۱۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۵
انسان، حیوان، روایت

در چهل‌ودومین نشست پاتوق فیلم کوتاه اصفهان، فیلم «حیوان» ساخته بهمن و بهرام ارک، به نمایش درآمد و به بهانه آن، میزگردی با حضور فهیمه سیاحیان، سیاوش گلشیری، پژمان نظرزاد و مجتبی اسپنانی تشکیل شد.

به گزارش ایمنا، هر کدام از کارشناسان از زاویه نگاه خود به تحلیل فیلمی پرداختند که در سال گذشته میلادی در جشنواره کن، نظر همه را به خود جلب کرده بود. برادران ارک، دانش‌آموختگان انجمن سینمای جوانان ایران و مدرسه ملی سینما، در هفتمین تجربه سینمایی خود نشان دادند که می‌توانند از امیدهای آینده سینمای ایران باشند

«حیوان»، درباره مردی است که می‌خواهد از مرز بگریزد، اما هر بار توسط مرزبانان شناسایی می‌شود، تا اینکه یک بز کوهی را شکار می‌کند، از پوست و سر آن برای استتار بهره می‌گیرد و با این روش موفق می‌شود بگریزد، اما در نهایت در آن سوی مرز به دست یک شکارچی که تصور می‌کند او واقعا یک بُز کوهی است، کشته می‌شود.

فهیمه سیاحیان به واسطه تخصص خود، بیشتر بر روی فیلمنامه و محتوای اثر تمرکز داشت. از نظر او، فیلم فاقد عنصر غافلگیری است و حادثه انتهایی آن از همان ابتدا قابل حدس است، اما با این حال از جهت مطالعات اسطوره حائز اهمیت است.

او گفت: «آنچه برای من جالب است، استفاده از شخصیتی است که در پوست یک حیوان می‌رود. این مسئله، یادآور الگوهای «کهن‌سنگی» است. در پوست حیوان دیگر رفتن، یادآور «پان» است، شخصیت شکارگری که حدود سی‌هزار سال قبل از میلاد مسیح می‌زیست و برای رفع گرسنگی، ناچار به شکار کردن بود، اما در این کار، روش خاص خود را داشت. او در لباس حیوانات می‌رفت و حرکات آنها را تقلید می‌کرد تا بتواند راحت‌تر شکارشان کند. به این تقلید هم «میم» گفته می‌شد و به مرور، این دو واژه با هم ترکیب شدند و واژه «پانتومیم» ابداع شد. از طرفی، بیشترین تصویرهایی که از انسان شکارگر پیشاتاریخی به صورت سنگ‌نگاره دیده‌ایم، همراه با تصویری شبیه بز کوهی است.»

سیاحیان در مواجهه با این پرسش نظرزاد که استفاده نکردن از دیالوگ در فیلم کارکرد مثبت دارد یا منفی، گفت: «زبان سینما یعنی تصویر. در سینما، زبان تصویر قوی‌تر از دیالوگ است. وقتی تصویر به اندازه کافی گویا باشد، دیگر نیازی به دیالوگ نداریم. از سوی دیگر، این فیلم یک شخصیت دارد که در تنهایی به سر می‌برد، پس از جهت فنی هم نیازی به دیالوگ در این اثر نداریم. به علاوه با فیلمی واقع‌گرا روبرو نیستیم. انسان این فیلم، با انسانی که می‌شناسیم، متفاوت است. درنتیجه نحوه زیست او هم تفاوت‌هایی دارد.»

سیاحیان، صحبت از ویژگی‌های فنی فیلم را به دیگر کارشناسان واگذار کرد و در ادامه صحبت خود درباره محتوای فیلم، اینچنین گفت که بار اول تماشای فیلم از آن خوشش نیامده، چراکه به نظرش فیلم نتوانسته مخاطب را درباره هدفش قانع کند.

از نظر سیاحیان فیلم «حیوان»، علی‌رغم جزئیات تحسین‌برانگیزش در بیان مقصود کلی خود توانایی کافی ندارد و بیننده متوجه نمی‌شود سیر حرکت شخصیت در آن صعودی است یا نزولی. سیاحیان گفت: «شخصیت اصلی فیلم، مردی است که در شرایط نابسامانی زندگی می‌کند، اما وقتی به صورت حیوان درمی‌آید و از مرز می‌گریزد، به یک چشم‌انداز زیبا و آرام می‌رسد، حال آن‌که در ظاهر، حیوان شده و از نظر معرفتی تنزل پیدا کرده است.»

پس از فهیمه سیاحیان، سیاوش گلشیری که تخصص او هم فیلمنامه‌نویسی است، به بیان نظرات خود پرداخت. گلشیری، نگاه مبتنی بر آرکی‌تایپ (کهن‌الگویی) سیاحیان را مهم دانست، اما این عنصر «مرز» بود که توجه او را به خود معطوف کرده بود. او در این‌باره گفت: «در این فیلم، بدون آن‌که بدانیم این مرز چیست و کجا است، با آدمی روبرو می‌شویم که می‌خواهد از مرز بگریزد، در این سوی مرز، شکار می‌کند و در آن سوی مرز، شکار می‌شود، پس با یک روایت روبرو هستیم.»

گلشیری هم مثل سیاحیان، فیلم را چندان نپسندیده و بر این باور بود که پایان آن، می‌توانست بهتر باشد، اما او به این نکته مهم هم اشاره کرد که: «اگر بیست سال پیش، پایان غافلگیرکننده اهمیت داشت، امروز استعاره اهمیت دارد. این فیلم، در ساختن استعاره تا حدودی موفق است، به علاوه جزئیاتی که در خدمت فیلمنامه هستند، در آن، بسیار خوب عمل می‌کنند.»

یکی از جزئیات مورد اشاره او، این است که کشتن و کشته شدن در درجه دوم اهمیت قرار دارد، چراکه در پلان پایانی، تنها بازیگر فیلم که با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند، روی زمین می‌افتد، درحالی‌که انگشت‌های دستش به حالت سم بز درآمده و در لحظه جان دادن، صداهای عجیبی از خود درمی‌آورد. از نظر گلشیری، این عناصر، دلیلی است بر این مدعا که آنچه فیلمساز می‌خواهد به آن اشاره کند، دگردیسی است، دگردیسی که نقطه عطف آن، همان مرزی است که استعاره از هر چیزی می‌تواند باشد.

گلشیری در پاسخ به این پرسش نظرزاد که بدون دیالوگ بودن فیلم تا چه اندازه با فضای اثر همخوانی دارد، گفت:‌ «جواب، در تفاوت انسان با حیوان است. تفاوت این دو در تکلم و شعور است. در این فیلم، شخصیت دچار دگردیسی و تبدیل به حیوان می‌شود، پس درونمایه اثر اقتضا می‌کند شخصیت سخن نگوید».

گلشیری از این هم گفت که تنها تفاوت انسان با حیوان، در تکلم و اندیشه به معنای مصطلح آن نیست. یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد انسان، توانایی نفی «خود» یا به عبارت دیگر، «قیام علیه خود» است. انسان می‌تواند خودش را نفی کند، همان‌طور که شخصیت فیلم حیوان، در این مسیر حرکت می‌کند. مسیری که یادآور فیلم تاریخ‌ساز «گاو»، اثر داریوش مهرجویی است. به نظر می‌رسد پلان علف خوردن شخصیت فیلم «حیوان» هم ادای دینی به فیلم «گاو» باشد.

پس از سیاوش گلشیری، مجتبی اسپنانی به واسطه حرفه‌اش به‌عنوان کارگردان، برخلاف دو کارشناس قبلی، به ذکر چند نکته فرمی پرداخت. او بدون مقدمه و با صراحت درباره این فیلم گفت: «سوال اینجا است که آیا این فیلم که مهم‌ترین جوایز سال را برنده شده، به ما پیشنهاد جدیدی می‌دهد؟ جواب مثبت است، این فیلم پیشنهاد می‌دهد که اگر می‌خواهید فیلم خوب بسازید، باید فرم را بشناسید. اگر فرم را رعایت کنید، اثرتان دیده می‌شود و جایزه هم می‌گیرد.»

اسپنانی به درستی اشاره کرد که معمولا در هنر، تعاریف غیرجامعی از فرم ارائه شده و این سردرگمی، همیشه دیده می‌شود، اما می‌توان نشانه‌هایی از آن ارائه داد. او برخی از این نشانهها را که در «حیوان» به درستی رعایت شده، برشمرد: «وقتی ساختار را درست طراحی می‌کنید، مهندسی اطلاعات در فیلمنامه و اجرا به خوبی کار می‌کند، طراحی صحنه، میزانسن، انتخاب بازیگر و حتی جزئیات کوچک فیلم، حساب‌شده و سر جای خود هستند، دارید فرم می‌سازید.»

او در ادامه به جنبه دیگری از فیلم اشاره کرد که البته اهمیت فراوانی دارد:‌ «در این فیلم، موقعیت ما تک‌نفره است. این موقعیت‌ها، یک حسن دارند و یک عیب. حسن آن، این است که در هر صحنه، خودبه‌خود در دایره کنش شخصیت قرار دارید، اما عیب آن، این است که ممکن است موقعیت‌های فیلم، کسالت‌آور و تکراری شود، چیزی که دو برادر سازنده فیلم، توانسته‌اند کنترل کنند.»

برخلاف سیاحیان و گلشیری، اسپنانی، فیلم را کاملا پسندیده بود، چراکه به نظرش، دقت به فرم و خلق فرم متناسب با محتوای اثر، مهم‌ترین معیار برای موفق دانستن یک فیلم است.

او به ذکر چند دلیل برای اثبات مدعای خود پرداخت:‌ «این دو برادر به شدت سینما را می‌شناسند و تکنسین نیستند، این‌که دوربین چه اندازه بر روی شخصیت باقی بماند و شش جهت اصلی را پوشش دهد، مسئله کمی نیست. در سکانسی که شخصیت فیلم، سر بز کوهی را بر روی سر خود می‌گذارد و به لحاظ سینمایی، تصویر خوبی خلق می‌شود، شخصیت را در نمای مدیوم لانگ‌شات می‌بینیم. اگر با یک کارگردان تکنسین مواجه بودیم، حتما در این موقعیت، یک نمای بسته می‌گرفت تا این تصویر خوب را از دست ندهد، اما این دو کارگردان چنین نکردند، چون برای آنها، انسان بودن شخصیت، مسئله اصلی است. سینما این نیست که چند نمای بسته بگیریم و بعد از آن، چند نمای باز و چند نمای مدیوم، و درنهایت اینها را باهم ترکیب کنیم و قصه را پیش ببریم.»

در بخش دیگری از برنامه این هفته پاتوق فیلم کوتاه اصفهان هم، نشست کوتاهی با حضور عبدالحسین احمدی، نویسنده و کارگردان پیشکسوت صدا و سیمای مرکز اصفهان، محسن مزدبران، مدیر گروه سینما دانشگاه سپهر اصفهان و محمد طباطبایی، رییس انجمن سینمای جوانان اصفهان، با هدف معرفی نخستین جشنواره فیلم کوتاه مهر سلامت اصفهان برگزار شد.

این جشنواره در بخش‌های فیلم کوتاه و بلند داستانی و مستند، مردادماه سال آینده در اصفهان برگزار خواهد شد و آثار با محوریت مشکلات اجتماعی که تهدیدکننده سلامت روح و جسم شهروندان هستند، می‌توانند در آن شرکت کند.

احمدی به لزوم برگزاری جشنواره‌ای با موضوع سلامت اشاره کرد: «امروز، مسئله سلامت، مهم‌ترین دغدغه است و سینما، مهم‌ترین رسانه. درنتیجه جای خالی جشنواره‌ای با این موضوع به شدت احساس می‌شود و در تلاش هستیم این کمبود را جبران کنیم.»

مزدبران هم با اشاره به این‌که دانشگاه سپهر با افتخار و احساس مسئولیت، دعوت انجمن خیریه سلامت را برای همکاری در برگزاری این جشنواره پذیرفت، اضافه کرد: «طرح‌های دانشجویی فیلم کوتاه تا پایان امسال به دبیرخانه ارسال شود تا از میان آنها، ده طرح انتخاب شوند. همچنین کارگاههای سینمایی مفیدی در نظر گرفته شده که طبق برنامه، اردیبهشت‌ماه برگزار خواهد شد.»

در این رابطه، طباطبایی نیز به نحوه حمایت از فیلمنامه‌های برگزیده اشاره کرد: «به هر کدام از ده فیلمنامه منتخب، بودجه دو میلیون تومانی برای ساخت فیلم تعلق می‌گیرد. مبلغ مالی حمایت از فیلمنامه‌های برگزیده، بسیار ناچیز است، اما اطمینان داریم فیلمسازان جوان اصفهانی، این توانایی را دارند که با بودجه‌های اندک، فیلمهای خوبی بسازند.»

کد خبر 338981

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.