حس وظیفه ملی رمز ماندگاری شاهنامه فردوسی

با گذشت هزار و چند سال از عصر حکیم ابوالقاسم فردوسی و حماسه‌هایی که خلق کرده است همچنان لالایی شبانه مادران در گوش کودکان و سروده‌هایش که اندکی از تازگی و سرزندگی خود را از دست نداده‌اند ورد زبان نقالان است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، جوهره فکری و فرهنگی هر جامعه دانشمندان، مفاخر و شعرای آن هستند چراکه عمر و زندگانی خود را صرف اندیشه برای پیشبرد هر چه بهتر جامعه‌ای که به آن عشق و ایمان دارند می‌کنند. یکی از این افراد شاعر بزرگ ایرانی حکیم ابولقاسم فردوسی است، وی ۳۰ سال از عمر گران بهای خود را صرف پاسداشت ادب و زبان فارسی کرد و شاهکار او شاهنامه پر از عشق، حسرت، آزادگی، شجاعت، غم و..‌ است.

با وجود اینکه اطلاعات چندانی از زادروز وی در دسترس نیست اما یکم بهمن ماه به عنوان زادروز این شاعر بزرگ ایران زمین در نظر گرفته شده است.

 محبوبه خراسانی دانشیار گروه ادبیات دانشگاه آزاد نجف آباد به خبرنگار ایمنا در خصوص این شاعر می‌گوید: فردوسی در روزگار بسیار خاص و حساسی زندگی می‌کرد؛ فشارهای حاکمان عرب مسلمان که برخلاف آیین اسلام خود را برتر می‌انگاشتند سبب جنبش‌های سیاسی و فرهنگی علیه آنها شد.

وی می‌افزاید: در بُعد سیاسی شاهد قیام‌های نظامی متعددی همچون بابک خرمدین و ابومسلم خراسانی در نقاط مختلف سرزمین پهناور ایران کهن بودیم و در بُعد فرهنگی حرکتی آغاز شد که رسالتش آگاهی دادن به عرب‌های حاکم از ژرفا و گستردگی تاریخ و فرهنگ ایران بود، که نام این حرکت، نهضت شعوبیه بود که به آیه‌ای از قرآن تمسک می‌جست و به موجب آن، یادآور می‌شد که خداوند مردم را از نژادهای گوناگون آفریده و کسی بر دیگری برتری‌ای ندارد مگر در ایمان و پرهیزگاری.

این استاد ادبیات ادامه می‌دهد: فردوسی به لحاظ خانوادگی به طبقه دهقانان تعلق داشت؛ یعنی مستقل‌ترین و یکی از ثروتمندترین طبقات اجتماعی جامعه آن روزگار و همین ویژگی به علاوه استعداد و نبوغ فردی و روحیه وطن پرستی به وی قدرت و اعتماد به نفس مقابله با حاکمان را می‌بخشید. شاهنامه با چنین هدفی آفریده شد.

خراسانی تصریح می‌کند: به عقیده من، فردوسی از روی خرد و با باوری بسیار ژرف به درستی و از روی ضرورت کاری که قصد انجام آن را داشت، در پاسخ به اوضاع و احوال آن روز جامعه و نیز شکافی که بین فهم زبانهای باستانی ایران در بین مردم ایجاد شده بود، دست به چنین کار سترگی زد.

وی در خصوص راز ماندگاری شاهنامه می‌گوید: خردورزی، ایمان، پرداختن به تاریخ اسطوره‌ای و داستانی ایران باستان و احساس وظیفه ملی رمز ماندگاری و نامداری شاهنامه است.

این استاد ادبیات در خصوص انگیزه سرایش شاهنامه می‌افزاید: توضیح این مسئله ضروری است که طبق متن شاهنامه، فردوسی آن را به سلطان محمود غزنوی تقدیم می‌کند، در واقع اصل این ماجرا به این امر باز می‌گردد که شاعران و نویسندگان برای ماندگاری اثر خود ناگزیر بودند که اثر را به قدرتی تقدیم کنند تا امکان کتابت و نشر اثرشان فراهم شود و آن را از نابودی نجات دهد.

خراسانی ادامه می‌دهد: لذا گرچه فردوسی کار خود را در دوره سامانیان که امپراطوری قدرتمند، فرهنگ دوست و اصیل ایرانی بودند، شروع می‌کند اما اتمام شاهنامه بعد از سال‌ها به دوره غزنویان می‌انجامد و این امر را نباید دلیلی برای اینکه فردوسی چشم طمعی به وصله دادن محمود غزنوی داشته است، تلقی کرد.

وی اضافه می‌کند: اگرچه هرکس کاری انجام می‌دهد نیاز دارد که مزد زحمت خود را بگیرد ولی عزت نفس فردوسی به اندازه‌ای بود که به علت توهینی که محمود غزنوی به وی می کند و به جای سکه طلا سکه نقره می‌دهد، او از این پادش نیز می‌گذرد. بنابراین نظر من این است که هیچ گاه هدف فردوسی گرفتن پاداش نبوده است.

این استاد ادبیات در خصوص داستان پردازی شاهنامه تصریح می‌کند: داستان‌های شاهنامه روایتگر ناخودآگاه جمعی بشر است که در تمامی اعصار زنده و در حقیقت مسئله همه انسان‌ها است؛ از آرزوی پرواز انسان‌ها گرفته تا آرمان پروراندن پهلوانی که یک تنه از کیان ایران پاسداری می‌کند.

خراسانی ادامه می‌دهد: شاهنامه هم رزم است و هم بزم؛ شاهنامه همانقدر حماسی است که غنایی، همان قدر اسطوره‌ای است که تاریخی، همانقدر پیام‌هایی برای زندگی امروزی دارد که آیین و رسوم کهن را بازتاب می‌دهد، این شمول همه جانبه سبب جذابیت و تازگی داستان‌های این اثر عظیم است.

وی در خصوص انطباق داستان‌های شاهنامه با وقایع تاریخی می‌گوید: اساساً هر نوع روایتی همین که از رهگذر ذهن آفریننده می‌گذرد از تاریخ بیرون می‌آید و به عرصه تخیل ورود می‌کند لذا الزام در تطبیق داستان‌ها با تاریخ نباید دغدغه بررسی این آثار قرار بگیرد.

این استاد ادبیات با اشاره به شخصیت پردازی فردوسی در شاهنامه، اضافه می‌کند: شخصیت پردازی فردوسی در شاهنامه بی اغراق، بی نظیر است و هیچ کتابی با چنین حجم و دقتی در پردازش شخصت در زبان فارسی سراغ نداریم ضمن اینکه شاهنامه تنها اثر ادبی کلاسیک است که قابلیت نمایش تام و تمام دارد و این نشان از نبوغ و هوشمندی آفریدگار این اثر بزرگ دارد.

خراسانی در پاسخ به اینکه آیا جایگاه فردوسی به درستی پاس داشته می‌شود، تصریح می‌کند: خیر، البته که جایگاه فردوسی بسیار بلند مرتبه تر از آن است که بتوانیم به معنای واقعی کلمه چنین شخصیتی را پاس داریم اما فعالیت‌هایی که امروزه برای بزرگداشت وی انجام می‌شود واقعاً گوشه کوچکی از عظمت شخصیت و کار سترگی که این شخص انجام داده است را پاسخ نمی‌دهد.

کد خبر 406732

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.