به گزارش ایمنا، بر اساس چکیده یک مقاله، همه ما با افرادی که بیاعتنا به مقررات اجتماعی، حقوق دیگران را نادیده گرفته و با تخریب اموال عمومی، خشم خود را موقتا فرو مینشانند برخورد داشتهایم. آیا این یک بیماری است و یا نشان از خشم فرو خورده افرادی است که راه رهایی از احساسات منفی خود را نمیدانند؟ در تعاریف این پدیده آمده است که وندالیسم( vandalism) برگرفته از واژه وندال( vandal) است؛ وندال نام قومی از اقوام ژرمن – اسلاو بوده که در قرن پنجم میلادی در سرزمینی در میان دو رودخانه اودر و ویستول زندگی میکردند؛ آنان مردمی خشن و جنگطلب بودند که مکرراً به سرزمینهای اطراف حمله کرده و پس از تخریب مناطق تصرف شده به تاراج اموال مردم میپرداختند.
وندالیسم، پدیده نوظهور شهرها امروزی
ویژگی تهاجمی و خرابکارانه قوم وندال سبب شد تا رفتارهای خشونتبار عمدی که به منظور تخریب اموال عمومی و دشمنی با دستاوردهای علم و صنعت و آثار تمدن انجام میشود، تحت عنوان وندالیسم مطرح شود. در اغلب تعاریف ارائه شده در باب مفهوم وندالیسم در مباحث انحرافات و آسیبهای اجتماعی، محققان از آن به عنوان رفتار معطوف به تخریب و خرابکاری اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی نام بردهاند و به گفته دکتر سیدمهدی صابری، روانپزشک، "وندالهای کهن" در هجومهای وحشیانه خود، چیزی را ویران میکردند که خود نساخته بودند، اما "وندانهای مدرن" چیزی را نابود میکنند که جامعه خودشان آن را ساخته است. وندالیسم پدیدهای نوظهور و مدرن در جامعه جدید، عکسالعملی خصمانه و واکنشی کینهتوزانه به برخی از صور فشارها، تحمیلات، ناملایمات، حرمانها، اجحافها و شکستها است. در علم جامعه شناسی انحرافات و آسیبشناسی اجتماعی، وندالیسم به مفهوم داشتن نوعی روحیه بیمارگونه بکار رفته که مبین تمایل به تخریب آگاهانه، ارادی و خود خواسته اموال، تاسیسات و متعلقات عمومی است. ( ویلکینسن، کلارک، ۱۹۹۱)
معالوصف باید توجه داشت که اغلب صاحبنظران و محققان این پدیده را به مثابه جنایتی خُرد و از انواع بزهکاری به شمار آوردهاند.(محسنی تبریزی ۱۳۷۹ ص ۱۹۵-۱۹۴) برای شناخت بهتر این پدیده اجتماعی باید بگوییم، تقریباً هر کاری که ما انجام میدهیم به نوعی اجتماعی است، یعنی آن را از دیگران یاد گرفتهایم و با دیگران نیز انجام دادهایم و به طریقی مربوط به عدهای نیز میشود. بنابراین رفتار اجتماعی انسانها، دارای یک نظم اجتماعی است یعنی اینکه جامعه انسانی به شکل قابل ملاحظهای در بیشتر مواقع، منظم عمل میکند.(محسنی تبریزی ۱۳۸۳ صص ۲۷-۲۶) اما در شهرهای بزرگ بارها شاهد ویرانگری عمدی و رفتارهای غیر مسئولانه و ضد اجتماعی برخی افراد هستیم که به طور عمد به تخریب و نابودی هر آن چه زیبا و هر آن چه متعلق به دیگران است میپردازند. این اقدام نشاندهنده نقص در پذیرش هنجارهای فرهنگی جامعه از سوی برخی افراد است.
پروفسور "گابریل موزر"، استاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه "رنه دکارت" فرانسه میگوید: وندالها در اعمال خود مشخص کردهاند که احساس اجحاف و بیعدالتی دو انگیزه مهم برای خرابکاری و رفتارهای ویرانگرانه آنان است.(تبریزی و صفری شالی ۱۳۸۳ ص ۶-۵) همانطور که پیشتر گفته شد اندیشمندان از وندالیسم به عنوان یک پدیده اجتماعی، عموماً به ناسازگاری با محیط اجتماعی تعبیر میکنند. وجه مشترک همه تعاریف وندالیسم در کارکرد منفی این پدیده و مذموم بودن آن در همه فرهنگهاست و نکوهیده بودن این عمل به حدی میرسد که برخی صاحبنظران، وندالها را دشمنان آشکار جامعه و عمل آنها را نهایت گستاخی در رفتارها و تلقیها دانستهاند و کشورها نیز سعی کردهاند با وضع قوانینی بازدارنده با این پدیده ناهنجار مقابله کنند.
علل ظهور پدیده وندالیسم
بررسیهای روانشناسی و تربیتی نشان میدهد وندالیسم غالبا ریشه اکتسابی دارد و از شرایط محیطی ناشی میشود. نوجوانان و جوانان متهمان اصلی انجام این نوع رفتارهای خرابکارانه هستند و وضعیت اجتماعی شهرها نظیر سطح درآمد، تسهیلات رفاهی و معیشتی، محرومیتهای طبقاتی و مهاجرنشینی وقوع آن را تشدید میکند. علل وقوع وندالیسم مجموعهای به هم تنیده از عوامل فرهنگی و اجتماعی است که در جامعه معضل بیکاری، پر نشدن اوقات فراغت و تخلیه نشدن هیجانات روحی نوجوانان مهمترین آنهاست. نقش رسانهها و مراکز فرهنگی و آموزشی نظیر دانشگاهها و مدارس درجامعهپذیری جوانان و جلوگیری از بروز وندالیسم بسیار موثر است. شرایط فرهنگی جامعه نشان میدهد هر جا که رسانهها دست به کار شدهاند و برای فرهنگسازی به صورت جدی برنامهریزی و عمل کردهاند، نتایج مطلوبی حاصل شده است. اطلاعرسانی درباره علل، نتایج و تبعات فردی و اجتماعی وندالیسم یک ضرورت جدی محسوب میشود و میتوان انتظار داشت، افزایش آگاهیها به کاهش مخاطرات و آسیبها در این حوزه بیانجامد.
پاترک هیلی و پاول ویلسون (۱۹۸۶) در تحقیقی تحت عنوان "گرافیتی و وندالیسم بر وسایل حمل ونقل عمومی" به این نتیجه میرسند که وندالها و کسانی که به وسایل عمومی آسیب میرسانند، عمـدتاً مـرد هسـتند و در فاصـله سـنی ۱۷-۱۳ سالگی قرار دارند. همچنین منطقه محل سکونت بیشتر این افراد پایین شهر و میزان سواد و تحصیل آنهـا کـم است. این افراد از نظر بعد خانوار، در خانوادههای شلوغ زندگی میکنند و در گروههایی عضویت دارند که پایبندی چنـدانی به مقررات اجتماعی ندارند و تمایل شدیدی به اَعمال وندالیستی دارند؛ لذا تاکید بر ایجاد آگاهی عمومی و فرهنگ سازی در عرصه مدیریت شهری برای پیشگیری از خسارات اَعمال آنان میتواند موثر باشد.
در تشریح عوامل فردی-روانی- زیستی موثر بر وندالیسم میتوان به این موارد اشاره کرد:
هیجانات روحی: دلیل وندالیسم هر چه باشد، در شکل نهایی از یک هیجان روحی ناشی میشود که به صورت عصبانیت، پرخاشگری، عصیان جمعی و خودنمایی به تخریب میانجامد. کاهش هیجانات نامطلوب و هدایت و تخلیه بخشی از آن که به اقتضای سن، موقعیت فردی و اجتماعی، فشارها و ناملایمات زندگی روزمره به وجود میآید، یکی از وظایف مهم دولتها و نهادهای حکومتی است. این اعمال، اعتراض افراد نسبت به چیزی است که به دست نیاوردهاند و با تخلیه هیجانی همراه است. در واقع میتوان گفت حُسن این اعمال این است که افراد به جای خودآزاری یا دگرآزاری به شیءآزاری میپردازند و این امر سبب میشود که درگیریهای بین فردی کاهش یابد. "فروید" معتقد است: انسان دارای دو گرایش مرگ و زندگی است؛ در گرایش مرگ، افراد با تخریب کردن ارضا میشوند و به نوعی گرایش افراد به خشونت بیشتر است. این حس گاهی اوقات در کودکان نیز دیده میشود؛ آنها نه از جنبه شناختی بلکه با خشم و بدون تفکر و به طور مستمر، اسباب بازیهایشان را خراب میکنند و این اخطاری است که والدین در سنین کودکی باید آن را جدی بگیرند، زیرا وندالیسم نیز نوعی علاقه به تخریب با هیجانات عاطفی شدید است. افزایش کمیت و کیفیت مراکز تفریحی، مجموعههای ورزشی و امکانات تخلیه انرژی افراد بهویژه نوجوانان و جوانان و ارائه تسهیلات برای استفاده اقشار مختلف از آنها یکی از کارکردهای مطلوب جامعه است که به کاهش وندالیسم منجر میشود این در حالی است که متاسفانه بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک در این زمینه با محرومیت مواجه هستند. حتی در شهرهای بزرگ برخلاف تصور عمومیاهالی بسیاری از محلهها و مناطق شهری با کمبودهای تفریحی و ورزشی مواجه هستند و به همین دلیل انرژی جوانان اگر هرز نرود و سرکوب نشود، به تخریب و اخلال منجر میشود.
خودنمایی: خودنمائی در گروه دوستان نیز در این حوزه آسیبی جدی است و بسیار پیش میآید که عدهای از دانشآموزان سوار بر اتوبوس به پاره کردن روکش صندلیها میپردازند یا در ایستگاه اتوبوس شیشههای جداره سرپناه را میشکنند تا قدرت بازو و جسارت خود را به رخ همسالان بکشند و جلب توجه و خودنمایی کنند. رها شدن انرژی عقدههای سرکوفته خانوادگی و اجتماعی، ناکامیهای فردی و جمعی و محرومیتهای فرهنگی نیز در این حوزه قابل بررسی است و البته به بحث و دقت نظر در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تودههای مردم و طبقات جامعه نیاز دارد.
در خصوص عوامل خانوادگی موثر بر وندالیسم میتوان به این موارد اشاره کرد:
تنبیه، شدت عمل بیش از حد و سختگیری افراطی: تنبیه، شدت عمل و سختگیریهای افراطی والدین درخصوص فرزندان باعث میشود که جوانان از والدین خود طرد شوند، نیازهای اساسی آنها نادیده گرفته شود و به احساسات و عواطف آنها توجه نشود. پس هنگامی که جوان یا فرزند از خانواده طرد شود با کمترین هزینه یا کمترین محبت به طرف دیگران و گروههای نابهنجار جذب شود.
زیادهروی در ابراز مهر و محبت و مراقبت و محافظت بیش از اندازه: مهر و محبت بیش از اندازه که معمولاً از سوی مادران اعمال میشود منجر به اختلال در رشد طبیعی فرزندان و کاهش اعتماد به نفس شخصی و وابستگی به والدین میشود. پس با توجه به این که کودک در خانواده هیچگونه محدودیتی را درک نمیکند، توان مقابله با مشکلات زندگی را در خود نمییابد پس اگر فرزند در جامعه یا در کنکور یا مسائلی از این قبیل دچار شکست شود یا وقایع آنطور که باید مطابق میل ایشان اتفاق نیفتد، دچار انواع ناراحتیهای روحی و روانی اجتماعی خواهد شد، لذا همراه مهر و محبت، باید روی پای خود ایستادن و اعتماد به نفس را به فرزندان آموزش دهیم.
توقعات نامعقول و انتظارات نابجا از فرزندان: انتظارات والدین از فرزندان باید متناسب با تواناییهای آنان باشد. اگر والدین توقعات بیش از حد معقول از فرزندان خود داشته باشند باعث میشوند که آنان از نظر رشد در زمینههای مختلف مانند تحصیل و نیز عزت نفس در حد پایینی قرار گیرند.
نظم و انضباط نامعقول و افراطی: رعایت نظم و انضباط همچنانکه لازمه پیشرفت هر جامعه است برای خانواده نیز مهم است، منتها هنگامی که از حد متعادل خود خارج میشود آثار زیانباری به بار خواهد آورد و مانع رشد و تعالی خواهد شد. انضباط خشکی که گاهی از سوی والدین نسبت به فرزندان وارد میشود منجر به ایجاد محرومیتها و ناکامیهای غیر اصولی برای کودک شده کانونهای خانواده را سرد و از هم گسیخته میکند. فضای تهدید و ترس، امنیت فرزندان را سلب و به لحاظ عاطفی وضعیت نابهنجاری برای آنان بوجود میآورد؛ البته در مقابل در خانوادههایی نیز که هیچگونه نظم و انضباطی حاکم نیست و فرزندان خود را در آزادی و بیقید وبندی رها میدانند نیز ناهنجارهایی بوجود میآید. در این حالت نیز شخص با شخصیتی خودمدار و خیرهسر به خود اجازه میدهد دیگران را مورد تعرض و آزار قرار دهد. به طور کلی میتوان گفت که اگر کودک در محیط پر از خصومت زندگی کند یاد میگیرد که ستیزهجویی کند. اگر کودک در محیطی که حس شرمندگی را به او القا میکند زندگی کند یاد میگیرد که احساس گناه کند و اگر در محیطی بردبار زندگی کند، یاد میگیرد صبور باشد. اگر در محیط امیدوار کننده زندگی کند، اعتماد به نفس را یاد میگیرد و اگر در محیطی که دیگران یکدیگر را تحسین میکنند زندگی کند، قدردانی را میآموزد. اگر در محیط منصفانه زندگی کند عدالت را و اگر در محیط امن زندگی کند با ایمان بودن را فرا میگیرد؛ پس میتوان نتیجه گرفت که وندالیسم یا "تخریب اموال"، مانند همه رفتارهای نابهنجار دیگر از عوامل رفتاری آسیبزای خانواده سرچشمه میگیرد، مخصوصاً اگر کودک در محیط خانوادگی همراه با خشونت زندگی کند یاد میگیرد که ستیزهجویی کند؛ پس ستیزهجویی و وندالیسم ابتدا در محیط خانواده آموخته میشود.
عوامل اجتماعی موثر بر وندالیسم:
تضاد طبقات: وندالها به طبقه خاصی تعلق ندارند و تنها در محدودههای مشخص از شهرها به خرابکاری نمیپردازند. یک خرابکار اعمال ناهنجار خود را در همه جای شهر به نمایش میگذارد و محدودیتی قائل نمیشود. با این حال، میتوان ادعا کرد وجود خرده فرهنگها و مهاجرنشینی در یک محدوده مشخص شهری به افزایش وندالها و وندالیسم در آن قسمت کمک میکند. در حقیقت طبقات مختلف اجتماعی و افزایش فاحش فاصله میان آنها، خاستگاه عمده وندالیسم محسوب میشود. هنگامی که یک جامعه دچار تضاد و اختلاف طبقاتی میشود، تفاوتهای پنهان در لایههای درونی زندگی نظیر تربیت خانوادگی، نگرش فردی و اختلاف شئون اخلاقی و عقیدتی در ظاهری آشکار و کارکردی تجلی مییابد و به حوزههای ملموس زندگی و رفتار اجتماعی کشیده میشود.
اختلاف طبقاتی نوعی بیعدالتی و خصومت را در جامعه القا میکند که برتریهای شهروندی را برنمیتابد. مفاهیمی نظیر تقسیم شهر به بالا و پایین، وجود حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ از تفاوت در بهرهمندیهای شهروندی و تسهیلات رفاهی زندگی اجتماعی حکایت میکند و منبعی برای تولید رفتارهای خصمانه و عصیانگری طبقاتی میشود؛ در چنین حالتی، سازههای موجود در مناطقی که به سکونت طبقات مرفه اختصاص دارند یا وسایلی که برای ارائه تسهیلات شهری بیشتر در این قسمتها نصب میشوند، بیش از پیش در معرض تخریب قرار میگیرد و نقش عقدهها و تضادهای طبقاتی پررنگتر میشود.
تربیت اجتماعی: نظام تربیتی جامعه از کارکردهای فنی، اخلاقی، تاریخی و قانونی آن نشات میگیرد. ضعف این نظام براستی بزرگترین نارسایی یک جامعه محسوب میشود که چهره حال و آینده آن را مخدوش میکند و حیات اجتماعی اعضای آن را به مخاطره میاندازد. توجه به این نکته که تمدنهای شهری بستری برای تجلی ماهیت متغیر زندگی مدرن امروزی است و شهرهای جامعهای که یاد ندهد و یاد نگیرد، محکوم به نابودی است. ضرورتهای آموزشهای محیطی و کارکردهای تعلیم اجتماعی را آشکار میکند. بیارزش دانستن اموال و منافع عمومی مهمترین آسیب این حوزه است که ریشه در ناپختگی فردی، ضعفهای فرآیند اجتماعی شدن در مرحله عمل و فقدان آموزش و اطلاعرسانی درباره محیط دارد.
عوامل اقتصادی موثر بر وندالیسم
مالیات و خدمات: نظریههای کلاسیک مالیات که تا امروز نیز کاربرد دارند و اساس و پایه ارائه خدمات مطلوب و به روز به شهروندان محسوب میشوند، بر ایجاد یک نوع توازن ملموس و ذهنی میان اخذ مالیات و ارائه خدمات تاکید میکنند در حقیقت باید میان این دو شاخصه رابطه معناداری وجود داشته باشد و یک راهکار اساسی این است که مالیات شهروندان به طور مستقیم و غیرمستقیم برای ارائه خدمات صرف شود و بالعکس آن پولی غیر از مالیات برای ارائه خدمات هزینه نشود. در چنین حالتی شهروندان میپذیرند و به عینه مشاهده میکنند که خدمات شهری نتیجه مالیاتی است که خودشان میپردازند و بالطبع در مقابل حفظ و صیانت از سازههای ارائه کننده این خدمات مسوولیتی دو چندان بر دوش خود احساس میکنند.
زیرساخت روانی وندالیسم چیست؟
در وندالها "پرخاشگری" اصلیترین علت است، پرخاشگری یکی از مکانیزمهای دفاع روانی برای تسلط بر محیط و کسب آرامش است. خشم و پرخاش زاده موقعیتهای نامطلوب همانند ورشکستگی و فقر، دلتنگی و بیوفایی، درد و رنج و بیماریها است. پرخاشگری در رویارویی با افراد با کتک و تحقیر و توهین و شکنجه و سرزنشهای افراطی و در رویارویی با اشیا با خرابکاری و ویرانگری نشان داده میشود. در صورت کسب معیارهای تعریف شده و تداوم و توالی کافی میتوان در یک واژه پرخاشگری نسبت به افراد را "سادیسم" و پرخاشگری نسبت به اشیاء را "وندالیسم" نامید.
انواع وندالیسم
وندالیسم به دو نوع فردی و گروهی می باشد وندالیسم "گروهی" با برنامه و هدفی مشخص اجرا میشود، اما وندالیسم "فردی" اغلب بدون برنامه و هدف مشخص است. اگرچه وندالیسم گروهی بیشتر و آشکارتر یا پررنگ تر جلوه میکند، اما در عمل، آسیبهای پنهان اجتماعی و اقتصادی وندالیسم شخصی بسیار گستردهتر و عمیقتر است. بیشتر وندالها آسیب و تخریب آنها بسیار وسیع است مانند: صدمه به نقاشیها و مجسمههای گالریهای هنری، آثار باستانی در موزهها، بناهای تاریخی، اماکن مذهبی، مجسمهها، نیمکت و صندلیهای عمومی، فضاهای سبز و سطلهای زباله در جنگلها، پارکها و میادین، چراغها و باجههای تلفنهای خیابانی، اموال رستورانها و هتلها، صندلیهای سینما، مترو، قطار، اتوبوس، هواپیما و ورزشگاهها، ریلهای قطار، آسانسورها، کتابهای کتابخانههای عمومی، در و دیوارهای شهر، اموال مدرسه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، انبارها و استخرهای عمومی، دستشوییهای عمومی و عابر بانکها، آتشافروزی در جنگلها و انبارهای عمومی، شکستن لامپها در گذرگاههای عمومی و پارکها، شکستن شیشههای خانههای متروکه، بمبگذاری با هدف تخریب اموال عمومی (با آسیبهای انسانی تفاوت دارد) و بسیاری موارد دیگر .
تبیین امروزین و آسیب شناسی حال از پدیده وندالیسم شهری
امروزه وجود وندالیسم خصوصاً برای کسانی که در شهرهای بزرگ و پرجمعیت زندگی میکنند، واقعیتی تلخ و در عین حال گریزناپذیر است و تقریباً همه ما و تقریبا هر روز شاهد عوارض این معضل اجتماعی هستیم. بناهای تاریخی و اماکن مذهبی، مجسمههای نصب شده در میادین، پارکها و اماکن عمومی، سینماها، آسانسورها، پارکها و فضاهای سبز عمومی، چراغهای راهنمایی، صندلیهای اتوبوس و مترو، کتابهای کتابخانهها، تلفنهای عمومی، صندوقهای پست و دهها موضوع مورد تخریب دیگر از جمله موضوعاتی هستند که در اثر وندالیسم متحمل خسارات و صدمات شده و مورد تخریب قرار میگیرند.
گاه میشنویم کسانی که اتومبیل گرانقیمت دارند شکایت میکنند که بدنه ماشین آنها آسیب میبیند و یا لاستیک چرخهایشان پنجر میشود و گاهی شیشهها و آیینههای اتومبیلشان شکسته میشود. وندالها غالبا از وسایل و ابزار مختلفی در تخریب و نابودی موضوعات مورد نظر خود استفاده میکنند از آن جمله میتوان به آلات برنده نظیر چاقو و قیچی و ابزاری مانند آچار، پنجه بوکس، کلید، میخ، ناخنگیر، سنگ، مواد رنگی، جوهر، انواع اسپریهای رنگی، تیرکمان، تفنگ، مواد شیمیایی، قیر، چسب، مته، دریل و نظایر آن اشاره کرد. براساس تحقیقات انجام شده در جهان، اعمال وندالیستی بهطور وسیع توسط جوانان انجام میشود بدون آنکه بدانند این عمل جرم است. آنها اعمال خود را نوعی شوخی میدانند. این واقعیت که اغلب در حین اعمال وندالیسم چیزی دزدیده نمیشود این مفهوم را تقویت میکند که آنها شیطنت میکنند، اما بزهکار نیستند، بلکه تخریب اموال برای آنها تفریح و هیجان میآورد و در واقع اعتراضی به موقعیت مبهم آنها در ساختار اجتماعی است. رفتار وندالها نه تنها سلامتی و امنیت جامعه را به مخاطره میاندازد، بلکه هزینههای مالی گزافی را به ساکنان شهرها تحمیل میکند. از اینرو وندالیسم بهعنوان نوعی بیماری خرابکاری در قرن حاضر با هدف تخریب آثار هنری، دشمنی با دستاوردهای علم و صنعت و آثار تمدن شناخته شده است. محققینی چون ویلکینسن (۱۹۹۵) و گلداستون (۱۹۹۸) وندالیسم را یک بیماری مدرن دانستهاند که به عنوان یک معضل اجتماعی تا نیم قرن پیش مطرح نبود و براساس گزارشهای ارائه شده رفتار بزهکارانه و وندالیستی در برخی کشورها نظیر ایالات متحده، کانادا، آلمان غربی، روسیه، سوئد، انگلستان، هلند، فرانسه، آلمان و استرالیا، بسیار شایع است.
برنامههای پیشگیری معمولا در سه مرحله انجام میگیرد. اول در مرحله پیش از وقوع وندالیسم توجه عمده به گسترش سلامت اجتماعی همه آحاد جامعه و توجه ویژه به افراد "در مرحله خطر " یا "مساله دار" خواهد بود که در این مرحله هدف شناسایی کمبودها، مشکلات اجتماعی تربیتی، تحصیلی و فرهنگی افراد در مرحله خطر و مداخلههای روانی و اجتماعی جهت توانمند ساختن آحاد جامعه به ویژه افراد در معرض خطر است. ایجاد و گسترش امنیت اجتماعی در سطح فراگیر و بهرهمندی همگانی، فراهم ساختن و ارتقای توانمندی لازم برای استمرار امنیت در شرایط بحرانهای اجتماعی، وضع قوانین مناسب تامین اجتماعی و حمایت همه جانبه از افراد آسیبپذیر، تدوین درسنامه آموزشی، تربیتی و علمی برای مدارس با هدف مقابله در برابر انگیزههای گرایش به وندالیسم، افزایش مراکز مشاوره اجتماعی در محلات و مدارس با هدف توانمندسازی و کاهش مسائل اجتماعی نیز از دیگر برنامههای پیشگیری پیش از وقوع وندالیسم به حساب میآید. در مرحله وقوع وندالیسم نیز فعالیتهای اساسی که باید انجام داد عبارتند از بررسی همه جانبه رفتار از جمله علل شکلگیری و همچنین مکانیسمهای گسترش آن که از جمله راهکارهای اساسی این مرحله گسترش توانمندیها و امکانات نهادهای فعال در عرصه پیشگیری موقعیتی مانند پلیس، دادگاههای جزایی و خانواده، دادگاههای کودکان و نوجوانان و موسسات مددکاری اجتماعی است. در مرحله پس از وقوع وندالیسم نیز هدف عمده، انسانی کردن مجازاتها و کار آمد کردن درمان و توانبخشی به منظور فراهم آوردن زمینه بازگشت موثر کجرو به جامعه است که با برنامهریزی در جهت توسعه نهادهای جزایی موجود یا ایجاد جایگزینهای مناسب برای آنها به مرحله اجرا در میآید که این توسعه در محورهای از جمله برنامههای متعدد توانبخشی در محدوده زیستی، روانی و اجتماعی، برنامههای آزادی مشروط و آماده سازی فرد برای از سرگیری زندگی اجتماعی، تجهیزات زندانها و مراکز اصلاح و تربیت، برنامههای پس از آزادی مشروط یا نهایی و به ویژه تدابیر کمک به فرد آزاد شده در بازیابی جایگاه اجتماعی و در نهایت برنامههای نظارتی خلاصه میشود. در مجموع برای مقابله با پدیده وندالیسم وجود زیرساختهای صحیح آموزشی و فرهنگی، بالا بردن سطح نشاط در جامعه و تقویت برخوردهای قضایی با افراد خطاکار را بسیار نیاز داریم.
به صورت کلی می توان راهبردهای مقابله با این موضوع در قالب زمان بندی های بلند مدت ، کوتاه مدت و میان مدت به صورت ذیل خلاصه کرد:
ایجاد بسترهای رفتاری و اجتماعی و سلب انگیزه در واکنشهای تخریبی، تبلیغ و اطلاع رسانی از طریق رسانهها، تقویت فرهنگ شـهروندی، آمـوزش و نمـایش روابـط دوسـتانه در محـیط شهری، رفع و حذف بی عدالتی و نابرابری در ساختار نظامهای اجتماعی، افزایش مشارکت و مسئولیت پذیری اجتماعی، ایجاد اعتماد و باور عمومی نسبت به فعالیتهای مدیران شهری، ارتقای کیفیت طراحی شهری فضاها و سازههای شهری به عنوان اصل مهم در پیشگیری از رفتارهای وندالیسـتی در مبلمان شهری، درنظرگرفتن شکل فیزیکی مناسب در ساخت و سازهای شهری، بهبود استانداردهای زندگی شهری در تمامی مناطق و محله های شهری به ویژه در مناطق محروم، افزایش نظارت و کنترل اجتماعی در اماکن عمومی
مقاله از: حامد اخگر، دکترای شهرسازی
نظر شما