به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحال و بختیاری، بارش برف، هرچند چهرهای شاعرانه به شهرها میبخشد، اما در عمل یکی از جدیترین آزمونهای مدیریت شهری در فصل زمستان به شمار میرود، خیابانهایی که زیر لایهای سفید آرام گرفتهاند، میتوانند در چند ساعت به مسیرهایی لغزنده و پرخطر بدل شوند؛ جایی که هر تصمیم، هر تأخیر و هر انتخاب به طور مستقیم با جان و آرامش شهروندان گره میخورد.
در روزهای اخیر، شهرستان بن یکی از همین آزمونهای دشوار را پشت سر گذاشت؛ بارشی سنگین و کمسابقه که شهر را برای ساعاتی به سکوتی سفید فرو برد و مدیریت شهری را وارد روزهایی پرچالش کرد اما این تجربه، تنها روایت یک شهر کوچک نیست؛ بازتابی است از رویارویی شهرها با برف از کلانشهرهای پیشرفته جهان تا شهرهای ایران.

جهان چگونه با برف کنار میآید؟
در بسیاری از شهرهای پربرف دنیا، زمستان نه یک غافلگیری که بخشی از برنامهریزی سالانه مدیریت شهری است، تجربهها نشان میدهد که برفروبی موفق، بیش از آنکه به نیروی انسانی وابسته باشد به دانش، فناوری و پیشبینی متکی است.
بوستون: شهری که هر سال بیش از یک متر برف را تجربه میکند، سالها با ناهمخوانی میان حجم تجهیزات و شیوه مدیریت آنها دستوپنجه نرم میکرد، تا اینکه فناوری وارد میدان شد، سامانه «SnowCOP» با تکیه بر GPS، هر یک از ۷۰۰ ماشین برفروب شهر را به نقطهای از نقشه متصل کرد؛ نقشهای زنده که در هر دقیقه نشان میدهد کدام خیابانها پاک شدهاند و کدام مسیرها هنوز زیر برف ماندهاند، در شهری با ۳۰ هزار خیابان، این نظم دیجیتال به معنای کاهش خطر، صرفهجویی در زمان و افزایش اعتماد عمومی است.
شمال اروپا: در ایسلند و کشورهای اسکاندیناوی، نگاه متفاوتی به برف وجود دارد، بهجای پاککردن مداوم، برخی پیادهروها را گرم میکنند، آب چشمههای گرم یا المنتهای الکتریکی زیر سطح معابر، برف را پیش از انباشتهشدن ذوب میکند، نتیجه؟ کاهش لغزش، کاهش مصدومیتهای زمستانی و شهری که حتی در سردترین روزها، قابلزندگی باقی میماند.
ژاپن: در ساپورو، شهری که سالانه تا شش متر برف را به چشم میبیند، آب گرم زیرزمینی از دل لولههایی در وسط خیابانها بیرون میزند و برف را آرامآرام از میان میبرد؛ بیصدا، پیوسته و بدون نیاز به تیغههای فلزی.
کانادا: در ونکوور و بسیاری از شهرهای کانادا، برفروبی فقط وظیفه شهرداری نیست، قانون، شهروندان را نیز شریک کرده است، هر مالک موظف است پیادهروی مقابل خانه یا مغازهاش را پاک کند، این مشارکت جمعی باعث شده است که زمستان به بحران تبدیل نشود.
ایران؛ راهی کوتاه اما پرهزینه در رویارویی با برف
در شهرهای ایران، هنوز هم رایجترین واکنش به برف و یخزدگی، پاشیدن شن و نمک است؛ راهکاری سریع، ارزان و در نگاه اول مؤثر، نمک با بهتعویق انداختن یخزدگی، مسیر را برای عبور خودروها باز میکند؛ اما بهای آن سنگین است؛ نمک، خاک را شور میکند، ریشه درختان را میسوزاند، به حیوانات شهری آسیب میزند و آسفالت خیابانها را ترکدار و فرسوده میکند، تایر خودروها زودتر فرسوده میشوند و باقیمانده نمک تا ماهها در گوشهوکنار شهر باقی میماند.
با این حال، نشانههایی از تغییر دیده میشود، در تهران، برخی پلهای جدید به سامانههای نوین پاشش استات منیزیم مجهز شدهاند؛ موادی که برخلاف نمک، آسیب کمتری به محیط زیست و سازههای شهری وارد میکنند. گامی کوچک، اما رو به جلو.
در دل این تصویر ملی و جهانی، شهرستان بن هم در روزهای اخیر با بارشی کمسابقه روبهرو شد؛ حسن بیاتی، شهردار بن در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از روزهایی میگوید که شهر زیر فشار برف نفس میکشید: «در این بارش در برخی نقاط شهر بیش از ۵۳ تا ۵۴ سانتیمتر برف بارید و در مجموع، انباشت برف به نزدیک یک متر رسید، چنین حجمی از برف، شرایط ویژهای را برای شهر ایجاد کرد.»
بافت قدیمی شهر، خیابانهای باریک و تراکم معابر، عملیات را دشوارتر کرده بود، بیاتی در این ارتباط میگوید: نیروهای شهرداری بدون وقفه و بهصورت شبانهروزی وارد عمل شدند، در دو شبانهروز نخست، اولویت با بازگشایی معابر اصلی و بازار مرکزی شهر بود؛ جایی که نبض اقتصادی بن در آن میتپد، حجم برف، فعالیت کسبوکارها را مختل کرده بود، راهی جز جمعآوری و انتقال برف وجود نداشت، در این مسیر بیش از ۲۵۰ سرویس ماشینآلات بهکار گرفته شد و با همراهی کسبه، خیابانهای اصلی دوباره جان گرفتند.
دغدغه محیط زیست در میانه بحران در یک شهر کوچک
شهردار بن با بیان اینکه محل دپوی برف یکی از حساسترین تصمیمها بود، ادامه میدهد: یک مجتمع تفریحی به نام گرداب بن داریم که در آنجا دریاچهای قرار دارد، در این دریاچه ورزش قایقرانی انجام میشود اما سال گذشته دریاچه خیلی کم آب شده بود، برای همین نتوانستیم از سایت قایقرانی شهر استفاده کنیم، به همین دلیل تصمیم گرفتیم کل برف معابر را بارگیری و به گرداب بن منتقل کنیم.
وی اضافه میکند: البته بار برف را به طور مستقیم به داخل دریاچه منتقل نکردیم، زیرا داخل دریاچه ماهی و آبزیان دیگری وجود دارد و نمیخواستیم آسیبی به آنها وارد کنیم، به ویژه که همراه برف شن و نمک هم بود، برفها را کنار دریاچه خالی کردیم تا کم کم آب شود و آب تمیز به داخل دریاچه بریزد.
به گزارش ایمنا، بارش سنگین برف در بن تنها یک اتفاق طبیعی نبود؛ تجربهای مدیریتی بود که نشان داد همدلی، تصمیمگیری سریع و کار شبانهروزی چگونه میتواند شهری کوچک را از بحرانی بزرگ عبور دهد.
در کنار آن، نگاه به تجربههای جهانی یادآور میشود که آینده مدیریت شهری در زمستان در گرو فاصلهگرفتن از راهحلهای پرهزینه و آسیبزا و حرکت بهسوی فناوری، مشارکت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست است، شاید برف هر سال ببارد، اما آنچه میماند، تجربه شهرهاست؛ تجربههایی که اگر درست روایت و تحلیل شوند، میتوانند زمستانهای بعدی را برای شهرها، امنتر و آرامتر کنند.
گزارش از سمیه مصور




نظر شما