جای خالی موزه کودک در اصفهان/مخاطب، چالش جدی موزه‌دارن

دوستی می‌گفت موزه به مثابه نیایشگاهی است که هر یک از بازدیدکنندگان روبروی یک محراب ایستاده و بعد از یک نیایش کوتاه، اندکی آرام راه می‌روند و روبروی محراب دیگری می‌ایستند و نیایشی دیگر را آغاز می‌کنند.

به گزارش ایمنا، خوب که گوش فرادهیم متوجه زمزمه‌های آرامی می‌شویم که تداعی‌گر دعاست... من نیز به این برداشت فاخر از موزه واقفم و البته که چنین است و به واقع کجای این دنیای خاکی، معبدی آسمانی از این دست، با محراب‌هایی شفابخش، خواهی یافت.
«ساغر حمیدی» با نیایشگاه هایی از جنس موزه به خوبی آشناست و
سالهاست که در همه موزه های استان اصفهان ردی از حضور ثمربخش این بانوی تلاشگر عرصه میراث فرهنگی پیدا می شود. هرچند که همه چیز بر آنچه خواسته­ اوست پیش نرفته و شاید زمانه، زمانه برخی نچرخیدن هاست...
با آشنای دیروز و هر روز در اداره موزه ها و اموال منقول سازمان به گفتگو نشستم.

 
در استان اصفهان چه تعداد از موزه ها به سازمان میراث فرهنگی استان اصفهان وابسته اند؟
موزه هنرهای تزئینی و موزه چهلستون در شهر اصفهان، موزه باغ فین در شهر کاشان، موزه مردم شناسی کویر نائین، موزه تاریخ زواره و موزه باستان شناسی نطنز و موزه تاریخ و فرهنگ سمیرم تعداد هفت موزه ای هستند که به صورت دولتی و وابسته به سازمان میراث فرهنگی استان اصفهان اند.
سازمان میراث فرهنگی استان با سازمان های دیگر نیز به صورت مشارکتی در تأسیس موزه مشارکت دارد؟
اعتبارات و امکانات سازمان میراث فرهنگی برای اداره موزه ها بسیار محدود است، البته باید گفت که افتتاح موزه ها زیاد مشکل نیست ولی مهم، بحث نگهداری و اداره موزه ها است که اهمیت بسیاری دارد، به همین دلیل سازمان میراث فرهنگی استان به ویژه در بحث موزه های محلی در شهرستان های دیگر، به سمت موزه های مشارکتی پیش رفته است که بیش تر مشارکت، به دلیل اختیارات بهتر و بیش تر شهرداری ها با این سازمان انجام گرفته که البته خود شهرداری ها نیز متقاضی هستند که درباره ایجاد موزه با سازمان میراث فرهنگی همکاری کنند. معمولاً این مشارکت می تواند به این صورت باشد که مکان برای تأسیس موزه، تحت مالکیت شهرداری باشد و ما آن را تجهیز کنیم و درواقع تفاهم نامه ای منعقد می کنیم که کارها را تقسیم کرده و سازمان میراث فرهنگی  بیش ترین حمایت و کمک را در زمینه تجهیز و راه اندازی موزه صورت می دهد و بعد از آن به صورت کلی اداره موزه به ارگان مشارکت کننده که معمولاً شهرداری ها هستند واگذار می شود و سازمان میراث فرهنگی بر روی آن بحث نظارتی خواهد داشت.
درحال حاضر چه تعداد موزه مشارکتی در سطح استان اصفهان تأسیس شده است؟
اولین موزه مشارکتی ما در استان اصفهان موزه برزوک کاشان است که با مشارکت سازمان میراث فرهنگی استان و شهرداری کاشان تأسیس شد، سپس موزه حمام میمه و بعد از آن نیز موزه محمدآباد جرقویه نیز به صورت مشارکت با شهرداری های این شهرها تأسیس شدند.
موزه های خصوصی در استان اصفهان چه جایگاهی دارند؟
اولین موزه خصوصی، موزه مردم شناسی شهر گز است که به همت آقای مجید فروتن تأسیس شد. سپس موزه کتب و نسخ خطی پبده در شهر فولادشهر که به همت داریوش پبدنی تأسیس شد، همچنین موزه تاریخ و مردم شناسی شاهین شهر توسط نادعلی آزادیفر، موزه موسیقی اصفهان توسط شهریار شکرانی و مهرداد جیحونی و موزه عروسک کاشان نیز با تلاش امیر سهرابی و همسرشان تأسیس شد. البته متقاضیان دیگری نیز برای تأسیس موزه های خصوصی وجود دارد که درحال تدارک برای تأسیس موزه های خصوصی می باشند. حدود دو سال است که اداره کل موزه در بحث ارائه مجوز موزه های خصوصی نظارت بیشتری دارد و بر این اساس در ابتدا از فردی که متقاضی تأسیس موزه خصوصی است مجوز مجموعه داری درخواست می شود و به این ترتیب فرد درخواست کننده ابتدا باید مجموعه خود را به ثبت برساند و سپس می تواند درخواست تأسیس موزه بدهد، این موضوع به این دلیل است که مشخص شود آیا محتوای آن مجموعه ارزش موزه ای و معرفی دارد یا خیر، سپس امکان سنجی انجام می گیرد که آیا موسسان می توانند موزه خصوصی را اداره کنند یا خیر، به همین دلیل فعلاً در بحث مجموعه داری متقاضیان زیادی وجود دارد که درخواست های آن ها ارائه شده است. البته یکی از شرایط سازمان میراث فرهنگی این است که شخص متقاضی تأسیس موزه، مکان مناسبی را برای تأسیس موزه در اختیار داشته باشد، یعنی یا مالکیت آن را داشته باشد و یا درصورت اجاره، حداقل این اجاره کمتر از پنج سال نباشد و ما بدانیم که این موزه حداقل به مدت پنج سال در آن محل ثابت است. این سختگیری ها در ابتدا شاید گله‌مندی متقاضیان را درپی داشته باشد ولی در نهایت به نفع خودشان خواهد بود، زیرا همان طور که در تأسیس موزه های وابسته به سازمان نیز وجود دارد، افتتاح موزه شاید کار چندان مشکلی نباشد ولی موضوع اداره موزه و این که آیا مخاطبی خواهد داشت و آیا فرد موسس در مسیری که گام برداشته متضرر نمی شود، مباحثی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. موضوع طرح محتوایی یا مجوز مجموعه داری که پیش می آید به این دلیل است که هم امکان سنجی می شود که ببینند آن مجموعه ارزش موزه ای دارد یا نه و از سوی دیگر طرح محتوایی، سناریوی نمایشی اصل این طرح نیز مشخص شود که بدانیم چه چیز را می خواهیم نمایش داده و به مخاطب ارائه دهیم و در حقیقت امکان سنجی می شود که آیا در این زمینه می شود درآمدزایی نمود یا خیر، زیرا موزه های ما معمولاً درآمدزا نیستند و مردم ما متأسفانه زیاد متقاضی موزه رفتن نیستند و به همین دلیل باید اشتیاقی برای مخاطب ایجاد شود که به سمت موزه کشانده شود. باید چیزی برای ارائه داشته باشیم که وقتی مخاطبی به موزه وارد شد این اشتیاق در او وجود داشته باشد که برای بار دوم نیز به موزه بازگردد و توصیه کند که سایر دوستان و آشنایان او نیز از موزه بازدید نمایند که همه این موارد به طرح محتوایی و سناریوی نمایشی موزه بازمی گردد.
بخش عمده ای از موزه های ما از تغییر کاربری بناهای تاریخی به موزه ایجاد شده اند، چه چالش هایی درباره بناموزه ها وجود دارد؟
از یک طرف از تبدیل بناهای تاریخی به موزه استقبال می کنیم زیرا به هرحال یک کاربری فرهنگی مناسب است و بناهای تاریخی از حالت متروکه بودن درمی آیند و زنده می شوند و زندگی در آن جریان می یابد. از طرفی موزه داران ما خیلی ناراحت هستند از این که ما نمی توانیم استانداردهای لازم را در این بناها آن طور که لازم است ایجاد کنیم، مثلاً کاخ چهلستون سال ها تنها موزه شهر و استان اصفهان بود و با کمک های مردمی تأسیس شد و آثار منحصربفردی نیز در آن به نمایش درآمد، اما شما از هر فردی سوال می کنید هیچ گاه به موزه چهلستون به عنوان یک موزه نگاه نمی کند بلکه آن را به عنوان یک بنای تاریخی منحصر و خاص و یک بناموزه قبول دارند، زیرا تزئینات و نقاشی های این کاخ، آن را به موزه معماری و تزئینات تبدیل می کند و شاید اشیاء در این موزه به حاشیه رفته اند. از آن جایی که این کاخ یک بنای تاریخی است نمی توانیم آن استانداردهای لازم را در آن ایجاد کنیم. مثلاً در بحث های نمایشی ما در این موزه بهترین راهکار این بوده که ویترین های خوبی طراحی شود که هنوز در مباحثی مانند نورپردازی درحال تجهیز است و هنوز در بحث ویترین های استاندارد به صورت مشخص وارد نشده ایم و موزه داران ما این دغدغه را دارند که این بنا را بر اساس موضوعی که متناسب با کاخ چهلستون است تجهیز کنند، زیرا واقعاً نمی توان در یک بنای متعلق به دوره صفوی، اشیاء پیش از تاریخ را به نمایش گذاشت. به همین دلیل همکاران من به سمت و سویی رفتند که فقط اشیاء دوره صفوی در این موزه به نمایش درآید و فضا را به نحوی طراحی نمایند و اشیاء به شیوه ای به نمایش درآیند که مخاطب خود را داشته باشند و در حاشیه قرار نگیرند. قسمت سالن مرکزی این کاخ نیز که شاخصه های ویژه نمایشی خود را در مورد نقاشی ها و تزئینات خاص دارا می باشد. موزه هنرهای تزئینی نیز بنایی تاریخی است و سعی شده که تا آنجا که ممکن است استانداردهای لازم رعایت شود.
بنای تاریخی محدودیت های زیادی ایجاد می کند و نمی توان تأسیسات مورد نظر یک موزه دار را برای این نوع بناموزه ها پیش بینی نمود، ولی با این وجود تمام تلاش ما بر این است که در بناهای تاریخی که به موزه تغییر کاربری داده اند نیز استانداردها در حد امکان رعایت شود. اما ترجیح ما این است که بتوانیم استانداردسازی و جمع آوری اشیاء متنوع از دوره های مختلف استان را در موزه بزرگ اصفهان یا همان منطقه ای اصفهان به انجام برسانیم، موزه ای که قول احداث آن از سال 1384 مطرح شده است و در تصویب تأسیس این موزه منطقه ای، یک استان پیشرو بودیم اما از همه عقب افتادیم زیرا درباره مکان موردنظر برای ایجاد موزه منطقه ای به توافق نرسیدیم و اکنون با قول های استاندار محترم اصفهان دکتر زرگرپو، موضوع کارخانه ریسباف بسیار پیش رفته و قرار است با توجه به فضای بزرگ و امکاناتی که دارد بتوانیم موزه منطقه ای خود را در این کارخانه احداث نماییم.


در موزه منطقه ای اصفهان چه نوع آثاری به نمایش درمی‌آیند؟
موزه منطقه ای اصفهان شامل نمایش هر شیء با هر موضوعی خواهد شد و آن قدر باید بزرگ باشد که ما بتوانیم بخش های مختلفی در آن داشته باشیم. به عنوان نمونه یکی از بخش هایی که در اصفهان کمتر به آن پرداخته شده بخش های پیش از تاریخی است که استان اصفهان در این موضوع قدمت بالایی دارد و آثار بسیار خوبی نیز داریم، ولی امکان نمایش این آثار برای معرفی استان به عنوان نقطه ای که از پیشینه پیش از تاریخ برخوردار است را در هیچ مکانی نداشته ایم، به همین دلیل بخش عمده ای از موزه منطقه ای به بحث پیش از تاریخ تعلق خواهد داشت. موضوع دیگر، دوره اسلامی است که آثار متنوعی را به خود اختصاص می دهد و البته با توجه به صنایع دستی استان اصفهان و رشته های مختلفی که در گذشته در این استان وجود داشته و اکنون تنها نامی از آن ها باقی مانده است بخش عمده ای از این موزه به مبحث صنایع دستی اختصاص خواهد داشت. به هر حال موزه منطقه ای اصفهان یک موزه بزرگ است که بر اساس نقشه راهی که داریم بخش های مختلفی را برای آن تعریف خواهیم نمود و ارتباطی بین بخش ها برقرار می کنیم.
احداث موزه منطقه ای اصفهان در چه مرحله ای قرار دارد؟
تأسیس این موزه و تبدیل کارخانه ریسباف به موزه منطقه ای، یکی از مصوبات سال 88 هیأت وزیران بود و بر اساس آن یکسری از مصوبات انجام شد و در حقیقت یک طرح محتوای اولیه از تأسیس موزه موجود است و می دانیم چه کاری می خواهیم انجام دهیم و چه مواردی باید در این موزه نمایش درآیند، اما بعد مصوبه لغو شد تا زمان بشارت جدیدی که درباره تبدیل این کارخانه به موزه داده شد. این کارخانه به طرح مرمت ایده ال نیاز دارد که ان شاالله موضوع مرمت این کارخانه که به عنوان یک بنای ثبتی و فرهنگی صنعتی است دنبال خواهد شد. البته یک نکته بسیار خوب این است که معماری این کارخانه یک معماری صنعتی است و نسبت به بناهای تاریخی مدرن تر است و در نتیجه امکان کار بیش تری در این مکان وجود دارد و موضوع استانداردسازی را می توانیم به صورت بهتری در این مکان به انجام برسانیم. به هرصورت بحث طرح مرمت و لکه گذاری بخش های مختلف این موزه باید انجام شود و براساس محتوایی که تعریف شده، جای گیری و سناریوی نمایشی آن تهیه شود.
موزه فرش و موزه جهان اسلام نیز درکنار موزه منطقه ای اصفهان مباحثی بودند که سال ها قبل مطرح شدند، تکلیف آنها چه می شود؟
این قضیه منتفی نشده، ولی اگر موزه منطقه ای ایجاد شود این موضوعات نیز می تواند درکنار آن قرار گیرد، البته اگر ما درباره موضوعات متنوعی که وجود دارد موزه های متعدد و متنوع داشته باشیم بسیار خوب است. به عنوان نمونه باتوجه به مشاغل مختلفی که در استان وجود داشته و امروز از بین رفته موزه مشاغل یکی از مباحثی است که می تواند مورد توجه قرار گیرد. موزه فرش نیز می تواند در استان اصفهان به عنوان یکی از قطب های فرش در ایران و جهان ایجاد شود. موزه جهان اسلام نیز باتوجه به آثار شاخص این دوران در اصفهان می تواند مورد توجه قرار گیرد. این موزه ها هم می توانند در موزه منطقه ای جای داشته باشند و هم می توان تأسیس هر یک از این موزه ها را به صورت جداگانه درنظر گرفت که هیچ منافاتی با ایجاد موزه منطقه ای نخواهد داشت و می تواند یکدیگر را تقویت نماید.


مهم ترین چالش های پیش روی بحث موزه و موزه داری در سطح استان و البته کشور از دیدگاه شما چه مسائلی است؟
عمده مشکل و چالش ما و موزه داران، بحث مخاطب است. مردم ما موزه دیدن را جزو خواسته های اولیه خود نمی گذارند و گردشگرانی که به اصفهان می آیند تنها به بازدید از بناهای تاریخی شاخص مانند عالی قاپو، چهلستون، میدان نقش جهان و منارجنبان می پردازند، درحالی که باید بحث موزه دیدن را فرهنگ سازی نمود و از دوران کودکی در وجود این عزیزان نهادینه کرد که باید به موزه به عنوان یک بخش آموزشی نگریست که می توانند در آن مطلبی بیاموزند و این موضوع می تواند در آن ها انگیزه ایجاد کند و چه بسا راه آینده آن ها را پیش پایشان بگذارد. در این خصوص شاید در اصفهان جای یک موزه کودک خالی است که ما بتوانیم از همان بدو کودکی و نوجوانی آن ها را با موزه آشتی دهیم تا همان طور که دوست دارند به سینما بروند موزه رفتن را نیز با علاقه دنبال کنند. یک موضوع دیگر این است که به غیر از سالن هایی که به صورت دائمی می باشند ما موزه ها را به نحوی طراحی کنیم که به صورت دوره ای نیز بتوان موضوعات جدید را ارئه نمود و مخاطب جذب شود که هر سال بیاید و ببیند چه اتفاق جدیدی در موزه میافتد و در کنار آن بخش های آموزشی نیز لحاظ شود و موزه نباید تنها یک جایگاه نمایشی صرف باشد و کارگاه و کلاس های آموزشی مختلف نیز برگزار شود، باید پویایی در موزه ها دیده شود.
موزه های استان با کمبود پرسنل متخصص مواجه هستند و علاوه بر آن سکون و سکوت بر موزه های ما حاکم است، علت چیست و شما چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟
با توجه به محدودیت اعتباری که وجود دارد، آن طور که باید جذب نیرو انجام نمی شود. متأسفانه ما در بسیاری از زمینه ها تا زمانی که دغدغه انجام چیزی را داریم در تکاپو هستیم اما بعد آن را فراموش می کنیم و در بحث موزه نیز متأسفانه چنین مبحثی دیده می شود، درحالی که موضوع اصلی در موزه های ما بحث تجهیز آن نیست و موضوع بقا و ماندگاری موزه و نگهداری آن و انجام رسالت ویژه اش اهمیت دارد. این که ما فقط موزه ای را تجهیز کنیم و بعد رهایش کنیم، این که موزه دار دغدغه ای برای آینده موزه اش نداشته باشد و نتواند برنامه ریزی های لازم را به صورت هفتگی، ماهانه و یا سالیانه برای زدودن سکون از موزه اش انجام دهد، اینها برمی گردد به سیاست مسئولین ما که البته ما سعی کردیم این موضوع را به بخش خصوصی بقبولانیم که باید برای بقای موزه شان به دنبال برنامه های متنوع برای زنده کردن موزه شان باشند که مخاطب خود را حفظ کنند. امیدواریم موزه های دولتی و وابسته سازمان میراث فرهنگی نیز به همین سمت و سو حرکت نمایند و دچار روزمرگی و کارمندی نشوند، ولی خواه ناخواه به واسطه کمبود اعتبارات، هم چنین کمبود پرسنل موزه و بحث معیشتی پرسنل که آنقدر خیال آسوده ای ندارد که بنشیند و برای آینده موزه برنامه ریزی کند و به این دلایل هست که سکون در موزه ها زیاد است و شاید اگر نیروهای جدیدی تزریق شوند که انگیزه داشته باشند می توانند در زدودن سکون حاکم کمک کنند اما در آن صورت نیز متأسفانه به مرور با اولین درخواستی که ارائه می کنند و با کمبود بودجه مواجه می شوند کنار می کشند و خیلی کم هستند افرادی که با وجود این مسائل بازهم به شدت به برنامه ریزی در موزه بپردازند. اما با این وجود ما تلاش کردیم که هر ساله روز جهانی موزه را با همان توان اندک مالی سازمان، به بهترین نحو و با ابتکارات ویژه ای برگزار کنیم ولی شاید محدود می شود به همان هفته میراث فرهنگی زیرا با مباحث کمبود اعتبارات روبرو می شوند و سرخوردگی ایجاد خواهد شد که چه فایده ای دارد که من مدام ایده دهم ولی مخالفت شود. یا مثلاً در نوروز ناچار هستیم به دلیل پیک سفر و بازدید کننده بسیار، برنامه ریزی داشته باشیم تا بتوانیم بازدیدکنندگان را هدایت نماییم و در واقع همه چیز تحت الشعاع قرار می گیرد و این که در مواقع نوروز یک بنا با بازدیدکننده بسیار مواجه می شود و حالت اضطراری می یابد که همه توان سازمان را به خود می کشد و بعد هم که هنوز نوروز تمام نشده بحث هفته میراث فرهنگی است. با این وجود همه تلاش می کنند که لااقل در این هفته برنامه های مختلفی از سوی سازمان برگزار شود. در واقع ما باید عرفاً برای موزه های مان برنامه سالانه داشته باشیم یعنی در سال بدانیم چند نمایشگاه می خواهیم برگزار کنیم چه مناسبت هایی را پوشش دهیم چه کلاس هایی را برگزار نماییم. ولی چون با کمبود بودجه مواجه می شویم و شاید به دلیل کمبود اعتبارات، این موضوع در همکاران ایجاد شود که اگر بروند و در گوشه ای بنشینند و ایده ای ندهند شاید آسان تر است زیرا احساس می کنند که رفتن و در واقع دویدن برای تأمین اعتبارات برای اجرای آن ایده، آن ها را خسته و ناامید می کند.
سازمان میراث فرهنگی تا چه اندازه ای نسبت به ایجاد خانه موزه در سطح استان دغدغه دارد؟
در شهر اصفهان خانه موزه نداریم و درخواستی هم نشده. البته من فکر می کنم هنوز معرفی خوبی درباره خانه موزه ها به عنوان شکل خاصی از موزه ها صورت نگرفته است. از سال گذشته تاکنون و از سوی اداره کل موزه ها مجوز خانه موزه صادر می شود، البته برای آن دسته از متقاضیان بخش خصوصی که شاید اشیاء زیادی برای نمایش ندارند تا بتوانند روند مجموعه داری را طی نمایند و اشیاء آن ها همان آثاری است که از خانواده به ارث رسیده و به زندگی روزمره و معیشت آن ها تعلق دارد بیش تر کمک خواهد نمود. به همین دلیل سازمان میراث فرهنگی کشور موضوع خانه موزه را مطرح نمود که برای صدور مجوز یک پله آسان گیرتر شده یعنی آن استاندارهای خیلی سختگیرانه را نمی خواهد ولی یکی از لازمه هایش این است که خانه ای متناسب با محتوایی که درنظر گرفته شده وجود داشته باشد و ما وارد خانه ای خواهیم شد که اشیاء متعلق به زندگی روزمره در آن به نمایش درآمده است و ما می توانیم در آن بنشینیم و حتی از وسایل استفاده نماییم. درواقع آن استانداردهای متعارفی که از موزه ها انتظار داریم که حتماً به موزه ای واردشویم که چند ویترین دارد و آثاری در آن به نمایش درآمده است در خانه موزه ها وجود ندارد و در این موزه ها زندگی به نمایش درمی آید. اولین خانه موزه در استان اصفهان خانه رهگشای در شهر بادرود است و دومین خانه موزه نیز موزه کلوک در شهر نطنز است که جوان ترین موزه دار کشور مسئولیت آن را بر عهده دارد. درواقع اشیاء از آن روند معمول که پشت شیشه و ویترین قرار می گیرد درآمده است و شما با شیء زندگی می کنید و با یک چیدمان زندگی معمولی مواجه خواهید شد.
سازمان میراث فرهنگی استان در زمینه مستندنگاری اشیاء چگونه اقدام می کند؟
از سال 85 بخش اموال در سازمان میراث فرهنگی اصفهان شکل گرفت و این رسالت به عهده سازمان گذاشته شد که به غیر از اشیائی که متعلق به سازمان است، سایر اشیائی که از ارزش های تاریخی و فرهنگی برخوردارند و در دست سایر ارگان ها و حتی در دست مردم است  شناسایی و مستندنگاری شود و آماری نیز از آن ها داشته باشیم، این آمار می تواند به صورت چندجانبه کمک نماید، به عبارتی این آمار کمک می کند که ما بدانیم چه تعداد اشیاء ارزشمند در استان وجود دارد، از سویی دیگر می توانیم برنامه ریزی های نمایشگاهی بر روی آن ها داشته باشیم و امکان سنجی کنیم که چه نمایشگاه هایی می تواند با استفاده از آن ها دایر کنیم و یا چه موزه هایی می توانیم داشته باشیم، از طرفی نیز با استفاده از این شناسایی می توانیم اشیاء در معرض خطر را نجات دهیم. از سوی دیگر نیز اشیاء منحصر به فرد برای ثبت آثار ملی شناسایی خواهند شد که موضوع ثبت آثار سال هاست به بناهای تاریخی اختصاص دارد ولی در زمینه اشیاء نیز مسئله ثبت ملی مطرح شده است، یعنی اشیائی که منحصر به فرد هستند در فهرست آثار ملی ثبت می شوند و از حمایت های این فهرست بهره مند می شوند. به هرحال این کار شروع شد و به صورت گسترده نیز انجام شد و پیش رفت و ما درحدود همان چهار سال ابتدایی توانستیم بیش از سی هزار شیء را در سطح استان شناسایی کنیم. اکنون نیز این برنامه وجود دارد ولی با کمبود پرسنل و اعتبارات مواجه هستیم. آن سال ها اعتبار خیلی خوبی در این موضوع داشتیم و خیلی سریع پیش رفتیم ولی بعد اعتبار کمتر شد هرچند که به دلیل شناسایی بسیاری از آثار، قاعدتاً تعداد آثار شناسایی نشده نیز کاهش یافت ولی برنامه باید این باشد که ما بتوانیم این اشیاء را بازبینی کنیم و برای آینده شان برنامه ریزی داشته باشیم، البته تا جایی که شد خیلی از مجموعه داران به این صورت تشویق شدند و بر اساس فهرست شان مجوز مجموعه داری گرفتند و توانستیم کمک کنیم تا بسیاری از آثار مجموعه داران مرمت شود و یا از مرمت آن ها حمایت نماییم. اما باید این موضوع به صورت یک کار مداوم صورت گیرد و فقط شناسایی صرف، ملاک نیست باید بتوانیم برنامه ریزی داشته باشیم و درواقع برنامه بازبینی نیز انجام پذیرد و ببینیم آیا این اشیائی که در گذشته مستندنگاری شدند در همان مکان قبلی وجود دارند یا خیر، آیا آسیب ندیده اند و البته باید آسیب شناسی بروز شده از آن ها انجام شود.
برای هر گونه شیء، شناسنامه خاصی وجود دارد؟
بله شناسنامه های تخصصی وجود دارد ولی فعلاً به موزه ها اختصاص دارد که این شناسنامه ها به صورت خاص برای هر شیء طراحی شده اند و به صورت مشخص به ویژگی های آن شیء اشاره می کند. یک شناسنامه عمومی هم داریم که درحال حاضر بیش تر برای اشیاء در دست اشخاص مختلف، شناسنامه های عمومی طراحی می شود که در این شناسنامه عمومی نیز اطلاعات خوب و کاملی درج می شود ولی شناسنامه های تخصصی به صورت مجزا است که امکانات خاصی را نیز می طلبد و اکثر موزه های ما دارای شناسانامه های تخصصی هستند.
سازمان میراث فرهنگی استان در زمینه مرمت چه نقشی ایفا می کند؟
سازمان میراث فرهنگی استان یک کارگاه مرمت کوچک دارد که یکسری سرویس های لازم را ارائه می دهد ولی برای مرمت اشیاء خاص نیازمندیم که از نیروهای متخصص با تجربیات خاص و هم چنین از امکانات دستگاهی استفاده نماییم که البته به اعتبارات لازم نیاز دارد. در این چندسال اخیر اعتبارات مرمت برای بخش خصوصی زیاد بوده که در این خصوص قراردادهای مرمتی از سوی ما منعقد شد و اشیاء آن ها زیرنظر سازمان و توسط کارشناسان و متخصصانی که مورد تأیید سازمان است مرمت شد، ولی متأسفانه ردیف اعتباری برای مرمت اشیاء موزه های دولتی و یا وابسته سازمان میراث استان زیاد نبود و به کارگاه مرمت سازمان محدود شده که به صورت اضطراری اشیاء موزه ها را مرمت می کند. به هر حال امیدواریم در سال مالی جدید اعتباراتی در این خصوص اختصاص یابد، البته برای بخش خصوصی حدود چهار سال است که به صورت مداوم اعتبارات لازم اختصاص داده می شود و امیدواریم امسال هم داشته باشیم ولی درکنار ان برای موزه های دولتی نیز باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد.
موضوع تأسیس موزه شاه دژ در چه مرحله ای قرار دارد؟
موزه شاه دژ نیز قاعدتاً جزو موزه های مشارکتی خواهد شد زیرا بیش ترین اقدامات لازم را شهرداری اصفهان انجام می دهد ولی کارشناسان متخصص ما عملیات باستان شناسی و کاوش ها را انجام داده اند و درحقیقت شناسایی آثار آن با مشارکت سازمان میراث فرهنگی استان انجام شده است ولی هنوز طرح مدونی درباره تأسیس موزه شاه دژ به دست ما نرسیده که مثلاً این موزه چه ساختاری خواهد داشت، کجا تأسیس شود و آثار به چه نحوی نمایش داده شود و هنوز مباحث مطالعاتی آن به دست ما نرسیده است.


تالار تیموری یادگاری از دوران صوفی است و هیچ سنخیتی با موضوع تاریخی طبیعی ندارد، آیا این بنا همچنان به عنوان موزه تاریخی طبیعی اصفهان کاربری خواهد داشت؟
موزه تاریخی طبیعی اصفهان یک موزه خصوصی است و جزو قدیمی ترین موزه های خصوصی اصفهان است و مرحوم دکتر جعفریان بانی این موزه بوده اند که طی توافق ایشان با شهرداری وقت، تالار تیموری را در اختیار ایشان گذاشته شد و به موزه تاریخ طبیعی تبدیل شد، البته سال ها این مبحث مطرح بود که این موزه به مکانی دیگر منتقل شود که متأسفانه به نتیجه ای نرسید. من بارها با دکتر جعفریان صحبت کردم، خودشان به این موضوع اذعان داشتند که آن فضا هم جوابگوی آثار به نمایش درآمده نیست و هم سنخیتی میان بنا و آثار به نمایش درآمده وجود ندارد و هم این که بنا به مرمت نیاز دارد که از عهده ایشان برنمی آمد. به هر حال فعلاً  این بنا به عنوان موزه تاریخی طبیعی کاربرد دارد، ولی امیدواریم مسئولین کمک نمایند تا فضایی مناسب در اختیار اداره کنندگان موزه تاریخ طبیعی قرار بگیرد و تالار تیموری که بخشی از دولتخانه صفوی است به عنوان فضایی فرهنگی استفاده شود و یا اگر قرار است این بنا به عنوان موزه کاربرد داشته باشد، موزه ای همسو با تالار تیموری و فضاها و معماری باشد.
 
تصور نیایشگاه درباره موزه، تصوری رویایی نیست، بلکه واقعیتی است از آن چه که در کشورهای پیشرو در امر موزه به روشنی دیده می شود... نیایشگرانی که ساعت ها در جلوی موزه ها صف می کشند تا با ورودشان به موزه نیایش شگرف را از سر بگیرند و با داشته ای از جنس الوهیت بیرون روند. چرایی و چگونگی ارتباط میان مردم، موزه و اشیاء سوال اصلی است و چالش اصلی در ایران عزیز ما آشتی مردم و به عبارت بهتر آشنایی و فرهنگ سازی درباره موزه و موزه دیدن است. موزه جایگاه آموزشی بزرگی است، محراب های فاخر این نیایشگاه که اشیائی از جنس عشق به آن ها زینت می بخشند، بدون حضور نیایشگرانی از جنس انسان نمی تواند شفابخش باشد و تداعی گر زمزمه های دعا...
 
/گفتگو از شیرین مستغاثی/
کد خبر 240399

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.