به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، در تاریخ این سرزمین، گاهی مردانی ظهور میکنند که آمدنشان نسیمی از رحمت است و رفتنشان طوفانی از حماسه، مردانی که نهتنها در آسمانها اوج میگیرند، بلکه روح بلندشان نیز افقی فراتر از زندگی معمول انسانها را در مینوردد، از میان چنین دلیرانی، نام احمد کشوری همچون ستارهای است که نه غروب میپذیرد و نه غبار فراموشی بر چهرهاش مینشیند، ستارهای که از دل روزهای سوزان تابستان ۱۳۳۲ در خانهای ساده و خانوادهای مؤمن طلوع کرد و مسیر زندگیاش را با نور ایمان، هنر، شجاعت و عشق به وطن روشن ساخت.
او کودکی بود از دیار بروجرد و مازندراننشینِ فیروزکوه که روح هنرمندانهاش در میان سبزی شالیزارها، زمزمه رودها و هوای معطر شمال پرورش پیدا کرد، همان دستانی که میتوانستند قلمموهای نقاشی و خطوط خوشنویسی را به ظرافت بر صفحه کاغذ بنشانند، تقدیر چنین نوشت که روزی هدایت بالگردی آهنین را در میدانهای آتش و خون به عهده بگیرند، احمد در جوانی، میان هزاران انتخاب، راهی را برگزید که سرنوشت قهرمانان رقم میزند؛ پرواز، پروازی برای دفاع، برای نجات، برای عشق به خاکی که آن را وطن مینامید.
سالها بعد، همان جوان خوشقریحه و هنرمند، خلبانی شد که وزش پروانههای هلیکوپترهای کبرا و جترنجر را به ضرباهنگ ایمان پیوند داد و با شجاعتی کمنظیر در تاریکترین روزهای جنگ تحمیلی درخشید، او نهتنها خلبانی ماهر که نمادی از نجابت، انسانیت و یاریرسانی بیمنت بود، مردی که در کرمانشاه و ایلام، بیآنکه کسی بداند، دست خانوادههای نیازمند را میگرفت و نامش را پشت پرده فروتنی پنهان میکرد.
با این همه، روزی فرا رسید که تقدیر الهی، این پرنده آسمان را به سوی جاودانگی فراخواند، پانزدهم آذر ۱۳۵۹، هنگامی که ماموریتش را با سربلندی به پایان رسانده بود، آسمان میمک شاهد لحظهای شد که دو جنگنده دشمن، مسیر تاریخ را دگرگون کردند، بالگرد او آماج آتش شد، اما آن سقوط، پایان نبود، همانجا در ۲۷ سالگی، احمد کشوری از زمین برید و به افقهایی پیوست که تنها شهیدان میشناسند.
نام او از آن روز به بعد نهتنها در کنار بزرگان هوانیروز، بلکه در دل مردم در حافظه جنگ، در قصههای مقاومت و در پیشانی تاریخ این کشور حک شد، احمد کشوری تنها خلبانی دلاور نبود؛ روحی بود، سرشار از هنر، ایمان، غیرت، جوانمردی و عشق، صدای خوشش، قلم هنرمندانهاش، قلب مهربانش و پروازهای جسورانهاش تصویری از انسانی کامل را به یاد میآورد، انسانی که زندگی کوتاهش، پهناورتر از عمر بسیاری طولانی است.

روز هوانیروز و یادبود ۲۵۰ شهید سرافراز
مسعود اباذری، پژوهشگر و نویسنده حوزه شهدای هشت سال دفاع مقدس شهید احمد کشوری را یکی از برجستهترین شهدای هوانیروز ایران معرفی میکند و به خبرنگار ایمنا میگوید: شهید کشوری در آغاز جنگ تحمیلی در منطقه ایلام و در یک عملیات برونمرزی، پانزدهم آذر ۱۳۵۹ در نبردی نابرابر با جنگندههای عراقی هدف اصابت موشک قرار گرفت و به شهادت رسید.
وی با بیان اینکه شهید کشوری هنگام شهادت نقشی کلیدی در تیم آتش هوانیروز در جبهههای غرب بهویژه کرمانشاه و ایلام داشت، میافزاید: سالروز شهادت او با تلاشهای فداکارانه همرزمانش در هوانیروز همزمان شده و این روز بهعنوان روز هوانیروز نامگذاری شده است، روزی برای پاسداشت ۲۵۰ شهید سرافراز و سروقامت هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران.
این مستندساز مازندرانی با بیان اینکه هوانیروز در طول جنگ و پس از آن نقش حیاتی در امدادرسانی، عملیاتهای نظامی و کمک به مردم داشته است، ادامه میدهد: استان پهلوانپرور مازندران ۱۳ شهید از گلوگاه تا رامسر تقدیم کرده است؛ از پرسنل تا خلبانان کبرا و بالگرد ۲۱۴، شهدایی همچون براتعلی نمایان از ساری، جعفر مهدوی ملککلایی از قائمشهر، علیاکبر شیرودی از شیرود تنکابن و امیرحسن سجادی نیاکی از آمل که در جبهههای جنوب، پاوه و سرپل ذهاب به شهادت رسیدند.
این پژوهشگر از نخستین اثر خود درباره شهدای هوانیروز مازندران با عنوان «عبور از ناحیه» یاد میکند و میگوید: در این کتاب، علاوهبر معرفی شهدای هوانیروز استان، به زندگی و شخصیت شهید کشوری نیز پرداخته شده است، همچنین کتاب خانهای کوچک با گردسوز کوچک با همکاری ایرج فلاح بهصورت مستند داستانی درباره زندگی شهید منتشر شد.
اباذری «چای آخر» را جدیدترین اثرش در روایت لحظهبهلحظه زندگی شهید کشوری معرفی میکند و توضیح میدهد: این اثر با همراهی سازمان عقیدتی سیاسی هوانیروز ارتش منتشر شده و شامل خاطرات خانواده و همرزمان این شهید است.
وی ویژگیهای بارز شهید کشوری را جنگاوری، شجاعت، روحیه حماسی و فداکاری برمیشمارد و میگوید: او از صبح تا غروب در بالگرد پرواز میکرد و فشار روحی و جسمی بسیاری را تحمل میکرد؛ با این حال لحظهای از تلاش برای دفاع از وطن کوتاهی نمیکرد.
اباذری با اشاره به روحیه اجتماعی و انساندوستی این شهید بیان میکند: شهید کشوری علاوهبر حضور در خطوط مقدم به پیگیری مشکلات مالی نیروها و کمک به نیازمندان توجه ویژه داشت، او در کرمانشاه و ایلام با یاری همکارانش صندوقی برای کمک به خانوادههای نیازمند راهاندازی کرده بود.
وی میافزاید: این شهید در همه ابعاد انسانی برجسته بود؛ هنرمند، خوشصدا، خطاط، نقاش و حتی کشتیگیر. به زبانهای لری و مازندرانی شعر میخواند، قرآن تلاوت میکرد و فرهنگ غنی و اصیل خود را در هر پرواز همراه داشت.

نسل امروز شناخت کافی از قهرمانان هوانیروز ندارد
اباذری با اشاره به غفلت از ثبت خاطرات و ناگفتههای قهرمانان هوانیروز میگوید: بارها در نشستها با فرماندهان هوانیروز تأکید کردهام که بسیاری از خلبانان آن دوران یا شهید شدهاند یا به سنین کهنسالی رسیدهاند و بسیاری از خاطرات ارزشمندشان در حال فراموشی است، ۴۰ سال از پایان جنگ گذشته و برخی از رزمندگان آسیبهای جسمی و خاطرات خود را با خود به خاک بردهاند.
وی با ابراز نگرانی ادامه میدهد: نسل امروز شناخت کافی از این قهرمانان ندارد و زیرساخت مناسبی برای ثبت و انتقال این خاطرات ایجاد نشده است، طی چهار دهه اخیر در عرصههای فرهنگی، هنری و پژوهشی مرتبط با دفاع مقدس کارهای کافی انجام نشده است، بهویژه در حوزه کتاب، تئاتر، موسیقی و سریالهای مرتبط با جنگ.
نویسنده «چای آخر» با اشاره به کمبود آثار فرهنگی میگوید: اکنون بسیاری از اطلاعات و روایتهای جنگ از منابع خارجی استخراج میشود، زیرا پژوهشهای داخلی کافی نبوده است، پرداختن به زندگی و قهرمانیهای شهدا برای الگوسازی نسل جوان ضروری است.
اباذری با انتقاد از کمتوجهی به قهرمانان دفاع مقدس میافزاید: در مقایسه با هزینههای فرهنگی و هنری در دیگر حوزهها، سرمایهگذاری در عرصه دفاع مقدس بسیار اندک است.
وی با تاکید بر ضرورت معرفی قهرمانان ملی در رسانههای داخلی و بینالمللی میگوید: اگر شهدا و قهرمانان دفاع مقدس بهدرستی معرفی میشدند، مسیر و الگوهای روشنتری برای جوانان ترسیم و از بسیاری از انحرافات جلوگیری میشد.
به گزارش ایمنا، امروز، سالها پس از پرواز ابدی احمد کشوری، هنوز میتوان رد بالهایش را در آسمان این سرزمین دید؛ ردی که نه با گذر زمان کمرنگ میشود و نه با غبار فراموشی از یاد میرود، قصه او قصه مردی است که هنر و ایمان را در هم آمیخت، شجاعت را با نجابت پیوند زد و پرواز را به معنای حقیقی آن رساند؛ پروازی برای مردم، برای وطن و برای حقیقت.
گزارش از کبریا مقدس، خبرنگار ایمنا در مازندران




نظر شما