زلنسکی بین دوگزینه؛ شرافت یا شراکت

جنگ اوکراین اکنون به نقطه‌ای رسیده که یک طرح ۲۸ ماده‌ای از سوی ترامپ توانسته چهره زلنسکی را در هم بکشاند و لبخند پوتین را پهن‌تر کند. طرحی که بسیاری آن را واگذاری امتیازهای بزرگ به روسیه و پایان یک‌طرفه رویای اوکراین می‌دانند و زلنسکی را در دوراهی سخت «شرافت» و «شراکت» گذاشته است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، وقتی زلنسکی متن «توافق جامع» ترامپ را خواند، چهره درهم‌رفته‌اش تنها یک واکنش احساسی نبود؛ نشانه‌ای از واقعیتی جدید بود: اوکراین به‌طور تقریبی نه چیزی برای معامله دارد، نه کسی که پشتش بایستد. طرح ۲۸ ماده‌ای ترامپ در ظاهر صلح است، اما در مضمون، بازنویسی همان خواسته‌های ابتدایی روسیه بود، از واگذاری کریمه، لوهانسک و دونتسک گرفته تا محدودیت دائمی تسلیحاتی و تعهد به نپیوستن به ناتو.

این همان نقطه‌ای است که پوتین با رضایت آشکار می‌گوید «می‌شود از این طرح، پایه صلح نهایی ساخت.»

و هم‌زمان، زلنسکی با صدایی گرفته اعتراف می‌کند: «بین شرافت و شریکانم گیر کرده‌ام.»

زلنسکی بین دوگزینه؛ شرافت یا شراکت

زلنسکی؛ از کارت‌های پرهیاهو تا دست خالی

در سه سال گذشته، غرب برای اوکراین حکم یک سرمایه‌گذار امیدوار را داشت؛ سرمایه‌گذاری که روی کاغذ وعده می‌دهد، روی زمین اما توان کافی ندارد. اروپا نتوانست و شاید نخواست که وزن جنگ را تحمل کند، آمریکا پول و سلاح داد، اما در بزنگاه، بایدن به زلنسکی پیشنهاد فرار داد و امروز ترامپ با شانه بالا انداختن می‌گوید: «تو کارت بازی نداری.»

این همان لحظه ریزش اعتماد است؛ جایی که اوکراین می‌ماند و یک شریک قدرتمند که هر زمان اراده کند، قواعد بازی را عوض می‌کند.

جنگی که بیش از زمین، روح اوکراین را گرفت

۶۰۰ هزار کشته، مهاجرت میلیونی و از دست رفتن ۲۰ درصد خاک؛ این‌ها تنها عدد نیستند. وزن جنگ بر شانه‌های کشوری افتاده که رهبرش، بازیگری بوده که نقش رئیس‌جمهور را خوب بازی می‌کرد، اما در میدان واقعی سیاست، یک‌به‌یک کارت‌هایش را از دست داد.

پیروزی‌های روزانه روسیه، ناتوانی اروپا و سرد شدن روابط واشنگتن و کی‌یف، همگی زلنسکی را به نقطه پذیرشِ تحقیرآمیزی هل داده‌اند: یا این طرح را امضا می‌کنی، یا در میدان تنها می‌مانی!

زلنسکی بین دوگزینه؛ شرافت یا شراکت

پوتین؛ پیروزی با زبان زور

پوتین از ابتدا گفته بود غرب تنها زبان قدرت را می‌فهمد، اکنون با وجود تحریم‌های بی‌سابقه، پیشروی نظامی بیشتر از آنچه تصور می‌شد و طرحی که به تقریب تمام خواسته‌هایش را رسمیت می‌دهد، او احساس می‌کند بازی را برده است. حتی پس از انتشار طرح ترامپ، حملات روسیه ادامه یافت؛ برای پوتین «جنگ» زبانی است که باید تا نقطه تحمیل کامل پیامش ادامه یابد.

زلنسکی بین دوگزینه؛ شرافت یا شراکت

امنیت واگذارشدنی نیست، آمریکا متحدانش را کارت بازی می‌بیند

مهراد نجفی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در این زمینه اظهار کرد: اتفاقات اخیر قابل پیش‌بینی بود؛ زیرا در نهایت با یک عضو دائم شورای امنیت و یک قدرت هسته‌ای روبه‌رو هستیم. قدرت‌های بزرگ جهان هیچ‌گاه به‌صورت مستقیم با یکدیگر وارد جنگ نمی‌شوند. هدف آمریکا از ابتدا تضعیف روسیه در یک درگیری غیرمستقیم و نیابتی بود، اما هم آمریکا و هم اروپا می‌دانند که اگر موضوع به سطح «تهدید موجودیتی» برای روسیه یا هر کشور هسته‌ای دیگر برسد، آن کشور از تمام ظرفیت قدرت خود توان هسته‌ای استفاده خواهد کرد، بنابراین طرف‌های غربی تلاش می‌کنند سطح بحران به نقطه تهدید موجودیتی نرسد و تنها در سطح تضعیف طرف مقابل از طریق جنگ نیابتی باقی بماند.

وی افزود: با این شرایط قابل پیش‌بینی بود که تنش و درگیری تا نقطه‌ای ادامه پیدا کند و سپس به‌طور کمّی یا کیفی فروکش کرده و وارد مرحله مذاکره شود. مسئله مهم در حال حاضر این است که «چه کسی کیف مذاکره را به دست می‌گیرد» و پیشنهادهای مطرح‌شده برای صلح با چه کیفیتی پذیرفته می‌شود و هر طرف تا چه میزان امکان چانه‌زنی دارد.

اعتماد به آمریکا خطا است، دلیل؟ اوکراین!

کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به یک گفتمان رایج در جهان گفت: در بسیاری از کشورها و در میان برخی احزاب و جریان‌های سیاسی این نگاه وجود دارد که به‌جای سرمایه‌گذاری بر توان دفاعی و امنیتی داخل کشور، می‌توان امنیت را به یک قدرت خارجی مثل آمریکا سپرد و در عوض سرمایه‌ها را تنها مسائل اقتصادی و توسعه‌ای کرد. تجربه‌های اخیر نشان داده است که این نگاه خطاست و حتی می‌تواند برای کشورها بسیار پرهزینه باشد.

نجفی تصریح کرد: نمونه اول، اوکراین است. آمریکا و اروپا این کشور را برای عضویت در ناتو تشویق کردند و به‌طور عملی آن را وارد تنش با روسیه کردند، اما امروز همان کشورها اوکراین را در دوراهی سختی قرار داده‌اند، به‌گونه‌ای که یا باید امتیاز دهد و صلح را بپذیرد یا اینکه از حمایت کردن اوکراین را دست می‌کشند، آمریکا که اوکراین را به سمت ناتو سوق داد، اکنون در حال عقب‌نشینی است و حتی از اوکراین می‌خواهد انتخابات برگزار کند و بخشی از امتیازات را بپذیرد. این در حالی است که اوکراین تصور می‌کرد با اتکا به آمریکا می‌تواند در برابر روسیه عضو ناتو شود و امنیت خود را تضمین کند، اما اکنون پشتوانه غرب در عمل تضعیف شده است.

وی ادامه داد: نمونه دیگر قطر است. با وجود اینکه بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا در منطقه در خاک قطر قرار دارد و این کشور از متحدان اصلی آمریکا محسوب می‌شود و میلیاردها دلار خرید تسلیحاتی و سرمایه‌گذاری مشترک دارد، در لحظه‌ای که قطر نیازمند واکنش پدافندی بود، حتی هشدارهای اولیه نیز به‌درستی عمل نکرد. این نشان می‌دهد که امنیت کشورها، امری واگذارپذیر نیست و نمی‌توان آن را کامل بر دوش یک قدرت خارجی گذاشت. آمریکا بارها ثابت کرده که متحدانش را همچون «کارت بازی» می‌بیند؛ کارت‌هایی که در زمان مناسب مصرف می‌شوند و پس از آن تاریخ مصرفشان به پایان می‌رسد.

نجفی تصریح کرد: این رویکرد به‌طور کامل متفاوت از گفتمان جمهوری اسلامی ایران است. ایران متحدان خود را کارت بازی نمی‌بیند، بلکه آنان را بازیگران مستقل می‌داند که با ایران در یک گفتمان مشترک، یعنی مقاومت در برابر استکبار و استعمار، همکاری می‌کنند. ایران آن‌ها را تحت قیمومیت نمی‌برد، بلکه به‌عنوان نیروهای مستقل منطقه‌ای از آن‌ها حمایت می‌کند.

وی گفت: درس مهمی که از این رخدادها می‌توان گرفت، این است که امنیت یک مسئله واگذار شدنی نیست و کشورها ناچارند بخشی از امنیت خود را با اتکا به توان داخلی تأمین کنند. اگر این واقعیت در نظر گرفته شود، کم‌وکیف توافقات اخیر و روند تنش‌ها موضوعی عجیب یا غیرقابل پیش‌بینی نیست.

دوراهی نهایی؛ شرافت یا شراکت؟

به گزارش ایمنا، این بحران، برای اوکراین یک درس تلخ دارد: اتکا به قدرت‌های خارجی، سراب بود، زلنسکی امروز در دوراهی‌ای ایستاده که هر دو مسیرش بوی شکست می‌دهد. پذیرش طرح به معنای ثبت یک عقب‌نشینی تاریخی است؛ نپذیرفتن آن یعنی جنگی که دیگر حتی متحدان سابق هم میلی به طولانی شدنش ندارند.

در نبرد پایانی میان «افسر کاگ‌ب» و «بازیگر کمدین»، بازیگر مجبور است بپذیرد که در سیاست تنها قدرت واقعی حرف آخر را می‌زند.

کد خبر 927289

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.