۱۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۳
کی مثل تو هم تشنه، هم سقاست؛عباس

دوشبه ۱۸ شهریورماه مصادف با ۹ محرم و "تاسوعای حسینی" است. این روز به احترام و جایگاه رفیع حضرت عباس (ع) اختصاص دارد.

به گزارش ایمنا، تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهم، بر نهمین روز ماه محرم اطلاق شده است. در تاسوعای محرم سال ۶۱ قمری، تحرکات سپاه عمر سعد در صحرای کربلا افزایش یافت و تصمیم جنگ داشتند. امام حسین(ع) توسط برادرشان حضرت عباس(ع) برای راز و نیاز یک شب مهلت گرفتند. در این روز خیمه‌های یاران امام حسین(ع) محاصره شد.

تاسوعای حسینی به احترام مقام و جایگاه رفیع حضرت عباس(ع)، به ایشان اختصاص دارد و در این روز نوحه‌خوانان برای وفاداری و شهادت مظلومانه ایشان نوحه‌سرایی می‌کنند.

روز تاسوعا در میان تمامی شیعیان از اهمیت زیادی برخوردار است و همانند روز عاشورا به عزاداری می‌پردازند. این روز در تقویم رسمی کشور تعطیل  است.

شاعران آیینی اشعاری را به مناسبت روز نهم محرم و شهادت قمر بنی هاشم (ع) سروده‌اند. نمونه‌ای از این اشعار:

تا روز محشر پرچمت بالاست عباس

مدیون کام خشک تو دریاست عباس

گرچه به ظاهر مادرت ام‌البنین است

اما به باطن مادرت زهراست عباس

پشت و پناه اهل بیتی یا اباالفضل

دلگرم نامت زینب کبراست عباس

یک رکن عاشورا اگر نام حسین است

نام تو هم یک رکن عاشوراست عباس

بر ارمنی‌ها هم کراماتت رسیده

لطف و کریمی تو یک دنیاست عباس

باب الحوائج منسبی شایسته‌ی توست

محشر دخیلت دست‌های ماست عباس

شرمنده‌ی لب‌های تو آب فرات است

کی مثل تو هم تشنه! هم سقاست؟ عباس

اهل حرم در انتظار تو نشستند

دیدند که در علقمه غوغاست عباس

دیدند که با قد خم برگشته مولا

داغ غم تو از رخش گویاست عباس

آمد حسین و خیمه‌ات را واژگون کرد

یعنی که افتاده دگر از پاست عباس

گفتا؛ از این پس من علمداری ندارم

بی تو حسین فاطمه تنهاست، عباس

گفتا به زینب؛ زیور از دستت درآور

شام غریبان بی تو واویلاست عباس

شش ماهه، لب تشنه، به آغوش رباب و

لب‌هاش مثل خشکی صحراست عباس

من با سکینه از تو و قولت چه گویم

حال تو را از من اگر که خواست؟ عباس…

رضا رسول‌زاده

وعده‌ای داده‌ای و راهی دریا شده‌ای

خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده‌ای

آب از هیبت عباسی تو می‌لرزد

بی عصا آمده‌ای حضرت موسی شده‌ای

به سجود آمده‌ای یا که عمودت زده‌اند

یا خجالت زده‌ای وه که چه زیبا شده‌ای

یا اخا گفتی و نا گه کمرم درد گرفت

کمر خم شده را غرق تماشا شده‌ای

منم و داغ تو و این کمر بشکسته

تویی و ضرب‌های و فرق ز هم وا شده‌ای

سعی بسیار مکن تا که ز جا برخیزی

کمی هم فکر خودت باش ببین تا شده‌ای

مانده‌ام با تن پاشیده‌ات آخر چه کنم؟‌

ای علمدار حرم مثل معما شده‌ای

مادرت آمده یا مادر من آمده است

با چنین حال به پای چه کسی پا شده‌ای

تو و آن قد رشیدی که پر از طوبی بود

در شگفتم که در این قبر چرا جا شده‌ای

علی‌اکبر لطیفیان

چو دید تشنه‌ی لب‌های خشک او دریاست

به آب خیره شد و ناله‌اش زدل برخواست

که آب! از چه نگر دیدی از خجالت آب؟

تو موج می‌زنی و تشنه یوسف زهراست

ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر

ز یک طرف به حرم بانگ العطش بر پاست

قسم به فاطمه هرگز تو را نمی‌نوشم

که در تو عکس لب خشک سید الشهداست

ز خون دیده‌ی من روی موج بنویسید

که از تمامی اطفال تشنه‌تر سقاست

خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم

سکینه را که لبش خشک و دیده‌اش دریاست

درون بحر همه ماهیان به هم گویند

حسین تشنه و سیراب وحشی صحراست

نوشته‌اند به لب­‌های خشک من ز ازل

که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه‌ی ماست

ز شیر خواره برایت پیام آوردم

پیام داده که: ای آب غیرت تو کجاست؟

صدای نعره‌ی دریا به گوش جان بشنو

که موج آب هم این طرفه بیت را گویاست

سلام خالق منان سلام خیرالناس

سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس

 غلام­رضا سازگار

کد خبر 388937

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.