شاخص اصلی ارزیابی حکومت ها از نظر مولایمان علی (ع)

یک پژوهشگر تاریخ گفت: نهج البلاغه رساله عملیه وراهبردی هر انسان عدالت طلب با هرنوع دین وآیینی است؛ به همین خاطر رژیم گذشته از نهج البلاغه خواندن هر دانشجویی می ترسید و اگر متوجه می شد کسی نهج البلاغه می خواند او را زیر نظر می گرفت و یا دستگیر می کرد تا به افکارش پی ببرد.

عباس نصر  در رابطه با نظام باورهای سیاسی و اجتماعی حضرت علی(ع) به خبرنگار ایمنا گفت: از آنجا که امام برای پذیرش حکومت شرطی گذاشته‌ و فرموده اند « حکومت را نمی پذیرم؛ مگر اینکه اقامه عدل و جلوگیری از ستمی گردد»، باید گفت  زمانی که امام می گوید، حکومت نزد من از عطسه بز بی ارزش تر است و یا در جای دیگری گفته‌اند از لنگه کفش پاره شده برای من بی‌ارزش‌تر است،  این جمله امام  یک تعارف به ابن عباس و دیگری نبوده است؛ بلکه یک فلسفه بسیار عمیق در پشت سرخود دارد.

امام علی (ع) برای خروجی  حکومت اصالت قایل است که باید مطلوب خدا باشد؛ یعنی برای «عدالت، نجات مظلومان و آزادی بشر»  نصر تصریح کرد: اگر انبیا و اولیا را به خلیفه خدا بودن برزمین منسوب می کنیم ( که امام علی(ع) از آنها  به نام  خلفای الهی یاد کرده و آنهارا کسانی می داند که دعوت کننده به راه خدا هستند-  حکمت ۱۳۹) به دلیل فضیلت و دعوت  آنها است و نه  به دلیل پست حکومتی آنها؛ زیرا  از میان همه انبیا و اولیا فقط کمتر از ده نفر آنها به حکومت رسیدند، ولی ارزش همه آنها از نظر ما  چه اینکه به حکومت رسیده و یا نرسیده باشند تفاوتی ندارد. بنابراین انبیا و اولیا بدون داشتن پست حاکمیت  خلیفه الهی هستند؛ چون آنها رسالت راهنمایی و ابلاغ را دارند بنابر این حاکمیت  سیاسی ابدا دلیل بر خلیفه الهی شدن نیست. اصولا امام علی(ع) جایگاه سلطان را جایگاه دستور دهی وحکم راندن  به مردم نمی داند، بلکه جایگاهی برای نگهبانی از مردم می داند چنانکه گفته اند (( پادشاهان پاسبان خدا بر زمین اند )) (کلام ۳۲۴)

 این پژوهشگر تاریخ گفت: در یک جمله  می توان گفت  که امام علی(ع) اصالت ذاتی برای حکومت قایل نیست تا مشروعیت طولی آن را به خدا متکی کند  وگر نه اصل  حکومت را با عطسه بز سنجش نمی کرد؛ بلکه برای خروجی حکومت که باید مطلوب خدا باشد یعنی برای «عدالت و نجات مظلومان و آزادی بشر» اصالت قایل است. حکومتی که این شاخص‌ها را نداشته باشد برای آن حضرت چه ارزشی دارد؟ به همین دلیل آن امام بزرگوار در استدلالهای حقانیت خود  به انگیزه های دینی به آن شیوه ای  که ما بر آنها اصرار  می کنیم حتی اشاره هم ندارد، بلکه به فضیلتهای خود و یا خروجی حکومت که ارزشهای فطری چون عدالت و آزادی و رفع ظلم و امنیت است، اصرار می ورزد و اصالت می دهد.

نصر در رابطه با نگرش امام علی(ع)  به مسائلی همچون آزادی و حقوق بشر گفت: امام علی(ع) در ابتدای نامه به مالک اشتر؛ برای حاکم چهار وظیفه را بر می‌شمارد که این چهار وظیفه اصلی هر حکومتی، هر قوم و هر دین و آیینی است؛ نخست تامین اعتبار و جمع مالیات، دوم ایجاد امنیت در برابر دشمنان ودفاع از ملت خود، سوم برقراری اصلاحات و نظام دادن به وضع مردم و چهارم توسعه، عمران و آبادانی.

وی افزود: ملاحظه می شود از نظر امام علی(ع) همه انسانها در برابر این چهار ماموریت؛ از حقوق مساوی برخوردارند؛ زیرا این چهار عنصر با حقوق فطری بشر سر و کار دارد؛ حقوق فطری همان مواردی است که همراه انسان خلق می شود و ضرورت وجودی او است.  برای مثال همه انسانها حق حیات دارند، حق کار وتلاش برای تداوم زندگی دارند و یا حق دارند که امنیت داشته باشند. به همین دلیل است که آن حضرت در عهد نامه  خود خطاب به مالک  اشتر  آورده اند که: ((آنها یا برادر دینی تو هستند و یا در خلقت نظیر تو می باشند و همانند تو لغزش عمدی ویا سهوی دارند، پس با بخشش و گذشت خود آنها را عفو کن، همانگونه که مایل هستی خدا تو را عفو نماید)) (( نامه۵۳- فیض ))

 نصر تأکید کرد: امام علی(ع) در این گفتار؛ دایره اشتراک انسانی و شناخت حقوق دیگران را بیش از سازمان ملل توسعه داده و  از همه چیز گذشته و حقوق همه انسانها را  فقط به دلیل «شباهت بین حاکم و مردم در خلقت» یکسان دانسته و همه عوارض و توجیه های دیگر را نادیده گرفته است. جالب توجه است که  در اینجا امام فرموده است حاکم  باید حتی در عفو کردن نیز همه را یکسان  و نظیر خود ببیند! نتیجه سخن اینکه اگر ما ملاکهای راهبردی امام علی(ع) را نادیده بگیریم، شب و روز می آید و می رود و پیشرفتی در کار نیست و آسیاب بیچارگان همیشه بر مدار بیچارگی و بردگی خواهد چرخید و کشمکش ها هم ادامه دارد.

امام علی(ع) دایره حقوق بشر را بیش از سازمان ملل توسعه داده و  حقوق همه انسانها را  فقط به دلیل«شباهت بین حاکم ومردم در خلقت» یکسان دانسته است.این محقق نهج البلاغه گفت: از سوی دیگر، امام علی(ع) اصرار دارند که عرصه سیاسی، عرصه بیکار و منتظر نشستن هم نیست؛ مولا علی(ع) بسیار صریح و روشن اعلام می‌دارند که (( برای راهیابی شما، پیامبران به اندازه کافی شما را بینا کرده‌اند؛ اگر بینایی داشته  باشید و شنوا نموده اند اگر شنوا باشید و شما به میزان کافی هدایت شده اید اگر هدایت‌پذیر باشید، به راستی که عبرت‌ها (درس‌های روزگار و تاریخ) برای شما آشکار شده است و بایدها و نبایدها همه بر شما روشن گشته است. بدانید که پس از رسولان به جز  خود بشر از جانب خدا  هیچ ابلاغ کننده ای نیست (پس انتظاری از ملائکه و ماوراء نداشته باشید که راهنمای شما شوند.) )) (خطبه ۲۰ - فیض)

  وی افزود: این سخن مولا با آیاتی از قرآن که درباره جهان بینی و زیر ساخت اندیشه سیاسی مسلمانان آمده‌ است کاملاً مطابقت دارد؛ برای مثال در آیه ۱۱ سوره رعد که می‌فرماید: ((خدا سرنوشت هیچ قومی را عوض نمی‌کند مگر آنکه خود آن قوم سرنوشت خویش را تغییر دهند.)) ویا در آیه ۳۹ سوره نجم  که آمده: (( برای انسان جز تلاش خودش  هیچ دستاورد دیگری  نیست )). این آیات الهی و گفتار مولا علی‌(ع) بسیار شفاف و روشن است که سرنوشت سیاسی جامعه در دست خود جامعه است.

نصر تأکید کرد: بنابراین باید بدانیم زمانی که امام علی (ع) می گوید، حکومت نزد من از عطسه بز بی ارزش تر است، منظورشان حکومتی است که فاقد توان برپایی عدل و آزادی و نجات محرومان باشد، این است شاخص اصلی ارزیابی حکومت ها از نظر مولایمان علی (ع). هر مسئول اسلامی که فهمی از ارزشهای سیاسی مطرح در  نهج البلاغه نداشته باشد، رسالت راهبردیِ سیاسی مسلمانان را که «عدالت و آزادی مد نظر انبیای الهی» است، نخواهد فهمید، اما هرکسی که فهمید حتی اگر مسلمان نباشد(همچون جرج جرداق مسیحی ) علی(ع) را صدای عدالت وانسانیت توصیف خواهد کرد.

به گزارش ایمنا، عباس نصر، نویسنده، پژوهشگر  و روزنامه نگار است و سه اثر «آفات شخصیت در نهج البلاغه»، «فرهنگ سیاسی در نهج البلاغه» و «ارزش تاریخ در نهج البلاغه» را به رشته تحریر درآورده است. 

کد خبر 345249

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.