به گزارش خبرنگار ایمنا، بتول جعفری سرگروه تفکر و سواد رسانه ادارهکل آموزشوپرورش استان اصفهان و دانشیار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی باحضور در این همایش که روز (چهارشنبه) ۲۲ آذرماه در اتاق بازرگانی اصفهان برگزار شد، در جمع فرهنگیان اصفهان گفت: هرچه بیشتر به سمت الکترونیکی شدن پیش میرویم، ابزار الکترونیکی و فناوری جدید تمام عرصههای زندگی ما را یکی پس از دیگری درمینوردد، از آنجایی که امروزه دانشمندان در این برهه از زمان این عصر را عصر انقلاب ارتباطات نامیدند، بارزترین نشانه این قرن، انفجار اطلاعات است.
دبیر این همایش افزود: این انفجار لزوما دربردارنده انرژی مثبت و بالنده برای رشد و توسعه انسانها نیست و میتواند حاوی سموم خطرناک و تهدیدگری هم باشد که این به استفاده کاربران فناوریهای نوین و نوع مدیریت و بهرهبرداری از این انرژی بستگی دارد.
جعفری خاطرنشان کرد: فناوریهای جدید، ابزار الکترونیکی و رسانهها همچون شمشیری دولبه، هم میتوانند فرصت باشند و هم تهدید. این ابزار قادر هستند ذهن انسان را توسعه دهند و یا آن را اسیر کنند، اما این روزها در مواجهه با انبوه اطلاعات و با ورود ابزارهای الکترونیکی نوین در خانوادهها ارزشهای اجتماعی خانواده تغییر کرده و این تغییر ارزشها کاملا مشهود است. در چنین شرایطی اگر خانوادهها نتوانند جنبههای فضای مجازی و رسانهها را مدیریت کنند قطعا با خطر از دست دادن سلامت روان اعضای خانواده مواجه خواهند بود.
همچنین نعمتالله فاضلی انسانشناس، ضرورت سواد رسانهای را از مهمترین رسالتهای آموزش و پرورش عنوان کرد و با طرح سوال "مسئله امروز ما با سواد رسانه چیست؟" در پاسخ به این مسئله نظام آموزشی را بسیار مهم ارزیابی و عنوان کرد: خوشبختانه در چندسال اخیر کتابهای متعددی در زمینه سواد رسانهای ترجمه و تالیف شده است و انبوهی از مقالات درباره سواد رسانهای یا media literacy منتشر شده است و برای دست یافتن به یک فهم در موضوع سواد رسانهای به یک دیدگاه نیازمندیم.
سواد رسانهای انتقادی لازمه شهروندی امروز است
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد: سواد رسانهای نوعی توانش رسانهای و نوعی قابلیت و ظرفیت انسانی است که بر اساس آن هر شهروندی قادر است موقعیت رسانهای شده اکنون خود را فهم و ارزیابی انتقادی کند. از این دیدگاه سواد رسانهای شاید مفهوم دقیقی برای بحث نباشد، پس بهتر است از واژه انتقادی در آن استفاده کنیم و بگوییم سواد انتقادی رسانهای.
نعمتالله فاضلی یادآور شد: سواد رسانهای به عنوان یک مفهوم خنثی شامل تمام مهارتها، قابلیتها، دانشها و اطلاعاتی است که فرد باید بداند تا بتواند به نوعی با رسانه زندگی کند و بتواند با نرمافزارهای جدید کار کند، اما این کار کردن با رسانه تنها آن دانش پایه و حداقلی برای سروکار داشتن با رسانههاست که این بحث موردنظر ما نیست، چرا که این سطح بحث، سواد رسانه را تنها یک مهارت و تکنیک میداند، در اینجا سواد رسانه بعنوان مجموعهای از فرمولها، قواعد و یا مهارتهای ذهنی و یدی در استفاده از رسانه است که فرد به آنها نیاز دارد که موضوع بحث ما این دیدگاه نیست.
وی در تعریف سواد انتقادی رسانه گفت: سوادی که به شهروند ما امکان داشتن یک موضع فعال، مسئولانه، گزینشگرانه و هدفمند در برابر موقعیت رسانهای که در آن زیست میکند را بدهد سواد انتقادی است.
این استاد دانشگاه افزود: سواد انتقادی رسانه، سواد نوعی بیدارباش، حساسیت فرهنگی و توجه کردن است که به شهروندان قرن بیستم که از طریق رسانهها، ماهوارهها و تلویزیونها، رادیوها، شبکههای موبایلی و اجتماعی زیست میکنند و نفوذ اخبار، اطلاعات و تصاویر را بیشتر از هوا و اکسیژن هر لحظه در وجودشان حس میکنند میگوید در فضایی که رسانهها در امتداد اندام شما شدهاند و تکتک اندامهای انسان امروز مجهز و مسلح به رسانه شده و قلمرو عملکرد وجود آنها را تا بینهایت بسط میدهد، در چنین شرایطی که هر یک نفر یک ملت و یک جهان است پس طبیعتا ناگزیریم که درباره این جهان رسانهای شده بیندیشیم، در غیر این صورت این جهان رسانهای شده میتواند ظرفیتهای وجودی ما، ارزشهای انسانی و بقای ما را نابود کند.
فاضلی با تاکید بر اینکه نیازمند یک ذهن تحلیلی هستیم که بتواند هر لحظه به نحوی مولد و خلاق ما را نسبت به تمام ایماژها، امواج و اطلاعاتی که رسانه تولید میکند آگاه کند، گفت: رسانهها امروز دیگر اطلاعات تولید نمیکنند بلکه رسانهها وضعیت، موقعیتهای دوستی و دشمنی ایجاد میکنند، شادی میآفرینند، جنگهای منطقهای و بینالمللی راه میاندازند و به استعدادها امکان رشد میدهند یا برعکس موقعیتهایی که موجب تخریب زندگی جمعی میشود را ایجاد میکنند.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی با اشاره به اینکه امروز رسانهها پیوندها را میگسلند یا بهم وصل میکنند گفت: ما در جهان سیارهای رسانهای شده اکنون که موقعیتها لحظهبهلحظه بازتولید و پس از آن نابود میشوند، نیاز به یک ذهن تحلیلگر و زبان خلاق داریم.
معضل اصلی تکنیک و فناوری نیست نداشتن بصیرت است
فاضلی با تاکید بر اهمیت خلق یک دیدگاه و چشمانداز درباره رسانه گفت: بیش از آنچه که لازم باشد باید درباره تکنولوژی و فن چیز بدانیم، لازم است درباره انسان و تحلیل موضوعات و بینش آموزش بگیریم. آنچه میتواند امروز نجات بخش ما باشد دیدگاه و بصیرت است.
وی همچنین در مورد تعریف دیدگاه گفت: دیدگاه یعنی توانش و توانایی ذهنی، معنایی و تحلیلی که امکان درک موقعیت کلی انسان و جامعه را در شرایط رسانهای شده به ما بدهد، دیدگاه به معنای توانایی شیوه فهم کلی جامعه است.
با تفکر فنسالارانه غالب بر نظام آموزشی مخالفم
فاضلی با انتقاد و مخالفت از تفکر فنسالاری غالب بر نظام آموزشی ایران گفت: این به معنای آن نیست که ما مطلقا به فن و تکنیک نیاز نداریم، بلکه با دیدگاهی که معلم، مدرسه و کتاب را در گاج و قلمچی و تستزنی تلخیص میکند و آن را به ابتذال جهل هدایت میکند مخالفم.
وی با اشاره به اینکه نظام آموزشی ما معلم و مدرسه را به نام تکنیک، ابزار، کنکور و ارزشیابی تخریب میکند گفت: اینها مخالف وجود انسانی ماست، سواد رسانهای را به تکنیک و مهارت و البته رسانه را به ابزار تقلیل دادهایم! در مدرسه صرفا به دانشآموزان خود تکنیکهای مواجهه با رسانه را یاد دهیم! بلکه سواد رسانه یک بینش، تفکر و شیوه فهمیدن لحظه اکنون رسانهای شده ماست که اگر این بینش و تفکر فلسفی و درک از موقعیت تاریخی امروز نباشد آن مهارتها هم بیارزش است.
این انسانشناس در ادامه افزود: این فنسالاری که به آموزشوپرورش و آموزش عالی حاکم شده صرفا اعتیاد، دزدی، سرقت، دروغ و خیانت، اختلاس و تخریب محیط زیست را ارتقا داده است و با دیدگاهی موافقم که مدرسه و دانشگاه به معلمان و استادان نوعی فهم فلسفی و فهم نظری و نوعی شناخت عمیق از کلیت زندگی و جامعه و تاریخ ارائه دهد.
تاکید ادیان الهی به پرسشگری و کنجکاوی
عضو پژوهشگاه مطالعات فرهنگی با یادآوری اینکه سواد رسانهای اگر یک بینش و تفکر و شیوه تجزیه و تحلیل نباشد ارزشی ندارد، ابراز داشت: سواد انتقادی رسانهای نوعی توانش انسانی و قابلیت وجودی است، از این دیدگاه معتقدم که اسلام و همه ادیان همواره بر اینکه انسان به ماهو انسان بودنش باید همواره پرسشگر و کنجکاو باشد تفسیر و فهم کند تاکید داشتند و از دیدگاه همه ادیان و بخصوص تشیع به نوعی تفکر مستمر، منظم و همیشگی سفارش شده و از این دیدگاه رسانه فقط رسانه الکترونیکی نیست رسانه طبیعی هم هست و تمام هستی نوعی نشانه است حتی برگ درختان هم میتواند به ما هشیاری بدهد، اگر سواد رسانهای باشد طبیعت آسمان و زمین رسانه و واجد پیام هستند و همگی ما را به پرسشگری و خلق پیامها دعوت میکنند.
درک و فهم فلسفی زندگی را از دست دادهایم
فاضلی ضمن تاکید بر اینکه همه ما در این فضای تکنولوژیک و فن سالار از درک کلی زندگی فرار میکنیم و آنچه که از جامعه ما در حال حذف است افق بینایی است نه دانش جزئی، گفت: تکنیکها، مهارتها، کالاها، ساختمانها و تریبونها ساخته شده اما جای یک چیز خالی است و آن انسان است! روزگاری هیچکدام اینها نبود ولی انسان بود و دلیل آن این است که در فضایی که اینها را پیش بردیم افق کلی و درک و فهم فلسفی از این زندگی را از دست دادیم.
وی با بیان این موضوع که سهم اصلی آموزش و پرورش را باید در کل دروس علوم انسانی مدارس دانست گفت: از دروس دینی تا دروس تاریخ و جغرافیا و اجتماعی، همه دروس باید بتوانند به ما سواد انتقادی بدهند، در غیر اینصورت هیچ ارزشی ندارند که در مدرسه ذهنهای خود و فرزندانمان را انباشته از اطلاعات کنیم. مدرسه باید بتواند در ابتدا معلمان را به عنوان شهروندان دارای بینش انتقادی حساس به عدالت و آزادی و محیط زیست و سرنوشت انسانی بار بیاورد.
سواد رسانهای انتقادی بینشی است که از نقد خود شروع میشود
این استاد دانشگاه یادآور شد: مدرسهای که معلمش را تحقیر میکند و از او نمیخواهد که منادی آزادی و عدالت و تفکر انتقادی باشد، فرزندانی تربیت میکند سرکوب و تحقیر شده و آماده آسیبپذیری. متاسفانه تنها به کتابهای درسی توجه کردهایم، چیزی که باید در آخرین سطح مورد توجه باشد.
فاضلی با طرح این سوال که اگر جامعه بدنبال این نباشد که معلم کرامت خود را در موقعیت شغلی خود پیدا کند نه در روز معلم و اشعار شاعران، در این صورت صحبت کردن از سواد رسانهای انتقادی چه معنایی دارد؟ گفت: ما باید گفتگو کنیم و مسئولیت انسان بودن خود را در هر موقعیتی بپذیریم. سواد رسانهای انتقادی در مرحله اول بینشی است که هر کس خودش را نقد کند و هرکس از خودش بپرسد که من در موقعیت خودم چه کردهام؟ بیش از آنکه طلبکار باشد و دیگران را استیضاح کند، ببیند چقدر شهامت، دلیری و پرسشگری برای دانستن دارد، چقدر از آزادی و عدالت سخن میگوید و چقدر آمادگی به خطر انداختن خود برای عدالت و آزادی را دارد و برای مردمش، فقرا و فرودستان و سرکوبشدگان تلاش میکند. پس سواد انتقادی بینشی است که از نقد خود شروع میشود و بعد به نقد دانش و پس از آن به نقد جامعه و جهان میپردازد.
نظر شما