آثار دیگر حاتمی‌کیا از کارگردانی قوی برخوردار است. حاتمی‌کیا در موارد فنی، کارگردان اثبات شده است و خروج او مانند دیگر آثارش بن‌مایه فنی قوی دارد. ضعف فیلمنامه را شاید بتوان معضل اصلی اثر دانست، البته قصه فیلم جالب و جذاب است و روایت آن نیز به درستی انجام شده؛ اما آن چیزی که مغفول مانده بن‌مایه درونی روایت وضع این کشاورزان است.

نقطه اوج قوت فیلم بازیگر نقش اول مرد آن یعنی فرامرز قریبیان است که پس از سال‌ها به سینمای ایران برگشته است. قهرمانی که برای قهرمان بودن تنها نیاز دارد گوشه‌ای بایستد و نگاه کند. قهرمانی که با نگاه خود به همه می‌فهماند قهرمان کیست. بی‌دلیل نبود که نوید محمدزاده گفت: نگاه فرامرز قریبیان خود سینماست. "رحمت" فیلم خروج گویی همان حاج کاظم آژانس شیشه‌ای است که می‌خواهد در گوشه‌ای آرام زندگی کند، اما نمی‌گذارند.

فرامرز قریبیان از سال ۱۳۹۳ فیلمی بازی نکرد و دلیل آن را نیز اتفاقات سی و دومین جشنواره فیلم فجر و تغییر لحظه آخری جوایز در دوره‌ای که قریبیان در هیأت داوران حضور داشت، اعلام کرد. این بازیگر پیشکسوت سینمای ایران "خروج" را آخرین فیلم خود دانسته است و چه پایان باشکوهی برای بازیگری که با نگاه‌ها و حضورش وزن فیلم را افزایش داد و کسی بهتر از او نمی‌توانست نقش این قهرمان را بازی کند.

در میان دیگر عوامل و بازیگران فیلم، هیچکس پا را فراتر از توانایی‌های خود نگذاشته و همان بازی‌های کلیشه‌ای و مرسوم که از بازیگرانی چون شریفی‌نیا انتظار می‌رفت به چشم می‌خورد. در این میان تنها پانته‌آ پناهی‌ها که تنها زن حاضر در جمع است بازی خوبی دارد.

تقلای حاتمی‌کیا برای خروج

"خروج" حاتمی‌کیا یکی از انتقادی‌ترین و نقادانه‌ترین آثار او است. فیلمی که حال و هوای آثار دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ این کارگردان را دارد، اما در بن مایه و بیان مفهوم ضعیف است. "خروج" شاید تقلای حاتمی‌کیا برای خروج از دنیای سینمایی سال‌های اخیر او باشد، دنیایی که حسابی برای او دشمن تراشی کرد و این کارگردان را به سمت تولید فیلم‌های ارزشی با بن‌مایه ضعیف روانه کرد.

منتقدان از آشفتگی ایدئولوژیک و گنگ بودن مفاهیم فیلم گفته‌اند. زهره نبی‌زاده در یادداشتی کوتاه درباره خروج نوشته: " فیلمساز سرباز ما این بار از خروج می‌گوید و به آن می‌اندیشد. او فیلمی ساخته که دوست و دشمنش نفهمند که منظورش چیست. دوست نفهمد که آیا او واقعاً همان سنت همیشگی فیلمسازی خود را پیشه کرده و به بالاترین فرد اجرایی و اطرافیانش تاخته و آنها را مسبب همه کاستی‌ها و بدبختی‌ها می‌داند تا بتواند باز هم از توشه پر و پیمان رفقا بهره ور شود و یا اینک ه دشمن شک کند که آیا وی به فرضیه‌ آباد کردن ام‌القری چرخش کرده و از اصرار قبلیش بر سرباز دور از وطن بودن گذشته تا دل مخاطبان از دست رفته اش را به دست آورد."

بسیاری دیگر از منتقدان نیز از مفاهیم چون "پوپولیستی" برای آخرین ساخته حاتمی‌کیا استفاده کردند. "خروج" بدترین فیلم حاتمی‌کیا نیست، اما حتی نزدیک به آثار خوب این کارگردان هم نمی‌باشد. خروج را شاید بتوان تقلای حاتمی کیا در سینما برای ماندن و بازگرداندن دوباره مخاطبان از دست رفته پس از فیلم‌های شعاری چون "به وقت شام" دانست.

کد خبر 409907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.