به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، گزارشهای اقلیمی سال ۲۰۲۵ تصویری نگرانکننده از وضعیت سیاره زمین ارائه میدهد. سازمان جهانی هواشناسی اعلام کرده است که ۱۱ سال گذشته گرمترین سالهای ثبتشده در تاریخ بودهاند و ۲۰۲۵ نیز به احتمال زیاد در جایگاه دوم یا سوم گرمترین سال قرار میگیرد. دادههای سرویس تغییرات اقلیمی کوپرنیک نشان میدهد که سه سال اخیر همگی از آستانه ۱.۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیشاصنعتی عبور کردهاند؛ هدفی که در توافق پاریس برای مهار بحران اقلیمی تعیین شده بود.
افزایش بیسابقه غلظت گازهای گلخانهای در سال ۲۰۲۵ نقش کلیدی در این روند داشته است. این گازها که عمدتاً از سوزاندن سوختهای فسیلی، جنگلزدایی و کشاورزی صنعتی ناشی میشوند، گرمای خورشید را در جو زمین به دام میاندازند و روند گرمایش جهانی را تشدید میکنند. در چنین شرایطی، سیاستهای جهانی بیش از پیش زیر ذرهبین قرار گرفتند.
بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و خروج دوباره آمریکا از توافق پاریس، یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی سال بود. او در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، انرژیهای تجدیدپذیر را «شوخی گرانقیمت» خواند و تغییرات اقلیمی را «بزرگترین فریب تاریخ» توصیف کرد. همزمان، دولت آمریکا محدودیتهای صادرات گاز طبیعی مایع را لغو کرد و صادرات این سوخت فسیلی بهویژه به اروپا افزایش چشمگیری یافت؛ سوختی که اگرچه بهعنوان گذار از زغالسنگ معرفی میشود، اما ردپای کربنی آن حتی میتواند از زغالسنگ هم بیشتر باشد.
در مقابل، چین که همچنان بزرگترین تولیدکننده دیاکسیدکربن در جهان است، نشانههایی از توقف یا کاهش رشد انتشار گازهای گلخانهای از خود نشان داد. توسعه گسترده انرژیهای تجدیدپذیر باعث شد تولید برق از سوختهای فسیلی در این کشور برای نخستین بار در یک دهه گذشته کاهش یابد. با این حال، این تحولات هنوز برای جبران عقبگرد سایرین کافی نیست.

در اروپا نیز سیاستهای اقلیمی سالی پرتنش را پشت سر گذاشت. اتحادیه اروپا از یکسو هدف الزامآور کاهش ۹۰ درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۴۰ را تصویب کرد و از سوی دیگر، برنامه ممنوعیت فروش خودروهای بنزینی و دیزلی از سال ۲۰۳۵ را تعدیل نمود؛ تصمیمهایی که تردیدهایی جدی درباره هماهنگی فنی و سیاسی آنها ایجاد کرد. بسته اصلاحی موسوم به «اومینبوس ۱» که با هدف سادهسازی قوانین ارائه شد، از سوی نهادهای حقوق بشری و زیستمحیطی بهعنوان عقبگردی خطرناک در استانداردهای محیط زیستی توصیف شد.
نشست اقلیمی COP30 در برزیل نیز اگرچه در فضایی بازتر برای کنشگران برگزار شد، اما دستاورد ملموسی در کاهش شکاف میان تعهدات و واقعیتها نداشت. ناظران مستقل این نشست را ناامیدکننده ارزیابی کردند و هشدار دادند که جهان همچنان در مسیر افزایش دمای حدود ۲.۶ درجه سانتیگراد تا پایان قرن حرکت میکند.
در همین حال، نشانههای بحران در طبیعت با سرعتی هشداردهنده آشکار شد. پژوهشهای جدید از ورود جهان به دوره «اوج نابودی یخچالها» خبر میدهد؛ روندی که آینده رشتهکوههایی چون آلپ، آند و قفقاز را دگرگون خواهد کرد. در سال ۲۰۲۵، ونزوئلا آخرین یخچال طبیعی خود را از دست داد و فروپاشی یخچالها در سوئیس به نابودی یک روستا انجامید. ذوب یخها در گرینلند و جنوبگان نیز به افزایش شتابدار سطح دریاها دامن زد؛ پدیدهای که ساکنان مناطق ساحلی را در سراسر جهان به واکنش واداشته است.
افزون بر این، حوادث جدی اقلیمی در نقاط مختلف جهان جان صدها نفر را گرفت و میلیونها نفر را آواره کرد. سیل و رانش زمین در آسیا، طوفانهای شدید در کارائیب، آتشسوزیهای گسترده در اروپا و خشکسالیهای طولانیمدت در خاورمیانه، تنها بخشی از پیامدهای سالی بود که تغییرات اقلیمی در آن دیگر یک هشدار آیندهنگرانه نبود، بلکه واقعیتی روزمره شد.

چشمانداز سال ۲۰۲۶ نیز چندان امیدوارکننده نیست. پیشبینیها حاکی از آن است که این سال نیز در میان گرمترین سالهای ثبتشده قرار خواهد گرفت. با این حال، نگاهها به نشست بینالمللی «گذار عادلانه از سوختهای فسیلی» دوخته شده است که قرار است در کلمبیا برگزار شود؛ نشستی که شاید بتواند گامی هرچند کوچک برای نزدیکتر کردن سیاست به واقعیتهای اقلیمی باشد.
سال ۲۰۲۵ نشان داد در حالیکه زمین با سرعتی نگرانکننده گرم میشود، سیاست جهانی همچنان درگیر تردید، تناقض و تأخیر است؛ شکافی که اگر پر نشود، هزینههای آن هر سال سنگینتر خواهد شد.




نظر شما