استرک و جوشقان محوطه‌ای کاملاً قبرستانی است/سنت جسدسوزی در آئین زرتشت وجود نداشته است

همایش «یافته‌های باستان شناسی محوطه استرک» با حضور «مجید منتظرظهوری» در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی اصفهان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، عضو هیئت کاوش محوطه باستانی استرک و جوشقان به وضعیت باستان شناسی عصر آهن در ایران اشاره کرد و گفت: مرزهای سیاسی امروز در ایران نتیجۀ صدسال اخیر است بنابراین اگر از عصرآهن در ایران نام برده می شود باید از مرزهای سیاسی عبور کنیم و از مرزهای فرهنگی سخن بگوییم. باستان شناسان خارجی که در ایران کار کرده اند چندین نظریه درباره عصرآهن در ایران دارند و چون این عصر در ایران با مهاجرت آریایی ها گره خورده است همیشه این سوال وجود دارد که آیا این مهاجرت واقعیت داشته یا خیر، اما شواهدی در زمینه باستان شناسی درباره این مهاجرت وجود دارد که آن را تأیید می کند که یکی از این شواهد، وجود محوطه های عصرآهن بخصوص عصرآهن ۱ و ۲ در ایران است که مربوط به مهاجرت اول آریایی ها است.

وی اظهار داشت: باتوجه به اینکه رویکرد دانشگاه کاشان این است که همکاری و فعالیت های خود را بصورت بین المللی توسعه دهد، براین اساس از «آرکادیوش سولویشا» از اساتید باستان شناسی دانشگاه ورشو دعوت کرد تا در کاوش محوطه باستانی استرک جوشقان با دانشگاه کاشان همکاری کند و این کاوش کاری بود که با همکاری بین این دو دانشگاه صورت گرفت.

وی گفت: برخی معتقدند که آریایی ها در مجاورت دریاچه آرال ساکن بودند و بعد مهاجرت آنها به دلایل مختلف اتفاق می افتد و بعضی نیز اعتقاد دارند که این مهاجرت از شرق و غرب دریای خزر انجام شده است چراکه هم در شمال شرق و هم در غرب دریای خزر، محوطه های عصرآهن وجود دارد؛ اما محاسبات جدید و یافتن شیوه های معماری جدید، این فرضیه را که مهاجرت آریایی ها از شرق دریای خزر اتفاق افتاده و به سمت کرانه های غربی انجام شده است برجسته تر می کند و نشان می دهد که محوطه های شرقی دریای خزر به لحاظ تکنیک معماری، قدیم تر هستند.

مدرس باستان شناسی دانشکده هنر و معماری کاشان با اشاره به اینکه ورود آریایی ها با ایران برخلاف ورودشان به هندوستان همراه با آرامش بوده و علائمی از خشونت وجود ندارد، ادامه داد: اکثر محوطه های عصرآهن در ایران محوطه های قبرستانی هستند، در این محوطه ها شواهدی درباره استقرار وجود ندارد و این نشان می دهد که احتمالاً شیوه معیشتی افراد عصرآهن شیوه دامپروری بوده است.

منتظر ظهوری تصریح کرد: در متونی مانند اوستا نیز از منطقه ای که آریایی هایی که در ایران ساکن شدند با عنوان ایرانویچ نام برده و از شهرهایی اسم می برد که همگی در کرانه شرقی دریای خزر هستند و این فرضیه را که مهاجرت آریایی ها از شرق دریای خزر به ایران انجام شده را تقویت می کند.

منتظرظهوری گفت: در متون تاریخی خیلی کم از محوطه استرک و جوشقان نام برده شده است، تنها در «تاریخ قمی» نوشتۀ «حسن بن محمدبن حسن قمی» از جوشقان نام برده شده و چیزی با عنوان استرک در متون تاریخی دیده نشده است.

وی افزود: محوطه استرک در شمال کاشان و در برزخی میان دو نقطه سردسیر و گرمسیر قرار گرفته و برای دامداری مستعد و برای کشاورزی نامناسب است. اولین رویارویی ما با این محوطه ما را با حدود ۶۰ چاله ایجاد شده توسط قاچاقچیان مواجه ساخت و درواقع محوطه را شخم زده بودند و می توان گفت حدود ۲۰۰ سفال از اهالی استرک شناسایی شده است که همه این حجم قاچاق در بعد از انقلاب رخ داده است چراکه شواهدی تا پیش از سال ۵۳ مبنی بر قاچاق منطقه وجود ندارد.

عضو هیئت کاوش محوطه باستانی استرک و جوشقان گفت: محوطه مورد کاوش در استرک و جوشقان محوطه ای کاملاً قبرستانی است که در دامنه کوه قرار دارد و به هیچ عنوان استقرار انسانی نداشته است. اولین اقدام برای کاوش با انتخاب منطقه ای بکر در این محوطه انجام شد و بعد از پاکسازی سطحی، ترانشه ای ۵ در ۵ ایجاد و سیستم شبکه بندی شده با حالت شطرنجی را انتخاب کردیم تا کاوش بصورت دقیق صورت پذیرد و با قبری با معماری سنگ چین مواجه شدیم.

مجید منتظرظهوری افزود: در این قبر حدود ۹ هزار قطعه سفال شکسته وجود داشت که بصورت آشفته شکسته شده بودند و نشان میداد که احتمالاً این قبر در همان دوره که تدفین انجام شده است با اهانت یا دستبرد مواجه شده است. تمام این سفالها توسط دانشجویان دانشگاه کاشان بهم متصل شد و حدود ۵۰ ظرف حاصل شد که توسط استاد اعتمادفینی مرمت شدند.

وی تصریح کرد: در این قبر استخوان هایی مربوط به ۱۵ نفر در سنین مختلف یافت شد که مشخص شد بر روی این اجساد، سنت جسدسوزی انجام شده است یعنی در محوطه ای دیگر در دمای ۷۰۰ درجه اجساد سوخته اند و بعد از اینکه گوش جدا شده و استخوان به رنگ سفید درآمده است استخوانها به این قبر انتقال یافته اند. علاوه براین استخوانها، در این قبر ۲ جسد دیگر نیز بدست آمد که با شیوه تدفین عادی دفن شده بودند.

این باستان شناس خاطرنشان ساخت: دفن شدن چند جسد در این قبر نشان دهنده وابستگی تباری بوده است و به همین دلیل همگی آنها در یک قبر دفن شده اند، ضمن اینکه هردو سنت تدفین عادی و سنت جسدسوزی در یک بازۀ زمانی یعنی هر دونع در عصر آهن انجام شده اند و معماری این قبر که با حالت سنگ چین ایجاد شده و ورودی آن پله دارد نشان می دهد که این معماری قبر بصورت آگاهانه انجام شده است.

وی تأکید کرد: در کنار این قبر، قبر دیگری مورد کاوش قرار گرفت که تنها یک قطعه استخوان در زیر سنگ بدست آمد و این احتمال حاصل شد که این قبر یک قبر یادمانی است و در قبرهای یادمانی حتی گاهی هیچ موردی برای دفن وجود ندارد و تنها برای یادبودی از شخص ایجاد می شوند. ضمن اینکه در سنت جسدسوزی هیچ سفالی همراه با جسد دفن نمی شود و سفالهایی که در این قبر بدست آمد همراه با دو جسدی که با تدفین عادی دفن شده اند در قبر قرار گرفته اند و همه این سفالها ازنوع سفالهای تدفینی هستند.

منتظرظهوری ادامه داد: از کاوش در این محوطه که براساس داده های بدست آمده به ۳۱۰۰ تا ۲۸۰۰ پیش از میلاد تعلق دارد تعدادی سفال خاکستری، سفال قرمز، سفال نخودی، سفال نقش کنده، و همچنین تعدادی مفرغ ازجمله لگام و گل سر زنانه بدست آمد ضمن اینکه برخی سنگهای نیمه قیمتی که برای استفاده تزئینی سوراخ هم شده بودند مانند سنگهای عقیق، لاجورد و فیروزه و همچنین تعدادی آویزهای صدفی نیز کشف شد.

وی گفت: در متون تاریخی مانند وندیداد اوستا به شدت درمورد منع جسدسوزی صحبت شده است و حتی آن را گناه و برای آن مجازات تعیین کرده بودند که این نشان می دهد در ایران سنت جسدسوزی مربوط به اقوام تازه وارد آریایی به ایران نبوده است بلکه این سنت به مغان که اجداد مادها هستند بازمی گردد که مردگان را در محوطه هایی به نام برج های خاموشی نگاه می داشتند و بعد از اینکه گوشت آنها توسط پرندگان ازبین رفت و استخوان پاک شد این استخوانها را به استودان می بردند. بنابراین سنت جسدسوزی به هیچ عنوان در تعالیم زرتشت دیده نشده است و ازجمله آیین های مغان بشمارمی رود. ضمن اینکه هردوت نیز در نوشته های خود براین موضوع که پارس ها اجساد مردگان را دفن می کردند اشاره کرده است.

مجید منتظرظهوری به واژۀ دخمه اشاره کرد و گفت: واژه دخمه که حتی فردوسی نیز در شاهنامه از آن نام برده است، در گذشته به معنای امروزیِ آن نبوده است. واژه دخمه دراصل به معنای هیزمی است که زیر جسد مردگان می گذاشتند اما امروزه حتی در برخی ادبیات فولکلو اقوامی مانند اقوام بختیاری به محلی گفته می شود که در آن چیزی سوزانده می شود.

گفتنی است همایش یافته های باستان شناسی محوطه استرک، قرار بود با حضور «محسن جاوری» رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان کاشان برگزار شود، اما به دلیل حضور وی در آئین قالی شویان کاشان، این همایش با سخنرانی «مجید منتظرظهوری» مدرس باستان شناسی دانشکده هنر و معماری دانشگاه کاشان و عضو هیئت کاوش باستان شناسی محوطه استرک و جوشقان انجام شد. در انتهای این مراسم با حضور «حمید فرهمندبروجنی» رئیس مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، «محمدحسین ریاحی» اصفهان‌پژوه و «سیدمرتضی فرشته نژاد» از «رضوان پورعصار» به جهت تلاش هایشان از ابتدای تأسیس مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل تا کنون، تجلیل شد.

کد خبر 322205

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.