شهید سيد علي صفوي سهي؛ مبارزی انقلابی

سخنرانی مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای در مورد شهید صفوی در نماز جمعه 14/5/1362 به نقل از روزنامه کیهان :
مناسب می دانم از بزرگ مردان و سرداران شهیدی که در این سه روزه در جبهه ها به شهادت رسیدند یاد نیک بکنیم ، شهید صفوی از سربازان فداکاری که در این جبهه به شهادت رسید و در کنار دیگر نظامیان ارتشی و سپاهیانمان که با رشادت  و  فداکاری جنگیدند و به خاطر هدفی مقدس شربت شهادت را نوشیدند بارالها شهیدان عزیز ما را با شهیدان کربلا محشور فرما.
زندگی نامه
سرهنگ شهید سيد علي صفوي سهي ، فرزند سيد موسي، در روز هفتم مرداد ماه 1319 در اصفهان به دنیا آمد.
پس از طی دوران طفولیت به مدرسه رفت و با اخذ دیپلم متوسطه در سن 19سالگي، در آزمون ورودي دانشكده افسري پذيرفته شد و به تحصيل علوم و فنون نظامي پرداخت.
در دانشگاه افسری کارش تبلیغ مسائل مذهبی بود . او توانائی پاسخگویی به مسائل فقهی دوستانش را داشت چرا که از 5 سالگی پدرش در مکتب خانه درس خوانده و به نوعی دروس طلبگی را طی کرده بود. هر چند در 3 سالگی پدرش را از دست داده بود ولی عمه و عمو و مادرش در تربیت او کوتاهی نکردند چرا که عمویش او را از روستای نطنز به اصفهان آورده و او را به مدرسه فرستاده بود . سید علی پس از پایان دوره دبیرستان به خاطر علاقه ای که به لباس مقدس سربازی داشت به دانشکده افسری رفته و در آنجا دوره های مختلفی دیده بود و به عنوان یک افسر ورزیده و با سواد و شاخص شده بود.
مبارزات با طاغوت
هرچند به علت فعالیت های مذهبی و تبلیعات دینی مورد سوء ظن مسئولین قرار گرفته بود ولی بعلت دانش نظامی بالایی که داشت او را در سال 1348 به منطقه مهران اعزام کردند تا در درگیری مرزی حضور داشته باشد او پس از بررسی علل درگیری در منطقه مرزی عراق با شجاعت اعلام داشته بود: من نمی توانم شاهد ریخته شدن خون جوانان این مملکت باشم آن هم برای تداوم قدرت طاغوت. این سخن او بوی مرگ می داد ولی او با زرنگی خاص ، خود را به تمارض زد و برای معالجه به خارج از کشور اعزام شد. پزشکانی از طرف سفارت ایران او را تحت نظر داشتند سلامت کامل او را تایید کردند و زیر نظر مامورین اطلاعاتی و ساواک ا را به ایران برگرداندند . او این بار به مبارزات خود شکل تشکیلاتی داد و به همراه شهید سرهنگ موسوی – شهید سرهنگ گلستانی –شهید سروان افشار گروه مبارزات منسجنی را تشکیل داد . این بار او  را به خوزستان اعزام نمودند او از مبارزه دست نکشید و در نهایت توسط ساواک دستگیر و زندانی شد . پیروزی انقلاب اسلامی او را از زندان ساواک رهانید و در خدمت انقلاب قرار گرفت و یک بار توسط ضد انقلاب ترور شد از آنجا که نحوه ی شهادت او به نوعی دیگر رقم خورده بود از این ترور جان سالم بدر برد و با آغاز جنگ تحمیلی در اختیار نیرو های مدافع دین و میهن قرار گرفت یکی از افتخارات او در آغاز جنگ حمله به یکی از مناطق استقرار دشمن بود که تعجب همگان را بر انگیخت او در این عملیات با توجه به اینکه فقط از 4 دستگاه تانک بهره برده بود چنان ضربه ای به دشمن زد که حتی مخالفین این بزرگوار نیز لب به تحسین او گشودند در این عملیات نیز او به شدت مجروح شد و به تعبیر خودش که گفت من هنوز لایق شهادت نیستم  از این جراحت نیز جان سالم بدر برد پس از بهبودی مجددا در عملیات پاکسازی ارتفاعات الله اکبر شرکت نمود و توانست با استفاده از دانش نظامی و ابتکارات خود یگانش را طوری هدایت نماید که علی زغم دادن تلفات بسیار کم دشمن را در آن نقطه تار و مار و تعداد زیادی تانک و ادوات دشمن را به غنیمت بگیرد ، وی در عملیات های دیگری همچون رمضان ، طریق القدس ، ثامن الائمه ، فتح المبین ، بیت المقدس، والفجر 1 و 2 شرکت فعالانه ای داشت در سال 62 پس از طی دوره های فرماندهی ستاد به فرماندهی لشکر 16 منصوب شد در این مقام نیز پشت میز نشست و به منطقه عملیات اعزام شد او اعتقاد داشت از همه چیز باید گذشت باید تمام توانمان را در جنگ به کار بگیریم چراکه به فرموده اماممان جنگ در اولویت قرار دارد وی همچنین می گفت نمی خواهم در رختخواب بمیرم مرگ حق است چه بهتر که مرگ در راه خدا باشد در راستای همین عقیده در سپیده دم 11/5/1362 در منطقه عمومی فکه که مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و در کنار 3تن از همرزمانش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 چهره های ماندگار ارتش