قیام ۱۵ خرداد، نقطه پایانی بر افسانه جدایی دین از سیاست

شهرضا - قیام ۱۵ خرداد، به افسانه جدایی دین از سیاست که بیش از نیم قرن، از سوی استعمارگران رژیم های دست نشانده آنان تبلیغ و ترویج شده بود، پایان داد و جداناپذیری اسلام از سیاست را، برای همگان آشکار کرد و اسلام ناب محمٌدی را از اسلام آمریکایی باز شناسانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، قیام ۱۵ خرداد، را می‌توان نقطه‌ عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و همچنین نقطه‌ آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی محسوب کرد زیرا تحولات گسترده‌ای که بعد از این واقعه انجام و منجر به سرنگونی رژیم پهلوی شد، تا حد زیادی متأثر از این رویداد بود.

انقلاب اسلامی مردم ایران در زمان پیدایش و ظهور و بروز خود در سال های ۴۰ تا ۴۳ با تحولاتی همراه بود که ازجمله آن می‌توان به رحلت آیت اللّه بروجردی و مطرح شدن نام امام خمینی (ره)، جریان لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که با مخالفت های گسترده ای ازسوی انقلابیون روبرو شد، جریان همه پرسی ششم بهمن، حادثه خونین فیضیه و دستگیری حضرت امام (ره) و در نتیجه آن قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ اشاره کرد.

در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بی‌آلایش حضرت امام(ره) در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبنده‌ای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، ‌دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند.

هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابان‌های شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه‌هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد.

در این روز حدود ۱۵ هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز ۱۵ خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد.

زندان‌ها از روحانیون و بازاری‌ها و کسبه پُر شد و عده‌ای نیز محاکمه و اعدام شدند. جریان ۱۵ خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی گردید که ظرف ۱۵ سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرت‌ها و نیروی نظامی می‌دانست مانند تار عنکبوت از هم گسست.
انگیزه و اهداف قیام ۱۵ خرداد
با این همه در بررسی انگیزه ها و اهداف قیلم ۱۵ خرداد می توان به مسائل بسیاری اشاره نمود و در این میان اجرای قوانین اسلام در همه حوزه‌ها، از انگیزه‌های اصولی نیروهای مذهبی محسوب می‌شد، اما با توجه به تخطی رژیم از حدود الهی و عدم اجرای احکام اسلام، امر به معروف و نهی‌از منکر، دفاع از ارزشها و سنت‌های اسلامی، مقابله با برنامه‌های استعماری آمریکا و اسرائیل، مبارزه با حاکمیت و گسترش فرهنگ غربی که منافی با فرهنگ اسلامی بود، از انگیزه‌های نسل جدید روحانیت (روحانیونی که روحیه مبارزه‌جویی داشتند)، برای ورود به عرصه سیاسی کشور و وقوع قیام۱۵خرداد به شمار می‌رفت.

انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ فرقه بهائیت (ساخته دست استعمار) بود.

هدف اصلی امام از این قیام، حاکمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی، قطع وابستگی کشور از کشورهای استعماری آمریکا و اسرائیل و براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حکومت اسلامی بود.
زمینه‌ها و فرآیند قیام ۱۵ خرداد
پس از تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و طرح ششگانه اصول «انقلاب سفید» که باعث اعتراض عمومی مردم و نیروهای مذهبی شد، شاه برای خاموش کردن صدای معترضین به مدرسه فیضیه قم حمله کرد؛ که این واقعه خونین و مجموعه حوادث بعد از آن مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی باعث خشم مردم شد. وقوع این حوادث همزمان با فرا رسیدن ماه محرم سال ۱۳۴۲ بود و بهترین فرصت برای افشای چهره واقعی رژیم پهلوی بود.

ساواک که از جایگاه ویژه این ماه اطلاع داشت، بسیاری از وعاظ را احضار و آنان را ملزم کرد که در محافل و مجالس ۱- علیه شاه سخن نگویند، ۲- علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود و ۳- مرتب به مردم نگویید که اسلام در خطر است.

اما، امام خمینی(ره) در طی نشستی با علما و مراجع قم پیشنهاد کرد که در روز عاشورا هر یک از آنها برای مردم و عزاداران حسینی سخنرانی کرده و به افشای چهره واقعی رژیم بپردازند؛ و خود امام نیز علی‌رغم تهدید رژیم، در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ به ایراد سخنرانی در مدرسه فیضیه پرداخت و شدیدترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل نمود و آنها را عامل بدبختی مملکت دانست. به دنبال سخنان کوبنده و افشاگرانه امام دو روز بعد در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، امام به دستور شاه در منزل مسکونی خود در قم دستگیر و به تهران منتقل شدند. وی را ابتدا در یک سلول انفرادی زندانی و سپس به یک پادگان نظامی منتقل نمودند.

به دنبال انتشار خبر دستگیری امام(ره)، از نخستین ساعات روز ۱۵ خرداد اعتراضات گسترده‌ای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود. ماموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر شده بودند بر روی تظاهر کنندگان آتش گشودند؛ که فیجیع‌ترین حادثه، مربوط به کشتار کفن پوشان ورامین بود که در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند و ماموران نظامی در سر پل باقرآباد با آنها رو به‌ رو شده و با سلاح‌های نظامی آنان را قتل عام کردند. در پی این حادثه هزاران نفر از مردم، در شهرهای مختلف کشته و زخمی شدند.

در واقع می‌توان این قیام را حرکتی خودجوش و مردمی دانست؛ یعنی شرکت افراد بدون توجه به نوع شغل، تحصیلات، سن، وابستگی گروهی و هرگونه موقعیت اجتماعی و صرفاً براساس یک شعار و یک هدف مشترک؛ که هیچ کدام از این گروه ها برای پانزده خرداد برنامه‌ریزی خاصی نداشتند. بلکه با وجود بستر و زمینه‌های قبلی آن، و در حمایت از رهبری امام، این قیام به اوج خود رسید و اغلب شهرهای ایران را فراگرفت.

با این همه، با قاطعیت می توان گفت اگر ۱۵ خرداد رخ نمی داد، آگاهی و تفکر انقلابی در مردم آن گونه رشد نمی کرد؛ روحانیت، به ویژه امام خمینی(ره) پیش گام مبارزه با رژیم قرار نمی گرفت و همراه با تشکیل سازمان ها و گردهم آیی های اسلامی، چهره واقعی شاه و دست نشاندگان او برای مردم آشکار نمی شد.

این درحالی است که بی شک پایان دکترین جدایی دین از سیاست مهمترین دستاوردی بود که از هر جهت می توان برای این قیام مهم و تاثیرگذار برشمرد.

قیام ۱۵ خرداد، به افسانه جدایی دین از سیاست که بیش از نیم قرن، از سوی استعمارگران رژیم های دست نشانده آنان تبلیغ و ترویج شده بود، پایان داد و جداناپذیری اسلام از سیاست را، برای همگان آشکار کرد و اسلام ناب محمٌدی را از اسلام آمریکایی باز شناسانید. از آن پس، اسلام راستین که تا دیروز جایی در مجامع علمی و روشن فکری نداشت، در میان نسل تحصیل کرده و به ویژه دانشگاهیان راه یافت و گام به گام گسترش پیدا کرد و فعالیت های سیاسی بر پایه اسلام، به عنوان بزرگترین جریان سیاسی در ایران اوج گرفت و پیشرفت کرد و زمینه ساز انقلاب اسلامی شد.

با این همه، قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ را باید جرقه ای آتش بار بر خرمن باروت جامعه خفقان گرفته و شب زده ایران افکند و زمینه جنب و جوش و شور و خروش ایثار گرانه و فداکارانه را فراهم کرد.

ملٌت ایران با الهام از راه و روند حماسه آفرینان پانزدهم خرداد، به عنوان اسوه های ایثار و شهادت، درس جانبازی، فداکاری و پایداری آموختند، روزهای شور و حماسه فراوانی پدید آوردند و نهضت اسلامی امام بر ضد طاغوت را تداوم بخشیدند. مبارزه پی گیر و مقاومت خستگی ناپذیر ملٌت ایران، از سال ۴۲ تا ۵۷ که به انقلابی اسلامی کشیده شد ریشه در قیام خونین پانزده خرداد داشت و برگرفته از جانبازی های زنان و مردان قهرمان آن روز تاریخی بود.

فارغ از این مهم اما آشکار شدن ماهیت رژیم پهلوی و نظام ظالمانه شاه را نیز باید یکی از مهمترین نتایج و دستاوردهای قیام ۱۵ خرداد دانست؛ زمان سلطنت محمدرضا پهلوی، دستگاه حکومت به وسیله حامیان آمریکایی خود، با شیوه ها و تاکتیک های پیچیده و حساب شده‌ای، به مبارزه با اسلام می پرداخت و شاه با تظاهر به اسلام و شعایر مذهبی، می کوشید به شکل مرموزی، توطئه اسلام زدایی پدر خویش را پی بگیرد. از این رو، تا پیش از قیام غرور آفرین پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، بسیاری از عناصر و چهر ه های اسلامی دید مثبتی به شاه داشتند و او را «اسلام پناه» می پنداشتند، ولی ددمنشی و سفاکی نسبت به مردم مظلوم و تجاوز به حریم روحانیت در جریان واقعه ۱۵خرداد، ماسک فریب و ریا را از چهره او برداشت و ماهیت ضد دینی او را برای همگان آشکار ساخت.

کد خبر 305268

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.