به گزارش خبرگزاری ایمنا، رشد توان پهپادی جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، جایگاه «پهپاد شاهد» را به یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت بازدارنده کشور تبدیل کرده است. پیشرفتی که اگرچه با فضاسازی رسانهای برخی بازیگران بهعنوان تهدید منطقهای معرفی میشود، اما مقامات ایران بارها تأکید کردهاند راهبرد پهپادی تهران ماهیتی دفاعی و بازدارنده دارد و جمهوری اسلامی هیچگاه آغازگر جنگ نخواهد بود.
در میان دستاوردهای پهپادی ایران، پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۱ و شاهد ۱۳۶ نقشی تعیینکننده یافتهاند. سرعت توسعه فناوری پهپاد در ایران، در مقایسه با سابقه بیش از صدساله این صنعت در جهان، نشان میدهد تهران با تکیه بر بومیسازی و نوآوری کمهزینه توانسته فاصله خود را با قدرتهای بزرگ نظامی بهطور محسوسی کاهش دهد؛ مسیری که معادلات نظامی منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار داده است.
کاربرد عملی پهپاد شاهد نخست در رزمایشهای «پیامبر اعظم» و سپس در عملیاتهای واقعی بهویژه عملیات «وعده صادق» آشکار شد. مأموریت اصلی این پهپادهای انتحاری، اشباع و تضعیف سامانههای پدافند هوایی دشمن است؛ قابلیتی که زمینه عبور موشکهای بالستیک و کروز را فراهم میکند. استفاده گسترده از پهپاد شاهد ۱۳۶ با برد بیش از هزار کیلومتر، نقطه عطفی در راهبرد عملیاتی ایران محسوب میشود.
در فضای رسانهای غرب، بارها به موضوع تلاش برخی کشورها برای الگوبرداری از این پهپادها اشاره شده است. کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا، چین، ترکیه و روسیه بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به توسعه مهمات سرگردان کمهزینه روی آوردهاند. نکته مهم اینجاست که آنچه در اختیار دیگران قرار گرفته یا مبنای مهندسی معکوس قرار میگیرد، به طور معمول نسلهای قدیمیتر فناوری است، نه سامانههای روز. این روند، بیش از آنکه تهدید تلقی شود، از نگاه تحلیلی نشانه اثرگذاری طراحی اولیه و موفقیت معماری مهندسی آن است.

ویژگیهای منحصربفرد پهپاد شاهدباعث شده قدرتهایی مانند آمریکا و روسیه به سمت مهندسی معکوس و الگوگیری از آن حرکت کنند؛ موضوعی که توسعه پهپاد «لوکاس» در آمریکا و نسخه «گران -۲» در روسیه آن را تأیید میکند.
پهپاد کمهزینه شاهد آمریکا و روسیه را به مهندسی معکوس واداشت
اهمیت راهبردی پهپاد شاهد ۱۳۶ تنها به میدان نبرد محدود نمانده است. قیمت پایین این پهپاد، که بین ۲۰ تا ۵۰ هزار دلار برآورد میشود، در کنار کارایی عملیاتی بالا و قابلیت حمله گروهی (Swarm)، آن را به الگویی جهانی تبدیل کرده است. همین ویژگیها باعث شده حتی قدرتهایی مانند آمریکا و روسیه به سمت مهندسی معکوس و الگوگیری از پهپاد شاهد حرکت کنند؛ موضوعی که توسعه پهپاد «لوکاس» در آمریکا و نسخه «گران -۲» در روسیه آن را تأیید میکند.

دونالد ترامپ نیز در سفر خود به قطر اعلام کرده بود که به شرکتهای آمریکایی سفارش داده از ایران در ساخت پهپاد الگو بگیرند. وی با تمجید از پهپادهای ایرانی گفته بود: «من از چیزی صحبت میکنم که ۳۵ تا ۴۰ هزار دلار هزینه دارد و میتوان هزاران فروند از آن را به پرواز درآورد». روزنامه والاستریت ژورنال نیز در گزارشی با عنوان «هر کشوری میخواهد پهپاد مرگبار شاهد را کپی کند»، تأکید کرده است که شاهد ۱۳۶ به دلیل قیمت پایین و قابلیت تولید انبوه، به الگویی تازه برای ارتشهای جهان تبدیل شده است.

تحلیلگران نظامی معتقدند موفقیت پهپاد شاهد نشانه تغییر پارادایم جنگهای مدرن است؛ جایی که ابزارهای ارزان، تولید انبوه و مبتنی بر نبرد نامتقارن، بر سامانههای گرانقیمت و پیچیده پدافندی غلبه میکنند. ناتوانی سامانههای پیشرفته دفاع هوایی در رهگیری مؤثر پهپادهای شاهد در عملیاتهای اخیر، نشان میدهد ایران با تمرکز بر خلاقیت بومی، توانسته به یکی از بازیگران تأثیرگذار در آینده نبردهای هوایی تبدیل شود.
در ادبیات نوین دفاعی، کمتر سامانهای را میتوان یافت که به اندازه شاهد ۱۳۶ توانسته باشد مفهوم «جنگ کمهزینه – پربازده» را بهصورت عملیاتی بازتعریف کند. این پهپاد، از منظر صنعتی شاید پیچیده نباشد، اما از نظر مهندسی سامانه و فلسفه رزمی، یکی از هوشمندانهترین طراحیهای دو دهه اخیر به شمار میآید.
فلسفه طراحی شاهد ۱۳۶ بر پایه منطق «مصرفپذیری کنترلشده» بنا شده است. برخلاف پهپادهای کلاسیک که برای بازگشت به پایگاه طراحی میشوند، این پرنده بدون سرنشین از ابتدا برای تبدیلشدن به بخشی از سلاح در لحظه اصابت ساخته شده است. در این نگاه مهندسی، سازه باید آنقدر سبک باشد که برد پروازی را افزایش دهد، آنقدر ساده باشد که تولید انبوه آن ممکن شود و آنقدر پایدار باشد که با سامانههای هدایت ساده نیز عملکرد دقیق داشته باشد. نتیجه این رویکرد، تولد پهپادی است که بهجای وابستگی به فناوریهای گرانقیمت، به «هوشمندی در حذف پیچیدگیهای غیرضروری» متکی است.
طراحی بال دلتایی این پهپاد یکی از مهمترین نقاط تمایز آن به شمار میرود. این فرم آیرودینامیکی باعث توزیع مناسب فشار هوا روی سطح بال، افزایش پایداری در پروازهای طولانی و کاهش نیاز به سطوح کنترلی پیچیده میشود. در عمل، شاهد ۱۳۶ با همین طراحی میتواند ساعتها در پروفایل پروازی پایدار باقی بماند و نسبت مناسبی میان نیروی برا و مقاومت هوا ایجاد کند. این یعنی مصرف سوخت کمتر، برد بیشتر و اطمینان بالاتر از انجام مأموریت.

بدنه این پهپاد از کامپوزیتهای پلیمری سبک ساخته شده است؛ موادی که هم وزن کلی سازه را کاهش میدهند و هم بازتاب امواج راداری را محدود میکنند. نتیجه این انتخاب مهندسی، کاهش سطح مقطع راداری و ایجاد اختلال در کیفیت سیگنال بازگشتی رادارهای دشمن است، بهویژه زمانی که این پهپاد در ارتفاع پایین و در پسزمینه نویز زمین پرواز میکند. در چنین شرایطی، سامانههای کشف، با سیگنالهای ضعیف و ناپایدار مواجه میشوند و همین تأخیرهای جزئی، در میدان عمل به یک مزیت تاکتیکی مهم تبدیل میشود.
موتور شاهد ۱۳۶ بهصورت عامدانه ساده و کمحجم طراحی شده است. این انتخاب یک تصمیم کاملاً مهندسی بوده، نه یک محدودیت. تمرکز اصلی بر ایجاد تعادل میان وزن، مصرف سوخت و قابلیت اطمینان بوده است. موتورهای پیچیدهتر گرچه توان سریعتری ایجاد میکنند، اما هزینه، استهلاک و احتمال خرابی بالاتری دارند. در مقابل، موتور این پهپاد برای پرواز یکنواخت و پایدار بهینه شده و نسبت توان به وزن آن به شکلی تنظیم شده که بیشترین بازده را در سرعت کروز ایجاد کند. همین ویژگی باعث میشود این پرنده بتواند مسیرهای طولانی را با حداقل منابع طی کند و در عین حال، امضای صوتی و حرارتی محدودی از خود بهجا بگذارد.

در بخش سرجنگی نیز منطق طراحی بر «جهتدهی انرژی» استوار است، نه صرفاً ایجاد انفجار. تمرکز بر تخریب متمرکز باعث میشود انرژی آزادشده بهجای پراکندگی بیهدف، مستقیم در راستای هدف تخلیه شود. این رویکرد موجب افزایش نسبت جرم به اثرگذاری شده و پهپاد را به ابزاری کارآمد برای تخریب زیرساختهای حساس تبدیل میکند؛ آن هم با حداقل حجم مواد انفجاری نسبت به سلاحهای کلاسیک.
دشواری رهگیری شاهد ۱۳۶ بیش از آنکه به مفهوم مطلق «نامرئی بودن» مربوط باشد، به ترکیب چند عامل فنی بازمیگردد. پرواز در ارتفاع پایین، سطح مقطع راداری کوچک، امضای حرارتی محدود و قابلیت پرواز گروهی باعث میشود سامانههای پدافندی با شرایطی نابرابر روبهرو شوند. رادارهایی که برای کشف اهداف بزرگ و پرسرعت طراحی شدهاند، در مواجهه با اهداف کوچک، کمسرعت و نزدیک به زمین با تأخیر عمل میکنند و این تأخیر در میدان واقعی، نقش تعیینکننده دارد. مهمتر از آن، هزینه هر موشک رهگیر چندین برابر هزینه ساخت این پهپاد است و همین موضوع، بُعد اقتصادی جنگ را به نفع استفادهکننده از چنین سامانههایی تغییر میدهد.
اما داستان پهپادهای انتحاری ایرانی به شاهد ۱۳۶ محدود نمیشود. رونمایی از پهپاد «حدید ۱۱۰» که با نام «دالاهو» نیز شناخته میشود، نشان داد که مسیر توسعه متوقف نشده و وارد مرحله جدیدی شده است. این پهپاد بر پایه تجربههای نسلهای قبلی ساخته شده، اما تفاوت بنیادین آن در استفاده از موتور جت است. این تغییر، صرفاً افزایش سرعت نیست، بلکه تغییر کامل فلسفه عملیاتی است. حدید ۱۱۰ با سرعتی بهمراتب بالاتر، زمان رسیدن به هدف را به حداقل میرساند و پنجره واکنش سامانههای دفاعی را کوچکتر میکند. در چنین شرایطی، مفهوم غافلگیری از یک تاکتیک به یک ویژگی ذاتی سامانه تبدیل میشود.

برد پروازی اعلامشده برای این پهپاد حدود ۳۵۰ کیلومتر و مداومت پروازی آن نزدیک به یک ساعت عنوان شده است، هرچند در حوزه تجهیزات نظامی، معمولاً مشخصات واقعی بهصورت کامل رسانهای نمیشود. همین سطح اطلاعات موجود نیز نشان میدهد که ایران از پهپادهای پیستونی کند به سمت پهپادهای جتمحور سریع حرکت کرده و این یک جهش نسلی به شمار میآید، نه یک ارتقای جزئی.
جمعبندی این تحولات نشان میدهد که شاهد ۱۳۶ تنها یک ابزار پرنده نیست، بلکه نماد یک تفکر نظامی است؛ تفکری که بر کاهش هزینه، افزایش فشار روانی بر دشمن و ایجاد عدم توازن اقتصادی در میدان نبرد استوار شده است. حدید ۱۱۰ یا دالاهو نیز ادامه همین مسیر، اما در نسل سریعتر و پیچیدهتر است. زمانی که دیگر قدرتها ناچار به تقلید از یک الگوی مشخص میشوند، این موضوع تنها یک رقابت فنی نیست، بلکه نشانه آن است که آن الگو توانسته بخشی از قواعد بازی را تغییر دهد.
در این چارچوب، صنعت پهپادی ایران را میتوان یکی از حوزههایی دانست که از فاز مصرف فناوری عبور کرده و به مرحله طراحی و اثرگذاری راهبردی رسیده است؛ مسیری که بهنظر نمیرسد در آینده نزدیک متوقف شود.




نظر شما