اندیشۀ نیک بر بلندای ماه بهمن

یازدهمین ماه سال و دومین روز از هر ماه به نام «بهمن» است که در ایران باستان به عنوان اولین اَمشاسپَند و مظهر اندیشه نیک و خِرد و دانایی خداوند است و انسان را از خِرد و تدبیر بهره مند کرده و او را به آفریدگار نزدیک می کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، این امشاسپند در اوستا «وهومنه» یا «وهومننگ» و در پهلوی «وُهومن» و در فارسی «بهمن» نام دارد که «وهومن» مرکب از «وهو» به معنای «نیک، خوب» و «منه» که از ریشۀ «مَن» آمده به معنای «منش و نهاد» است. در ماه بهمن همانند دیگر ماهها جشن‌های خاصی برگزار می‌شده که دارای ریشه تاریخی ایرانی هستند و از دوران باستان به امروز رسیده و بنا به سنت تاریخی در میان مردم رایج است که در این میان از بهمن‌گان و جشن سَده به عنوان جشن‌های ماه بهمن نیز یاد شده است.

در این گزارش واژه شناسی نام «بهمن» و بررسی دو جشن «بهمن‌گان» و «سَده» از دیدگاه «بهار مختاریان» دانشیار دانشگاه هنر اصفهان و «صدرالدین طاهری» سرپرست دانشکده پژوهش‌های عالی هنر و کارآفرینی دانشگاه هنر اصفهان بررسی شده است.

بهمن، دلو، آب‌ریز

بهار مختاریان دانشیار دانشگاه هنر اصفهان می‌گوید: «ماه یازدهم در گاهشماری هخامنشی نام دیگری دارد. این نام در فارسی باستان نیامده و تنها در تحریرهای ایلامی گل نوشته‌ها به صورت‌های  sa-mi-ya-ma/sa-mi-ya-man-ta آمده است.»

وی ادامه می‌دهد: «کامرون (Cameron) این نام را با اوستاییِ θwayah-vant «سهمگین» مرتبط می‌داند که با ویژگی این ماه یعنی بهمن ماه که با سرمای شدید همراه است مطابقت می‌کند. بنابر گاهشماری آسی در تحقیق آبایف (Abayev) این ماه  برابر با ماه فوریه (Ærtqīræny) در آن تقویم به معنای «تهدید» است. اشمیت (Schmitt) به‌رغم صورت‌های محتمل فارسی باستان آن یعنی θ/sm/v(i)y (h)vant معنای آن را روشن نمی‌داند. توضیح کامرون را با شاهدی که آبایف می‌آورد می‌توان با نمونه‌ای از ابوریحان بیرونی که روزی از ماه بهمن را «گزنه» خوانده تکمیل کرد که آورده است «و آخر زمستان ده روز که از بهمن ماه می‌گذشت اهل کرج این شب را شب گزنه می گویند یعنی شبی که در آن گزیدن زیاد است و مقصودشان این است که سرما شخص را در این شب می‌گزد». هم‌چنین این ماه در بین ماه‌های دیلم «شریر ماه» دانسته می‌شود که ماه شرارت و آزار برف دانسته می‌شود».

مدیر گروه اسطوره شناسی و ادبیات کلاسیک موسسه انسان شناسی و فرهنگ تصریح می‌کند: «در ماه‌های ارمنی نام این ماه برابر با ماه فوریه شوت «švot» است که روح مخرب معنی می‌دهد. این روح مخرب چنان در این ماه لجام گسیخته می‌گردد که حتی نسبت به قربانی‌های مردم برای آنها نیز بی توجه‌اند. از این رو در فرهنگ عامه بر ضد آنان راه حلی پیشنهاد می‌شود که در اول ماه مارس در سپیده دم، چیزهای قدیمی و شکستنی را از خانه با این جمله «مارس تو بیاد، شوت بیرون شو» بیرون می‌اندازند. در تصورات عامیانۀ ایرانی نیز در این ماه سرما به اوج خود می‌رسد ولی پس از این اوج زمین شروع به گرم شدن می‌کند و در واقع خبر از رفتن زمستان می‌دهد و از این رو داستان‌های زیادی برای آن گفته شده است.»

مختاریان با بیان این‌که یازدهمین صورت فلکی برابر با ماه بهمن «دلو»   یا «آب ریز» است، می‌افزاید: «این نماد در زمان چهار هزار تا دو هزار پیش از میلاد برابر با انقلاب زمستانی یعنی به جای صورت فلکی بزماهی/بز بود.»

وی می‌گوید: «در نمونه‌های آغازین منطقة البروج «نخست چهار صورت فلکی «گاو/ثور (Taurus)، شیر/اسد (Leo)، کژدم/عقرب (Scorpio)، آب ریز/دلو (Aquarius) چهار مرحله‌ی کاردینالی سال تلقی می‌شدند»  و همه ۱۲ صورت فلکی میان سه ایزد آنو (Anu)، بل (Bel) و اآ (Ea) پخش می‌شدند.

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان با بیان اینکه صورت‌های فلکی بزماهی، آب ریز و ماهی و قوچ متعلق به ایزد «اآ» بوده‌اند، تصریح می‌کند: «در ایزدستان بابلی، «اآ» ایزد آب، بر نهرهایی فرمانروا است که از اعماق، جهان را ساختند و در اسطوره‌های کهن گفته می‌شود که «اآ» ایزد مهربانی است که هر صبحگاه از دریا برای آموزش کشاورزی، فرمانروایی، صنایع دستی و دیگر انواع تمدن، بیرون می‌آید. ضمن اینکه آب ریز یا دلو نماد فصل بارانی است و ایزد «اآ» در تندیس‌های آغازین او به سیمای نیم انسان و نیم ماهی نمایش داده شده است.»

بهمن، بهمن‌گان، سَده

صدرالدین طاهری سرپرست دانشکده پژوهش‌های عالی هنر و کارآفرینی دانشگاه هنر اصفهان با بیان این‌که کلمه بهمن از «وَهومن» در زبان اوستایی گرفته شده که به معنی اندیشۀ نیک است. بهمن نام یکی از شش امشاسپند ایران است که در کنار اهورا مزدا هفت امشاسپند و در واقع هفت نام بزرگ خدا را تشکیل می‌دهند و به دلیل اینکه دوم هر ماه بهمن روز نام دارد و هر زمان که با تلاقی نام ماه با آن روز مواجه می‌شویم آن روز جشنی برپا ‌شده که جشن بهمن‌گان نیز در بهمن روز و در ماه بهمن نیز برگزار می‌شده است.»

وی با بیان اینکه هر یک از هفت امشاسپندان وظیفه‌ای دارد و ناظر بر چیزی در جهان ما هستند که در این میان امشاسپند بهمن نگهبان چهارپایان و در واقع نگهبان جانوران و ناظر بر آن‌ها است، اظهار می‌کند: «یکی از اتفاقات روز بهمن‌گان این است که ایرانیان از کشتن حیوانات، آزار رساندن به آن‌ها و خوردن گوشت آن‌ها خودداری می‌کنند؛ البته بهمن مراقب است که در تمام طول سال این اتفاق نیفتد و بر پایۀ این نظارتی که بهمن دارد در تمام طول سال آزار رساندن به حیوانات گناه است، البته برخی از حیوانات برای خوراک در طول سال ذبح می‌شدند اما در بهمن‌گان خوردن گوشت حیوانات انجام نمی‌شده است.»

وی می‌افزاید: «ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» درباره جشن‌های باستانی ایران صحبت کرده و در توصیف بهمن روز آورده است که در این روز مردم ایران دانه‌های گیاهی را در یک ظرف جوشانده و با افزودن شیر، آن را به خوراک تبدیل کرده و این خوراک خاص جشن بهمن‌گان است، کنار رودخانه‌ها گیاهان خاصی را پرورش داده و از آن‌ها روغن گرفته یا آن‌ها را بخور می‌دهند و ویژگی این جشن این است که بهمن‌گان از روزهای پرهیز است و در این روز از خوردن گوشت پرهیز می‌کنند.»

طاهری اشاره می‌کند: «به بهمن‌گان، بهمنجه نیز گفته شده و برخی از شاعران نیز در اشعار خود درخصوص این روز ابیاتی را سروده‌اند ازجمله منوچهری که آورده است که اورمزد و بهمن و بهمنجه فرخ بُوَد»

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان با اشاره به جشن سَده که جشن آشناتری در ماه بهمن است، می‌گوید: «در چهلم زایش خورشید یا چهل روز بعد از شب یلدا جشن سده برگزار می‌شود. عدد ۴۰ در ایران باستان عددی خاص بوده است و وقتی می‌خواستند از عدد بالایی را سخن بگویند از ۴۰ استفاده می‌کردند مانند چهل تن، چهل سالگی، چهل ستون و حتی چهلمین زادروز نوزاد را هم جشن می‌گرفتند چون اعتقاد داشتند نوزاد چهل روزه از آب و گِل درآمده و زنده می‌ماند. از طرف دیگر از دهم بهمن ماه که میانۀ زمستان است و هوا بسیار سرد است چلۀ کوچک زمستان شروع می‌شود که ۲۰ شبانه روز یعنی ۲۰ روز و ۲۰ شب است و تا اول اسفند ادامه دارد.

وی ادامه می‌دهد: «سَده را به معنی طلوع کردن نیز دانسته‌اند که به طلوع چهلمین روزی که از زایش خورشید می‌گذرد اشاره دارد و در این روز آیین کهن جشن چهلم را برگزار می‌کنند و معمولاً از صبح سده هیزم را در مکانی از شهر و در دایره وسیعی جمع کرده و هنگام غروب به محض اینکه هوا تاریک می‌شود آن را آتش زده و جشن را برپا می‌کنند تا این آتش، قدرت شب را بشکند که باشکوه‌ترین این جشن بعد از اسلام توسط مرداویج زیاری در قرن چهارم هجری قمری در اصفهان برپا شد اما هنوز هم بسیاری از ایرانیان این جشن را در غروب دهم بهمن برگزار می‌کنند.»

نویسندۀ کتاب‌هایی ازجمله «ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان» و «نشانه‌شناسی کهن‌الگوها، در هنر ایران باستان و سرزمین‌های همجوار» تصریح می‌کند: «شاهنامه نیز به جشن سده اشاره کرده و این جشن را کشف آتش توسط داستان هوشنگ پیشدادی بیان می‌کند و می‌سراید که "فروغی پدید آمد از هر دو سنگ، دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ، یکی جشن کرد آن شب و باده خورد، سده نام آن جشن فرخنده کرد"، عنصری شاعر دیگری است که جشن سده را در دربار غزنویان دیده و درباره آن سروده است که سده جشن ملوک نامدار است، ز افریدون و از جم یادگار است»

به گزارش ایمنا، برج فلکی بهمن‌ماه برج دلو یا آب‌ریز و یازدهمین برج فلکی و امشاسپند بهمن نیز نخستین امشاسپند در گاهشماری زرتشتی است؛ ضمن اینکه دومین روز هر برج نیز بهمن نام دارد که به همین دلیل جشن بهمن‌گان در این روز برگزار می‌شده است، اما اگرچه بهمن‌گان یکی از جشن‌های معرفی شده در ماه بهمن است اما باید به این نکته توجه داشت که در فرهنگ ما جشن‌هایی وجود داشته که از قدمت بسیار بالایی برخوردارند که ازجمله می‌توان به جشن‌های مهرگان، سَده، نوروز، یلدا و یا چهارشنبه سوری اشاره کرد، در حالی که برخی از جشن‌ها در دوره ساسانیان و در سیستم‌های دستکاری شدۀ ساسانی ساخته و پرداخته شد و آن‌ها جشن‌هایی هستند که به دلیل امشاسپندی که به هر ماه متصل است برای آن ماه درنظرگرفته شده است و نمونۀ آن بهمن‌گان است که با جشنی به قدمت مهرگان بسیار تفاوت دارد و جشن‌هایی با این قدمت را باید از سیستم برخاسته از زرتشتی‌گری ساسانی جدا کرد. اما در این میان، جشن سَده در ماه بهمن یکی از زیباترین آیین‌های اصیل تاریخ و فرهنگ ایران باستان است و قرن‌هاست در آغاز شامگاه دهمین روز یا آبان روز از بهمن ماه با ضیافتی برای آتش به عنوان مظهر گرما و نور و زندگی و  مقابله با سرمای زمستان برگزار می‌شود.

گزارش از: شیرین مستغاثی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 364923

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.