انگار هميشه از زمين و زمان طلبكار است؛ پايش را كه در خانه ميگذارد، دنيا روي سرش خراب ميشود؛ نه سلامي و نه عليكي؛ زن در گوشهاي به كار خود مشغول است و فرزند هم در كُنج اتاقِ هميشه در بستهاش، به كاري سرگرم؛ نه از كانون گرم خانواده خبري است و نه از روابط گرم و عاطفي خانوادگي؛ سالهاست كه همه چيز تكراري شده است؛ صداي زنگ بيدارباش ساعت، صبحانه، كار، يك ناهارِ سرپايي و دور از جمع خانوادگي، تنشهاي ناشي از سرو كله زدن با آدمهاي رنگ وارنگ جامعه، يك خريد از روی لیست پيامك دريافت شده در گوشي همراه، يك خواب عصرانه و هوله رفتن در گوشه كنار خانه و سرگم شدن با تلويزيون و روزنامه و خواب ... و باز هم فردا صبح و تكرار دوبارهی روز قبل؛ البته شايد با كمي چاشني اعصاب خوردي در محل كار و خيابان و بازار شهر... پاي درد و دلش كه مينشيني و از علت بي انگيزگياش كه ميپرسي، توان سخن گفتنش به اندازه يك جمله است: " از زندگي تكراري خسته شدم؛ نه تنوعي هست و نه انگيزهاي براي زندگي" .
متاسفانه، اين سبكِ زندگي، روايت زندگيهاي فراواني در زير سقفهاي پيدا و پنهان اين شهر است كه بيشتر در خانوادههايي شاهد آن هستيم كه مدتي بيش از يكسال از تشكيل آنها گذشته؛ خانوادههايي كه ديگر نه زن، به چشم شوهرش ميآيد و نه مرد، مايه آرامش و تكيهگاه زن محسوب ميشود؛ اينجا، زندگيها تكراري شده است و انگار اصلا انگيزهاي براي زيبا زيستن و نو شدن وجود ندارد؛ همسران براي به دست آوردن دل يكديگر تلاشي نميكنند و اصلا حوصلهاي براي اين كار ندارند؛ آنها براي هم تكراري شدهاند و بس ...
افزایش اين پديده نامبارك در ميان خانوادهها، موجب شد تا به سراغ دكتر رضاعلي نوروزي، دکترای تخصصی فلسفه تعلیم و تربیت و عضو هيات علمي دانشگاه اصفهان رفته و با وي در اينباره به گفتگو بپردازيم.
چرا زندگيهاي زناشويي پس از مدتي تكراري ميشود؟ به عبارتي ديگر چه عواملي در وقوع اين اتفاق اثرگذار هستند؟
طبيعت آدم، اينگونه است كه وقتي براي اولينبار وارد جايي ميشود، سعي ميكند ادب و آدابش را رعايت كند اما بعد از مدتي، همه چيز برايش عادي ميشود و بي خيال از كنار مسائل مي گذرد؛ حفظ روابط بين همسران، امري دوطرفه است و در آموزههاي ديني نيز به هر دو طرف توجه شده، به طوريكه در جايي جهادِ زن را همسرداري او دانسته و در جايي ديگر، تلاشِ مرد در راه آسايش و آرامش خانوادهاش را جهاد معرفي ميكند؛ و اين تاكيد معصومين (ع) نشان ميدهد كه حفظ روابط زوجين تا چه اندازه اهميت دارد.
اما متاسفانه ميبينيم كه وقتي فردي به خواستگاري كسي ميرود بسيار شوق و ذوق دارد؛ در زمان عقد، اين شور، تا حدي كمتر ميشود و در مراحل بعدي، كم كم يك سري رفتارهاي غير نرمال از سوي زوجين ديده ميشود كه نشاندهندهي بي توجهي او به همسرش است و ديگر، او را تحويل نميگيرد.
كار كردنِ زن در بيرون از خانه، يكی از عوامل دوري است؛ مرد، خسته و كوفته به خانه میآید و همسرش هم خسته از سر کار میآید؛ مرد، انتظاراتی همچون یک زن خانهدار از خانمش دارد و همین امر، باعث بروز تنش در میان آنها میشود؛ به مرور، این عوامل، روی هم جمع شده و بر میزان طلاق در جوامع میافزاید.
گاهي تعاملات با غير، در محيطهاي كاري، جاي زيباييهاي همسر را ميگيرد و گاهي هم، در زمانیکه حدود شرعی رعایت نمیشود، زشتيهاي همسر را بر ملا ميكند. همچنین، امروزه فضاي جامعه ما، يك كورس براي مصرف گراييِ بيشتر شده است و همین امر، باعث میشود که همسران به یکدیگر فشار وارد کرده و پس از مدتی، خستگی روحی بر آنها حاکم شود.
بخشی از جداییهای عاطفی هم در كنشهاي جنسي و عاطفی ریشه دارد؛ ما خيلي وقتها، وظايف همسري خود را به خوبي انجام نميدهيم؛ وقتی همسر خسته است، یک نیازهایی دارد که اگر به آنها بی توجهی شود، بین آنها فاصله ایجاد میکند. بسیاری از مواقع، اصلا كنشهاي عاطفي دیده نمیشود؛ بالاخره یکی از دلایل ازدواج، غرایض است؛ اما متاسفانه بسیاری از زوجین، کارکردهای خود را در این زمینه بلد نیستند و حتی در محبت کردن و ابراز ارادت به همسرشان و برطرف کردن نیازهای او مشکل دارند؛ گاهی هم در اوایل ازدواج به این مسائل توجه کرده اما به مرور، آن را فراموش میکنند و یا از کنار آن، بی تفاوت میگذرند.
لازم نیست که ابراز محبت، حتما هدیه باشد، بلکه برای ابراز آن کافی است که به همسرمان بگوییم "دوستت دارم" و یا حتی با یک محبت کردن ساده، نوازش کردن، نگاه کردن در چشم، ابراز همدردی و غمخواری و در کنار هم نشستن و صحبت کردن، محبت خود را به او نشان دهیم.
بی توجهی به نیازهای یکدیگر، انسان را به روزمرگی و تکراری شدن میکشاند.
به قول شاعر " هرگز، حديث حاضر و غايب شنيده اي؟ ؛ من در ميان جمع و دلم جاي ديگر است" ؛ خیلی اوقات، خانوادهها در کنار هم هستند ولی بود و نبودشان فرقی نمیکند و ذهنها آشفته است.
آيا تکراری شدن در زن و مرد به يك ميزان رخ ميدهد؟
بهنظر ميرسد كه در اين زمينه، نقش زنان پررنگتر است؛ مردان در بيرون از خانه كار ميكنند لذا از صبح كه از منزل خارج ميشوند، تا شب كه بازگردند، ممكن است با تعداد زيادي خانم در تماس بوده و تعامل داشته باشند و متاسفانه در برخي از موارد هم حدود الهي رعايت نميشود؛ حال اگر زن در شوهرداري خود، اندكي كمكاري كند، تفاوتها، برجستهتر شده و در ذهن شوهر، اين تفكر به وجود ميآيد كه چرا فلان خانم آنگونه رفتار ميكند و زن من اينگونه؛ البته در جامعه امروز، كه فضاي كار در جامعه براي خانمها هم فراهم شده است، آسيبها بيشتر شده و نقش آقايان، بيش از پيش نمايان است؛ چراكه خانم نيز در تعاملات با ساير مردان در محيط كار، به مقايسه همسرش با ديگران ميپردازد و ممكن است، ناخودآگاه در ذهن خود بگويد كه چرا فلان آقا با من اينگونه رفتار كرد و شوهرم به گونهاي ديگر؛ مبناي اصلي اين اتفاقات بر اين امر است كه طبيعت ما آدميان به گونهاي است كه به مرور زمان مسائل برايمان تكراري ميشود؛ با اين اتفاق، دست پخت خانم، لباس پوشيدن همسر و نوع حرف زدنش برايمان تكراري شده و فاصلهها را افزايش ميدهد.
آمار بالاي طلاقهاي رخ داده در جامعه ما تا چه اندازه با اين موضوع در ارتباط است؟
در واقع، بخشي از قصهي پرغصهي درد و رنج طلاق و آسيبهاي اجتماعي كه امروزه گريبانگير جامعه اسلامي شده است، در همين تعاملات و اتفاقات، ريشه دوانده است. حتي در جاييكه طلاق نيست، آشفتگي ذهني وجود دارد؛ ما امروز، نميتوانيم بگوييم كه در زير پوست شهر ما خيانت و رابطهي نامشروع نيست. حال، بعضي از آنها مشخص ميشود و برخي مخفي باقي ميماند.
متاسفانه امروزه، خانوادههای ما در فضای خانوادگی خود، به یکدیگر انرژي مثبت نمیدهند و زوجين همیشه از يكديگر طلبكارند؛ لذا چند بار كه در صورت هم چنگ انداختند، فاصلهها به مرور بيشتر ميشود و دیگر، خانه برایشان بهشت نيست و وقتی خوشبختي در خانه پیدا نشد، در خیابان به دنبال آن میگردند؛ و در نهایت، نه تنها خانواده از هم مي پاشد، بلکه فرد نیز به زمین میخورد و به دنبال آن، آلودگیهای اخلاقی به سراغ او میآید؛ مرد به دنبال زن نامحرم میافتد و زن هم به دنبال مرد نامحرم!
چه کنیم که تکراری نشویم؟
اگر دقت كنيد در جنگ، مدام بايد نقشهي جديد كشيد چراكه با تكنيك تكراري، دست ما براي دشمن رو شده و مغلوب خواهيم شد؛ وقتي حضرت رسول (ص) كار و تلاش براي همسر را جهاد در راه خدا عنوان ميكند، نشاندهنده اهميت بالاي اين موضوع در دين اسلام است؛ لذا بايد همواره به اين فكر كنيم كه چه كار جديد و جذابي ميتوانيم براي همسرمان انجام دهيم و در رفتارها و پوشش خود تنوع و زيبايي به وجود آوريم.
هر روز و هر هفته، باید در خانه جذابیت ایجاد شود تا مرد با شوق و ذوق به خانه برود و از طرفي هم بايد رفتار همسران در خانه، جديد و جذاب باشد تا زن و شوهر نسبت به هم ذوق و شوق نشان دهند؛ این جذابیت میتواند در طرز لباس پوشیدن، نحوه گفتار و رفتار و حتی نشست و برخاست باشد.
براي برخورد با اين پديدهي نامبارك در خانواده ها و آموزش به همسران چه راهکارهایی وجود دارد؟
به نظر من، مقداري از آن، بر عهدهی سازمانهاي فرهنگي چون آموزش و پرورش، دانشگاهها، صدا و سيما و نهادهايی همچون ارشاد و شهرداري است؛ به عنوان مثال در ماه رجب که میلاد امام علی (ع) است، میتوانیم با بررسی سيره حضرت علي (ع) در برخورد با زن و فرزند، ببینیم اوضاع و احوال خانوادگی آنان چگونه بود که بزرگانی چون زینب (س) و امام حسین (ع) در این خانواده رشد کردند و به تبع، سیره حضرت زهرا (س) با همسر و فرزندانش چگونه بود؛ و در واقع با بررسی منش و رفتار انسانهای موفق در برخورد با همسر و آموزش آن به زوجین و جوانانمان، سیرهی آنها را در جامعه و در سطح خانواده هایمان ترویج کنیم.
ما بايد انرژي مثبت دادن در خانواده را به افراد جامعه ياد بدهيم؛ مرد باید درک کند که بالاخره، خانم من هم ممکن است اشتباهي مرتكب شود و زن هم بداند که آقا هم ممکن است، اشتباه كند و نباید این مسئله را به تنش تبدیل کرد و مدام نِق زد؛ آیا با نق زدن چیزی درست میشود و مشکلات را حل میکند؟
متاسفانه امروزه یاد گرفتهایم که مدام، انرژيهاي منفي را بازتوليد کنیم!
زوجین باید بیاموزند که یک خانم و یا آقا نباید همسرش را جلوی سایرین بشکند و این کار، بسیار دردناک است.
وقتي قرآن میگويد " الرجال قوامون علی النساء" یعنی زن باید بتواند به مرد تکیه کند؛ حال، وقتي که مردی خانمش را خرد ميكند، او ديگر به چه كسي میتواند تكيه كند؟
اگر من هر روز با همسرم زندگی میکنم، و چند ساعت در روز، با همکار جنس مخالف خود، تعامل دارم و برایم جذابیت دارد، باید توجه داشته باشم که من در زندگی خصوصی او نیستم؛ بالاخره، در زندگی خصوصی، شوهر ممکن است از روی خستگی یک دادی هم بکشد و خانم هم از روی خستگی یک اشتباهی را مرتکب شود لذا اگر ظرفیت وجودی ما کامل نشده باشد، حضور در اجتماع، ناخودآگاه، ما را در روابطي مي اندازد که برای ما صدمه زننده خواهد بود؛ این مسائل باید از راههای فرهنگی به مردم آموزش داده شود.
به عنوان مثال، اگر من، ماهی یکبار به منزل برادرم بروم و برای فرزندش پفک بخرم، برادرزادهام از من خوشش میآید و این درحالیاست که چون هر روز با پدرش زندگی میکند و گاهی پدرش او را دعوا میکند، میگوید ای کاش عمویم، پدر من بود؛
بياييم از امروز مثبت بيانديشيم و مثبت برخورد كنيم؛
باید یاد بگیریم که انسانها با هم فرق دارند؛ یک نفر وزنه ۱۰۰ کیلویی میزند و یکی دیگر، وزنه ۳۰۰ کیلویی؛ پس همسرمان را همانگونه که هست، بپذیریم و بیش از توانش از او انتظار نداشته باشیم. خواستههای معقول و به جا داشته باشیم. از کارِ طرف مقابلمان، درکی صحیح داشته باشیم و برای آن ارزش قائل شویم؛ مثلا زن به مرد نگوید که "مگر چه کار میکنی؛ میروی اداره و در آنجا میگویی و میخندی" حال ممکن است در همان روز، رییس اداره یک تنشی را برای همسر به وجود آورده باشد؛ باید بدانیم که متاسفانه امروزه محیط های کاری ما از فضایی همراه با آرامش برخوردار نیستند و ممکن است هر روز، برای همسر در محیط کارش اعصاب خوردی ایجاد شود؛ لذا وقتی وی خسته و عصبی به خانه می رود انتظار دارد که در منزل و کنار همسر به آرامش برسد و وقتی به جای آرامش، نق زدن و اعصاب خوردی باشد، تنش موجود، چند برابر میشود.
پس، خانمها و آقایان از امروز، نق زدن را ممنوع کنند و به دنبال خوبیهای یکدیگر بگردند و آنها را در زندگی خود، برجسته کنند؛ و به هم احترام بگذارند و بدانند که با همین کار ساده، به طور قطع، زندگی بسیار خوب و شیرینی خواهند داشت.
همدیگر را تحمل کنیم و بدانیم که خانمها و آقایان با هم خیلی فرق دارند و هر کس در خانوادهای جدا و با فرهنگ متفاوت پرورش یافته است. ما همیشه میگوییم که ۵ انگشت دست، شبیه هم نیستند؛ پس بیش از ظرفیت وجودیِ هم، از یکدیگر انتظار نداشته باشیم و خواستههایمان منطقی باشد.
اگر من به شما بی احترامی کنم، قطعا شما هم به من بی احترامی میکنید و همين، فاصله ايجاد ميكند.
وقتی فاصله ایجاد شد، همسران، دیگر، به هم رغبتی ندارند و برایشان مهم نیست که چه زمانی آمد و چه زمانی رفت و اصلا چه انتظاراتی از من دارد؟
شاعر میگوید " اگر بر ديده مجنون نشيني؛ بجز زيبايي ليلي نبيني" ؛ باید توجه کنیم که همسرمان، از چه چیزی ناراحت میشود و سعی کنیم که آن رفتارها را تکرار نکنیم؛ متاسفانه بعضی افراد، ۲۰ سال با هم زندگی میکنند اما هرگز متوجه نمیشوند که همسرشان چه زمانی خوشحال است و چه زمانی ناراحت؟
برای داشتن ارتباطی خوب با همسرمان، کافی است که از زاویه احساسات و دید او، به مسائل نگاه کنیم تا متوجه شویم که چگونه باید رفتار کنیم. اگر متوجه میشویم که مثلا فلان موضوع همسرمان را عصبانی میکند، آن کار را انجام ندهیم تا فاصلهها زیاد نشود.
تکراری شدنِ زندگیها، امری غیر قابل انکار است اما همواره با خود تکرار کنیم که "خانواده مهمترین چیز در دنیاست؛ کسانی که دوستتان دارند، قادرند صدایتان را بشنوند حتی وقتی که ساکت هستید؛ بیدار شدن برای روزی دیگر یک نعمت است، آن را دست کم نگیرید و قدرش را بدانید" .
/گفت و گو از سپيده سادات مدنيون
یک کارشناس علوم تربیتی و خانواده در گفتگو با ایمنا:
انسانها با هم متفاوتاند؛ تفاوتها را به تنش تبدیل نکنیم
آقایان و خانمها! از امروز، نِق زدن ممنوع!
خبرگزاری ایمنا: بخشي از قصهي پرغصهي درد و رنج طلاق و آسيبهاي اجتماعي كه امروز، گريبانگير جامعه اسلامي ما شده، در تکراری شدن زندگیها، ريشه دوانده است؛ وقتی خوشبختی در خانه پیدا نشود، در خیابانها به دنبال آن میگردیم و ...
کد خبر 147655
نظر شما