مروری بر تاریخچه سینمای کودک و نوجوان در ایران (۴)

خبرگزاری ایمنا: یازدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر همانند دوره پیشین پر فروغ و درخشان است. فیلم‌های خوب بسیاری به نمایش در می آیند و سینمای کودک باز هم حضوری چشمگیر و تاثیرگذر دارد.

 سال ۷۲ " مریم و میتیل" فتحعلی اویسی پرفروش‌ترین فیلم کودک می‌شود
محمد علی طالبی که فیلمسازی را در نوجوانی و درکلاس‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آموخته بود، پس از کارگردانی مشترک شهر موش‌ها، چند فیلم دیگر می‌سازد که هیچ یک فیلم کودک نیست. طالبی با "چکمه" به سینمای کودک باز می‎گردد، اما بازگشت او به سینمای کودک بیش از آن که به شهر موشها شبیه باشد به کانون پرورش فکری و تولیدات آن شباهت دارد.
طالبی و چکمه اش، در کنار بدوک مجیدی و رقص خاک جلیلی، نسل جدید فیلمسازان سینمای کودک ایران را در غیاب بزرگان نسل پیشین (کیارستمی و نادری) تشکیل می دهد.
کیومرث پوراحمد با استفاده از محبوبیت فراگیر مجید اقدام به تولید دو فیلم سینمایی بر اساس قصه های مجید می کند : "صبح روز بعد" و "شرم"، بر خلاف عموم فیلم‌های سینمایی که بر اساس آثار موفق تلویزیونی ساخته می شوند، پوراحمد در این دو فیلم سعی نمی کند تا با بهره برداری از محبوبیت مجید گیشه را هدف بگیرد و فیلم‌هایی پرفروش بسازد. نوع روایت و ساختار سینمایی هر دو فیلم  در عین وفاداری به اصل داستان‌ها و مجموعه قصه های مجید، متفاوت و نامتعارف است.
با این حال فروش های ۵۲۰/ ۵۹۸/۲۰۰ ریالی برای "صبح روز بعد" و ۹۵۰/۰۶۸/۱۲۳ ریال برای "شرم" به مراتب بهتر از فروش دیگر فیلم های کودکی است که برای گیشه و به قصد فروش ساخته شده بودند: ۹۴۰/ ۸۰۴/ ۵۱ ریال برای "راز چشمه سرخ" (علی سجادی حسینی) و ۸۳۰/ ۰۴۲/ ۱۳۶ ریال برای "اتل متل توتوله" (محمد جعفری).
پرفروش ترین فیلم کودک این سال "مریم و میتیل" ساخته فتحعلی اویسی است که از ۱۹ مرداد روی پرده می رود و به رغم همزمانی اکرانش با پرفروش‌ترین فیلم سال (هنرپیشه محسن مخملباف با فروش ۵۶۰/ ۸۰۷/ ۵۰۵ ریال) موفق می شود به رقم فروش ۷۰۰/ ۲۵۸/ ۲۹۵ ریال در سینماهای تهران دست یابد.
"بازی بزرگان" یکه تاز سینمای کودک ایران در ۱۳۷۲
در آغاز جنگ تحمیلی، یک شهر کوچک مرزی به اشغال سربازان عراقی در می آید. دخترکی به نام مریم که بر اثر بمباران بی هوش شده وقتی به هوش می آید خود را در شهر تنها می بیند. او سعی می کند خود را از دید سربازان عراقی که در شهر می گردند پنهان نگه دارد. مریم ضمن فرار، نوزادی را می یابد و سپس با نوجوانی به نام یونس آشنا می شود. اکنون آنان ضمن فرار می کوشند که هم خود و هم نوزاد را از مهلکه نجات دهند ...
کامبوزیا پرتوی یکی از فعال ترین فیلمسازان نسل جدید سینمای کودک پس از چند موفقیت گیشه ای همانند گلنار و چندین موفقیت جشنواره ای برای فیلم "ماهی"،"بازی بزرگان" را می‌سازد. فیلمی تکان دهنده و تاثیرگذار از تقابل معصومیت کودکانه و توحش جنگی ظالمانه. به رغم ارزش های غیر قابل انکار بازی بزرگان، این فیلم هرگز آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفت. پرونده "سمفونی تهران" رسول صدر عاملی هم پس از نمایش در جشنواره فیلم های کودکان در اکتبر ۱۹۹۳ بسته می شود و این فیلم در معرض تماشای عمومی قرار نمی گیرد.
"الو الو من جوجوام" از دل خونه مادربزرگه تولید می‌شود
در سال ۱۳۷۳ در پی اعمال پاره‌ای تغییرات در سیاستگذاران و متعاقب آن در سیاستگذاری سینمای ایران، سینمای ایران درگیر یک رکود ناگهانی می‌شود. رکودی که تاثیرات آن را به وضوح می‌توان در دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر دید. پس از چند دوره پویا و پر نشاط، جشنواره فجر ناگهان یکی از ضعیف‌ترین دوره‌های خود را تجربه می‌کند. هیات داوران سیمرغ بلورین بهترین فیلم را به هیچ فیلمی اعطاء نمی‌کند و فیلم ضعیفی چون ایوب پیامبر (فرج ا... سلحشور) جایزه دیپلم افتخار بهترین فیلم اول را تصاحب می‌کند با وجود شرایط نابسامان سینمای ایران، سینمای کودک ایران شرایط بهتری قرار دارد. در میان ۱۹ فیلم بخش مسابقه سینمای ایران، فیلم های "پایان کودکی" (کمال تبریزی)، "تیک تاک" (محمد علی طالبی) و"نان وشعر (کیومرث پوراحمد) از بهترین‌های جشنواره محسوب می‌شوند و تیک تاک سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و جایزه ویژه هیات داوران را کسب می‌کند.
فیلم‌های "دت یعنی دختر" (ابوالفضل جلیلی)، "دره هزار فانوس" (احمدرضا گرشاسبی) و "کودکانی از آب و گل" (عطاا... حیاتی) تنها در جشنواره فیلم فجر به نمایش در می‌آیند و اکران عمومی نمی‌شوند. سالها بعد و پس از حضور در چند جشنواره جهانی، "دت یعنی دختر" و "دره هزار فانوس" از تلویزیون ایران پخش می‌شود، اما کودکانی از آب و گل به دلایل نامعلومی هرگز فرصت دیده شدن نمی یابد.
فروش فیلم‌ها هم به همین اندازه نا امید کننده است: "آهوی وحشی" (حمید خیرالدین) ۶۹۰،۳۰۰،۷ ریال، "ترانزیت" ( علی سجادی حسینی ) -۱۲۹،۰۸۹،۵۵۰ ریال، "حسنک" ( مهستی بدیعی ) –۷۴۳،۲۵۰،۱۳۷ ریال، تنها فیلم سینمای کودک در این سال که فروش بهتری دارد، "الو! الو ! من جوجوام" ساخته مرضیه برومند است که ۳۰۸،۷۲۰،۲۰۰ ریال می‌فروشد.
اما با توجه به این که این فیلم بر اساس شخصیت‌های یک مجموعه موفق تلویزیونی با نام خونه مادربزرگه ساخته شده بود، این میزان فروش راضی کننده به نظر نمی رسد.
"کلاه قرمزی و پسرخاله" رکودهای فروش در ایران را می‌شکند
پانزدهم آذر ۱۳۷۴ فیلم دیگری بر اساس یک مجموعه تلویزیونی موفق  روی پرده می‌رود: "کلاه قرمزی و پسرخاله".
ایرج طهماسب یکی از موفق‌ترین و پرکارترین برنامه سازان برای کودکان در سالهای پس از انقلاب است. او که خود یکی از عوامل سازنده مجموعه "مدرسه موش‌ها" و فیلم پر فروش "شهر موشها" بود، در پی توفیق و محبوبیت بی‌سابقه برنامه تلویزیونی "کلاه قرمزی" تصمیم به ساخت فیلمی سینمایی براساس شخصیت های آن مجموعه می گیرد.
فیلم در روزهای پایانی ۱۳۷۴ به روی پرده می‌رود و اکران آن بیش از سه ماه به طول می انجامد. رقم فروش نخستین اکران آن در تهران حیرت آور است: ۱،۷۲۳،۶۴۸،۶۲۰ ریال!
کلاه قرمزی و پسرخاله همه رکودهای فروش در ایران را می‌شکند؛ حتی نوار موسیقی و ترانه های فیلم، رکود فروش نوار موسیقی را.
همچون سال‌های گذشته در جشنواره فیلم فجر سیزدهم چند فیلم به نمایش در می‌آید که بعدها اکران نمی‌شود.
"بشیر" (احمد رمضانزاده)، "حسرت" (محمد حسن زاده) و "کوچه و موزه" (کاظم بلوچی) فیلم‌های کودک از این دست هستند. کوچه و موزه دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه را تصاحب می‌کند و هر سه فیلم مدتها بعد، فرصت نمایش‌های محدودی را در تلویزیون پیدا می‌کنند.
اما شاخص‌ترین فیلم کودک جشنواره سیزدهم، "بادکنک سفید" ساخته جعفر پناهی و بر اساس فیلمنامه‌ای از عباس کیارستمی است. این فیلم پس از دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از جشنواره فجر، در ۴۸ جشنواره فیلم کن به نمایش در می‌آید و جوایز دوربین طلایی، فیپرشی و کنفدراسیون سینمای هنر و تجربه را از آن خود می‌کند.
پس از بلوغ مهدی باقربیگی و تغییر چهره و صدای او، عملا ادامه ساخت فیلم بر اساس داستان‌های مجید ناممکن است و پوراحمد به سراغ داستانی مذهبی می‌رود. "به خاطر هانیه" به رغم ارزش‌های بصری و کارگردانی خویش، در قیاس با "قصه‌های مجید" نمی‌تواند تماشاگران و منتقدان را جذب کند.
کامبوزیا پرتوی هم شرایط مشابهی دارد. "دو خواهر" اگر چه در گیشه به مراتب موفق‌تر از به خاطر هانیه است اما نه با توفیق تجاری گلنار دست می‌یابد و نه به توفیق هنری بازی بزرگان.
سینمای کودک ایران در جشنواره‌های جهانی کماکان یکه تازی می کند و همه رنگ و همه شکل جایزه را در ویترین جوایزش جای داده است: از یوزپلنگ طلایی لوکارنو گرفته تا فیل های نقره ای حیدرآباد.
"پدر"، آخرین آبادی و خواهران غریب اتفاقات مهم ۱۳۷۵
مجید مجیدی حد فاصل بدوک و فیلم بلند بعدی اش با نام "پدر" در ۱۳۷۲ "آخرین آبادی" را برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌سازد. "آخرین آبادی" جوایز بسیاری را از جشنواره های بین المللی کسب می‌کند و موفقیت مجیدی را به عنوان فیلمسازی مستعد در حوزه سینمای کودک تثبیت می‌نماید. "پدر" به رغم آنکه به لحاظ ساختاری استحکام "بدوک" را ندارد و فیلمنامه اش ضعف‌های کمابیش آشکاری دارد، اما به مدد زیباشناسی بصری و بازی‌های خوب در نخستین حضور بین المللی‌اش در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر جوایز بهترین فیلم، بهترین فیلم دوم، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین نقش دوم زن را تصاحب می‌کند. درخشش "پدر" در جشنواره فیلم فجر، آغاز موفقیت‌های جهانی این فیلم است.
ابوالفضل جلیلی با "یک داستان واقعی" در این جشنواره حضور دارد. یک داستان واقعی همچون همه آثار پیشین جلیلی فارغ از جریانات سینمای ایران تولید می‌شود، در داخل فرصت نمایش عمومی پیدا نمی‌کند و جشنواره های جهانی را یکی پس از دیگری به تحسین وا می دارد.
در این سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس از مدت‌ها دو فیلم بلند سینمایی ارایه می‌دهد: "کمین" (حمید خیر الدین) و "قله دنیا" (عزیزا... حمید نژاد )، اما هیچ یک از این دو فیلم انتظارات منتقدان و صاحب‌نظران سینمایی را برآورده نمی‌کند.
فروش ۸۰۰/ ۴۹۰/ ۴۱۰/ ۱ ریالی "خواهران غریب" (کیومرث پوراحمد)، خونی تازه را به رگ‌های سینمای کودک تزریق می‍‌کند. پوراحمد با خوهران غریب موفق می‌شود تا هم تماشاگران عام را به سینماها بکشاند و هم کمابیش تحسین منتقدان را برانگیزد؛ اما دیگر فیلم‌های کودک این سال نه در گیشه و نه در نظر منتقدان توفیق چندانی حاصل نمی‌کنند؛ "شاخ گاو" (کیانوش عیاری)، "تعطیلات تابستانی" (فریدون حسن پور)، "یحیی" (حسین فرخی)، "خفتگان بیدار" (غلام حیدر اکابری)، "بزرگ خیلی بزرگ" (فرزین مهدی پور )، "تنگنا" (علی درخشی)، "دوربین" (کامران شیرزاد)، "طالع سعد" (مهستی بدیعی )، "ماه پیشونی" (علی اکبر کوهکی و جواد ارشاد )، "ماه مهربان" (قاسم جعفری) و "مرد نامرئی" (فریادبهزاد) .
کانون در این سال یک فیلم بلند دیگر هم ارائه می کند: "قصه های بازار" (عبدا... علیمراد)، علیمراد با ساخت یک فیلم زنده – انیمیشن کوتاه هوشمندانه و مفرح به نام ورود به دنیای عروسکها، دو انیمیشن عروسکی کوتاه طوطی و بقال و کوه جواهر را که پیش از این ساخته بود به هم پیوند داده و فیلمی بلند را ارائه می دهد. طوطی و بقال و کوه جواهربه عنوان فیلم‌هایی مستقل تحسین‌های بسیاری را برانگیخته بود که نمونه های آن جوایز بهترین فیلم کوتاه سیزدهمین جشنواره کودکان کاروسل و تقدیر نامه چهل و پنجمین جشنواره برلین برای کوه جواهر است. "قصه های بازار" به عنوان نخستین تجربه‌های سینمای ایران در ساخت یک انیمیشن بلند اگر چه جایزه ویژه هیات داوران چهاردهمین جشنواره فیلم فجر را دریافت می کند در گیشه شکست می خورد و تماشاگران از آن استقبال نمی کنند.
"بچه های آسمان" تجربه یگانه‌ای در سینمای ایران
توفقیات جهانی پدر و تجربه موفق همکاری پیشین مجیدی و کانون پرورش فکری در آخرین آبادی، منجر به ساخت "بچه های آسمان" می شود. مجیدی در فاصله تولید پدر و بچه های آسمان، یک بار دیگر دست به ساخت فیلمی کوتاه می‌زند. عرفان ساده، صمیمی و بی پیرایه خدا می‌آید تجربه ای یگانه در سینمای ایران است و مجیدی در این فیلم کوتاه قله‌ای را فتح می‌کند که رسیدن دوباره به آن ناممکن به نظر می‌رسد. اما بچه‌های آسمان هم در نوع خود یگانه و تکرار ناشدنی است. نه مجید مجیدی و نه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تا امروز نتوانسته‌اند به توفیقی همه جانبه همانند بچه‌های آسمان دست یابند. بچه‌های آسمان تنها فیلم ایرانی سینمای کودک است که نام آن در میان نامزدهای جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی دیده شده است. درباره موفقیت های بیشمار بچه های آسمان آنقدر گفتند و نوشته شده است که تکرار آن بی‌مورد به نظر می‌رسد.
دیگر حادثه مهم سال ۱۳۷۶ "مسافر جنوب" و معرفی فیلمساز هوشمند دیگری به نام پرویز شهبازی است. "مسافر جنوب" در کنار بچه‌های آسمان نامزد جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه می‌شود و جایزه بهترین فیلم اول را پانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر دریافت می‌کند. فرهاد مهرانفر پس از سالها تجربه اندوزی در سینمای مستند و کوتاه، "موشک کاغذی" را می‌سازد تا این سه فیلم (بچه های آسمان، مسافر جنوب و موشک کاغذی) سفیران این سال سینمای کودک ایران در جشنواره های جهانی باشند.
اما هیچ یک از فیلم‌های کودک در این سال در گیشه موفق نیست؛ "ابراهیم" (محمدرضا محسنی)، "عصیان" (حمید خیرالدین)، "مینا و غنچه" (محمد حسین پور و جهان خادم) حتی نظر منتقدان را هم جلب نمی‌کنند.
جعفر پناهی با "آینه"، کامبوزیا پرتوی با ننه "لالا و فرزندانش" و محمد علی طالبی با "کیسه برنج" در جشنواره های جهانی حضور می‌یابند و حتی "آینه موفق" به دریافت جایزه یوزپلنگ طلایی پنجاهمین جشنواره لوکارنو می‌شود، اما آثارشان کیفیت هنری آثار پیشین آنها ندارد.
تولد جشنواره بین المللی پویانمایی در سال ۱۳۷۷
در پی تحولات سیاسی ایران، تحولات فرهنگی، در سینما زودتر از سایر هنرها خود را جلوه‌گر می‌سازد و با تولید فیلم‌هایی متفاوت همچون "آژانس شیشه ای" (ابراهیم حاتمی کیا )، "بانوی اردیبهشت" (رخشان بنی اعتماد) و "درخت گلابی" (داریوش مهرجویی )، نخستین ثمره تحولات فرهنگی آشکار می‌شود. برای نخستین بار در شانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، بخش مسابقه بین المللی به برنامه‌های جشنواره افزوده می‌شود که یکی از سه فیلم ایرانی حاضر در این بخش تولد یک پروانه ساخته مجتبی راعی است.
در شرایطی که موفقیت همه جانبه و بی سابقه بچه‌های آسمان این انتظار را به وجود آورده بود که همکاری مجیدی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تداوم یابد، فیلم بعدی مجیدی در خارج از کانون و توسط موسسه تازه تاسیس اما موفق و وراهنر تولید می‌شود. "رنگ خدا" هم جوایز بسیاری کسب می‌کند و نام مجیدی را به عنوان نخستین کارگردانی ثبت می‌کند که دو بار جایزه بهترین فیلم از جشنواره مونترال کانادا گرفته است (بار نخست برای بچه های آسمان)، اما "رنگ خدا" برای مجیدی گامی به جلو محسوب نمی شود. با توجه به فضای باز فرهنگی، توجه به مسائل نوجوانان بیش از گذشته مدنظر قرار می‌گیرد؛ که"سیب" (سمیرا مخملباف) "دختری با کفشهای کتانی" (رسول صدر عاملی) و "مصائب شیرین" (علیرضا داوودنژاد) "کودک و سرباز" از جمله این فیلم هاست. محمد علی طالبی، "بیدو باد" را می‌سازد که توفیق چندانی کسب نمی‌کند و خانه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان، "پسر مریم" را به کارگردانی حمید جبلی تهیه می‌کند.
پسر مریم که مبنی بر گفتگوی فرهنگ و ادیان شکل گرفته است؛ به دور از هر گونه شعار زدگی، داستانی ساده و صمیمی را روایت می کند که بر دل و جان هر تماشاگری می‌نشیند.
در مارس ۱۳۷۷، جشنواره بین المللی پویانمایی تهران متولد می‌شود و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با برگزاری این جشنواره هنر – صنعت پویا نمایی ایران را از غربت و انزوا می‌رهاند. با وجود امکانات اندک و مشکلات فراوان نخستین جشنواره پویانمایی تهران، کمترکسی باور می‌کرد که این جشنواره بتواند جایی در تقویم سینمای ایران باز کند، اما در مدت زمان کوتاهی این جشنواره به اعتباری بین‌المللی دست می‌یابد و بر جریان تولید انیمیشن در ایران تاثیری غیر قابل انکار می گذارد.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همین سال یکی از بهترین آثار تاریخ انیمیشن ایران را عرضه می‌کند : "شنگول و منگول" ساخته (فرخنده ترابی و مرتضی احدی).
شنگول و منگول از طریق جشنواره‌های جهانی سفری طولانی را به دور دنیا آغاز می‌کند و جوایز بسیاری را برای کانون به ارمغان می‌آورد.
ادامه دارد...
(برگرفته از مقاله تاریخچه سینمای کودک و نوجوان، نوشته علی دادرس)
کد خبر 164481

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.