خانم «پاریسولا لمپسوس» از روزهای بودن در کنار صدام می‌گوید

«عشق به سبک دیکتاتور» روایت زندگی پاریسولا لمپسوس معشوقه یونانی صدام حسین، دیکتاتور ارشد عراق است که توسط موسسه روایت فتح تولید شده و یاسمن شریفی منش آن را کارگردانی کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، چند سال پیش از این کتاب زندگی نامه پاریسولا در سوئد به چاپ رسید که روی دیگری از زندگی صدام حسین را برای ما آشکار کرد.

سه شنبه ۲۸ شهریور ماه برنامه «به اضافه مستند» به نقد و بررسی این فیلم نشست و مرتضی سرهنگی مهمان برنامه از روزهای جنگ با صدام گفت.

زندگی شخصی آقای دیکتاتور شنیدنی است

بچه های دهه شصت در سنین مدرسه تصور یک ابر قهرمان را از معلم های خود داشتند. تصور اینکه معلمشان خانواده ای دارد و گاهی هم بچه هایش را دعوا می کند و یا اینکه غیر از لباس های اتو کشیده مدرسه، مثل پدر آنها در خانه زیرشلواری هم می پوشد برایشان سخت بود. ما آدم بزرگ ها هم تا چندی پیش این تصورات را راجع به ستاره ها و بزرگان سیاست داشتیم، تصویری غیرواقعی از یک انسان، که البته به لطف شبکه های اجتماعی فاصله ها کمتر شده است و تو رییس جمهور کشورت را در حال آشپزی در کنار همسرش یا مشغول بیرون کردن نحسی سیزدهم فروردین در دل طبیعت می بیبنی!

«صدام حسین» اما در ذهن ما تصویری دارد که انگار غیرقابل تغییر است. تصویر یک مرد با سبیل نیم تراشیده با کت و شلوار یا لباس نظامی که پشت تریبونی ایستاده است. ما در اینکه صدام حسین را در حال خندیدن یا در حال تماشای یک فیلم ببینیم هم ناتوانیم چه رسد به اینکه او را پدری دلسوز یا همسری احساساتی تصور کنیم. مستند «عشق به سبک دیکتاتور» از همین روی گمشده زندگی صدام حسین برای ما می گوید.  

یک سازمان اطلاعاتی قوی در دل یک خانواده آشفته

پاریسولا لمپسوس از خانواده صدام حسین می گوید. از دو پسر و سه داماد و برادران ناتنی او، که همگی از سرکرده های حکومتش بودند و در عین حال اختلاف نظرها و زاویه های اساسی با هم داشته اند. اصلا همین اختلاف نظرها باعث شد صدام سه دامادش را بکشد و هر کدام از برادرانش را به گونه ای از حکومت بیرون کند.

مکتب انگلیس و یک شاگرد نمونه

مرتضی سرهنگی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری درباره دوره ای از زندگی صدام می گوید که در سالشمار زندگی او گم شده است. دوره ای که به تعبیر او دوره آموزش در مکتب انگلیس است.

صدام حسین از بچگی نزد دایی خود زندگی می کرده و او بوده که او را از شرایط نابسامان خانه ناپدری اش نجات داده و مراقبت می کرده است. انگلیسی ها روزی صدام را اسلحه به دست در مقابل بدل همین دایی قرار می دهند و از او می خواهند که او را بکشد! صدام ماشه اسلحه را آماده شلیک می کند که معلم انگلیسی فرمان ایست می دهد و می گوید این فقط یک امتحان بود و تو سربلند بیرون آمدی...

جنگ ایران بی هیچ بهانه‌ای

در بخشی از مستند از خانم پاریسولا پرسیده می شود که بهانه جنگ با ایران چه بود؟ او در پاسخ می گوید که هیچ! یک شب خوابیدیم و صبح که بلند شدیم صدام گفت با ایران می جنگیم. و اینجا پرسشی پیش می آید که هیچ؟ ما سر همین هیچ این قدر جان کندیم و فرزندانمان را از دست دادیم؟

یک زندگی بر باد رفته

راوی قصه جذابیت های بصری برای جذب مخاطبش را ندارد. در جایی از صحبت منتقدان گفته می شود که به دلیل اینکه او سعی می کند به زبان انگلییس حرف بزند بخشی از تاثیرگذاری کلامش را از دست داده است، اما زندگی صدام حسین پرچالش تر و ترسناک تر و با کمال تاسف شنیدنی تر از آن بود و این نقص را از یادمان برد و به شنیدن نشستیم.  

در آخر فیلم بغض پاریسولا لمپسوس نشان از یک زندگی شکست خورده می دهد. او که برای فرار از دست صدام و نیروهای حذب بعث مخفیانه به کشورهای مختلفی سفر کرده است، می گوید: نمی توانستم به یونان برگردم زیرا نیروهای حذب بعث در همه جای یونان به راحتی رفت و آمد می کردند./

کد خبر 320778

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.