وضعیت ایستا در حالتی نامتعادل

تمام قوانین روایت یک موقعیت دراماتیک،در نهایت از یک منبع سرچشمه میگیرند اما امروزه که سالهای زیادی از چگونگی خلق یک موقعیت دراماتیک میگذرد،مهم ترین قانون،چگونگی روایت کردن آن موقعیت هاست.

به گزارش خبرنگار ایمنا،افلاطون و ارسطو در مقالاتی که پیرامون بازنمایی و محاکات نوشته اند،مدت زمان زیادی میگذرد.بخش زیادی از این مقالات،مربوط به قوانینی است که برای "خلق" یک داستان وضع شده اند.
زمان در خلق داستان بسیار اهمیت دارد.قانونی که امروزه برای نسل حاضر نویسندگان باقی مانده است،فقط "چگونگی روایت" داستان است و دیگر داستان نوشته نشده ای وجود ندارد.
تفاوت دیگری که گذر زمان برای نویسندگان ایجاد کرده،این است که امروزه درام تازه ای وجود ندارد؛بلکه "وضعیت دراماتیک" های متنوعی برای نوشتن وجود دارند.اگرچه زندگی دچار تکرار شده است اما کنار هم چیدن همین وضعیت های تکراری و از همه مهم تر،نحوه روایت این وضعیت ،حکم نبض تپنده داستان برای نویسندگان را دارد.
به زبان ساده تر،ما امروزه با درام به معنی خالص آن مواجه نیستیم بلکه با "وضعیت" های دراماتیک مواجهیم.این وضعیت های از تعادل خارج شده،اگرچه به نظر تکراری هستند،اما برخی از آنها از شدت همین تکراری بودن و از شدت ماندن در حالت نامتعادل،دراماتیک میشوند.
اگر نویسنده یا کارگردانی بتواند این وضعیت های تکراری را به گونه ای روایت کند که مخاطب را سرگرم کند و یا حتی به آن شوک وارد کند،رسالت اصلی حرفه اش را به بهترین نحو انجام داده است.
"گیلین فلین" یکی از بهترین نویسندگان زن آمریکایی است که مهارت خاصی در چینش و روایت این وضعیت های تکراری دارد به طوری که از آنها شرایط دراماتیک شوکه کننده ای را خلق میکند.همکاری او با دیوید فینچر در فیلم "دختر گمشده" موجب خلق یکی از بهترین فیلم های سال های اخیر شده است.
"طوفانی کُشنده در یک فنجان چای"
"دختر گمشده" داستان زن و شوهری است که در روز پنجمین سالگرد ازدواجشان با شرایط عجیبی مواجه میشوند.نیک متوجه میشود که امی،همسرش،ناپدید شده است.همه همسایه های نیک و امی،نیک را مقصر سر به نیست شدن همسرش میداند در حالی که نیک بی گناه است.
رکود اقتصادی،هجوم بیش از حد رسانه در زندگی افراد،اعتماد بی حد و مرز مردم به رسانه های محلی،فضای تاریک اذیت و آزار های مردم برای سود های شخصی،همگی از موقعیت هایی هستند که کم و بیش در تمامی جوامع ملموس است.
این ها وضعیت هایی هستند که در "دختر گمشده" شاهدش هستیم.اما از همه مهم تر،محصولات این چنین وضعیت هایی است که در این فیلم به آن پرداخته میشود: " آدم های غیر قابل اعتماد" نیک و امی پنج سال است که بایکدیگر زندگی مشترک دارند اما بزرگترین ضربه های زندگیشان را از یکدیگر میخورند.
در زندگی این زوج پیش از ناپدید شدن امی هم ما شاهد مشکلات و وضعیت های نامتعادلی هستیم اما رفتن امی موجب پایدار ماندن این وضعیت میشود.ظرافت ساختاری این فیلم در همین است؛اینکه تمام این شرایط و وضعیت های به ظاهر عادی و تکراری،وضعیتی را خلق میکنند که دیگر قابل برگشت به نقطه اول نیست و پیش رفتن آن هم شرایط را بغرنج تر میکند.
"دختر گم شده " یا به عبارت بهتر "دختر از دست رفته"مانند طوفانی در یک فنجان چای است.این نقدی است که در تحسین است فیلم در مجله گاردین به چاپ رسید.اتفاقات به ظاهر ساده و کوچک که در یک ایالت کوچک آمریکا روی میدهند اما زندگی چند نفر را حتی به کام مرگ میکشاند.

کد خبر 378382

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.