به گزارش خبرگزاری ایمنا، یک سال بعد از سقوط اسد و با وجود وعدههایی که رسانهها و تحلیلگران غربی درباره پایان جنگ و ویرانی در این کشور میدادند، واقعیتهای میدانی نشان داده است که چشمانداز تحولات سوریه نهتنها به آن وعدههای رفاه، آزادی و پایان تحریمها نرسیده، بلکه مشکلات تازهای نیز به بحرانهای قدیمی اضافه شده است.
سرزمین سوریه که زمانی زیر کنترل یک نظام سیاسی به نسبت باثبات قرار داشت و بهعنوان بازیگری مقاوم در برابر مداخلات خارجی شناخته میشد، اکنون به صحنهای از رقابتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شده است. کنترل مرکزی بر بخشهای گستردهای از کشور کاهش یافته و گروههای محلی، قومی و مسلح قدرتهای موازی ایجاد کردهاند، که این امر موجب تداوم بحران امنیتی و سیاسی شده است.
پس از سقوط نظام قبلی، برخی تحلیلها از توافقها و گفتوگوهای احتمالی با آمریکا و اسرائیل بهعنوان فرصتی برای صلح و توسعه یاد کردند، اما در عمل، این چشمانداز با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد. حضور نیروهای اسرائیلی در جنوب و آمریکا در شرق فرات، همراه با نفوذ گروههای مسلح محلی و حمایت کشورهای خارجی، تصویر یک کشور واحد و مستقل را تضعیف کرده است.
حالا در جدیدترین اخبار از سوریه، همزمان با عملیات پاکستان علیه داعش و دستگیری یکی از مهرههای کلیدیاش و حمله نیروهای ویژه ارتش عراق به نقاطی از سوریه و دستگیری شماری از عناصر داعش، نیروی هوایی ارتش آمریکا با مشارکت نیروی هوایی ارتش اردن بیش از ۷۰ نقطه از سوریه را بمباران کرد.
آمریکا میگوید این مناطق محل تجمع عناصر داعش یا امکانات وابسته به آنها بوده است. این حملات پس از آن انجام شد که شماری از نظامیان آمریکا در یک کمین در سوریه توسط عناصر داعش کشته شدند.
گسترش شکافهای قومی و مذهبی، از پیامدهای مهم پساسقوط
یکی دیگر از پیامدهای مهم پساسقوط، گسترش شکافهای قومی و مذهبی است. در مناطق مختلف، تنش میان اقلیتهای کردی، دروزی، علوی و مسیحی شدت گرفته و برخوردهای محلی، بهویژه در مناطق تحت کنترل گروههای مسلح، به ناامنی و بیاعتمادی دامن زده است. این وضعیت نشان میدهد که وعدههای رسانهای درباره ثبات اجتماعی هنوز تحقق نیافته است.
در کنار این مسائل امنیتی، وضعیت اقتصادی مردم سوریه به شدت وخیم است. تحریمهای گذشته و محدودیتهای اقتصادی هنوز اثر خود را بر زندگی روزمره شهروندان باقی گذاشته و تلاشها برای بهبود شرایط، تغییر ملموسی ایجاد نکرده است. بسیاری از خدمات پایه، از جمله برق و خدمات بهداشتی، هنوز به وضعیت عادی بازنگشته و کاهش یارانهها و حذف کمکهای دولتی فشار بیشتری بر مردم وارد کرده است.
در سطح بینالمللی نیز مباحثی همچون توافقهای احتمالی میان دمشق و تلآویو یا حتی بحث ضمیمهسازی بخشهایی از خاک سوریه به اسرائیل، تصویر پیچیدهای از آینده این کشور ارائه میدهد که با واقعیت زندگی مردم فاصله زیادی دارد. تلاشهای دیپلماتیک و توافقهای سیاسی گرچه امیدوارکننده به نظر میرسند، اما هنوز ضمانتی برای کاهش فشارهای روزمره مردم و تحقق صلح پایدار نیست.

پس از سرنگونی نظام سیاسی سوریه، مردم با خطرات جدی و فقدان امنیت و رفاه روبهرو شدند
سیدرضا صدرالحسینی، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: برای بررسی شرایط کنونی سوریه، ضروری است ابتدا شرایط پیش از سرنگونی نظام سیاسی این کشور مورد تحلیل قرار گیرد. نظام سیاسی سوریه، با حمایت مردم خود، بیش از پنجاه سال مخالفت جدی با رژیم صهیونیستی و مداخلات آن در منطقه را در دستورکار سیاست خارجی خود قرار داده بود. با این حال، بسیاری از کشورهای عربی نسبت به مواضع مقاومتی و انقلابی سوریه مخالفت میکردند.
وی افزود: باوجود این موارد، رؤسای جمهور سوریه توانستند جایگاه ویژهای در بین کشورهای عربی و در کنفرانسهای منطقهای و اسلامی حفظ کنند. در واقع دوگانگی قابل توجهی در برخورد کشورها با نظام سوریه مشاهده میشد؛ از یک سو برخی کشورهای عربی تلاش داشتند رژیم صهیونیستی را تقویت کنند و از سوی دیگر، همین کشورها با نظام سیاسی سوریه روابط حسنهای داشتند و حتی کمکهای مالی و اقتصادی نیز ارائه میدادند.
کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: پس از حملات به سرزمین سوریه، بسیاری از نقابها کنار رفت و مشخص شد بخش عمدهای از کشورهای عربی با مواضع ضدصهیونیستی نظام و مردم سوریه همراهی ندارند و در طول این مدت، همکاری آشکار با گروههای تروریستی حاضر در سوریه انجام میدادند. نظام سیاسی سوریه با کمک مقاومت توانست بیش از چهل درصد از کشور را که در اختیار تروریستها و حامیان غربی و عربی آنان بود، آزاد کند و برخی کشورهای عربی رویکرد مثبتی نسبت به نظام پیدا کردند و جایگاه آن در اجلاسهای عربی بازگردانده شد. با این حال، تلاشهایی برای خارج کردن سوریه از محور مقاومت صورت گرفت که موفقیتی نداشت، اما یارگیریهای انجام شده طی بیش از یک دهه توسط کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی، شرایط را به گونهای رقم زد که تروریستهای محاصره شده در ادلب با کمک ترکیه، اوکراین و رژیم صهیونیستی توانستند حملاتی گسترده به مناطق حائل در ادلب و حلب انجام دهند و حاکمیت خود را در دمشق اعلام کنند.

در طول یک سال گذشته، بیش از دو هزار نفر از اقلیتهای دینی و مذهبی به شهادت رسیدند یا مفقود شدند و مردم نتوانستند به رفاه نسبی دست یابند.
صدرالحسینی افزود: پس از سرنگونی نظام سیاسی سوریه، تبلیغات تروریستها و حامیان آنان وعده آزادی، رفاه و پایان تحریمها را میدادند (تحریمهای فلج کننده سزار) اما در عمل خطرات جدیدی ایجاد شد. یکپارچگی سرزمین سوریه به مخاطره افتاد، حقوق اساسی مردم رعایت نشد و سرکوب شدید توسط گروههای مسلح، از جمله بخشهایی از القاعده و داعش، اعمال شد. در طول یک سال گذشته، بیش از دو هزار نفر از اقلیتهای دینی و مذهبی به شهادت رسیدند یا مفقود شدند و مردم نتوانستند به رفاه نسبی دست یابند.
وی ادامه داد: شرایط کنونی سوریه نسبت به وضعیت پیشین، بهمراتب بدتر است. خطر تجزیه کشور توسط رژیم صهیونیستی با حضور نظامی افزایش یافته، اقتصاد و ناتوانی اداره حداقلی زندگی مردم به شدت آسیب دیده و ناامنی، تصفیههای قومی، قبیلهای و مذهبی در مناطق مختلف اعمال شده است. بخشهایی از سرزمین سوریه در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته و جریان کردی وابسته به آمریکا و ترکیه در شرق فرات در حال خودمختاری است. در حال حاضر، تنها دمشق و پیرامون آن تحت کنترل حاکمان این شهر قرار دارد و در روزهای اخیر ناامنیهای قابل توجهی در مناطق مختلف رخ داده است.
کارشناس مسائل خاورمیانه خاطرنشان کرد: پایگاههای رژیم صهیونیستی در قنیطره بهصورت آشکار در حال تأسیس است، آمریکاییها در شرق فرات حضور دارند و ترکیه و عربستان بهدلیل حمایت از گروههای تروریستی، به بنبست راهبردی در سوریه رسیدهاند. مردم بیشترین ضرر را در حوزههای امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی متحمل شدهاند و تحولات آینده در این حوزهها ممکن است تشدید شود.

صدرالحسینی تأکید کرد: جولانی، باوجود تغییر ظاهر و ادبیات دیپلماتیک، نتوانسته اهداف ملت سوریه را پیش ببرد. حتی اعلام خروج التحریرشام از فهرست تروریستها توسط آمریکا، تغییری در رفتار غیرقانونی و تروریستی این جریان ایجاد نکرده است. برداشته شدن اسمی (روی کاغذ) نتوانسته است هیچ تغییر محسوس ایجاد کند و فشار را از دوش مردم بردارد. سفر جولانی به مسکو نیز نتوانست بهبود قابل توجهی در وضعیت مردم سوریه ایجاد کند و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر مردم همچنان پابرجا است.
به گزارش ایمنا، وضعیت کنونی سوریه باید فراتر از روایتهای ساده «پساانقلاب» یا «دوران جدید» تحلیل شود.
بدون بازسازی حاکمیت ملی، کاهش نفوذ خارجی، ایجاد عدالت اجتماعی و احیای یک اقتصاد پویا که نیازهای پایه مردم را تأمین کند، تحقق هرگونه چشمانداز مثبت سیاسی دشوار خواهد بود.
در غیر این صورت، بحران سوریه نهتنها پایان نیافته، بلکه وارد فازی شده است که پیچیدگیهای تازهای همچون تضعیف یکپارچگی کشور، تشدید ناامنیهای قومی و وابستگی به راهحلهای فرامرزی را به همراه دارد؛ چالشهایی که برای مردم عادی ملموستر از هر توافق سیاسی در پایتختهای جهانی است.




نظر شما