به گزارش خبرگزاری ایمنا، استفاده از هنرهای بومی در طراحی شهری میتواند شهرها را زنده، جذاب و هویتمند کند، یکی از اقدامات مهم در این زمینه ترکیب هنرهای سنتی با معماری مدرن است تا هم اصالت شهر حفظ شود و هم با مؤلفههای زندگی امروز هماهنگ باشد.
میتوان از نقشهای سنتی ایرانی در طراحی کفپوش پیادهروها، دیوارنگارههای شهری یا حتی فرم مبلمان شهری استفاده کرد، همچنین برگزاری جشنوارههای هنری تا هنرمندان محلی بتوانند آثار خود را در سطح شهر به نمایش بگذارند، مردم را با فرهنگ بومی بیشتر آشنا میکند.
یک راه دیگر ایجاد کارگاههای آموزشی در فضاهای عمومی است تا شهروندان نحوه استفاده از هنرهای بومی را بیاموزند و در طراحی شهر مشارکت کنند، به این ترتیب شهرها به مکانی تبدیل میشود که هویت فرهنگی خودش را حفظ میکند و در عین حال با دنیای مدرن همخوانی دارد.
پیادهسازی هنرهای بومی، فضاهای عمومی شهرها را از حالت بیروح و صنعتی خارج میکند و به آنها شخصیت و هویت میبخشد، این امر میتواند از طریق تلفیق نقوش سنتی در طراحی دیوارها، استفاده از صنایعدستی در مبلمان شهری یا حتی اجرای هنرهای زنده همچون موسیقی و نمایشهای خیابانی در نقاط مختلف شهر انجام شود.
یکی از راهکارهای مؤثر برگزاری جشنوارههای هنری در فضاهای عمومی است که موجب میشود مردم به طور مستقیم با هنرهای بومی ارتباط برقرار کنند، همچنین بازارچههای محلی و کارگاههای آموزشی میتوانند فضایی برای نمایش و آموزش هنرهای سنتی فراهم کند.
به کار بردن المانها و نمادها پایینترین سطح استفاده از هنر در طراحی شهری است، البته این روش میتواند بخشی از برخورد ما با هنرها باشد اما زمانی که به هنر به چشم یک شیء موزهای نگاه میکنیم در حال بهرهبرداری حداقلی از ظرفیتها هستیم
ایجاد مسیرهای پیادهروی با طراحی الهام گرفته از هنرهای سنتی یا نصب مجسمههایی که نماد فرهنگ بومی است نیز میتواند تأثیر عمیقی بر ارتقای هویت شهری داشته باشد؛ هنرهای بومی با انعکاس فرهنگ، تاریخ و سنتهای یک منطقه به شهروندان حس تعلق و آشنایی بیشتر با محیط اطرافشان را میدهد.
زمانی که عناصر هنری بومی در معماری، نقاشیهای دیواری، مجسمهها و تزئینات شهری به کار میرود، فضای شهر از یکنواختی خارج و به مکانی منحصربهفرد و الهامبخش تبدیل میشود، به علاوه زیبایی بصری حاصل از هنرهای بومی نهتنها شهر را دلپذیرتر و جذابتر میکند، بلکه به نوعی یادآور تاریخ و میراث فرهنگی منطقه است.
این موضوع موجب میشود ساکنان شهر با افتخار بیشتری به گذشته خود بنگرند و گردشگران نیز تجربهای متفاوت و غنی از شهر داشته باشند، همچنین استفاده از رنگها، نقشمایهها و تکنیکهای سنتی در طراحی شهری میتواند یکپارچگی بصری و هماهنگی خاصی ایجاد کند که با روحیه و هویت محلی هماهنگ باشد.
از سوی دیگر نمایش هنرهای بومی در فضاهای شهری موجب حفظ و ترویج سنتهای فرهنگی میشود و نسلهای جوانتر را با میراث هنری پیشینیان آشنا میکند که میتواند در تقویت و حفظ ارزشهای فرهنگی مؤثر باشد؛ شهرهایی که از هنرهای بومی در طراحی خود بهره میگیرند، مقصد جذابتری برای گردشگران هستند و همین امر به رونق اقتصادی منطقه کمک میکند.

نباید به هنرهای شهری نگاهی موزهای داشت
امیرحسین شبانی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد به خبرنگار ایمنا میگوید: هنر در طراحی شهری موضوعی طولانیمدت و زمانمند برای افزایش کیفیت فضاها و ساختارهای شهری است که در بخشی از آن ساختار جامعه و بدنه شهروندی متصدی و دخیل است و در سمت دیگر مدیریت شهری برای افزایش کیفیت و تقویت هویتهای زمینهای به سمت استفاده از هنر قرار دارد.
وی میافزاید: در بعضی شهرها هنر تبدیل به یک نماد، سمبل و عامل هویتبخش میشده است.
دکترای شهرسازی عنوان میکند: هنرهای بومی مجموعهای از دستاوردهای ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است که واجد نامگذاری به نام هنر هستند، هنرهای بومی میتوانند مواریث پیدا و آشکار جوامع شهری باشند و به عنوان مواریث ناملموس و ناپیدای شهر تلقی شوند.
شبانی اضافه میکند: هنرهای بومی شامل گفتار و محاورههای روزمره از جمله اصطلاحات و ضربالمثلها تا مصادیق عینیتر از جمله صنایعدستی است، زمانی که ما آنها را در یک ساختار جغرافیایی خاص تحلیل میکنیم ارزشمندی آن، حتی نقاط ضعف و قوت بیشتر نمایان میشود.
وی تاکید میکند: میتوان در بخش رسمی فضاهای شهری که متولی آن شهرداریها و مدیریت شهری است از سمبلها، المانها، اسامی و پیش زمینه هنرها برای هویتبخشی به یک فضا، یک محله یا هر بخش دیگری از شهر استفاده کرد که در تمام دنیا مرسوم است.
این استادیار دانشگاه عنوان میکند: اصفهان به عنوان یکی از شهرهای ثبت شده در ساختار شبکه جهانی شهرهای خلاق با عنوان صنایعدستی از همین منظر مورد توجه قرار گرفته است.
شبانی با اشاره به استفاده از المانها در طراحی فضاهای شهری تصریح میکند: برخوردهای موضعی به لحاظ ساختاری انجام شده است اما نمیتوان گفت که حق مطلب نسبت به صنایعدستی و ارزشهایی که بخشی از فرهنگ دارد ادا شده است؛ هنوز ظرفیتهای پیدا و پنهان هنرهای بومی به طور کامل در شهرهای ما مورد استفاده قرار نگرفته است.

وی خاطرنشان میکند: در گذشته هنر چیزی جدای از ساختار جریان زندگی عادی و روال روزمره مردمان شهرها نبوده است، اما مدرنیته خطکشیهایی را میان حوزههای فرهنگی، هنری، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی شهرها ایجاد میکند و به همین دلیل هنرهای بومی دیگر رسوخی در بطن و متن زندگی شهروندی ندارد.
دکترای شهرسازی معتقد است: به کار بردن المانها و نمادها پایینترین سطح استفاده از هنر در طراحی شهری است، البته این روش میتواند بخشی از برخورد ما با هنرها باشد اما زمانی که به هنر به چشم یک شیء موزهای نگاه میکنیم، تنها آنها را در یک ساختار محدود میدان و خیابان در نظر میگیریم و از هنرها و ظرفیت آنها در اقتصاد محلی و هویتبخشی به ساختارهای تاریخی استفاده نمیکنیم، در حال بهرهبرداری حداقلی از ظرفیتها هستیم.
شبانی ادامه میدهد: میتوانیم به راحتی جریان گردشگری شهری را به سمت گردشگریهای خلاق پیش ببریم که با استفاده از ظرفیتهای هنرهای بومی شکل میگیرد، زمانی که ما جریان گردشگری را به نحوی هدایت کنیم که گردشگر در فرایند خلق یک هنر بومی قرار گیرد و بخشی از تولید شود، مانایی جریان گردشگری و افزایش حس تعلق شهروندی بیشتر خواهد بود تا اینکه هنر را به یک ساختار در گوشهای از یک فضا محدود کنیم.
به گزارش ایمنا، تلفیق هنرهای بومی با فضاهای شهری نه تنها محیطی دلچسبتر و زیباتر ایجاد میکند، بلکه موجب میشود شهر به مکانی هویتدار و معنادار تبدیل شود؛ این هنرها میتوانند بهعنوان پل ارتباطی میان گذشته و حال عمل و شهر را از حالت کاربردی به فضایی خاطرهانگیز و فرهنگی تبدیل کنند.




نظر شما