به گزارش خبرنگار ایمنا، همه ما از دیدن یک منظره زیبا، یک تابلوی قشنگ و یا دیدن پدر و مادر لذت می بریم. چشمان سالم این اجازه را به ما می دهد تا از اتفاقات پیرامون آگاه شویم و بتوانیم مسیر حرکتی خود را تعیین کنیم. اما هستند افرادی که در کنار ما زندگی می کنند که به کم بینایی و یا نابینایی دچار شدند ولی آن چنان در زندگی موفق هستند که با دو چشم بینای خود آن ها را می بینیم و به بودنشان افتخار می کنیم.
همین چند روز پیش بود که خبرهای افتخار آفرینی ورزشکاران معلول اصفهانی حاضر در بازی های پارا آسیایی مردم اصفهان را ذوق زده کرد و تازه فهمیدیم معلولیت محدودیت نیست.
هاجر صفر زاده دونده کم بینا و ملیپوش اصفهانی که اخیراً توانسته در بازیهای پاراآسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا در مادههای ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ متر سرعت جمعاً دو مدال نقره و یک مدال برنز برای کشور و شهرمان به ارمغان آورد یکی از همان ورزشکارانی است که در کنار ما زندگی می کند.
۲۴ مهرماه به عنوان روز ملی پارالمپیک در تقویم رسمی کشورمان به ثبت رسیده است که به همین مناسبت گفتگوی خبرنگار ایمنا با صفرزاده انجام داده که در ادامه میخوانید:
مادرزادی مشکل کمبینایی داشتی یا از سن خاصی با این مشکل مواجه شدی؟
از بدو تولد کمبینایی نداشتم اما از ۱۳ سالگی دچار این مشکل شدم، پزشکان علت این مشکل را مادرزادی عنوان میکرند چون مادربزرگم هم همین مشکل را دارد اما در خانواده کسی به غیر از من کمبینا نیست. مشکلات بینایی در سه کلاس ردهبندی میشود که کلاس T۱۱ نابینایی مطلق، T۱۲ کمبینا و تنها تا فاصله ۱.۵ تا ۲ متر قدرت دید دارد و کلاس T۱۳ که قدرت دید سه تا چهار متری دارد که من در کلاس T۱۲ هستم.
چطور با مشکل بینایی که برایت به وجود آمد کنار آمدی؟
خیلی سخت است ۱۳ سال بینایی کامل داشته باشی اما بعد از آن کمبینا شوی، در مدرسه برای درس خواندن خیلی اذیت میشدم ولی از همان موقع ورزش را با رشتههای رزمی (کاراته و بوکس) و در بین ورزشکاران عادی شروع کردم و کمربند مشکی کاراته را گرفتم.
زمانی که دچار مشکل کم بینایی شدم دائم به خودم میگفتم چرا من، اما وقتی وارد ورزش کمبینایان و نابینایان شدم دیدم کسانی هم مثل من هستند و کم کم با این موضوع کنار آمدم اما زمانی کاملاً با این موضوع کنار آمدم که توانستم در میادین بینالمللی مدالآور باشم و به خودم گفتم اگر کمبینا نبودم شاید هیچوقت نمیتوانستم به این موفقیتها برسم.
چطور شد که رشته دو و میدانی را انتخاب کردی؟
۱۶ سال داشتم که مسئولان آموزش و پرورش استثنایی زمانی که کار من را دیدند گفتند تو استعداد خیلی خوبی در رشته دو ومیدانی داری و حتماً در این رشته موفق میشود. زمانی که خانم صفری (مربیام) از من تست دوومیدانی گرفت گفت بهت قول میدهم تا یکسال دیگر قهرمان جهان میشوی و این اتفاق هم افتاد. از همان زمان بود که ورزش دو ومیدانی را در مادههای ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ متر سرعت شروع کردم.
ورزش را به خاطر مشکل کمبینایی که داری انجام میدهی یا در کل ورزش کردن را دوست داری؟
از بچگی ورزش کردن را دوست داشتم و تا قبل از اینکه این مشکل برایم پیش آید ورزش میکردم اما زمانی که دیدم در رشته دوومیدانی موفق هستم به طور جدی این رشته را دنبال کردم.
با وجود اینکه میگویی کمربند مشکی کاراته داری، چرا همین رشته را ادامه ندادی؟
من کاراته را با بچههای عادی کار میکردم و با وجود اینکه مشکل بینایی داشتم اما عدالت را زیاد رعایت نمیکردند و تصمیم گرفتم با بچههایی که مثل خودم مشکل بینایی دارند، رقابت کنم. به رشتههای رزمی علاقه زیادی دارم اما چون دوومیدانی را به من پیشنهاد کردند و تأکید داشتند در این رشته موفق میشوم تصمیم گرفتم در دوومیدانی فعالیت کنم. البته که میتوانم هر ورزشی را انجام دهم و مشکلی ندارم.
نگاه همکلاسیها نسبت به تو چطور بود؟
با وجود اینکه مشکل کمبینایی داشتم اما تا ۱۹ سالگی در مدارس عادی درس خواندم و به خاطر مشکلی که داشتم باید کتاب را نزدیک چشمانم میبردم و تابلو را هم به خوبی نمیدیدم اما اجازه نمیدادم همکلاسیهایم متوجه شوند و سعی میکردم طوری رفتار کنم که جلب توجه نشود. به دبیرانم هم سفارش کرده بودم کاری کنند که کسی متوجه نشود ولی مواقعی هم که امتحان داشتم برایم منشی میگرفتند و کمکم میکردند.
از ۱۳ تا ۱۵ سالگی خیلی حساس بودم اما زمانی که رشته دوومیدانی را شروع کردم و پس از کسب مقامهای مختلف در این ورزش مطرح شدم از حساسیتم کم شد و موضوع کمبینایی هم برایم عادی شد.
نخستین مسابقه برون مرزی که شرکت کردی چه زمانی بود؟
فروردین سال ۹۶ و درست بعد از تحویل سال بود که در مسابقات بینالمللی دبی شرکت کردم. این نخستین مسابقه بینالمللی بود که شرکت میکردم و چون در رده سنی بزرگسال برگزار میشد من کم سنترین شرکتکننده بودم و موفق شدم در ماده ۲۰۰ و ۴۰۰ متر سرعت دو مدال برنز به دست آورم. نفرات اول و دوم دوندههایی از آلمان و انگلیس بودند که هر کدام ۱۸ سال از من بزرگتر بودند.
۱۶ مرداد سال ۹۴ بود که پس از دو هفته تمرین در مسابقات کشوری دانشآموزی شرکت کردم و دو مدال طلا در مادههای پرش طول و ۱۰۰ متر سرعت به دست آوردم و از همان زمان بود که به من گفتند میتوانم در این ورزش موفق شوم.
تا به امروز موفق به کسب چه مدال هایی شده اید؟
حدوداً ۳۵ مدال طلای قهرمانی کشور و دو مدال بینالمللی دارم. دو مدال طلای جهانی مسابقات سوییس و سه مدال طلای پاراآسیایی نوجوانان دبی را کسب کردم. نخستین بانوی مدالآور در بین ورزشکاران نابینا و کمبینا هستم که موفق به کسب مدال در مسابقات برونمرزی بینالمللی شده و توانسته تاریخساز شود.
برای تمرین با محدودیت خاصی مواجه نیستی؟
مشکل من این است که با دوندگان عادی در پیست انقلاب تمرین میکنم و پیست اختصاصی نداریم. با وجود اینکه دوندگان عادی از شرایط ما خبر دارند اما متأسفانه اصلاً رعایت نمیکنند و به همین دلیل در حین تمرین با آنها برخورد میکنیم و مشکلاتی برایمان به وجود میآید.
از شرایط تحصیلت بگو، آیا ادامه تحصیل میدهی؟
امسال در کنکور شرکت کردم و در رشته جامعهشناسی قبول شدم اما چون مشکل بینایی داشتم آموزش و پرورش به من اجازه نداد رشته مورد علاقهام که ریاضی- فیزیک یا تجربی بود را ادامه دهم و گفتند فقط میتوانم در رشته علوم انسانی درس بخوانم. متأسفانه چون هیچ علاقهای به علوم انسانی نداشتم تلاش زیادی نکردم و لطمه زیادی به درسم زد. به خصوص سال آخر چون بیشتر در اردوها و مسابقات بودم خیلی پیگیر درسم نبودم.
با صحبت مسئولان و به خاطر کسب مقام در میادین مختلف قرار است بدون کنکور و از بهمن ماه در رشته تربیتبدنی دانشگاه اصفهان ثبتنام و تحصیل کنم.
چه آرزویی در دنیای ورزش داری؟
بدون شک بزرگترین هدف هر ورزشکار رفتن بر سکوهای المپیک و پاراالمپیک است و بزرگترین آرزوی من هم کسب سکوی پاراالمپیک است. درست است ما محدودیتهایی داریم اما میتوانیم کارهایی انجام دهیم که شاید بچههای سالم هیچوقت نتوانند انجام دهند برای همین رفتن به پارالمپیک کار سادهای نیست و امیدوارم همه کسانی که آرزو دارند بتوانند به المپیک و پاراالمپیک بروند.
به مناسبت روز ملی پاراالمپیک چه صحبتی داری؟
خیلی خوب است که یک روز در تقویم به نام ورزشکاران پاراالمپیک اختصاص داده شده است چون مردم کمی بیشتر با ما و شرایطمان آشنا میشوند. مردم کمتر با ورزش معلولین، پارالمپیک و پاراآسیایی آشنایی دارند متأسفانه ورزشکاران نابینا و کمبینا در جامعه ورزشی و در بین مردم نادیده گرفته شدهاند و برخی مواقع برایشان جای سؤال دارد که مگر کمبینایان یا نابینایان هم میتوانند ورزش کنند.
پس از بازیهای پاراآسیایی جاکارتا و مدالهایی که به دست آوردی چه حسی داشتی؟
از اردیبهشت امسال که حضورم در جاکارتا قطعی شد به طور مداوم و روزی دو نوبت تمرین کردم. متأسفانه اردوی برونمرزی نداشتیم و بهصورت غیرمتمرکز در اصفهان زیرنظر مربیام تمرین میکردم. یکبار در بازیهای پاراآسایی نوجوانان شرکت کرده بودم اما جاکارتا نخستین تجربه حضورم در بازیهای پاراآسیایی بزرگسالان بود.
مسابقات سطح بالایی داشت و تنها نوجوان و جوانی که در این بازیها حضور داشت من بودم. با وجود اینکه اکثر افراد کاروان ایران انتظار زیادی برای کسب مدال از من نداشتند اما توانستم دو مدال نقره و یک مدال برنز به دست آورم. از خودم انتظار بیشتری داشتم اما خدا را شکر میکنم که دست خالی برنگشتم.
به کسانی که معلولیت جسمی دارند اما ورزش نمیکنند چه پیشنهادی میکنی؟
اگر آنها آرزویی در دلشان است باید خودشان را باور کنند تا به آرزوی خود برسند و هیچ وقت نباید خودشان را دست کم بگیرند. چون چیزی از بقیه کم ندارند.
صحبت پایانی
باید بگویم تنها حامی من خانوادهام هستند. مربیام، خانم صفری هم انگیزه زیادی به من میدهد و همیشه پشتیبان و مشوق من در مسابقات بوده است.
گفتوگو از: زهرا سیدین، خبرنگار سرویس ورزش ایمنا
نظر شما