افلاطون از محبوبترین حکما در اندیشه اسلامی است

ششمین نشست تخیل خلاق در اندیشه اسلامی با حضور حسن بلخاری در کتابخانه مرکزی اصفهان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ششمین نشست تخیل خلاق در عرصه اندیشه و حکمت اسلامی به همت مرکز خلاقیت و نوآوری شهرداری اصفهان، روز گذشته در سالن همایش های کتابخانه مرکزی  برگزار شد. این نشست با حضور حسن بلخاری استاد و مدیرگروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران با استقبال خوب مخاطبین مواجه شد.
بلخاری در ابتدای این جلسه با اشاره به مباحثی که در جلسات پیشین عنوان کرده بود مطالب این جلسه را در رابطه با خیال در تفکر افلاطون دانست و تصریح کرد: برای ورود به خیال در اندیشه و حکمت اسلامی باید افلاطون را به عنوان یکی از مهمترین فیلسوفان یونان و تأثیرگزار ترین افراد در اندیشه اسلامی شناخت. اساسا فلسفه در تمدن یونان با کنار گذاشتن اسطوره های ساخته ذهن بشر و روآوری به تفکر عقلانی با تالس آغاز شد. تالس اولین فیلسوف یونان است که بنیان تمام هستی را بر عنصر آب می دانست.
چهره ماندگار تهران در سال 90 افزود: ممکن است در جوامع شریعت مدار اینطور به نظر برسد که همه چیز به وحی واگذار شده است و به تفکر و عقل کمتر توجه می شود. ما زمانی با تفکر فلسفی در یک تمدن مواجهیم که همه پدیده ها را با عقل خود بررسی کنند. در یونان این اتفاق از 2600سال پیش اتفاق افتاد و می توان گفت عقل و فلسفه دارای نسبت ذاتی با یکدیگر هستند.
وی با اشاره به معنای فلسفه بیان داشت: فلسفه از دو بخش «فیلو» و «سوفیا» تشکیل شده که فیلو به معنای دوستداری وسوفیا به معنی حکمت و اندیشه است. در نتیجه فیلسوف به کسی می گویند که عاشق دانش و اندیشه باشد. اولین بار این کلمه را سقراط در مقابل سفسطه گران برای خود به کار برد و سقراط را می توان به عنوان اولین شهید راه حقیقت و اندیشه دانست.
بلخاری در ادامه به افلاطون اشاره کرد و توضیح داد: افلاطون یکی از محبوب ترین حکما در تفکر اسلامیست که شاهد آن را می توان در شعر مولانا جست:
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما 
ای دوای نخوت و ناموس ما 
ای تو افلاطون و جالینوس ما 
در اندیشه و تفکر غرب هم می توان به جمله ای که آلفرد نورث وایتهد، ریاضی دان و متفکر بزرگ اشاره کرد که می گوید، ما بعد از افلاطون هرچه در غرب از فلسفه گفته و نوشته ایم همه پاورقی های افکار افلاطون بوده است.
وی در ادامه به تشریح تفکرات افلاطون پرداخت و گفت: افلاطون به طور کلی تمام هستی را به دو سته محسوسات ومعقولات تقسیم بندی کرد.محسوسات تمام چیزهاییست که می توان آنها را با حواس پنجگانه حس کرد و افلاطون محسوسات را سایه ای از حقیقت می دانست. در عوض معقولات در تفکر افلاطون اصل و ذات همه چیز است. برای مثال، سایه یک نفر روی دیوار محسوسات و خود آن فرد معقولات است. افلاطون همچنین ادراک را بر 4نوع دسته بندی می کند که عالی ترین ادراک ادراک معقولات است و بعد از آن شناخت صور واسطه شبیه به حساب، موسیقی، هندسه و نجوم. صور واسطه  آنچیز هایی هستند که جزو معقولاتند ولی می توان از آنها در محسوسات استفاده کرد. در مراتب بعدی ادراک نیز علم به محسوسات و خیال وجود دارند. افلاطون خیال و تخیل را بع عنوان پندار هایی منحرف کننده می دانست و به همین دلیل هم با هنرمندان که با تخیل سروکار داشتند رابطه منفی داشت./
/2666/
کد خبر 243497

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.