"حمید باکری" و طراحی ماکت 30 متری در عملیات خیبر

خبرگزاری ایمنا – نام برادران "باکری" با خاطرات رزمندگان لشکر 31 عاشورا گره خورده اما جلوس ماه کنار خورشید، حکایت تواضع "حمید باکری" در مقابل برادر بزرگترش "مهدی باکری" است؛ حمیدی که دروازه "خیبر" را شکست اما اغلب، نام "مهدی باکری" به زبان بازماندگان جنگ، جاری است.
حمید باکری که قائم مقام برادرش در لشکر 31 عاشورا بود، همیشه در خط مقدم جبهه ها پیشرو بوده و با فریاد "یا حسین(ع)" قدرت لشکر را به رخ نیروهای بعثی می کشید. وی آذر ماه ۱۳۳۴ در شهر ارومیه متولد شد و به خاطر شهادت برادرش توسط رژیم پهلوی، از کودکی با مسائل سیاسی آشنا شد. بعد از پایان دوران خدمت سربازی در شهر تبریز، با برادرش مهدی فعالیت خود را علیه رژیم طاغوت آغاز کرد. سال ۱۳۵۵ ظاهراً برای تحصیل به خارج از کشور می رود اما در اصل، برای گذراندن دوره چریکی عازم سوریه می شود. سپس به آلمان رفته و در دانشگاه ثبت نام می کند و فقط یک هفته در کلاس حاضر می شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازمی گردد و عضو سپاه پاسداران می شود. ابتدا به عنوان فرمانده عملیات با گروهک های ضدانقلاب مبارزه می کند و در پاکسازی منطقه سرو و آزادسازی مهاباد، پیرانشهر، بانه و سنندج نقش مهمی دارد.  
با صدور فرمان امام(ره) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی، مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه می شود و پس از آغاز جنگ تحمیلی به جبهه آبادان رفته و 2 ماه بعد به ارومیه بازمی گردد. مدتی در شهرداری، مسئول بازرسی می شود و دوباره به آبادان می رود و فرماندهی خط مقدم ایستگاه ۷ آبادان را عهده دار شده و نیروهای مردمی را سامان می دهد.
حضور دائمی‌ حمید در جبهه های نبرد، با عملیات فتح‌المبین آغاز می شود و فرماندهی تیپ نجف اشرف را در عملیات بیت‌المقدس برعهده می گیرد. در عملیات مسلم‌بن‌عقیل، مسئول خط تیپ عاشورا و سپس فرماندهی تیپ حضرت ابوالفضل را عهده دار می شود. بعد از عملیات والفجر مقدماتی، قائم مقامی لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده می گیرد و در روز دوم عملیات خیبر (ششم اسفند 1362) در جزیره مجنون به شهادت می رسد.
 
ساخت ماکت 30 متری برای توجیه عملیات خیبر
سرهنگ علی غفوری، عضو شورای فرماندهی لشکر 31 عاشورا در سال های دفاع مقدس، درباره دلایل مغفول ماندن شهید حمید باکری می گوید: "نام حمید، همیشه تحت تاثیر نام مهدی باکری، کم فروغ بوده است. گرچه مهدی باکری، شخصیت بزرگی بود اما حمید نیز توانایی فرماندهی لشکر داشت."
وی با اشاره به تواضع شهید حمید باکری نسبت به برادرش خاطرنشان می کند: "اطاعت و فرمانبرداری حمید از مهدی باکری، زبانزد همه بود. همه ما به توانایی حمید در فرماندهی پی برده بودیم اما همواره متواضعانه و از صمیم دل درباره عملیات ها نظر می داد."
این رزمنده سال های جنگ تحمیلی، در توصیف ویژگی های شهید حمید باکری می گوید: "تقریباً هر چند ماه یکبار، درگیر عملیات می شدیم. حمید باکری در مواقع دور از نبرد، مشغول آماده سازی روحی و الگوی مناسبی برای دیگر رزمندگان بود."
غفوری، حضور شهید حمید باکری در عملیات خیبر را اوج ابتکار قائم مقام لشکر 31 عاشورا در سال های دفاع مقدس ارزیابی می کند و می گوید: "عملیات خیبر، اولین عملیات آبی – خاکی و توجیه نیروها از روی کالک، بسیار دشوار بود. حمید باکری، چادر بزرگی برپا کرد و با طراحی یک ماکت در ابعاد 30 تا 40 متر مربع، نیروها را نسبت به محور عملیاتی لشکر 31 عاشورا توجیه کرد."
عضو شورای فرماندهی لشکر 31 عاشورا در سال های دفاع مقدس یادآوری می کند: "حتی رزمندگان گردان های هم محور لشکر 31 نیز برای دیدن ماکت آمدند. این ابتکار شهید باکری، باعث توجیه بهتر نیروهای لشکر و پیشروی سریع تر آنها در عملیات خیبر شد."
 
اگر "حمید باکری" زنده بود...
سردار سید حجت کبیری، مسئول اطلاعات لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس، درباره توانایی های عملیاتی شهید حمید باکری می گوید: "حمید باکری به تنهایی، یک فرمانده توانا و قوی لشکر بود. همه از توانایی او در اداره یک لشکر آگاه بودند، حتی یک سال قبل از شهادتش، سردار رحیم صفوی یا محسن رضایی قصد داشتند، حمید باکری را به عنوان فرمانده یکی از لشکرها معرفی کنند."
وی اضافه می کند: "صبر و آرامش حمید باکری در سنگین ترین شرایط حین عملیات، باعث آرامش فرمانده گردان ها می شد. او از پشت بی سیم با آرامش صحبت می کرد و بر حرکت رو به جلوی فرماندهان، اثر مثبت داشت. هر کسی صدای او را می شنید، با دلگرمی بیشتری در صحنه نبرد پیش می رفت."
مسئول اطلاعات لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس، در پایان تاکید می کند: "حمید باکری ضمن اینکه قائم مقام لشکر بود، مسئول محور در خط مقدم و جلوتر از مهدی باکری حرکت می کرد. در خط مقدم، اکثر بچه ها حمید باکری را می دیدند. گرچه مهدی باکری هم علاقه ای به هدایت نیروها از راه دور نداشت، اما بیشتر افراد عملیاتی با حمید باکری ارتباط داشتند."