کوثر مبطل ابتر و بارانی بر جان پیامبر

صحبت در مورد کوثر، ورود به سرزمینی است که نهرهای بهشتی، مقام نبوت، شفاعت، و نسل پاک فاطمه زهرا (س) در کنار هم تصویر می‌آفرینند. سرزمینی که در آن، واژه «ابتر» باطل می‌شود و «کوثر» همچون بارانی از لطف الهی بر جان پیامبر فرود می‌آید.

به گزارش خبرگزاری‬ ایمنا، سوره کوثر، کوتاه‌ترین سوره قرآن دریچه‌ای است به دنیای بزرگی از رحمت الهی و پاسخ خدا به رنج‌های پنهان پیامبر که در مسیر رسالت، زخم زبان دشمنان را با بردباری تحمل کرد. «کوثر» آیه‌ای است که در آن، خداوند به محبوبش می‌گوید: آنچه به تو عطا کرده‌ایم، مقیاس خاک ندارد؛ خیر فراوان است، برکت بی‌پایان است و نعمتی است که جهانیان در دنیا و آخرت در برابر آن سر تعظیم فرود می‌آورند.

صحبت در مورد کوثر، ورود به سرزمینی است که نهرهای بهشتی، مقام نبوت، شفاعت، و نسل پاک فاطمه زهرا (س) در کنار هم تصویر می‌آفرینند. سرزمینی که در آن، واژه «ابتر» باطل می‌شود و «کوثر» همچون بارانی از لطف الهی بر جان پیامبر فرود می‌آید. این نوشتار، دعوتی است به تأملی عمیق‌تر در معنای این خیر کثیر؛ خیری که مفسران، آن را در بیش از بیست و شش تصویر مختلف بازگو کرده‌اند، اما قلب همه آنها، یک حقیقت واحد است: عظمت بی‌پایان نعمتی که خداوند بر پیامبر خویش فرو فرستاد.

حجت الاسلام محسن قرائتی در گفت و گویی درباره سوره کوثر اظهار می‌کند: این سوره همه چیزش استثنایی است، همه کلماتش استثنایی است؛ چون «إِنَّا أَعْطَیْنا» هیچ جای قرآن نیست. «کوثر» هیچ جای قرآن نیست. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» هیچ جای قرآن نیست، «وَ انْحَرْ» هیچ جای قرآن نیست، «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» هم هیچ جای قرآن نیست. به همین دلیل کلمات این سوره از قرآن منحصر به فرد است. از نظر کوچک‌تر بودن، هیچ جای قرآن سوره به این کوچکی نداریم.

وی در ادامه درباره شأن نزول این سوره می‌افزاید: پدر عمروعاص یک متلکی به پیغمبر گفت. پیغمبر ما دو پسر داشت، منتهی این پسرها در بچگی درگذشتند. آنچه از پیغمبر ماند یک دختر بود. عرب‌ها هم در زمان جاهلیت دختر را جزو آدم حساب نمی‌کردند و به کسی که پسر نداشت می‌گفتند: ابتر است. ابتر یعنی عقبه ندارد. لذا به پیغمبر ابتر گفتند. آن وقت خداوند یک سوره فرستاد و پاسخ این‌ها را داد. پاسخ آنها همین سوره کوثر است.

این پژوهشگر قرآن به تفسیر سوره قرآن پرداخته و می‌گوید: در ابتدای این سوره خدا گفته است «انَّا» نگفت «انّی» جایی که بحث توحیدی است خدا می‌گوید: خودم می‌بخشم! جایی که کار بی واسطه می‌کند می‌گوید: من، اما یک جایی که با واسطه است می‌گوید: ما، «انّا انزلنا من السماء ماءً» چرا؟ چون باران را گرچه خدا می‌فرستد اما واسطه دارد. خورشید به اقیانوس‌ها می‌تابد. دریاها بخار می‌شود. بخارها ابر می‌شود. ابرها فشرده می‌شود. جاذبه زمین باران را پایین می‌کشد. بعضی جاها خدا گفته من، بعضی جاها گفته: ما. آنجایی که خدا کار را مستقیم و بی واسطه انجام می‌دهد می‌گوید: من، آنجایی که با واسطه انجام می‌دهد می‌گوید: ما. «انا انزلناه فی لیلة القدر» چون خدا به وسیله جبرئیل قرآن را نازل کرد. در سوره کوثر نیز به همین ترتیب است.

حجت‬ الاسلام‬ قرائتی‬ این چنین ادامه می‌دهد: ‬ «إِنَّا أَعْطَیْناکَ‏ الْکَوْثَرَ» تداوم رهبری است. یعنی پیغمبر تو ابتر نیستی و بعد از تو نسل تو هستند. این یعنی تداوم رهبری مکتب آسمانی و تداوم نبوت پیغمبر اولوالامر در مسئله ولایت و دینداری. مسأله دیگر این است که نمی‌گوید: «آتینا» می‌گوید: «اعطینا». «آتینا» یعنی دادن، مانند «آتُوا الزَّکاةَ» یعنی زکات بدهید. یعنی وقتی می‌خواهد بگوید: دادم، با (الف) و (ت) می‌گوید. اما برای حضرت زهرا (س) می‌گوید: «اعطینا» فرق بین این کلمه چیست؟ «آتینا» یک چیزی را می‌دهند و ممکن است پس بگیرند. «اعطینا» برای چیزی است که بدهیم و دیگر پس نگیریم.

وی می‌افزاید: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ‏ الْکَوْثَرَ» ما به تو کوثر دادیم. کوثر یعنی زیاد، یک زیادی که خوب است. «أَلْهاکُمُ التَّکاثُر» (تکاثر/۱) «إِنَّا أَعْطَیْناکَ‏ الْکَوْثَرَ» تکاثر از کثیر است. کوثر هم از کثیر است. از این کثیر هم می‌شود تکاثر درست کرد هم کوثر. یکی خوب است و یکی بد است. کوثر خوب است ولی تکاثر بد است. کوثر خیر زیادی است که هدیه خداست.

این عالم ربانی همچنین درباره رحمت خداوند به پیامبر ادامه می‌دهد: با دقت در قرآن متوجه می‌شویم که هروقت به پیغمبر جسارت شد، خدا یک سیلی به آنها زد؛ به پیغمبر گفتند: مجنون، «إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ‏» (حجر/۶) قطعاً تو جن زده هستی. آیه نازل شد: «ما أَنْتَ‏ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُون ‏» (قلم/۲) به لطف خدا تو دیوانه نیستی. به پیغمبر گفتند: شاعر، ‬ آیه آمد: «وَ ما عَلَّمْناهُ‏ الشِّعْر وَ ما یَنْبَغِی لَهُ» (یس/۶۹)و نه ما او را شعر آموختیم و نه شاعری شایسته مقام اوست، بلکه این کتاب چیزی جز ذکر الهی و قرآن روشن بیان خدا نیست. به پیغمبر گفتند: ساحر، هر متلکی به پیغمبر گفتند، خدا جواب داد. باقی متلک‌ها را با جمله جواب می‌داد. اما کلمه ابتر را خدا با یک سوره جواب داد. گاهی وقت‌ها متلک‌ها را باید جواب داد. گاهی وقت‌ها هم می‌گوید: از متلک بگذر. «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» (فرقان/۷۲) هرچه گفت به دل نگیر. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ‏ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/۶۳) با جاهل طرف شدی، با مسالمت رد شو و گیر نده. «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظ» (آل‌عمران/۱۳۴) حرفی زد عصبانی شدی خودت را نگهدار. بعضی جاها باید متلک را شنید و هیچی نگفت. بعضی جاها باید گفت

قرائتی درباره پاسخ خدا به توهین نسبت به پیامبر می‌گوید: قرآن نمی‌گوید: «ان شانئک الابتر» می‌گوید: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»، یعنی خود خودش است. حضرت ابراهیم گفت: این بت‌ها چیست؟ گفتند: پدران ما بت می‌پرستیدند. فرمود: «أَنْتُمْ‏ وَ آباؤُکُم‏» (اعراف/۷۱) خودتان و پدرتان نمی‌فهمید. یعنی گاهی وقت‌ها باید برخورد کرد. می‌گوید: «شانئُک» یعنی هرکس در تاریخ تو را ناقص بداند، خودش ناقص است. در فارسی هم همینطور است گاهی یک کلمه با یک نقطه یک مفهوم دیگری پیدا می‌کند. کلمات قرآن مهم است. «إِنَّا أَعْطَیْناکَ‏ الْکَوْثَرَ» کوثر یعنی خیر زیاد، امت او توسعه پیدا می‌کند. کوثر یعنی مکتب تو عالم گیر است. شاید علم تو، شاید نسل تو، ولی وقتی آخر آیه می‌گوید: «إِنَّ شانِئَکَ‏ هُوَ الْأَبْتَرُ» این پیداست به آن کلمه نظر دارد. گاهی وقت‌ها کلمات دوم، کلمات اول را معنا می‌کند.‬ ابتر، کوثر را برای ما تفسیر می‌کند. می‌گوید: دشمنت بی عقبه است. پیداست به پیغمبر گفتند: بی عقبه، خدا می‌گوید: خودت هستی، ما از یک زهرا، نسل سادات را رشد می‌دهیم. فخر رازی از علمای اهل سنت است. می‌گوید: واقعاً چه نسلی بیشتر از حضرت زهرا، با اینکه بنی امیه چقدر سادات را کشتند، بنی عباس چقدر سادات را کشتند. با اینکه سید کشی بود، اما در عین حال در همه دنیا سادات هستند.‬

وی در ادامه از گسترش شیعیان در دنیا ادامه می‌دهد: پیغمبر که از دنیا رفت، همه سمت خلیفه اول رفتند. چند نفری سمت حضرت علی بودند. در غیر خم صد هزار نفر بودند، در این صد هزار نفر، چهار نفر با علی بودند. یعنی شیعه یک ۲۵ هزارم بود. الآن شیعه یک سوم مسلمان‌هاست. چطور شد اینقدر رشد کرد؟ «إِنَّ شانِئَکَ‏ هُوَ الْأَبْتَرُ» خدا گفته: اسلام کره زمین را خواهد گرفت. «یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجا» (نصر/۲)

مفسر قرآن می‌افزاید: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ‏ الْکَوْثَرَ» یعنی ما به تو خیر زیاد دادیم. حالا اگر به کسی خیر رسید چه کند؟ فوری شکر کند. اینجا می‌گوید: «فَصَلِّ» نماز بخوان. پیداست نماز شکر نعمت‌های خداست. چون می‌گوید: من به تو خیر کثیر دادم، من به تو کوثر دادم. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ» این «ف» یعنی فوری، «صلِّ» یعنی نماز، نماز بهترین تشکر از خداست. نماز باید خالصانه باشد. برای خدا باشد. «لربِّک» یعنی نماز تو را تربیت می‌کند. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» می‌گوید: نماز بخوان برای کسی که می‌خواهد تربیتت کند. «فَصَّل» شکرانه‌ی زهرا نماز است. اگر کسی همه کارهای خیر را بکند ولی نماز نخواند، قبول نمی‌شود.«وَ انحَر» نحر یعنی شتر، نمی‌گوید: «فصل لربک و اذبح» نماز بخوان و بز بکش! گوسفند بکش! «نحر» یعنی قربانی شتر، خود این شتر کشتن هم حکمت دارد.

خدا به پیغمبر می‌گوید: زهرا به تو دادیم، فاطمه به تو دادیم. فاطمه یعنی یک زن استثنایی، یعنی زن نمونه و بی نظیر، «فَطَم» یعنی جداست. فاطمه یعنی این خانم از همه خانم‌ها جداست. این یک خط ویژه است.

به گزارش ایمنا، زمانی که پیامبر اسلام دو فرزند پسر خود را از دست داد و همه فکر می‌کردند که ایشان مقطوع النسل خواهد بود و فرد دیگری از ذریه این حضرت راه ایشان را ادامه نخواهد داد، خداوند با سوره کوثر بشارت بهترین نسل را به پیامبر داد. نسلی که از دامان دختری به نام فاطمه ادامه پیدا کرد. فاطمه‌ای که بهترین زنان عالم شد و نسل او از شایسته‌ترین انسان‌های روی زمین برگزیده شدند. سوره کوثر درست در زمانی نازل می‌شود که دشمنان پیامبر ایشان را ابتر می‌خوانند و خداوند با کوتاه‌ترین و زیباترین سوره خود پاسخ دشمنان و بدخواهان پیامبرش را می‌دهد.

کد خبر 926242

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.