به گزارش خبرگزاری ایمنا در گلستان، بافتهای تاریخی در شهرها، نمونهای زنده از پیوند میان فرهنگ، مذهب، اقتصاد و روابط اجتماعی مردم است، در این شهر، هر کوچه، هر خانه، و هر مرکز محله نه تنها مکانی برای سکونت یا فعالیتهای روزمره نبوده، بلکه بازتابی از سبک زندگی، تعاملات انسانی و هویت جمعی مردمانی است که قرنها در این دیار زیستهاند.
مسجد و بازار، حمام و تکیه، هر یک فراتر از نقش ظاهری خود، محلی برای برگزاری آئینها، گردهماییهای اجتماعی و تبادل فرهنگی بودهاند، این فضاها در کنار کالبد فیزیکیشان، حامل ارزشها و باورهایی بودند که روح و روان مردم را شکل میدادند و هویت شهری گرگان را پیوسته نگه میداشتند.
به باور کارشناسان در گذشته، بازارها تنها محلی برای دادوستد کالا نبودند؛ بلکه صحنهای برای همدلی، گفتوگو و تصمیمگیریهای اجتماعی به شمار میآمدند، بازاریان نه تنها به کسب درآمد میاندیشیدند، بلکه رعایت اصول اخلاقی، جوانمردی و رفتار درست را نیز در معاملات خود محور قرار میدادند، مسجدها و تکیهها نیز فراتر از عبادتگاه، محل برگزاری جشنها، اعیاد مذهبی و آئینهای محلی بودند و حمامهای تاریخی نیز نه تنها مکانی برای بهداشت، بلکه نقطهای برای گردهمایی، تبادل خبر و حتی اجرای مراسم ویژهای همچون عروسی به شمار میآمدند اما با آغاز دوران صنعتی شدن و توسعه شتابزده شهرها، این پیوندهای انسانی و فرهنگی دستخوش گسست شدند.
امروز بسیاری از ساختارهای شهری مدرن، هرچند از لحاظ فیزیکی پیشرفتهاند، اما روح و صمیمیت لازم را از دست دادهاند، کوچهها و محلات تاریخی که زمانی قلب تپنده اجتماع بودند، اکنون در سایه توسعههای ناپیوسته و بیتوجه به تجربه گذشته به محیطهایی سرد و ماشینی بدل شدهاند.

مجید اسلامی، کارشناس ارشد حفاظت و مرمت بناهای تاریخی در این رابطه به خبرنگار ایمنا میگوید: در زبان معماری امروز، فضای عمومی ممکن است با صراحت به عرصههایی با کاربری مشخص اشاره کند، اما در بافت تاریخی، معنای آن منعطفتر و برآمده از نیازهای زیستی جامعه بود.
وی با بیان اینکه درک ایرانیان از امنیت و آرامش، تنها به قفل و کلید یا دیوار و در محدود نمیشد، میافزاید: همواره در گذشته حس امنیت در طراحی تدریجی فضاها تجلی پیدا میکرد، به طوری که هرکس باید مرحلهبهمرحله به درون خانه یا محله راه مییافت که این مراحل همچون لایههایی از شناخت، اعتماد و احترام عمل میکردند.
اسلامی با اشاره به اینکه فضاهای عمومی در بافتهای تاریخی، چیزی فراتر از یک فضای فیزیکی بود، اضافه میکند: در معماری سنتی ایران، مفهوم فضای عمومی تنها به معنا و تعریف امروزی آن محدود نمیشود، در گذشته، مردم فضا را نه فقط با چشم، که با بدن، رفتار، تجربه و حافظه جمعی خود درک میکردند، چراکه فضاهای عمومی به مثابه محل دیدار، گفتوگو، دادوستد، آئینهای مذهبی و مناسبتهای اجتماعی به شمار میرفت.
به باور متخصصان در گذشته، مسجد و بازار تنها محل عبادت و دادوستد نبودند، بلکه نقش مهمی در شکلگیری آئینها، مراسم و تعاملات اجتماعی مردم ایفا میکردند.

جاوید ایمانیان، کارشناس مسئول اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گلستان نیز در این رابطه به خبرنگار ایمنا میگوید: بازارها در گذشته محلی برای همدلی، دیدار، گفتوگو و حتی تصمیمگیریهای اجتماعی و فرهنگی مردم بودند.
وی با تاکید بر اینکه حمامهای تاریخی نیز نقشی فراتر از بهداشت فردی داشتند، میافزاید: در گذشته، حمامها مکانهایی برای گردهماییهای روزانه، تبادل خبر و حتی برگزاری آیینهایی همچون مراسم عروسی بودند، به عنوان مثال روزی که در محلهای عروسی برگزار میشد، همه اهالی در آن سهیم میشدند و حمام محل اجرای بخشی از این آئین بود.
ایمانیان با تأکید بر اینکه عناصر معماری در بافت تاریخی تنها سازههای فیزیکی نیستند، ادامه میدهد: هرکدام از این عناصر همچون مسجد، بازار، حمام، کاروانسرا و مرکز محله بخشی از هویت اجتماعی و فرهنگی مردم را در خود جای دادهاند، شناخت این فضاها، یعنی بازخوانی شیوه زندگی و تعامل انسانهایی که شهر را نه فقط برای زیستن، بلکه برای همزیستی ساختهاند.
وی میافزاید: معماری سنتی شهر گرگان حاصل تعامل سه عامل اساسی فرهنگ، روابط اجتماعی و اقلیم است که هر سه در کنار هم روحی به کالبد معماری بخشیدهاند که آن را از ساختوسازهای امروزی متمایز میکند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به تفاوت معماری سنتی با معماری معاصر میافزاید: در معماری امروز، مصالح و فناوری پیشرفت کرده، اما بسیاری از خانهها روح ندارند. کالبد زیباست اما حس آرامش و تعلق در آن کمرنگ شده است، در حالیکه در معماری گذشته، نیازهای روحی، روانی و اجتماعی انسان مبنای طراحی بود، نه تنها اندازهها و فرمهای فیزیکی.
وی با بیان اینکه مراکز محلات در بافت تاریخی گرگان نقش قلب تپنده اجتماع را داشتند، اضافه میکند: در هر محله، عناصر مهمی همچون تکیه، حسینیه، بازار، قبرستان و امامزاده پیرامون یک مرکز شکل گرفته بود، مردم برای رفع نیازهای روزمره و مذهبی خود ناگزیر بودند روزی یک بار از این مرکز عبور کنند، به همین دلیل، هر روز نوعی رویداد اجتماعی و ارتباط انسانی در این محور شکل میگرفت.

ایمانیان ادامه میدهد: اصطلاح پاتوق محله نیز از همین سنتها برخاسته است، پاتوق به محلی گفته میشد که در ایام محرم طوقها در آن آویزان میشد و مردم گرد هم میآمدند، در واقع، پاتوقها نقطهی تلاقی روابط انسانی، فرهنگی و مذهبی مردم هر محله بودند.
وی تأکید میکند: باید معماران و شهرسازان امروزی از الفبای معماری و شهرسازی گذشته بیاموزند. همانطور که برای نوشتن جمله نیاز به دانستن حروف الفبا داریم، برای ساختن شهرهای جدید نیز باید از اصول و مفاهیم معماری سنتی الهام بگیریم، در گذشته هر خانه، محله و مرکز شهری نقشی انسانی و اجتماعی داشت اما امروز شهرها به محیطی سرد، ماشینی و بیروح بدل شدهاند.
کارشناس مسئول اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گلستان با انتقاد از روند توسعه شهری گرگان میگوید: شهر ما امروز پر از پلها و زیرگذرهایی است که مسیر حرکت خودرو را گسترش داده است اما مسیر حرکت انسان را محدود کردهاند، در حالی که تجربه اروپا نشان داده چنین توسعهای اشتباه است و امروز بسیاری از کشورها در حال حذف محورهای سواره و بازگرداندن فضاهای پیادهراهی برای مردم هستند.
به گزارش ایمنا، شهرهای امروز اگرچه مدرنتر و گستردهتر شدهاند، اما در پس این توسعه، چیزی گم شده است، روحی که از حضور انسان، گفتگو و همدلی زاده میشد، بازخوانی معماری سنتی، بازگشت به گذشته نیست، تلاشی است برای پیدا کردن معنا در زندگی شهری، برای ساختن آیندهای که در آن، انسان دوباره محور شهر باشد، نه خودرو و بتن.


نظر شما