صفحات تقویم رومیزی اتاق، هر روز ورق میخورد و روزی از پیِ روزی دیگر میگذرد؛ گرچه این روزها و ماهها و سالها نو میشوند اما اگر دقت کنی، همهشان تکرار تاریخاند و بس؛ تکراری که فقط بازیگران و بازیگردانان صحنه روزگار در آنها عوض میشوند و محتوا، همچنان بی تغییر باقی میمانند.
تکرار ظلمها و مهربانیها؛ تکرار دوستیها و دشمنیها؛ تکرار حسدورزیهای و کینهتوزیها، تکرار شخصیتهای بزرگ و حقیر و تکرار تراژدیهای غمانگیز طراحی شده از سوی ابرجنایتکاران تاریخ، از ازل تاکنون.
تقویم هر کشور، دفتر خاطراتیست از رویدادهای تلخ و شیرین تاریخ آن و یادآور سختیها و خوشیهای مردمِ آن جوامع؛ تقویم ایران اسلامی را که ورق میزنی، هر روزش خاطرهای مهم را در ذهنها تداعی میکند که در تکتک آنها، نقش دین و مذهب و ولایت و امامت و مردم، خودنمایی میکند؛ تقویمی که روزهای ۸ سال جنگ تحمیلی و ۸ سال دفاع مقدس را در یک سالِ خود جای داده و سوم خردادِ هر سالش، یادآور مقاومت و ایثار و پیروزی مردم در جریان آزادسازی خرمشهرش است؛ خرمشهری که یک شهر نبود بلکه ایرانی بود با ۳۶ میلیون جمعیت که قلب تکتکشان برای آن میتپید و آهسته بر لب زمزمه میکردند که "خیز ای رزمنده شیر، خانه از دشمن بگیر" و برخاستند و خانه از دست دشمن گرفتند.
تقویم خبرگزاری ما هم ورق خورد و به یکی از بزرگترین مناسبتهای تاریخ دفاع مقدس ملت ایران اسلامی رسید و همین، بهانهای شد تا در اینباره با محسن نصری، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی، گفتگویی داشته باشیم.
مقدمات سقوط خرمشهر از کجا آغاز شد؟
با پیروزی انقلاب اسلامی که معادلات ابرجنایتکاران دنیا، یعنی شرق و غرب را به هم ریخت، این دو برای یک تهاجم سنگین بر ضد ایران، برای اولین بار با هم متحد شدند؛ با اتحاد اروپا و رژیم صهیونیستی، حکومتهای مرتدی منطقه با کمک پیمان ناتوی غرب و پیمان ورشوی شوروی سابق، تهاجم سنگینی را بر ضد ایران صورت دادند که به تعبیر صدام، بتوانند در مدت یک هفته به تهران برسند؛ اولین گام آنها، ورود از مرز خشکی ایران با عراق در منطقهی شلمچه بود که خرمشهر و آبادان را در مدت چند ساعت و خوزستان را در مدت چند روز در هم بشکنند و در ظرفِ یک هفته به تهران برسند؛
اما با توجه به وقوع انقلاب اسلامی در ایران و ترویج تفکرِ "ما میتوانیم" در میان مردم ایران اسلامی از سوی امام خمینی (ره)، و نیز دمیده شدنِ روح عاشورایی، شهادت، ایثار، فداکاری و ولایتپذیری در دل مردم ما، مقاومتی پدید آمد که دشمن، فقط در خرمشهر، ۳۵ روز معطل ماند و در شرایطی که بنی صدر خائن، رییس جمهور وقت بود و فرماندهی کل قوا را هم در اختیار داشت، مردم ما از همه اقشار با اطاعت از امام (ره) و با دست خالی، مقاومت سنگینی را بر ضد دشمن انجام دادند؛ اما در نهایت، با خیانتهای بنی صدر، خرمشهر در ۴ آبان ۵۹ سقوط کرد.
خرمشهر، ۵۷۸ روز در دست دشمن بود و آزادسازی آن، مقدمات زیادی میخواست؛ خرمشهر چگونه آزاد شد؟
دشمن بعثی ما که از شرق و غرب حمایت میشد، اشغال خرمشهر را نشانه قدرتمندی خود و یک پیروزی بزرگ قلمداد کرده بود؛ آنها تجهیزات زیادی را به خرمشهر آورده بودند و آنقدر به خودشان مطمئن بودند که صدام مدعی بود "اگر ایرانیان توانستند خرمشهر را پس بگیرند، بصره را هم به آنها جایزه میدهم" ؛ دشمن، با قدرت نظامی خود و حمایتهای استکبار جهانی، خطوط بسیار مستحکمی را در شهر ایجاد کرده بود و روی دیوارهای خرمشهر نوشته بودند " آمده ایم که بمانیم" ؛
سرانجام در خرداد سال ۶۰، با سقوط دولت خائن بنی صدر که توسط حضرت امام (ره) به دنبال مصوبه مجلس صورت گرفت، روح جدیدی در دلِ رزمندگان و جوانان این کشور، دمیده شد و سلسله عملیاتهایی صورت گرفت تا سرزمینهای اشغالی را از دشمن پس بگیرند؛ آغاز این عملیاتها، ۲۱ خرداد ۱۳۶۰ مصادف با شبِ عزل بنی صدر توسط حضرت امام (ره) بود که عملیات "فرمانده کل قوا، خمینیِ روح خدا" در دارخویین توسط نیروهای مردمیِ سپاه و بسیج صورت گرفت؛ به دنبال آن در مهرماه سال ۶۰، عملیات ثامن الائمه و شکسته شدن حصر آبادان انجام شد؛ پس از آن، با عملیات طریق القدس، بُستان آزاد شد؛ در فروردین سال ۶۱ نیز با انجام عملیات فتح المبین، در منطقه شوش، مناطق زیادی تا مرز آزاد شد و در نهایت، در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، عملیات بیت المقدس صورت گرفت و بعد از ۲۳ روز مبارزه و جنگ در سه مرحله، شهر هویزه، پادگان حمید و مناطق دیگر آزاد شد و در سوم خرداد سال ۶۱ نیز خرمشهر آزاد شد.
در آن زمان، حدود ۴۰ هزار بعثی در خرمشهر تا دندان مسلح بودند، درحالیکه رزمندگان ما در اردیبهشت و خرداد سال ۶۱، در هوای گرم جنوب با حداقل امکانات، ۲۳ روز جنگیدند تا خرمشهر آزاد شد.
شهید صیاد شیرازی، روایتی از فتح خرمشهر داشتهاند؛ آن روایت چیست؟
شهید صیاد شیرازی در روایت آزادسازی خرمشهر، میگفت " صبحِ سوم خرداد ماه ۶۱، شهید حسین خرازی، فرمانده تیپ امام حسین (ع)، پشت بیسیمِ قرارگاه آمد و گفت که « به من اجازه بدهید، تهاجم به شهر خرمشهر و آزادی آن را آغاز کنم» ؛ از او پرسیدیم چند تا نیرو دارید؟ پاسخ داد « ۷۰۰ نیرو »؛ بیش از ۲۰ روز بود که بچهها جنگیده بودند و تعداد زیادی از آنها شهید و مجروح شده بودند و شمار آنها به ۷۰۰ نیرو رسیده بود؛ به او گفتیم با ۷۰۰ نفر نمیتوان به خرمشهر حمله کرد و آن را آزاد نمود؛ باید صبر کنیم و با یک برنامهریزی بزرگ و امکانات و نیروهای بیشتر برای آزادسازی خرمشهر اقدام کنیم، اما شهید خرازی همچنان اصرار میکرد و ما هم گفتیم برو ببین چه کاری می توانی انجام دهی؛ حدود ۲ ساعت بعد، یعنی پیش از ظهر سوم خرداد ۶۱، خرازی پشت بیسیم آمد و اعلام کرد که «من در خرمشهر هستم»؛ ما باورمان نشد و گفتیم حتما اشتباه میکنی، جای دیگری رفتهای و فکر میکنی در خرمشهری؛ سرانجام برای بررسی موضوع، یک بالگرد از قرارگاه به منطقه فرستادیم؛ وقتی خلبان بالگرد پشت بی سیم اعلام کرد که من بچههای رزمنده را در خرمشهر میبینم، باورمان شد که خرمشهر آزاد شده است؛ آن هم به دست فرماندهی ۲۵ ساله تیپ امام حسین (ع) و ۷۰۰ نیرو که ۲۳ روز در مناطق، جنگیده بودند؛ در حقیقت، پیروزی خرمشهر، با امداد و نصرت خداوند رخ داد" .
اهمیت این پیروزی از لحاظ داخلی در کشور ما چگونه بود؟
این پیروزی برای چندمین بار به ملت ما ثابت کرد که "اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُركُم" یعنی امداد و نصرت و یاری خداوند، یک قانون و سنت همیشگی خداست و حضرت حقتعالی میفرماید "مرا یاری کنید و از من اطاعت کنید، من هم یاریتان می کنم" ؛ همچنین میفرماید " إِن يَنصُرْكُمُ اللّهُ فَلاَ غَالِبَ لَكُمْ" یعنی اگر کسی خدا را یاری کند، هیچکس نمیتواند بر او غلبه پیدا کند؛
در خرمشهر نیز با وجود ۴۰ هزار بعثیِ تا دندان مسلح، ۱۸ هزار نفر از آنها به اسارت درآمدند و تعداد زیادی کشته شدند و تعدادی هم با ذلت از خرمشهر عقبنشینی و فرار کردند؛
همانگونه که خداوند میفرماید "كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً باذنِ الله" یعنی چه بسیار شده است که یک تعداد کمی بر تعداد زیادی غلبه پیدا کردند و پیروز شدند، به اذن و فرمان و یاری خداوند. و برای همین هم، حضرت امام (ره) در پیام زیبای خود فرمودند که " خرمشهر را خدا آزاد کرد" و به همه دنیا و ملت ما ثابت شد که اگر در چارچوب قوانین و ارزشهای الهی، حرکت کنیم، در همه عرصهها، خداوند یاور ماست؛
پیام این پیروزی به دشمنان ما چه بود؟
دشمن ما که به تعبیر امروز، به قدرت سخت خود مینازید و با قدرت نظامی مادی خود و حمایت شرق و غرب، در روزها و ماههای ابتدایی جنگ، به دلیل خیانت امثال بنی صدر و غافلگیر شدن جامعه ما که تازه انقلاب کرده بود، توانسته بود بخشی از سرزمین ما را اشغال کند، با آزاد شدن خرمشهر به دست رزمندگان جوان ایران اسلامی، فهمید که اراده، توانمندی و تصمیم ملت ما برای دفاع از خود و ارزشهایش جدی است؛
کشور ایران، در تاریخ ۲۰۰ ساله خود در دوران قاجاریه و پهلوی، بیش از ۷۰ درصد از وسعت خود را از دست داد و ملت آن، همواره، تحقیر و ذلیل شده بود؛ اما اینبار به دنیای استکبار ثابت شد، ملتی که انقلاب کرده است، صاحب قدرت و عظمت شده و با قدرت نرم خود که ارزشهای اسلامی، وحدت، اطاعت از رهبری، شهادتطلبی و عاشورایی بودن است، بر قدرت سخت استکبار جهانی پیروز میشود.
تاثیر آزادسازی خرمشهر در عرصه بینالمللی چه بود؟
فتح خرمشهر در عرصه بین المللی، نظام استکباری را به وحشت انداخت و نگرانی عمدهای را برای بلوک استکبار جهانی ایجاد کرد و این بلوک قدرتِ مادی مجبور شد، در همه نظریهها و تئوریهای خود، تجدید نظر کند؛ به همین دلیل، پس از حدود ۲۰ ماه از آغاز جنگ تحمیلی و تهاجم بعثیها به کشور ما، شورای امنیت سازمان ملل که تاکنون، سکوت کرده بود، با فتح خرمشهر، قطعنامهای صادر کرد و درخواست آتش بست داد به این معنا که نیروهای ما همانجایی که هستند، بمانند و نیروهای دشمن بعثی هم در همان منطقه بمانند؛ و این، همان اتفاقی است که دشمن ما در داخل و خارج، شایعه کرد که بعد از فتح خرمشهر، درخواست صلح شد و ایران نپذیرفت! در صورتیکه درخواست صلح نبود و درخواست آتشبست بود و میخواستند شرایطی مانند سوریه و رژیم صهیونیستی را برای ما تکرار کنند؛ همانطور که پس از جنگ ۱۹۶۷ میلادی که رژیم صهیونیستی، ارتفاعات جولان را گرفت و سازمان ملل وارد شد و بین رژیم صهیونستی و سوریه درخواست آتش بست داد و الان نزدیک به ۵۰ سال است که ارتفاعات جولانِ سوریه در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دارد.
در زمان اعلام درخواست آتش بست بین ایران و عراق هم اگرچه خرمشهر را با قدرت آزاد کرده بودیم اما دیگر مناطق کشور ما از جمله مناطق شلمچه، طلائیه و ارتفاعات قلاویزان، هنوز در تصرف دشمن باقی مانده بود و باید تا آزادی همه سرزمینمان و تنبیه متجاوز، نبرد را ادامه میدادیم. لذا سازمان ملل با درخواست آتشبست تلاش کرد که جلوی قدرتمندی و اقتدار و آزادی سایر مناطق سرزمین ما را بگیرد اما خوشبختانه با هدایتهای حضرت امام خمینی (ره) و خون مطهر شهدا، نتوانستند جامعه ما را فریب دهند و همین امر باعث شد که استکبار جهانی، شکست سنگینی را متحمل شود و ما نیز در پایان جنگ تحمیلی شاهد بودیم که حتی میلیمتری از سرزمین ایران کم نشد و اقتدار و قدرت و پیام انقلابمان، به بهترین شکل ممکن، به جهان، صادر شد.
همچنین استکبار جهانی متوجه شد که ملت ما با انقلاب خود و روحیه عاشورایی و شهادت طلبی خود، قدرت نرمی را به دست آورده است که با قدرت سخت قابل شکست نیست.
محور اصلی در فتح خرمشهر چه بود؟
محور مقاومت ۳۵ روزهی خرمشهر، مسجد جامع خرمشهر بود؛ جاییکه رزمندگان پس از فتح خرمشهر در سوم خرداد ماه اولین نماز شکر را در آنجا برگزار کردند؛ لذا وقتی که محوریت حرکتهای جامعه ما، مسجد و عبادت است به طور قطع، مقاومت و پیروزی رخ میدهد و دشمن ما، شکست را تجربه میکند.
پیام حماسه آزادسازی خرمشهر برای ملت ما در زمان حاضر چیست؟
فتح خرمشهر، یک درس بزرگ برای جامعه امروز ما است؛ اگر دشمن با قدرتِ سخت خود آمده است که ما را در تحریم اقتصادی و تهدید نظامی قرار دهد، باز هم میتوانیم خرمشهرهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مان را با اتکا و توکل به خداوند، اطاعت از رهبری، ولایت پذیری، ایثار و شهادت طلبی آزاد کنیم.
امروز هم باید بدانیم که شورای امنیت سازمان ملل، با تحریمها و قطعنامههایش به دنبال این است که ملت ما از منافع خود در عرصههای سیاسی، علمی، فرهنگی و اقتصادی حمایت نکند و با فشارهایشان بتوانند ما را در مسیر انقلاب اسلامی دچار مشکل کنند؛ لذا تنها، یک راه باقی است و آن هم، تفکری است که در فتح خرمشهر رخ داد؛ در حماسه خرمشهر، هم قدرت الهی را دیدیم و هم حضور مردم را؛
شهید بهروز مرادی، متولد خرمشهر و دانشجوی رشته هنر دانشگاه اصفهان، که از رزمندگان مدافعِ ۳۵ روزه جنگ خرمشهر و از آزادکنندگان خرمشهر بود و در عملیات کربلای ۵ شلمچه به شهادت رسید، وقتی خرمشهر آزاد شد، بر روی تابلویی در ورودی این شهر نوشت " به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت ۳۶ میلیون نفر" و این، نماد وحدت ملتِ ۳۶ میلیونی ایران اسلامی در آن زمان است که خرمشهر را از خودشان دانستند و آن را آزاد کردند.
لذا امروز هم آزادی ایران در همهی عرصهها به طور قطع با وحدتِ ملت ایران اسلامی محقق خواهد شد.
دوران ۸ سال دفاع مقدس، یکی از سختترین دوران و شیرینترین پیروزیهای ملت مسلمان ایران در طول تاریخ این کشور بود که به طور قطع، خون شهدا و ایثار رزمندگانش، آن را برای همیشه در دلها و ذهنها و برگههای زرین موفقیتهای این ملت به یادگار خواهد گذاشت؛ یاد کودکان یتیمی که با آن سنِ کم و دل بزرگشان، از مستمری خانوادهی خود میزدند و آن را به رزمندگان جبههها هدیه میدادند و یاد آن پیرزنهای فقیری که تنها مرغ و تخممرغهای ذخیره کرده برای آذوقهی خود را به جبههها میفرستادند تا برای جوانان ایثارگر کشورشان مادری کنند؛ و یاد آن مادرانی که جگرگوشههای خود را روانه جبهههای دفاع از خاک و ناموس ایران اسلامی کردند.... و امروز سالهاست که از آن روزها میگذرد اما تقویمها، همچنان، صحنههای رشادتها و فداکاریهای این ملت را به رخ جهانیان میکشند.
یادمان نرود، آنچه که همواره پشتیبان ملت مسلمان ما بود، اطاعت از خدا و توکل بر او بود و هر که با خدا باشد در بدترین طوفانها، بهترین ناخدا خواهد بود.
همان خدایی که خرمشهر را آزاد کرد ...
/سپیده سادات مدنیون
به بهانه سوم خردادماه، سالروز آزادسازی خرمشهر؛
خرمشهر، یک شهر نبود؛ خاکِ ۳۶ میلیون ایرانی بود
حماسه خرمشهر برای امروز هم پیام دارد؛ آن را دریابیم
خبرگزاری ایمنا: خرمشهر، یک شهر نبود؛ ایرانی بود با ۳۶ میلیون جمعیت که قلب تکتکشان برای آن میتپید و آهسته بر لب زمزمه میکردند که "خیز ای رزمنده شیر، خانه از دشمن بگیر" ...
کد خبر 147783




نظر شما