به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
معماری نوین و طراحی انسانمحور؛ پیامی برای آینده پایدار
هجدهمین دوسالانه استانبول با عنوان «گربه سهپا» کار خود را آغاز کرد و با نصبها و اجراهایی پیرامون مفهوم حفظ خود و آیندهنگری، موضوعات تابآوری و همزیستی را مورد بررسی قرار داد. در همین حال، پنجمین دوسالانه معماری و شهرسازی سئول، با هدایت توماس هدر ویک، جمعی از طراحان و هنرمندان را گردهم آورد تا درباره طراحی انسانمحور و ایجاد ارتباط عاطفی در فضاهای شهری گفتوگو کنند. در میلان نیز تکمیل روستای المپیک ۲۰۲۶ که توسط شرکت اسکیدمور، اوینگز و مریل (Skidmore, Owings & Merrill) طراحی شده، پیش از آغاز بازیهای زمستانی میلان-کورتینا ۲۰۲۶ بهعنوان الگویی جدید در احیای شهری و ساخت سکونتگاههای ترکیبی به بهرهبرداری رسید.

در حوزه میراث فرهنگی، پروژههای مهمی با هدف حفاظت و بازآفرینی محیطهای فرهنگی و طبیعی در جریان است. نخستین مرحله مرکز ملی هنرهای نمایشی باربادوس توسط گروه همکاران آجای ( Adjaye Associates) رونمایی شد؛ ساختمانی که با معماری معاصر خود، فرهنگ کارائیب را به نمایش میگذارد. همچنین، یونسکو در بیروت برنامههای جدیدی برای بازسازی ساختمانهای تاریخی خسارتدیده از انفجار بندر ۲۰۲۰ آغاز کرده است. در کپنهاگ، تیم طراحی SLA مسئولیت ایجاد پارک ساحلی ۳۰ هکتاری را بر عهده دارد که علاوهبر بازیابی اکولوژیکی، فضایی برای دسترسی عمومی و ارتقای تنوع زیستی و تابآوری اقلیمی فراهم میکند.

از سوی دیگر، شرکت طراحی آژانس فضایی (Spaceagency ) مسئول تنظیم استراتژی راهنمای مسیر و علائم نمایشگاه اکسپو ۲۰۳۰ ریاض شد. این استراتژی با تمرکز بر ایجاد ناوبری شهودی و فراگیر، سیستم ماژولار و رنگبندی شدهای را ارائه میدهد که از هندسههای ارگانیک طبیعت الهام گرفته است و نقش مهمی در تجربه بازدیدکنندگان و میراث بلندمدت اکسپو خواهد داشت.
در زمینه پروژههای ساختمانی مدرن، فاستر و شرکا (Foster + Partners) پروژه توسعه اقامتی «سولایا» در سواحل دبی را معرفی کرد؛ مجموعهای شامل ۹ ساختمان که با هدف بهرهمندی از چشمانداز دریا و حفظ حریم خصوصی، در دو خوشه طراحی و با پارک مرکزی احاطه شدهاند. این توسعه با استفاده از مصالح طبیعی و طراحی فضاهای باز-بسته، سبک زندگی در ارتباط با طبیعت را ترویج میدهد. شرکت پاپیولس ( Populous) نیز پروژه مرکز تمرینی جدید باشگاه دپورتیوو د لاکرونیا ( Deportivo de La Coruña ) اسپانیا را طراحی کرده که با بهرهگیری از فناوریهای پاک و امکانات ورزشی پیشرفته، محیطی پایدار و جامع برای تمرین همه تیمهای باشگاه فراهم میکند.

این رویدادها و پروژهها نمایانگر تأکید جهانی بر نقش معماری و طراحی در خلق فضاهای پایدار، حفظ میراث و ارتقای کیفیت زندگی شهری در مقابل چالشهای تغییر اقلیم و تحولات فرهنگی هستند.
بهترین شهرهای اروپایی برای تجربه سفری متفاوت در سال ۲۰۲۵
اروپا در سال ۲۰۲۵ همچنان یکی از جذابترین مقاصد گردشگری جهان است که با ترکیبی بینظیر از تاریخ عمیق، فرهنگ غنی، جاذبههای شناختهشده و گوشهوکنارهای پنهان محلی، گردشگران را مجذوب خود میکند.
بهترین شهرهای اروپایی برای بازدید در این سال، فراتر از آثار شاخص و معروف به بازدیدکنندگان فرصتی برای تجربه روح واقعی و اصیل هر مکان را میدهند؛ جایی که شور و هیجان، آرامش دلنشین، زاویههای مخفی و لحظاتی فراموشنشدنی در خاطرهها باقی میماند، این شهرها از گردشگران دعوت میکنند تا با قدم زدنآرام، لایههای پنهانشده زیر پوست و تاریخ را کشف کنند و خاطرهای ماندگار بسازند.

لندن؛ انرژی بیپایان و آرامش پنهان
لندن در میان شهرهای گردشگری اروپا جایگاهی ویژه دارد؛ شهری که با انرژی بیپایان خود، ترکیبی از سنتهای باستانی و نوآوریهای مدرن را ارائه میدهد. علاوهبر مکانهای تاریخی و نمادینی همچون پل تاور و کاخ باکینگهام، لندن فضاهای آرامی ازجمله باغ فینیکس و باغ دارویی چلسی دارد که محیطهایی کوچک، سبز و غنی از تاریخی چندصدساله هستند. گذر از بازار لیدنهال، احساسی از معماری تاریخی به همراه قدم زدن در کنار رودخانه تایمز و تماشای اجراهای هنرمندان خیابانی، تجربهای منحصربهفرد و جادویی خلق میکند، لندن در این فضاهای کمتر شناختهشده واقعیت اصیل خود را به نمایش میگذارد.

پاریس؛ رمانس فراتر از مسیرهای گردشگری
پاریس، شهر عشق و زیبایی، فراتر از مسیرهای پرتردد گردشگری خود، آرامش و رمانسی دلپذیر در موزهها و بازارهای محلی دارد. تجربه یک قهوه ایدهآل در کنار کانال سن-مارتین، بازدید از بازار شاداب خیابان «رو موفتارد» و کشف آمفیتئاتر باستانی «لز آرن د لوتوس»، همه گوشههایی از زیباییهای پاریس است که نهتنها روح گردشگران را سیراب، بلکه روح شهر را نیز آشکار و آنها را به تأمل و آرامش دعوت میکند.

برلین، بوم خام تاریخ
در برلین، تاریخ خام و صداقت شفاف با نوآوری پویا همراه است. پناهگاه جنگ سرد توفلسبرگ که اکنون نقاشیهای دیواری آن را زنده کردهاند، تمپلهوف که به پارکی بزرگ و تفریحی تبدیل شده و دوچرخهسواری در کنار کانال لاندور، تجربهای از شهری است که گذشته و آینده را در کنار هم پذیرفته است. انرژی برلین نهفته در پذیرش شفاف و بیپروا از ترکها و تاریخش است.

بارسلونا؛ رنگارنگ، هنری و زندگی پنهان
بارسلونا، با منحنیهای جسورانه آثار گائودی در کنار آرامش دریای مدیترانه، ترکیبی رنگارنگ از هنر و زندگی را به نمایش میگذارد. فراتر از ساگرادا فامیلیا، بونکر دل کارمل، بیمارستان سنت پاول و بالکن جاز روال، دیدنیهای کمتر شناختهشدهای در این شهر انتظار بازدیدکنندگان را میکشند. در شب محلههایی آرام و کافههای مخفی، این شهر را به فضایی رازآلود و موسیقایی تبدیل میکنند که شور و ریتم زندگی در آن پیوسته جریان دارد.

رم؛ جذابیتهای آرام شهر ابدی
رم با تعادل میان عظمت معماری باستانی و فضاهای آرام و صمیمی همچون باغهای مخفی و حیاطهای تاریخی، میزبانی خاطرهانگیز است. «کوارتیر کوپد» با معماری خیالانگیز، قایقسواری آرام روی رودخانه تیبر و بازدید از اورتو بوتانیکو در میان گیاهان کمیاب، فرصتهایی هستند برای تجربه شهری که تاریخ و زندگی روزمره را به زیبایی تلفیق کرده است.

مادرید؛ شور و اشتیاق در گوشهوکنارهای غیرمنتظره
مادرید، با شور و حرارت موسیقی فلامنکو و در عین حال گوشهوکنارهای آرام و مرموز شهری، جاذبههای پنهانی دارد. معبد مصری «تمپلو د بود» در غروب و محله بینالمللی «لاوابی» پر از رنگها، هنر خیابانی و ادویهها، فضایی متفاوت ایجاد کردهاند. پارک «ال کاپریچو» و ایستگاه متروی متروکه «چامبری» نمونههایی از این فضاهای آرام و تفکرآمیز هستند که بهواسطه حضور ساکنان دوستداشتنی این شهر ارزشمندتر میشود.

آمستردام؛ آوازهای آرام کانالها
آمستردام شهر پلها، کانالها و بازارهای پویایی است که در حیاط بیگینهوف و منطقه صنعتی آمستردام نورد، زیبایی کمصدایی را به نمایش میگذارد. تجربه پای سیب در نانواییهای مخفی، دوچرخهسواری در محلات سرسبز و گشتوگذار با قایقهای روشن در کانالها، دعوتی به آرامش و کشف جزییات در گوشههای این شهر است.

وین؛ ظرافت سلطنتی و داستانهای پنهان
وین با شکوه سلطنتی خود، فضایی آرام و تفکرآمیز را میسازد. دخمه کلیسای سنت پیتر، موزه پیشرو در علوم باروری و جنین، کافههای مخفی فرستل و کاخ امپراتریس سیسی، رازهای جذابی هستند که در تضاد با صحنههای باشکوه و تاریخی شهر قرار دارند و ظرافتی عمیق به شهر میبخشند.

پراگ؛ شهری که هنوز قصههای پریان در آن نفس میکشند
پراگ با سقفهای گوتیک و جریان آرام رودخانه ولتاوا، تجربهای همچون قصههای پریان دارد. نوشیدن قهوه در محله وینوهرادی، آرامش در دژ ویژهراد و بازدید از تونلهای قرون وسطایی، قدم زدن در خیابان گرولدن لین و صرف نوشیدنی در کافهها، همه تصویر زندهای از شهری است که تاریخ و بازیگوشی را به زیبایی کنار هم آورده است.

استکهلم؛ جزایر آرام و گرمای نوردیک
استکهلم ترکیبی از طراحی مدرن اسکاندیناوی و طبیعت بکر است. از پارک تانتلولوندن در سودرمالم تا باغ مخفی موزه باز اسکَن، محیطی مناسب برای تأمل و آرامش فراهم میکند. موزه اسپریت با نمایش فرهنگ نوشیدنیهای محلی و سفر با کشتی به جزیره نیناسهامن، جلوهای از زندگی آرام، زیبا و پایدار این شهر است.

ویلنیوس؛ الگویی پیشرو در سبزسازی شهری
با گسترش بیسابقه شهرنشینی و تمرکز جمعیت در مناطق شهری، چالشهای زیستمحیطی به یکی از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران شهری تبدیل شدهاند. آلودگی هوا، بهویژه ذرات ریز معلق، از جمله بزرگترین تهدید سلامت زیستمحیطی محسوب میشود. ذرات ریز معلق در هوا سالانه موجب بیش از ۳۰۰ هزار مورد مرگ زودرس در اروپا میشود. اتحادیه اروپا متعهد شده است تا سال ۲۰۳۰ این رقم را ۵۵ درصد کاهش دهد و تحقق این هدف به اقدامات محلی و این موضوع بستگی دارد که شهرداران، شوراهای شهری و جوامع محلی چگونه خیابانها، پارکها و فضاهای عمومی را بازطراحی و بازآفرینی کنند.
مجموعهای از راهبردهای سبزسازی شهری در دستور کار قرار گرفتهاند که از جمله آنها میتوان به طرح «اقدام برای به صفر رساندن آلودگی» اشاره کرد که با هدف ارتقای کیفیت هوا، آب و خاک اجرا میشود. این طرح یکی از راهبردهای کلیدی اتحادیه اروپاست که در چهارچوب توافق سبز تا سال ۲۰۵۰ طراحی شده است و با تمرکز بر پیشگیری، پایش دقیق و اصلاح زیرساختها، تلاش میکند تا محیطی سالم، پایدار و عادلانه برای همه شهروندان فراهم آورد.

استراتژی «تنوع زیستی» یکی دیگر از راهبردهای اتحادیه اروپاست که با تمرکز بر بازگرداندن فضاهای سبز به مناطق شهری، به دنبال احیای زیستگاههای طبیعی، افزایش پوشش گیاهی بومی و تقویت پیوند میان انسان و طبیعت در محیطهای شهری است. این راهبرد با هدف حفظ گونههای در معرض خطر، ارتقای سلامت اکوسیستمهای شهری و ایجاد فضاهای عمومی پایدار، شهرداریها را به کاشت درختان بومی، ایجاد باغهای شهری، بازسازی تالابها و طراحی زیرساختهای سبز ترغیب میکند.
استراتژی تنوع زیستی اتحادیه اروپا بر این اصل استوار است که طبیعت باید بخشی جداییناپذیر از زندگی شهری باشد. در همین راستا، پروژههایی همچون «شهرهای سبز اروپا» و «شبکه شهرهای پایدار» در حال اجرا هستند که بهطور ویژه بر ارتقای کیفیت زندگی شهری از طریق افزایش پوشش گیاهی، کاهش جزایر گرمایی و بهبود سلامت روانی شهروندان تمرکز دارند.
یکی از محورهای مهم سبزسازی شهری، ارتقای عدالت زیستمحیطی است. در بسیاری از شهرها، دسترسی به فضاهای سبز و هوای پاک بهشدت نابرابر است؛ محلههای کمدرآمد اغلب از کمترین میزان پوشش گیاهی و بیشترین میزان آلودگی رنج میبرند. اتحادیه اروپا با تأکید بر اصل «هیچکس جا نماند»، از شهرداریها خواسته است تا در طراحی و اجرای پروژههای سبز، عدالت فضایی را رعایت کنند. بر اساس این اصل، پارکها، درختکاریها و مسیرهای پیادهروی باید بهگونهای در سطح شهرها توزیع شوند که همه گروههای جامعه، فارغ از موقعیت اقتصادی یا اجتماعی، از مزایای آن بهرهمند شوند.

ویلنیوس؛ پایتخت سبز اروپا و الگویی برای آینده شهرهای پایدار
شهر ویلنیوس، پایتخت لیتوانی، در سال ۲۰۲۵ بهعنوان «پایتخت سبز اروپا» انتخاب شد که حاصل تعهد بلندمدت این شهر به پایداری، اقدام اقلیمی و توسعه هوشمند شهری است. «ویلنیوس؛ سبزترین شهر در حال شکلگیری» شعار سال این شهر است که چشمانداز این شهر برای تبدیل شدن به قطب نوآوری پایدار را بهخوبی بازتاب میدهد.
ویلنیوس اهداف بلندپروازانه دستیابی به بیطرفی اقلیمی تا سال ۲۰۳۰ و حذف کامل سوختهای فسیلی تا سال ۲۰۵۰ را دنبال میکند. این شهر با ادغام زیرساختهای سبز و برنامههای تنوع زیستی در تمام پروژههای توسعه شهری، تلاش میکند تا آلودگی را کاهش دهد، تنوع زیستی را حفظ کند و زیستپذیری شهری را ارتقا دهد. بازسازی مناطق صنعتی متروکه از طریق توسعه پایدار و حفظ طبیعت پیرامونی، بخشی از این راهبرد جامع است.
از اقدامات مکمل این طرح میتوان به توسعه بامها و حصارهای سبز، اجرای سیاست «چمنزنی پایدار» در سال ۲۰۲۲ و ایجاد زیستگاههای جدید برای گونههای گیاهی و جانوری اشاره کرد. سیاست چمنزنی پایدار با کاهش دفعات کوتاهسازی چمنها، به گیاهان اجازه میدهد تا بهصورت طبیعی رشد کنند و به زیستگاههایی برای حشرات گردهافشان و پرندگان تبدیل شوند. این رویکرد به حفظ رطوبت خاک، کاهش فرسایش خاک، ذخیره آب باران، کاهش مصرف آب کمک میکند و موجب افزایش تنوع زیستی و بهبود کیفیت اکوسیستمهای شهری میشود.
همانطور که گسترش بامهای سبز به بهبود کیفیت هوا و کاهش اثرات جزیره گرمایی کمک میکند، نقش مهمی نیز در ارتقای سلامت روانی، تعامل اجتماعی و رفاه عمومی شهروندان ایفا کرده است. این فضاها با فراهم آوردن محیطی آرام، چشماندازهای طبیعی و امکان گردهماییهای کوچک، حس تعلق به مکان را تقویت و به کاهش اضطراب و افزایش نشاط روزمره کمک میکنند.

لسآنجلس، شهری با بیشترین چراغراهنمایی در جهان
لسآنجلس بهعنوان یکی از بزرگترین شهرهای جهان، با بیش از ۴۳۹۸ چراغراهنمایی در ۴۶۹ مایل جاده شهری مجهز به این سیستمها، رکورددار بیشترین تعداد چراغهای راهنمایی در دنیا است. گستردگی شبکه جادههای عمومی این منطقه به بیش از ۲۲ هزار مایل میرسد که نشاندهنده چالش پیچیده مدیریت ترافیک در کلانشهر است.
یکی از نقاط عطف لسآنجلس، پروژه هماهنگسازی چراغهای راهنمایی است که با هدف بهبود جریان خودروها و کاهش توقفهای مکرر آغاز شد. این برنامه پیشگامانه که سرمایهگذاری بالغ بر ۴۰۰ میلیون دلار را به خود اختصاص داد، از سال ۲۰۱۳ به طور کامل اجرایی شد. در این طرح، تمام چراغهای راهنمایی در یک سیستم یکپارچه و هوشمند هماهنگ شدند تا حرکت روانتر و کاهش زمان انتظار در تقاطعها حاصل شود.
مطالعات نشان میدهد که اجرای این پروژه موفق به افزایش میانگین سرعت ترافیک تا ۱۶ درصد و کاهش زمان سفرهای شهری تا ۱۲ درصد شده است؛ به گونهای که مدت زمان طی مسافتی معمولی ۸ کیلومتری از ۲۰ دقیقه به حدود ۱۷.۲ دقیقه کاهش یافته است.

کاهش زمان توقف خودروها در چراغ قرمز، علاوه بر کاهش مصرف سوخت، به اندازه قابلتوجهی در کاهش انتشار کربن و بهبود کیفیت هوای شهر سهیم بوده است. فراتر از هماهنگسازی، سیستم مدیریت ترافیک لسآنجلس مجهز به فناوریهای پیشرفتهای است که شامل بیش از ۴۰ هزار حسگر در تقاطعها است.
این حسگرها با جمعآوری دادههای بلادرنگ، به تنظیم زمان چراغها طبق شرایط ترافیکی متغیر کمک میکنند و امکان واکنش سریع به نوسانات ترافیکی را فراهم ساختهاند. سیستم کنترل هوشمند ترافیک (ATSAC) نهتنها موجب کاهش زمان سفر و ترافیک شده، بلکه به سمت توسعه پایداری محیط زیستی و زیرساختهای شهری نیز گام برداشته است.
با همه این پیشرفتها، لسآنجلس همچنان با مشکلات جدی در حوزه ترافیک مواجه است؛ جمعیت زیاد، وابستگی بالا به خودروهای شخصی و الگوی پیچیده جابهجاییها، گاهی کارآمدی چراغهای هماهنگ را تحت تاثیر قرار میدهد. کارشناسان معتقدند در بعضی مناطق که جهت جریان خودروها به صورت یکنواخت و جهتدار است، سیستم همگامسازی بهترین عملکرد را دارد، اما در بخشهای دیگر شهر با ترافیک نامنظم، این تاثیر محدودتر است.

تجربیات لسآنجلس در توسعه گستردهترین و پیشرفتهترین شبکه چراغهای راهنمایی جهان بهعنوان نمونهای بارز از مدیریت مدرن ترافیک شهری، فواید اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی مهمی به همراه داشته است. این شهر همچنان در مسیر بهبود مستمر زیرساختهای حملونقل هوشمند حرکت میکند تا پاسخگوی نیازهای پیچیده و رو به رشد شهروندان خود باشد.
معماری چگونه برندینگ و هویت شهری دبی را نجات داد؟
در عصر رقابت جهانی میان شهرها، معماری فقط یک عنصر زیباییشناختی نیست؛ بلکه به ابزاری راهبردی برای ساختن برند شهری تبدیل شده است. از برجهای نمادین تا فضاهای عمومی خلاقانه، معماری میتواند هویت، فرهنگ، آرمانها و چشمانداز آینده یک شهر را به تصویر بکشد و آن را در ذهن جهانیان ماندگار کند. معماری شهری اغلب بهعنوان چهره برند یک شهر شناخته میشود و ساختمانهای نمادین و سبکهای معماری منحصربهفرد، بهصورت بصری هویت، فرهنگ و ارزشهای آن شهر را بازنمایی میکنند. این نمادها نهتنها جذابیت گردشگری و سرمایهگذاری را افزایش میدهند، بلکه جایگاه شهر را در چشمانداز جهانی تثبیت میکنند.
نقش نمادین معماری در برندینگ شهری، زمانی برجستهتر میشود که شهرها تلاش میکنند در میان انبوهی از رقبا در سطح جهانی، تصویری منحصربهفرد و ماندگار از خود ارائه دهند. معماری با قدرت روایتگری بصری خود میتواند داستانی از گذشته، حال و آینده یک شهر را بازگو کند که نهتنها در قالب فرم و مصالح، بلکه در معنا و پیام نهفته در هر سازه تجلی پیدا میکند. فضاهای عمومی طراحیشده با خلاقیت، میادین شهری، پلها، موزهها و برجها بهمثابه عناصر هویتی عمل میکنند که تجربه زیستن در شهر را شکل میدهند و احساس تعلق را در میان شهروندان تقویت میکنند. این سازهها، فراتر از کارکرد فیزیکی، به نمادهایی تبدیل میشوند که شهرها برای معرفی خود از آنها استفاده میکنند تا در رسانهها دیده شوند، در ذهن گردشگران نقش ببندند و در حافظه جهانی ماندگار شوند.
معماری نهتنها ابزار طراحی فضا، بلکه زبان برند شهری است که بدون نیاز به ترجمه، پیامهایی از نوآوری، سنت، قدرت یا فراگیری را منتقل میکند. برای مثال، برج خلیفه در دبی نماد تحول اقتصادی و جاهطلبی جهانی این شهر است، در حالیکه کتابخانه اسکندریه در مصر، بازتابی از احیای فرهنگی و هویت تاریخی آن شهر بهشمار میرود.

فرودگاه بینالمللی دبی بهعنوان یکی از پرترددترین فرودگاههای جهان، نهتنها زیرساختی حیاتی برای حملونقل هوایی است، بلکه دروازهای نمادین برای ورود به برند شهری دبی محسوب میشود. طراحی داخلی ترمینالها با الهام از عناصر معماری عربی، از جمله طاقهای بلند، ستونهای تزئینی، مشبککاریهای فلزی و نورپردازی گرم، فضایی خلق کرده است که حس شکوه و آرامش را منتقل میکند. استفاده از مصالحی همچون سنگ مرمر، چوبهای تیره و الگوهای هندسی اسلامی، تجربهای از معماری سنتی منطقه را در دل یک فضای مدرن و کارآمد بازآفرینی کرده است. این ترکیب، ریشههای فرهنگی عمیق و چشماندازی جهانی دبی را در ذهن بازدیدکنندگان تثبیت و فرودگاه را به بخشی از روایت برند شهری تبدیل میکند.

دبی تلاش کرده است اقتدار، ثبات و هویت ملی را از طریق معماری ساختمانهای اداری و دولتی بازتاب دهد. ساختمانهایی همچون دادگاهها، شهرداریها و دفاتر دولتی، اغلب با الهام از معماری اسلامی طراحی شدهاند. طاقنماهای بزرگ، ایوانهای سایهدار، گچبریهای سنتی و استفاده از رنگهای خاکی، فضایی رسمی و در عین حال فرهنگی ایجاد کردهاند. برای مثال، در طراحی ساختمان دادگاه مرکزی دبی، از درهای چوبی منبتکاریشده، پنجرههای مشبک و کاشیکاریهای سنتی استفاده شده است که یادآور خانههای تاریخی اماراتی هستند، همچنین ساختمانهای دولتی در منطقه دیره با نمای سنگی و تزئینات هندسی، حس اعتبار و اصالت را منتقل میکنند. این سبکها دبی را بهعنوان شهری معرفی میکنند که در مسیر توسعه، به میراث خود وفادار مانده و آن را در ساختارهای رسمی نیز بازتاب داده است.
دبی در پروژههای مدرنتر همچون موزه آینده، نشان داده است که چگونه میتوان سنت را در دل نوآوری گنجاند. فرم حلقهای این بنا که نماد چرخه زمان و پیوستگی گذشته، حال و آینده است، با خوشنویسی عربی در نمای بیرونی تزئین شده است و عباراتی از اشعار و اندیشههای عربی با فونتهای سنتی و در ابعاد وسیع روی سطح فولادی بنا حک شدهاند. این انتخاب طراحی، نهتنها جنبه زیباییشناسی دارد، بلکه حامل این پیام فرهنگی عمیق است اینکه آینده دبی بر پایه میراث فکری و هنری بنا شده است. موزه آینده با این ترکیب، برند دبی را بهعنوان شهری معرفی میکند که در مسیر نوآوری، هویت فرهنگی خود را حفظ کرده است و آن را به زبان معماری به جهانیان عرضه میکند.

روایت برند دبی فراتر از شعارها و داستانی از تحول یک سکونتگاه بیابانی به کلانشهری آیندهنگر است که این شهر را به «سرزمین فرصتها» تبدیل کرده و رفاه و همزیستی فرهنگی را در خود جمع کرده است. این روایتپردازی، نهتنها در قالب تبلیغات یا شعارهای بازاریابی، بلکه در کالبد شهر، در فرم معماری، در تجربه زیستن و در نحوه تعامل با جهان تجلی یافته است.
دبی با بهرهگیری از عناصر فرهنگی، تاریخی و نوآورانه، داستانی منسجم و چندلایه از خود ساخته است که در آن گذشته بهعنوان سکوی پرتاب و آینده بهعنوان مقصدی روشن تعریف میشود. این روایت در فضاهای گوناگون از منطقه تاریخی الفهیدی گرفته که نماد اصالت و میراث بومی است، تا برج خلیفه و موزه آینده که نماد جاهطلبی و نوآوری هستند، بهصورت ملموس قابل مشاهده است. هر خیابان، هر ساختمان و هر تجربه شهری در دبی بخشی از این داستان را بازگو میکند که مخاطب را نهتنها به تماشا، بلکه به مشارکت در چشمانداز آینده دعوت میکند.
شهرهای بدون خودرو؛ رویایی که در اسلو و پاریس به واقعیت نزدیک شد
شهرهای سراسر جهان در دهههای اخیر، با چالشهای فزایندهای در زمینه آلودگی هوا، ترافیک، فرسایش فضاهای عمومی و کاهش کیفیت زندگی روبهرو شدهاند. در پاسخ به این بحرانها، رویکردهای نوینی در برنامهریزی شهری شکل گرفته است که هدف آنها بازآفرینی شهر برای انسان، نه خودرو، است. یکی از مهمترین این رویکردها، سیاست «شهر بدون خودرو» است که با هدف کاهش وابستگی به وسایل نقلیه شخصی، افزایش ایمنی، ارتقای سلامت عمومی و بازپسگیری خیابانها برای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی دنبال میشود.
این سیاست میتواند فراتر از کاهش ترافیک و آلودگی، کیفیت زندگی شهروندان را بهطور چشمگیری ارتقا دهد. با کاهش تردد خودروهای شخصی، میزان آلودگی هوا و صوتی کاهش مییابد که بهویژه برای کودکان، سالمندان و افراد دارای بیماریهای تنفسی حیاتی است. حذف خودروها موجب افزایش ایمنی در خیابانها میشود؛ تصادفات رانندگی کاهش پیدا میکند و فضاهای شهری برای پیادهروی، دوچرخهسواری و تعامل اجتماعی امنتر میشوند.

از سوی دیگر، بازپسگیری خیابانها برای انسان، فرصتهایی تازه برای بازآفرینی فضاهای عمومی فراهم میکند. فضاهایی که پیشتر به پارکینگ یا مسیر عبور خودرو اختصاص داشتند، میتوانند به پارکهای کوچک، بازارهای محلی، فضاهای فرهنگی و محل تجمع شهروندان تبدیل شوند. این تغییر به ارتقای سلامت روانی و جسمی افراد کمک میکند و اقتصاد محلی را نیز تقویت میکند؛ چرا که کسبوکارهای کوچک در محیطهای انسانیتر و قابلدسترستر رشد بیشتری دارند.
در میان شهرهایی که این سیاست را بهطور جدی دنبال کردهاند، بارسلونا، نیویورک، پونتودرا، سئول، خنت، پاریس و اسلو نمونههای برجسته و موفقی بهشمار میروند. این شهرها با اتخاذ تصمیمات جسورانه، سرمایهگذاریهای قابلتوجه و مشارکت گسترده شهروندان، توانستهاند بخشی از بافت شهری خود را از سلطه خودروها خارج و به فضاهایی انسانیتر، ایمنتر و زیستپذیرتر تبدیل کنند.

پاریس؛ خیابانهایی که دوباره برای زندگی طراحی شدند
پاریس از سال ۲۰۱۴، با روی کار آمدن شهردار جدید، مسیر تازهای را در برنامهریزی شهری آغاز کرد که تمرکز آن بر کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و بازآفرینی خیابانها برای شهروندان بود. این سیاست در ابتدا با محدودسازی تردد خودرو در بعضی مناطق مرکزی آغاز شد و بهتدریج به برنامهای جامع برای حذف خودرو از صدها خیابان شهری تبدیل شد. نقطه عطف این مسیر، همهپرسی بود که در آن شهروندان پاریس با اکثریت آرا به حذف خودرو از ۵۰۰ خیابان رأی دادند.
اسلو؛ شهری که سکوت پیادهروها را به صدای موتور ترجیح داد
اسلو، پایتخت نروژ، از سال ۲۰۱۵ با اجرای برنامهای تحت عنوان «برنامه زیستپذیری بدون خودرو»، بهطور جدی وارد مسیر حذف خودرو از مرکز شهر شد. این برنامه با هدف کاهش ترافیک، بهبود کیفیت هوا و بازآفرینی فضاهای عمومی برای شهروندان طراحی شد و محدوده اجرایی آن منطقه مرکزی رینگ۱ به وسعت ۱.۷ کیلومتر مربع را دربر گرفت که شامل ایستگاه مرکزی، مراکز خرید، فضاهای فرهنگی و اداری شهر بود.
شهرداری اسلو در نخستین گام، اقدام به حذف ۷۶۰ جای پارک در این محدوده و تبدیل آنها به فضاهایی برای نشستن، بازی کودکان، باغهای کوچک و مسیرهای دوچرخهسواری کرد. عبور خودروهای شخصی در این منطقه ممنوع شده است و تنها حملونقل عمومی، دوچرخهها و خدمات اضطراری اجازه تردد دارند. این تصمیم با هدف کاهش آلودگی، افزایش ایمنی و ارتقای کیفیت زندگی گرفته شد و بخش قابلتوجهی از شهروندان از آن استقبال کردند.
چالشها و ملاحظات طراحی شهری بدون خودرو
با وجود موفقیتهای چشمگیر، اجرای سیاست شهر بدون خودرو با چالشهایی نیز همراه است. یکی از مهمترین آنها، تأمین زیرساختهای حملونقل عمومی و جایگزینهای مناسب برای خودروهای شخصی است. در مناطقی که شبکه حملونقل عمومی ضعیف است، حذف خودرو میتواند منجر به نارضایتی، کاهش دسترسی و افزایش نابرابری فضایی شود. بنابراین، توسعه همزمان حملونقل عمومی و سیاستهای حذف خودرو ضروری است.
چالش دیگر، مقاومت فرهنگی و رفتاری شهروندان در برابر تغییر الگوهای حملونقل است. در بسیاری از جوامع، خودرو نهتنها وسیلهای برای جابهجایی، بلکه نمادی از استقلال، رفاه و سبک زندگی است. تغییر این نگرش نیازمند آموزش عمومی، کمپینهای فرهنگی و ارائه تجربههای ملموس از مزایای زندگی بدون خودرو است؛ تجربههایی که در پاریس و اسلو با موفقیت اجرا شدهاند.
حفظ تعادل میان پایداری زیستمحور و پویایی اقتصادی شهری، چالشی مهم در اجرای این سیاستهاست. حذف خودرو نباید به رکود کسبوکارهای محلی یا کاهش دسترسی به خدمات منجر شود. شهرهایی که در این مسیر موفق بودهاند، با طراحی هوشمندانه، مشارکت اجتماعی و سرمایهگذاری هدفمند، توانستهاند این تعادل را برقرار کنند و الگویی برای دیگر شهرها ارائه دهند.

کدام شهر میزبان بیشترین ایستگاه شارژ خودروهای برقی است؟
آمستردام با بیش از ۴۸۰۰ ایستگاه شارژ خودروی برقی، یکی از میزبانان اصلی شبکههای زیرساخت شارژ در اروپا است. این شهر با هدف دستیابی به کربنخنثی تا سال ۲۰۵۰، سیاستهای جامعی برای ترویج حمل و نقل پایدار اجرا کرده است. این اقدامات شامل سرمایهگذاری گسترده در شارژرهای سریع، معافیتهای مالیاتی و برنامههای تشویقی برای شهروندان و کسبوکارها برای خرید خودروهای برقی است.

آمستردام در حال حاضر حدود ۳۰۰۰ نقطه شارژ در محل پارکینگهای عمومی دارد و هزاران ایستگاه دیگر در خیابانهای شهر در حال نصب است. پیشبینی میشود که نیاز به بیش از شش هزار ایستگاه شارژ جدید وجود داشته باشد که تا سال ۲۰۲۵ باید نصب شوند. با میانگین یک ایستگاه شارژ در هر چند بلوک شهری، دسترسی به امکانات شارژ در آمستردام بسیار بالا است و این امر ترس از تخلیه باتری را بهطور چشمگیری کاهش داده است. بسیاری از این ایستگاهها از انرژی تجدیدپذیر تغذیه میشوند که پایداری کلی سیستم حمل و نقل را افزایش میدهد.
یکی از ویژگیهای برجسته پروژههای شارژ در آمستردام، مشارکت فعال شهروندان در تصمیمگیریهای شهری است. مدیران شهر از شهروندان دعوت کردند تا نظرات خود را در مورد محل نصب ایستگاههای شارژ جدید ارائه دهند و بر اساس بیش از ۱۷۷۰ پیشنهاد شهروندی، یک نقشه دیجیتالی از محلهای نصب توسعه داده شد. این امر اطمینان حاکمیتی و پذیرش اجتماعی را افزایش داده و نصب ایستگاهها را با نیازهای واقعی شهروندان همسو کرده است.
آمستردام از فناوریهای پیشرفتهای مانند جایگاههای شارژ هوشمند استفاده میکند که امکان مدیریت تقاضا و تعامل با شبکه برق را فراهم میکند. در این سیستم، رانندگان میتوانند در زمانهای اوج مصرف برق، شارژ خودرو را متوقف کنند و حتی برق ذخیرهشده در باتری خودروی خود را به شبکه بازگردانند و در ازای آن درآمد کسب کنند. این سیستم شارژ دوطرفه(V2G) نهتنها به پایداری شبکه کمک میکند، بلکه انعطافپذیری لازم برای مدیریت تقاضای بالای برق را فراهم میکند.
اگرچه اسلوی نروژ از نظر درصد فروش خودروهای برقی در میان خودروهای جدید پیشرو است، آمستردام بهدلیل مقیاس بزرگ جمعیت و شبکه گسترده زیرساخت، بهعنوان یکی از مدلهای موفق در شهرهای بزرگ اروپایی شناخته میشود. هلند با مجموع ۱۶۰ هزار ایستگاه شارژ، پیشتاز اروپا در این زمینه است و این زیرساخت گسترده، تحول چشمگیری در الگوی حملونقل شهری ایجاد کرده است. این شهر نشان داده است که با برنامهریزی بلندمدت، سرمایهگذاری پایدار و مشارکت شهروندی، میتوان به تحولی چشمگیر در حملونقل شهری دست یافت.

شهری با کمترین آسمانخراش؛ نمادی از حفاظت فرهنگی
برخلاف شهرهای پرجمعیتی که آسمانخراشهای بلند و برجهای سر به فلک کشیده را به نماد زندگی مدرن خود تبدیل کردهاند، بعضی شهرها با محدودیتهای ارتفاعی و تمرکز بر حفظ میراث فرهنگی، شهری متفاوت را شکل دادهاند. شهری مانند دهلی نو در هند، که بهدلیل حفظ بناهای تاریخی و برنامهریزی شهری خاص، فاقد آسمانخراشهای بلند است و به جای رشد عمودی، توسعه افقی را دنبال میکند.
دهلی نو بهعنوان یکی از پایتختهایی که در فهرست شهرهای کمارتفاع قرار دارد، نمونهای بارز از شهری است که در آن به جای برجهای سر به فلک کشیده، بناهای تاریخی و معماری کمارتفاع غالب هستند. بلندترین ساختار این شهر تاریخی، بنایی موسوم به قطب منار است که ارتفاع آن به ۷۲.۵ متر میرسد و از قرن سیزدهم میلادی همچنان پابرجاست.

یکی از عوامل اصلی کمبودن آسمانخراشها در این شهر، رعایت محدودیتهای ارتفاعی به منظور حفاظت از بافت تاریخی و فرهنگی است. این محدودیتها باعث شدهاند تا فضای شهری بیشتر به صورت افقی توسعه یابد و خیابانها، پارکها و فضاهای باز وسیعتری شکل گیرند که تجربه متفاوتی از شهرنشینی را ارائه میدهد.
از جنبه اقتصادی، شهرهایی مانند دهلی نو که آسمانخراشها در آنها کم است، معمولاً به جای تمرکز بر فضای اداری و تجاری فشرده، بیشتر بر بخشهای دولتی، فرهنگی، آموزشی و گردشگری متمرکز هستند. این امر بر شکلگیری بافت شهری و نیازمندیهای زیرساختی نیز تأثیرگذار است. مزایای شهری با آسمانخراشهای کم را میتوان در بهبود گردش هوا، کاهش اثرات جزیره حرارتی شهری و فراهم آوردن محیطی انسانیتر برای ساکنان دانست. البته عیب این نوع توسعه میتواند گسترش افقی و وابستگی بیشتر به حملونقل شهری باشد که چالشهای خاص خود را دارد.
شهرهای بدون آسمانخراشهای بلند، هویت شهری منحصربهفردی دارند که بر پایه میراث تاریخی و فرهنگی شکل گرفته و به جای نمایش قدرت اقتصادی با ارتفاع ساختمانها، بر معماری بومی، فضاهای باز و ارتباط نزدیک انسان با محیط تاکید دارند. این رویکرد شهری، تجربهای متفاوت از زندگی در شهرهای مدرن با آسمانخراشهای سر به فلک کشیده را به نمایش میگذارد و توجه به ابعاد زیستمحیطی و تاریخی را در اولویت قرار میدهد. در نهایت میتوان گفت که وجود یا فقدان آسمانخراشها در یک شهر، نهتنها نمای شهری را شکل میدهد بلکه نشاندهنده نگرش آن جامعه به توسعه، فرهنگ، اقتصاد و محیط زیست است که دهلی نو نمونهای شاخص از این رویکرد متفاوت به شمار میآید.

بهترین کشورهای آفتابی جهان برای شروع یک زندگی جدید
انتخاب محل زندگی برای یک مهاجر تصمیمی است که باید با توجه به شرایط شغلی، فرهنگی و سبک زندگی گرفته شود؛ اما آفتاب همچنان یکی از عوامل مهم و مشترک در این انتخاب است، چراکه زندگی در کشورهای آفتابی موجب میشود روزمرگیها روشنتر، سالمتر و لذتبخشتر شوند.
برای بسیاری از افرادی که قصد شروع زندگی جدید در خارج از کشور دارند، تصویر صبحهای گرم، عصرهای طلایی و آسمانهای آبی بیپایان، یکی از جذابترین رویاهاست. برای مهاجران، آفتاب فراتر از یک رفاه ساده است و تبدیل به یک سبک زندگی میشود که به سلامت جسم، زندگی اجتماعی و حتی فرصتهای شغلی آنها کمک شایانی میکند. بر اساس نظرسنجیهای انجام شده توسط اینترنیشنز (InterNations)، بیش از دو سوم مهاجران اعلام کردهاند که شرایط آبوهوایی یکی از عوامل مهم در انتخاب محل زندگی است،
همه کشورهای آفتابی شرایط یکسانی ندارند. بعضی از این کشورها دارای نور خشک و کویری، بعضی دیگر گرمای ملایم مدیترانهای و بعضی ترکیبی از گرما و نسیم در مناطق استوایی هستند. در ادامه به معرفی بهترین کشورهای آفتابی جهان میپردازیم که برای مهاجرانی که بهدنبال زندگی پر از نور، گرما و نشاط هستند، بهترین گزینهها بهشمار میروند.

جنوب اروپا دارای بعضی از روشنترین و آفتابیترین مناطق این قاره است. اسپانیا و پرتغال هر دو با بیش از ۲۷۰۰ ساعت آفتاب سالانه، از محبوبترین مقصدهای مهاجران بهشمار میروند. در اسپانیا، میتوان گرمای مدیترانهای اندلس، نسیمهای اقیانوسی گالیسیا و نور بالای مادرید را تجربه کرد. پرتغال نیز بهویژه در سواحل آلگاروه، فضای آرام و آفتاب فراوان را با سبک زندگی مطلوب ترکیب کرده است. هر دوی این کشورها با داشتن جوامع مهاجر فعال، خوراکیهای خوشمزه و هزینههای زندگی مناسب، گزینهای جذاب هستند. در شرق مدیترانه نیز یونان، قبرس و مالتا از جمله جزایری هستند که بیش از ۲۵۰ روز آفتابی در سال دارند و ترکیبی از شیرینی جزیرهنشینی و جامعه پرجنبوجوش را ارائه میکنند.
قاره آفریقا به داشتن بعضی از روشنترین آسمانهای جهان معروف است. مصر با بیش از ۳۷۰۰ ساعت آفتاب در سال و بدون باران، یکی از بهترین مقاصد آفتابی برای مهاجران است؛ گرمای بیابانی مصر ممکن است شدید باشد، اما شهرهای قاهره، اسکندریه و سواحل دریای سرخ بسیار محبوبند. کنیا با وضعیت معتدلتر بین مناطق ساحلی مرطوب مومباسا و ارتفاعات خنکتر نایروبی تعادل جالبی از گرما و آفتاب را فراهم میکند. آفریقای جنوبی با بیش از ۳۱۰۰ ساعت آفتاب سالانه، ترکیبی از زندگی ساحلی، کوهستانی و شهری را در شهرهایی همچون کیپتاون و ژوهانسبورگ عرضه میکند.

در خاورمیانه، کشورهایی همچون امارات متحده عربی، عمان و عربستان سعودی با میانگین بیش از ۳۰۰۰ ساعت آفتاب سالانه، از کشورهای بسیار آفتابی و محبوب مهاجران هستند. شهرهای دبی و ابوظبی در امارات با داشتن آسمانخراشهای مدرن و درآمدهای بدون مالیات، مقاصدی جذاب و کاربردی برای مهاجران بهشمار میروند، هرچند گرمای تابستان تا بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد نیز میتواند طاقتفرسا باشد ولی امکانات پیشرفته این مشکل را قابل تحمل کرده است. عمان با زندگی با سرعت کمتر و آرامتر و عربستان با شهرهایی همچون ریاض و جده در حال باز کردن درهای خود به روی نیروی کار بینالمللی هستند و از دیگر گزینههایی محسوب میشوند که ترکیبی از آفتاب و فرهنگ را برای مهاجران فراهم میکنند.
در منطقه آسیا-اقیانوسیه، استرالیا با بیش از ۳۰۰۰ ساعت آفتاب در سال در شهرهایی همچون پرت و بریزبن شناخته میشود و حتی سیدنی نیز با اقلیم معتدل ساحلی، شرایطی عالی برای زندگی در نزدیکی سواحل دارد. فرهنگ مراقبت از پوست در برابر آفتاب در استرالیا در میان مردم رایج است. تایلند نیز با گرمای گرمسیری و فصلهای خشک طولانی، امکانات زندگی آفتابی و مقرونبهصرفهای در شهرهای بانکوک، چیانگ مای و جزایر ساحلی همچون پوکت فراهم کرده است که ترکیبی جذاب برای مهاجران محسوب میشود.

در قاره آمریکا، اگرچه ایالات متحده بهطور معمول مقصد اصلی مهاجران نیست، اما مناطقی همچون جنوب غرب آن با شهرهایی برای مثال در آریزونا که بیش از ۴۰۰۰ ساعت آفتاب در سال دارد، از آفتابیترین نقاط جهان برای زندگی محسوب میشود. سایر شهرهای آریزونا ازجمله فینیکس و توسان، همچنین لاس وگاس، گزینههای مورد علاقه برای دوستداران آفتاب هستند. مکزیک نیز با مناطق آفتابی فراوان در شبهجزیره یوکاتان، باخای کالیفرنیا و شهرهای ساحلی همچون پورتو والارتا، مقصدی ارزانتر و فرهنگی برای مهاجرانی است که بهدنبال آفتاب و سبک زندگی پویا هستند.
معماری کلاسیک، هویتی ماندگار برای شهرها
شهرهای اروپایی بهواسطه فرمهای شهری منحصربهفرد و میراث معماری تاریخی شناخته میشوند که آنها را از سایر نقاط جهان متمایز کرده است. معماری در این شهرها فقط جنبه زیباییشناختی ندارد، بلکه بهعنوان زبان بصری شهر، تاریخ، فرهنگ و قدرت را روایت میکند و در ذهن بازدیدکنندگان و ساکنان، تصویری ماندگار از شهر شکل میدهد.
بناهای تاریخی، میدانهای باشکوه و خیابانهای نمادین، نهتنها کارکردهای شهری را پوشش میدهند، بلکه بهعنوان عناصر کلیدی در کمپینهای تبلیغاتی، رویدادهای رسمی و تولیدات رسانهای بهکار گرفته میشوند تا برند آن شهر را در سطح جهانی تثبیت کنند. در این میان، معماری کلاسیک با فرمهای آشنا، مصالح سنتی و مقیاس انسانی خود، حس تعلق و اصالت را تقویت میکند.
مطالعات نشان میدهند که توجه جهانی و محلی به خیابانهایی معطوف است که از نظر بصری و تاریخی برجسته هستند. این فضاها در کمپینهای تبلیغاتی، فیلمها و رسانههای دیجیتال بهعنوان تصویر برند شهری بهکار گرفته میشوند. انتخاب و برجستهسازی این خیابانها، بازتابی از اهمیت تاریخی و نیازهای معاصر گردشگری و جذب سرمایه است. در این میان، حفاظت معماری به نوعی «چینش آگاهانه فرهنگ» تبدیل شده است که در آن مسئولان شهری تصمیم میگیرند کدام بخش از محیط ساختهشده در برند شهری برجسته شود.

شهرهایی همچون پاریس، وین، بارسلونا، رم و لندن با حفظ و بازآفرینی این میراث، توانستهاند میان گذشته و حال پیوندی معنادار برقرار کنند که نهتنها گردشگران را جذب میکند، بلکه سرمایهگذاران، هنرمندان و نخبگان را نیز به مشارکت در آینده شهری ترغیب میکند. این نوع معماری، برند شهر را به تجربهای فراتر از یک تصویر تبدیل میکند.
در میان این شهرها، رم و لندن بهعنوان نمونههایی برجسته مطرح هستند که نشان میدهند چگونه معماری کلاسیک و سنتی میتواند به ابزاری راهبردی برای برندینگ شهری تبدیل شود که هویت محلی را تقویت میکند و تصویر جهانی شهر را شکل میدهد. تمرکز هتلها، رستورانها و مراکز فرهنگی در اطراف بناهای تاریخی این شهرها، نشاندهنده رابطه دوسویه میان محیط ساختهشده و اقتصاد تجربهمحور است.
اگرچه معماری کلاسیک ریشه در گذشته دارد، نقش آن در برندینگ شهری دارای ماهیتی پویا و تحولپذیر است. تغییر کاربری بناهای تاریخی، تلفیق عملکردهای جدید در ساختارهای قدیمی و بازخوانی خلاقانه فرمهای سنتی، نشاندهنده ظرفیت شهرهای اروپایی برای نوآوری در چهارچوب میراث فرهنگی است.
رم؛ معماری امپراتوری، مرکز نمادین تمدن غرب
رم نمونهای بارز از ساختار تکمرکزی در شهرهای اروپایی است. ساختار تکمرکزی الگویی است که در آن هسته تاریخی متراکم در مرکز قرار دارد و بهتدریج به مناطق کمتراکمتر در پیرامون گسترش پیدا میکند. طبق پژوهشهای انجامشده، این الگوی فضایی موجب میشود که اهمیت نمادین مرکز شهر تقویت شود و تراکم جمعیت و شدت استفاده از زمین با فاصله از مرکز کاهش پیدا کند.

لندن؛ تداوم قدرت در معماری تاریخی و بازآفرینی مدرن
مرکز شهر لندن با مجموعهای از فضاهای نمادین و معماریهای باشکوه، تصویری از قدرت، تاریخ و تداوم فرهنگی بریتانیا را به نمایش میگذارد. منطقه «چرینگ کراس»، محور تشریفاتی میان «کاخ وستمینستر» و «کاخ باکینگهام» و خیابانهای معروفی چون «مال» و «استرند»، با ترکیبی از سبکهای نئوکلاسیک، گوتیک و ویکتوریایی، بهعنوان صحنههایی رسمی و تاریخی عمل میکنند.
این فضاها نهتنها میزبان مراسم دولتی، رژهها و رویدادهای ملی شهر هستند، بلکه در کمپینهای تبلیغاتی، تولیدات رسانهای و گردشگری، بهعنوان تصویر برند لندن در سطح جهانی بهکار گرفته میشوند. معماری این مناطق، با انسجام بصری خود، روایتگر هویت سیاسی و فرهنگی شهر در گذر زمان است.
کشورهای جهان با بیشترین بحران کمآبی و راهکارهای آنها
کمبود آب یکی از بحرانیترین چالشهای جهانی است که بهویژه کشورهای خاورمیانه را با شرایط سخت روبهرو کرده است. اقلیم خشک، محدودیت منابع آب تجدیدپذیر، برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی و وابستگی شدید به فناوریهای آبشیرینکن، این منطقه را در گیر یک بحران جدی کرده است. از سوی دیگر، رشد جمعیت، توسعه صنعتی و شهری و مدیریت نامناسب منابع موجب تشدید وضعیت کمآبی شدهاند.
در خاورمیانه، هفت کشور کویت، قبرس، عمان، قطر، بحرین، لبنان و امارات متحده عربی بیشترین میزان تنش آبی را تجربه میکنند. بررسی هر یک از این کشورها نشان میدهد که کمبود آب تنها به دلایل اقلیمی بازنمیگردد، بلکه مصرف بالا، ضعف زیرساختها و تغییرات اقلیمی در این بحران دخیل هستند.
کویت
کویت با بیش از ۹۹ درصد تامین آب از طریق آبشیرینکنها، نمونه واضحی از کشوری است که اساس سیاستهای آبی خود را بر فناوری شیرینسازی آب دریا قرار داده است. دولت کویت علاوهبر توسعه ظرفیت آبشیرینکنها، کاهش یارانهها، افزایش بازیافت فاضلاب و ذخیره مصنوعی آب زیرزمینی را برای کنترل مصرف و مهار بحران در دستور کار دارد. همزمان، کمپینهای اطلاعرسانی برای فرهنگسازی مصرف بهینه آب، از دیگر اقدامات مهم این کشور است.

قبرس
قبرس که کشوری جزیرهای با بارش محدود است، حدود ۷۰ درصد آب شرب خود را از آبشیرینکنها تأمین میکند. این کشور با بهبود شبکه توزیع، کاهش تلفات آب که به ۴۰ درصد میرسد و تسهیل مجوزدهی برای طرحهای جدید آبشیرینکن، سعی در تقویت منابع پایدار دارد و مردم را به صرفهجویی تشویق میکند.
عمان
عمان با استفاده از فناوریهای نوین، از جمله شیرینسازی آب دریا، بازیافت آب برای کشاورزی و صنعت، آبیاری هوشمند و جمعآوری آب باران، تلاش گستردهای برای مقابله با کمآبی دارد. همچنین فناوریهای کشف و پایش منابع زیرزمینی با سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS، یک سیستم رایانهای که به تولید، ذخیره، پردازش و تحلیل اطلاعات مرتبط با مکانها و موقعیتهای جغرافیایی میپردازد) و ذخیرهسازی مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی به این کشور در مدیریت بهینه منابع کمک میکند.
قطر
قطر، کشوری کویری و بدون رودخانه طبیعی، با تمرکز بر سرمایهگذاری در پیشرفتهترین آبشیرینکنها همچون مجتمع امالحول بحران آب خود را مدیریت میکند که همزمان برق و آب تولید میکند. توسعه فناوریهای نوین، استفاده از سیستمهای هوشمند برای کنترل نشت آب و ارتقای زیرساختها، بخشی از راهکارهای این کشور است. بازیافت فاضلاب و کشاورزی پایدار نیز در برنامههای قطر جایگاه مهمی دارد.

بحرین
بحرین نیز بهدلیل محدودیت منابع آب تجدیدپذیر و مصرف بالای آب بهشدت به فناوری آبشیرینکنها وابسته است. این کشور برنامههایی همچون تصفیه پیشرفته فاضلاب، استفاده مجدد از آب تصفیهشده در بخش کشاورزی و صنعت، کاهش نشت آب و افزایش آگاهی عمومی را برای کاهش تنش آبی اجرا میکند.
لبنان
لبنان با برداشت بسیار زیاد از رودخانهها و سفرههای زیرزمینی، آلودگی و ضعف در مدیریت زیرساختها، چالشهای عدیدهای در تامین آب دارد. راهکارهای بومی و اجتماعی نجاتبخش این کشور شامل نصب پمپهای خورشیدی برای تأمین آب، ایجاد نقاط آبرسانی در مناطق محروم، پروژههای انتقال آب مشترک و تضمین دسترسی عادلانه به آب برای جمعیتهای آسیبپذیر است.
امارات متحده عربی
امارات متحده عربی نیز با اجرای برنامه راهبردی امنیت آبی ۲۰۳۶ و هدف بازیافت ۹۵ درصدی آب تصفیهشده، در کنار کاهش ۲۱ درصدی مصرف آب، تلاش میکند بحران آبی خود را مهار کند. استفاده گسترده از آبشیرینکنها، ذخیرهسازی آب زیرزمینی و باران، بهرهگیری از فناوری اسمز معکوس، هضم بیهوازی و مدیریت هوشمند مصرف از محورهای اصلی استراتژی این کشور محسوب میشود.

چگونه یک شهر صنعتی به «شهر درون باغ» تبدیل شد؟
در سالهای اخیر، اهمیت حفظ محیطزیست و توسعه پایدار در شهرهای جهان بیش از پیش احساس شده است. تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت شهری و کاهش منابع طبیعی، مدیران شهری را به جستجوی راهکارهای نوآورانه و هوشمندانه برای ایجاد تعادل میان رشد اقتصادی و حفظ کیفیت زندگی شهروندان سوق داده است. در این میان، مفهوم «شهر سبز» یا سبزسازی شهری، به عنوان راهکاری مؤثر برای بهبود شرایط زیستمحیطی و اجتماعی در فضای شهری مطرح شده و نمونههای موفقی در نقاط مختلف جهان، الگویی برای سایر شهرها فراهم آوردهاند.

یکی از برجستهترین نمونههای پیادهسازی این رویکرد، کشور سنگاپور است؛ کشوری کوچک اما با جمعیتی فشرده که به واسطه نگرش بلندمدت و برنامهریزی دقیق، توانسته است سبزسازی را به یکی از ستونهای اصلی توسعه شهری خود تبدیل کند و به الگویی جهانی در این حوزه بدل شود. این کشور با رویکردی تلفیقی که معماری، فناوری و آموزش عمومی را در خدمت پایداری قرار داده، نشان داده است که چگونه میتوان در دل شهرهای صنعتی و پرتراکم، فضای سبز و طبیعت را حفظ و گسترش داد.
سنگاپور با شعار «شهر درون باغ» توانسته است میان توسعه شهری و حفظ محیطزیست تعادل برقرار کند. سبزسازی در سنگاپور نهتنها بهعنوان یک سیاست زیستمحیطی، بلکه بهعنوان بخشی از برند ملی و هویت شهری دنبال میشود که در آن معماری، طراحی شهری، فناوری و آموزش عمومی در خدمت پایداری قرار گرفتهاند.
سنگاپور از دهه ۱۹۶۰ با برنامهریزی بلندمدت، سبزسازی را در قلب توسعه شهری قرار داده و با درک محدودیتهای جغرافیایی و منابع طبیعی خود، سبزسازی را بهعنوان ستون اصلی توسعه شهری برگزیده است. این تصمیم راهکاری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و بخشی از هویتسازی ملی و برندینگ شهری سنگاپور محسوب میشود.

یکی از نخستین اقدامات این کشور، افزایش پوشش گیاهی در محیطهای شهری بود که فقط به کاشت درخت در پارکها محدود نشد. سنگاپور با طراحی پارکهای خطی در امتداد بزرگراهها، ایجاد باغهای عمودی در نمای ساختمانها و گسترش دیوارهای سبز در فضاهای عمومی، توانست طبیعت را به بافت شهری تزریق کند. این فضاهای سبز نهتنها به تهویه و کاهش دمای محیط کمک کردند، بلکه به فضاهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی تبدیل شدند که نقش مهمی در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان ایفا کردند.
مدارس و دانشگاهها از این فضاها برای آموزشهای زیستمحیطی بهره گرفتند، هنرمندان آنها را به عنوان بستر خلق آثار خود برگزیدند و خانوادهها این محیطها را به عنوان مکانی برای تفریح و تعامل اجتماعی شناختند. این رویکرد موجب شد شهروندان احساس تعلق بیشتری به محیط شهری داشته باشند و مشارکت آنها در حفظ و نگهداری فضاهای سبز افزایش پیدا کند.

اقامتگاه جنگل بارانی ماندای؛ معماری که در جنگل نفس میکشد
در قلب ذخیرهگاه طبیعی ماندای در شمال سنگاپور که بقایای جنگلهای بارانی در میان روند پرشتاب توسعه شهری همچنان پابرجا ماندهاند، پروژهای نوآورانه به نام «اقامتگاه جنگل بارانی ماندای» با رویکردی مبتنی بر همزیستی با طبیعت شکل گرفته است. این پروژه بخشی از سرمایهگذاری راهبردی ۳.۵ میلیارد دلاری دولت سنگاپور در راستای توسعه پایدار جاذبههای طبیعی و حفاظت از تنوع زیستی منطقه بهشمار میرود.
اقامتگاه جنگل بارانی ماندای فراتر از یک هتل، بهعنوان بیانیه معماری در زمینه همزیستی انسان و طبیعت عمل میکند و اصول پایداری، احترام به اکوسیستم بومی و طراحی زیستمحور را در خود جای داده است. این اقامتگاه با بهرهگیری از مصالح طبیعی، طراحی منطبق با اقلیم و ادغام هوشمندانه عناصر معماری با پوشش گیاهی بومی، نمونهای برجسته از تلفیق عملکرد، زیباییشناسی و مسئولیتپذیری زیستمحیطی در معماری معاصر سنگاپور محسوب میشود.

فرم کلی ساختمان اصلی اقامتگاه، برخلاف الگوهای هندسی متداول در معماری، با رویکردی ارگانیک و سیال طراحی شده است؛ این ساختار همچون پیچکی زنده، در میان درختان کهنسال سایت امتداد یافته است و با آنها همزیستی میکند. طراحی «فرصتمحور» اقامتگاه بهگونهای شکل گرفته است که بهجای حذف عناصر طبیعی، حول بزرگترین درختان موجود سازمان یافته و در نتیجه، حداقل مداخله در پوشش گیاهی را به همراه داشته باشد.
نمای بیرونی ساختمان با استفاده از بتنهایی اجرا شده است که بافتی مشابه پوست درختان قطعشده دارند و بهعنوان عنصر نمادین «یاد زنده جنگل» در کالبد معماری جای گرفته و خاطرهی طبیعت را در ساختار مصنوعی زنده نگه میدارد. این انتخاب، فراتر از یک تصمیم زیباییشناختی، حامل پیامی ژرف در زمینه احترام به محیطزیست، حفظ حافظه اکولوژیک و بازاندیشی در رابطه انسان با طبیعت پیرامون است که معماری را از صرفاً ساختن، به روایتگری فرهنگی و مسئولیتپذیری زیستمحیطی ارتقا میدهد.
در دو بال شرقی و غربی مجموعه، ۲۴ خانه درختی با الهام از فرم غلافهای بذر گیاهان بومی طراحی شدهاند که بهصورت معلق در میان شاخوبرگ درختان کهنسال جای گرفتهاند. این واحدهای اقامتی با بهرهگیری از مصالح چوبی، فرمهای ارگانیک، تهویه طبیعی و نورپردازی ملایم، فضایی منحصربهفرد و در عین حال همساز با محیطزیست را برای مهمانان فراهم میکنند. مسیرهای پیادهروی مرتفع، این خانهها را بدون آسیب به پوشش گیاهی زمین به ساختمان اصلی متصل میکنند و امکان جابهجایی در دل طبیعت را فراهم میآورند.

شهرهای هوشمند چگونه انرژی زباله را بازآفرینی میکنند؟
در جهانی که سالانه بیش از ۱۱ میلیارد تن زباله جامد تولید میشود، مدیریت پسماند به یکی از چالشهای حیاتی زیستمحیطی و شهری تبدیل شده است. طبق دادههای سازمان ملل، ۲.۱ میلیارد تن از این زبالهها مربوط به پسماندهای شهری است که توسط خانوارها و کسبوکارها تولید میشود. با پیشبینی افزایش این رقم به ۳.۸ میلیارد تن تا سال ۲۰۵۰، شهرها ناگزیرند به دنبال راهکارهایی نوآورانه برای مقابله با بحران زباله باشند.
یکی از راهحلهای مؤثر که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته، تبدیل زباله به انرژی (WTE) است که نهتنها حجم زبالههای دفنشده را کاهش میدهد، بلکه برق و گرمایش مورد نیاز شهرها را نیز تأمین میکند. در مراکز تبدیل زباله به انرژی، زبالههای شهری و صنعتی ابتدا تفکیک و سپس سوزانده میشوند. گرمای حاصل از احتراق برای تولید بخار استفاده میشود که توربینها را به حرکت درمیآورد و در نهایت برق و گرمایش تولید میشود. برخلاف سوزاندن سنتی زباله، این فرایند با فناوریهای پیشرفتهتر انجام میشود و میزان آلایندههای حاصل از آن بهمراتب کمتر است.

ایده تبدیل زباله به انرژی نخستینبار در دهههای پایانی قرن بیستم مطرح شد، زمانی که کشورهای صنعتی با بحران فزاینده دفن زباله و آلودگیهای ناشی از آن روبهرو بودند. در ابتدا، این روش بیشتر بهعنوان جایگزینی برای دفن زباله در نظر گرفته میشد، اما با پیشرفت فناوریهای احتراق کنترلشده، گازیسازی و جذب کربن، به یکی از راهکارهای مؤثر در تولید انرژی پاک و کاهش آلایندهها تبدیل شد. کشورهای اروپایی همچون سوئد و آلمان از پیشگامان این مسیر بودند و بهتدریج، سایر کشورها نیز با الگوبرداری از این مدل، زیرساختهای WTE خود را توسعه دادند.
ادغام فناوریهای هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در مراکز تبدیل زباله به انرژی، بهرهوری این سیستمها را بهطور چشمگیری افزایش داده است. این فناوریها با بهینهسازی فرایند تفکیک، احتراق و مدیریت انرژی، نهتنها هزینههای عملیاتی را کاهش میدهند، بلکه به رشد اقتصاد چرخشی نیز کمک میکنند و با تبدیل زباله به منبع، چرخه مصرف بهصورت پایدار ادامه پیدا میکند. در ادامه، عملکرد و دستاوردهای کشورهای پیشگام در زمینه تبدیل زباله به انرژی بررسی میشود.

سوئد؛ پیشگام جهانی در اقتصاد چرخشی و انرژی پاک
سوئد سالهاست که بهعنوان یکی از موفقترین کشورها در مدیریت پسماند و تبدیل آن به انرژی شناخته میشود. تنها ۱ درصد از زبالههای تولیدشده در این کشور به محل دفن منتقل میشود که در مقایسه با میانگین جهانی، دستاوردی بینظیر محسوب میشود. این موفقیت حاصل سیاستگذاریهای بلندمدت، سرمایهگذاری در زیرساختهای مدرن و فرهنگسازی عمومی در زمینه تفکیک و بازیافت زباله است.
چین؛ توسعه سریع زیرساختها در پاسخ به بحران زباله
چین با تولید سالانه میلیاردها تن زباله شهری، یکی از کشورهایی است که بهشدت نیازمند راهکارهای نوین در مدیریت پسماند است. از سال ۲۰۱۳ تاکنون، این کشور موفق شده است ۱۶۶ مرکز تبدیل زباله به انرژی احداث کند که حدود ۱۰ درصد از کل زبالههای شهری را به انرژی تبدیل میکنند که معادل ۱۱ میلیون تن در سال است.
دبی؛ الگویی نوین در خاورمیانه برای تبدیل زباله به برق
دبی با احداث یکی از بزرگترین مراکز تبدیل زباله به انرژی در منطقه، توانسته است گام بلندی در مدیریت پسماند شهری بردارد. این مرکز سالانه حدود ۲ میلیون تن زباله را پردازش و برق مورد نیاز ۱۳۵ هزار خانه را تأمین میکند. روزانه حدود ۵۵۰۰ تن زباله به این مرکز وارد میشود که تنها ۲۰۰ تن آن غیرقابل استفاده است. این رقم نشاندهنده بهرهوری بالای سیستم تفکیک و بازیافت در این مجموعه است.
چالشها و چشمانداز آینده تبدیل زباله به انرژی
با وجود دستاوردهای چشمگیر در زمینه تبدیل زباله به انرژی، این فناوری همچنان با چالشهایی جدی روبهروست که آینده آن را به میزان توانایی کشورها در پاسخگویی به این مسائل وابسته میسازد. یکی از مهمترین دغدغهها، تأثیرات زیستمحیطی ناشی از انتشار گازهای گلخانهای در فرایند احتراق زباله است. اگرچه فناوریهای نوین توانستهاند میزان آلایندهها را نسبت به روشهای سنتی کاهش دهند، اما همچنان بخشی از دیاکسید کربن و ترکیبات سمی وارد جو میشود که در بلندمدت میتواند بر سلامت انسان و اکوسیستمها اثرگذار باشد.
از سوی دیگر، برخی منتقدان معتقدند که تمرکز بیش از حد بر تبدیل زباله به انرژی ممکن است انگیزه عمومی برای بازیافت و استفاده مجدد را کاهش دهد. زمانی که زباله به منبع انرژی تبدیل میشود، ممکن است ارزش آن بهعنوان ماده قابل بازیافت نادیده گرفته شود و چرخه اقتصاد چرخشی دچار اختلال شود. این نگرانی بهویژه در کشورهایی مطرح است که هنوز فرهنگ تفکیک زباله در سطح جامعه نهادینه نشده است.

طرح بخشودگی جرایم رانندگی ۱۴۰۴ در ایران و سایر کشورها
شهرها و دولتهای مختلف در نقاط گوناگون جهان برنامههایی برای «بخشودگی» یا «تخفیف» بدهیهای مربوط به جرایم و جریمههای رانندگی و پارکینگ اجرا کردهاند؛ طرحهایی که هدفشان دریافت پولهای معوق، کاهش بار اداری، بازگرداندن وسایل نقلیه ممنوعالخروج یا کاهش فشار بر شهروندان ضعیفتر بوده است.
بخشودگی جرایم رانندگی معمولاً با دو هدف اجرایی و سیاسی اجرا میشود:بازگرداندن درآمدهای معوق به خزانه شهری یا دولت به شکل سریعتر از طریق حذف جرائم تأخیر و فرصت دادن به شهروندان برای تسویه اصل جریمه، و کاهش فشار اداری و قضایی مرتبط با وصول جریمهها (مثلاً بازداشت یا توقیف خودروها، پروندههای معوق در دادگاهها). بعضی برنامهها همچنین تلاش میکنند افراد کمدرآمد را از فشار مضاعف بدهی نجات دهند و فرصت دوبارهای برای ثبت مدارک یا گرفتن برچسب/مجوز بدهند.
بخشودگی جرایم رانندگی ۱۴۰۴ در ایران؛ شرایط، میزان تخفیف و نحوه استعلام و پرداخت آنلاین جریمهها
همزمان با هفته نیروی انتظامی، پلیس راهور فراجا از تمدید طرح بخشودگی جرایم رانندگی سال ۱۴۰۴ خبر داده است. این طرح که در سال گذشته نیز با استقبال زیادی مواجه شد، با هدف کاهش فشار مالی بر خانوادهها و تشویق رانندگان به تسویه بدهیهای معوقه اجرا میشود. بر اساس اعلام پلیس، جرایم زیر یک میلیون تومان بهطور کامل بخشوده میشوند، جرایم بین یک تا سه میلیون تومان شامل تخفیف ۵۰ درصدی و مبالغ بالای سه میلیون تومان نیز مشمول تخفیف ۳۰ تا ۳۵ درصدی خواهند بود. البته خودروهایی که دارای شکایت قضایی یا تخلفات خطرناک هستند، از این طرح مستثنی خواهند بود.
برای بهرهمندی از طرح بخشودگی جریمههای رانندگی ۱۴۰۴، رانندگان میتوانند از طریق سامانه اینترنتی راهور به نشانی rahvar120.ir یا ارسال کد VIN خودرو به شماره ۱۱۰۱۲۰۲۰۲۰ از میزان جریمه و شرایط پرداخت اقساطی مطلع شوند. زمان دقیق اجرای طرح هنوز اعلام نشده و متقاضیان باید از طریق منابع رسمی از تاریخ شروع و پایان آن آگاه شوند. توصیه میشود رانندگان پیش از پرداخت، وضعیت خودرو خود را از نظر شکایات یا بدهیهای قبلی بررسی کنند تا از مزایای کامل این طرح بهرهمند شوند.
شیکاگو (ایالات متحده) | برنامه کاهش بدهیهای خودرو
شهرداری شیکاگو در سال ۲۰۲۵ برنامهای تحت عنوان «Clear Path Relief» یا برنامه کاهش بدهیهای مرتبط با وسایل نقلیه را راهاندازی کرد که به صاحبان خودرو و کسبوکارها اجازه میدهد بدهیهای مربوط به پارک، چراغ قرمز، تخلفات سرعت و بدهیهای مرتبط را بدون جریمه تأخیر تا مدت مشخصی تسویه کنند یا از کاهش قابلتوجهی برخوردار شوند؛ برنامه شامل طرحهای پرداخت قسطی و معافیت از بعضی هزینههای اضافی است. هدف مقامات آن بود که با این روش هم درآمد معوق را بازیابی کنند و هم از بار اجتماعی و حقوقی ناشی از توقیف خودروها بکاهند.
نیواورلئان (ایالات متحده) | برنامه تابستانی بخشودگی
نیواورلئان در ۲۰۲۵ یک برنامه موقت بخشودگی برای جریمههای پارکینگ و بعضی خلافهای دوربینی شروع کرد که از اول ژوئن تا انتهای تابستان اجرا شد؛ در این طرح پرداختکنندگان لازم نبود جریمههای تأخیری یا بهره را بپردازند و حتی امکان پرداخت قسطی بدون بهره فراهم شد.
شهرداریهای محلی در فیلیپین | بخشودگی محلی برای جریمههای شهری
چندین شهرداری در فیلیپین برنامههای محلی بخشش در برابر رسیدهای تخلف شهری ارائه کردهاند؛ سازوکارها متنوع بوده است ولی معمولاً شامل پرداخت اصل جریمه با کاهش قابلتوجه یا پرداخت مبلغ پایه بهعلاوه درصد کمی از جریمه است تا شهروندان تشویق شوند موارد معوق را رفع کنند. این طرحها اغلب در قالب مصوبات محلی و با دورههای زمانی محدود اجرایی شدهاند.
هند (دهلی) | تخفیف گسترده
مقامات محلی در دهلی گزارش دادهاند که در حال برنامهریزی یا ارائه یک «شانس یکبار» تسویه جرائم رانندگی با تخفیفهای گسترده (در گزارشها درصدهایی بین ۵۰ تا ۷۰ درصد ذکر شده) هستند تا میلیونها مالک خودرو که پروندههای معوق دارند فرصت پرداخت پیدا کنند. جزئیات نهایی و بازه زمانی اجرای رسمی ممکن است بر اساس تصمیم نهایی دولت محلی اعلام شود.

سربازی دختران در چه کشورهایی اجباری است؟
موضوع خدمت سربازی اجباری همواره یکی از حساسترین مباحث اجتماعی و سیاسی در کشورهای مختلف جهان بوده است. در بسیاری از کشورها، قانون سربازی تنها مردان را موظف به خدمت در نیروهای مسلح میداند، اما در دهههای اخیر بعضی دولتها با تکیه بر ایده ضرورتهای امنیتی، زنان را نیز مشمول خدمت نظامی کردهاند. این سیاستها، از استقبال مدافعان حقوق برابری گرفته تا انتقاد شدید مخالفان که آن را نوعی فشار مضاعف بر زنان میدانند، واکنشهای متفاوتی را در جوامع برانگیخته است.
کره شمالی؛ اجبار خاموش با نظارت شدید
زنان در کره شمالی از سال ۲۰۱۵ بهطور رسمی موظف به انجام خدمت نظامی شدهاند. طبق قانون، دختران از ۱۷ تا ۲۳ سالگی باید حداقل هفت سال در ارتش خدمت کنند. با این حال شرایط زندگی سخت، فشارهای سیاسی و سوءاستفادههای گزارششده در میان نیروهای زن، این قانون را به یکی از بحثبرانگیزترین نمونهها در جهان تبدیل کرده است. طبق منابع مستقل بسیاری از خانوادهها تلاش میکنند دختران خود را از خدمت معاف کنند؛ اما در نظامی بسته همچون کره شمالی، سرپیچی از قوانین نظامی میتواند مجازاتهای سنگینی در پی داشته باشد.

اریتره؛ سربازی اجباری برای همه از ۱۸ سالگی
اریتره، کشوری کوچک در شرق آفریقا، از زمان استقلال در سال ۱۹۹۳ یکی از سختگیرانهترین نظامهای سربازی را اجرا کرده است. در این کشور، همه شهروندان زن و مرد باید از ۱۸ سالگی به خدمت نظامی بروند. در عمل این خدمت میتواند تا سالها ادامه داشته باشد و حتی دههها طول بکشد.
گزارشهای سازمانهای حقوق بشری نشان میدهد که بسیاری از زنان در دوران خدمت با شرایط دشوار، کار اجباری و حتی آزارهای جسمی و روانی روبهرو هستند. به همین دلیل سربازی اجباری برای دختران در اریتره یکی از دلایل اصلی مهاجرت جوانان از این کشور محسوب میشود.
نروژ؛ الگویی از برابری جنسیتی در اروپا
نروژ در سال ۲۰۱۵ بهعنوان نخستین کشور اروپایی، قانون سربازی اجباری برای زنان را تصویب کرد. در این کشور، خدمت نظامی نه بهعنوان یک اجبار صرف، بلکه بهعنوان بخشی از فرهنگ مشارکت اجتماعی تلقی میشود. زنان و مردان هر دو از ۱۹ سالگی میتوانند برای خدمت فراخوانده شوند، اما تنها بخشی از آنان که ارزیابیهای لازم را میگذرانند، وارد ارتش میشوند. در حال حاضر، حدود ۲۰ درصد نیروهای نظامی نروژ را زنان تشکیل میدهند. دولت این کشور اعلام کرده هدف اصلی از این سیاست، نه افزایش نیروی نظامی، بلکه تحقق برابری جنسیتی در جامعه است.

سوئد؛ بازگشت سربازی اجباری برای دختران و پسران
سوئد در سال ۲۰۱۰ سربازی اجباری را لغو، اما در سال ۲۰۱۷ با افزایش تهدیدهای امنیتی از دیگر نقاط جهان، دوباره آن را احیا کرد و قانون جدید خدمت شامل زنان نیز میشود. هرچند همه شهروندان مشمول خدمت نیستند، اما انتخاب بر اساس آزمونها و نیاز ارتش انجام میشود. حضور زنان در ارتش سوئد اکنون به بیش از ۱۶ درصد رسیده است و دولت بهدنبال افزایش این رقم تا ۲۵ درصد در سالهای آینده است.
کشورهای دیگر با حضور محدود یا داوطلبانه زنان
در فنلاند زنان میتوانند داوطلبانه به خدمت نظامی بروند و پس از آن همچون مردان، مشمول قوانین خدمت میشوند. در تایوان نیز بحثهایی برای گسترش قانون سربازی اجباری به زنان بهویژه پس از افزایش تنشها با چین در جریان است. کشورهایی همچون چین، روسیه و ایالات متحده آمریکا نیز حضور زنان را در ارتش بهصورت داوطلبانه حفظ کردهاند و در حال حاضر برنامهای برای اجباری کردن آن ندارند.

رشد انفجاری جمعیت در شهرهای بزرگ اروپا + اینفوگرافی
شهرهای اروپا از سال ۱۹۷۵ تاکنون تغییرات چشمگیری در اندازه و شکل خود داشتهاند و بهطور مستمر در حال گسترش هستند، بهگونهای که مناطق شهری بزرگ و متصل به یکدیگر را شکل دادهاند. بررسی رشد و تحولات جمعیتی و الگوهای شهرنشینی در شهرهای بزرگ اروپا بر اساس دادههای «بررسی جمعیت جهان (World Population Review)» و «کوپرنیک (Copernicus)» نشان میدهد که شهرهای اروپایی یکی از توسعهیافتهترین و متراکمترین مناطق جهان را تشکیل میدهند. در این میان مناطق کلانشهری مهمی همچون لندن و پاریس بهصورت پیوسته و با ترکیبی از گسترش افقی و افزایش تراکم جمعیت در حال رشد هستند.
در سال ۲۰۲۵، مسکو با جمعیتی بیش از ۱۲.۷ میلیون نفر، شلوغترین شهر اروپا محسوب میشود. پاریس با ۱۱.۳ میلیون نفر و لندن با جمعیتی نزدیک به ۱۰ میلیون نفر در رتبههای بعدی قرار دارند. جدول جمعیت این شهرها از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۲۵ روند افزایشی چشمگیری را نشان میدهد؛ برای مثال، جمعیت مسکو از ۷.۶۲۳ میلیون در سال ۱۹۷۵ به ۱۲.۷۳۷ میلیون نفر در سال ۲۰۲۵ افزایش پیدا کرده است. پاریس نیز در همین بازه زمانی از ۸.۵۵۸ میلیون به ۱۱.۳۴۶ میلیون نفر رسیده و لندن از ۷.۱۲۴ میلیون به ۹.۸۴۰ میلیون نفر افزایش داشته است.

در میان سایر شهرها، مادرید و بارسلونا با جمعیتی که در مجموع بیش از ۱۲.۵ میلیون نفر است، شاهد رشد قابلتوجهی بودهاند. جمعیت مادرید حدود دو برابر شده و از ۳.۸۹۰ میلیون در سال ۱۹۷۵ به حدود ۶.۸ میلیون نفر در ۲۰۲۵ رسیده است. بارسلونا نیز رشد چشمگیری داشته و جمعیتش از ۳.۶۷۹ میلیون به بیش از ۵.۷۳۳ میلیون نفر افزایش داشته است. شهرهای ایتالیایی رم، میلان و ناپل نیز بهدلیل رشد مستمر صنعتی و مهاجرت، در این فهرست جایگاه قابلتوجهی دارند.
چندین شهر خارج از سه کلانشهر بزرگ اروپا نیز از سال ۱۹۷۵ به بعد رشد جمعیتی قابل ملاحظهای داشتهاند؛ برای مثال، جمعیت کییف از ۱.۹ میلیون به نزدیک ۲.۸ میلیون نفر رسیده است و بیرمنگام بیشترین افزایش درصدی را تجربه و از ۵۸۳ هزار نفر به بیش از ۲.۷ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. شهرهای لیسبون در پرتغال و سنپترزبورگ در روسیه نیز شاهد افزایش قابلتوجه جمعیت و توسعه شهری بودهاند.
به این ترتیب طی پنج دهه گذشته بیشتر شهرهای بزرگ اروپا شاهد رشد چشمگیر جمعیت و توسعه گسترده شهری بودهاند که این روند با گسترش ترکیبی افقی و عمودی مناطق شهری، چشمانداز جدیدی از شهرنشینی متراکم و توسعهیافته در اروپا ارائه میدهد.

معماری سازگار با طبیعت؛ تلفیق سنت، نوآوری و پایداری
در عصر تغییرات اقلیمی، بحرانهای زیستمحیطی و فشارهای فزاینده بر منابع طبیعی، معماری دیگر نمیتواند بیتفاوت به بستر اقلیمی خود عمل کند. طراحی سازگار با اقلیم، رویکردی است که با درک دقیق شرایط جغرافیایی، آبوهوایی و فرهنگی هر منطقه، تلاش میکند تا ساختمانها را بهگونهای شکل دهد که نهتنها مصرف انرژی را کاهش دهند، بلکه آسایش حرارتی، روانی و زیباشناختی کاربران را نیز تأمین کنند.
معماری اقلیمی از دیرباز در سنتهای بومی بسیاری از شهرها از بادگیرهای یزد تا خانههای بامبوی چنگدو وجود داشته است. این رویکرد، بهجای مقابله با طبیعت، بر همزیستی با آن تأکید دارد. استفاده از نور طبیعی، تهویه متقاطع، مصالح بومی، سایهاندازهای هوشمند، ذخیرهسازی آب باران و بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر، از جمله راهکارهایی هستند که در طراحی اقلیمی بهکار گرفته میشوند. پروژههایی همچون استادیوم چوبی فوکوشیما در ژاپن و پاویون زیستگاه تیانفو در چین نشان میدهند که چگونه میتوان سنتهای بومی، مشارکت اجتماعی و راهکارهای زیستمحیطی را در قالبی معاصر تلفیق کرد.معماری اقلیمی نهتنها به کاهش ردپای کربن کمک میکند، بلکه به بازسازی روانی و اجتماعی جوامع آسیبدیده نیز یاری میرساند.

استادیوم چوبی فوکوشیما؛ بازسازی با الهام از سنتهای ژاپنی
شرکت معماری ژاپنی ویولد از طرح مفهومی یک استادیوم فوتبال چوبی در استان فوکوشیما رونمایی کرده که قرار است به خانه آینده باشگاه فوتبال فوکوشیما یونایتد تبدیل شود. این طرح که به سفارش شرکت اسپورتایکس ارائه شده، تلفیقی از مشارکت اجتماعی، سازه نوآورانه چوبی و راهبردهای پایدار است و هدف آن فراتر از یک فضای ورزشی صرف، تبدیلشدن به نمادی از بازسازی و احیای جمعی پس از فاجعه زلزله و حادثه هستهای سال ۲۰۱۱ است.
طراحی انسانی و مقیاسپذیر
استادیوم فوکوشیما با رویکردی انسانمحور و مقیاسپذیر، در قالب چهار حجم معماری مجزا طراحی شده است که هرکدام کمتر از ۳۰۰۰ متر مربع مساحت دارند و ارتفاع آنها از دو طبقه یا ۱۶ متر بیشتر نمیشود. این تقسیمبندی حجمی نهتنها به کنترل ابعاد و هزینههای ساخت کمک میکند، بلکه امکان اجرای پروژه با نیروی کار محلی و ابزارهای دستی را فراهم میسازد. فواصل میان این چهار حجم بهصورت هوشمندانه بهعنوان ورودیهای اصلی عمل میکنند و با ایجاد مسیرهای گردش طبیعی، فرم معماری را با جریان حرکتی کاربران تلفیق میکنند. این ورودیها همچنین نقش مهمی در تهویه طبیعی و نورگیری فضاهای داخلی ایفا میکنند.
پاسخ به اقلیم و پایداری محیطی
استراتژیهای غیرفعال این پروژه با اقلیم حوضهای فوکوشیما هماهنگ شدهاند. هندسه سقف و نما بهگونهای طراحی شده است که از تابش شدید خورشید در تابستان جلوگیری کند، در برابر بادهای زمستانی محافظت ایجاد کند و جریان هوا را در ماههای گرم به سمت جایگاهها هدایت کند. آب باران جمعآوری، تصفیه و بازیافت خواهد شد و برف ذخیرهشده در زمستان میتواند بهعنوان سیستم سرمایش طبیعی در تابستان استفاده شود. سامانههای انرژی تجدیدپذیر نیز برای کاهش مصرف و تولید انرژی در محل پیشنهاد شدهاند تا پروژه به خودکفایی برسد. برای بهینهسازی این راهکارها، شرکت طراح از مدلسازی دیجیتال پیشرفته برای آزمون راهحلهای باززاینده معماری بهره برده است.
زیستگاه تیانفو در چنگدو؛ معماری دایرهای در خدمت فرهنگ و طبیعت
شهر چنگدو در استان سیچوان چین در سال ۲۰۲۴ میزبان «نمایشگاه بینالمللی باغبانی چنگدو» یکی از مهمترین رویدادهای بینالمللی در حوزه معماری منظر و باغبانی شد. در قلب این نمایشگاه، سازهای منحصربهفرد با طراحی نوآورانه و ریشهدار در فرهنگ محلی خودنمایی میکرد؛ پاویون زیستگاه تیانفو که توسط مؤسسه طراحی و پژوهش معماری جنوبغرب چین (CSWADI) طراحی شده، نهتنها یک فضای نمایشگاهی است، بلکه بیانیهای معماری درباره پیوند انسان، طبیعت و سنتهای فرهنگی چینی است.

حیاط مرکزی؛ قلب اجتماعی و آیینی پاویون
حیاط مرکزی، بازتابی از زندگی سنتی در غرب سیچوان است. این بخش با الهام از معماری مسکونی منطقه، فضایی برای تعامل، اجرا و تأمل فراهم میکند. در این قسمت، بازدیدکنندگان با توالی از تجربهها روبهرو میشوند: دیدن، شنیدن، چشیدن و بالا رفتن. سالن نمایشگاه با سازهای فولادی و سقفی از پنلهای آلومینیومی تاخورده که به بافت حصیربافی بامبو شباهت دارد، فضایی انعطافپذیر برای رویدادهای آینده فراهم میکند. این سقف نهتنها زیبایی بصری دارد، بلکه پیوندی میان فضای داخلی و خارجی ایجاد کرده است.
برکه نیلوفر آبی؛ پیوند آب، غذا و آیین
آب، بهعنوان دومین عنصر بنیادین در طراحی پاویون زیستگاه تیانفو، از طریق برکهای که بهظرافت طراحیشده است، به فضای معماری وارد میشود. این برکه با الهام از نیلوفر آبی طراحی شده و بازتابی از مناظر کشاورزی و میراث فرهنگی منطقه چنگدو است و در عین حال، بهعنوان نمادی از پاکی، رشد و پیوند عمیق با طبیعت در فرهنگ محلی شناخته میشود. در امتداد این فضای آبی، پلی باریک و سبک، با ایجاد نقاط دید متنوع، امکان مشاهده انعکاس نور، حرکت آب و چشماندازهای طبیعی اطراف را برای بازدیدکنندگان فراهم میسازد.
تپههای بامبو؛ اقامتگاه فرهنگی و گردشگری پایدار
پاویون در امتداد برکه نیلوفر آبی، به تپههای پوشیده از بامبو میرسد که فضایی سرسبز و آرام با اقامتگاههای کوچک و پوشش گیاهی متراکم است و محیطی خلوت و دلنشین برای استفاده بلندمدت پس از پایان نمایشگاه فراهم میآورد. این بخش از مجموعه، با هدف تبدیلشدن به مقصدی برای گردشگری فرهنگی و اکولوژیک طراحی شده است.
یکی از ویژگیهای برجسته پاویون تیانفو، قابلیت استفاده بلندمدت آن پس از پایان نمایشگاه است. برخلاف بسیاری از سازههای موقت نمایشگاهی، این پاویون بهگونهای طراحی شده بود که بتواند بهعنوان مرکز فرهنگی، اقامتگاه گردشگری و فضای عمومی شهری به فعالیت خود ادامه دهد. با توجه به موقعیت جغرافیایی، طراحی پایدار و پیوند عمیق با فرهنگ محلی، این پاویون میتواند به الگویی برای توسعه معماری فرهنگی در سایر شهرهای چین و جهان تبدیل شود.
روایتهایی از ژاپن و کرهجنوبی؛ هویت شهری در قاب معماری
در عصر رقابت جهانی میان شهرها، معماری به یکی از مؤثرترین زبانها برای تعریف هویت، روایت فرهنگی و ساخت برند شهری تبدیل شده است. شهرها برای دیدهشدن، متمایز بودن و جذب سرمایه، گردشگر و توجه رسانهای، به فرمهای معماری خاص، نمادین و معنادار روی آوردهاند که نهتنها جلوه زیباییشناسی دارند، بلکه حامل پیامهای اجتماعی، تاریخی و آیندهنگر هستند.
تحول در نقش معماری، حاصل تغییر نگاه به شهرها بهعنوان فضاهای فرهنگی و رسانهای است که هر ساختمان، خیابان یا فضای عمومی میتواند بیانگر پیام و هویت یک شهر باشد. معماری فقط پاسخ به نیازهای عملکردی نیست، بلکه به ابزاری برای روایتگری، تمایز و تعامل با مخاطبان جهانی تبدیل شده است. در این میان، شهرهایی موفقتر هستند که بتوانند از فرمهای معماری برای ساخت تجربهای منحصربهفرد، قابلتشخیص و ماندگار بهره بگیرند.
آسیا بهعنوان قارهای با تنوع فرهنگی و تاریخی چشمگیر، نمونههای برجستهای از استفاده خلاقانه از معماری در برندسازی شهری ارائه کرده است. بعضی شهرها همچون سئول، با تلفیق معماری مدرن و آیندهنگر با میراث سنتی، تصویری پویا و جهانی از خود ساختهاند؛ بعضی دیگر همچون کیوتو، با حفظ و بازآفرینی معماری سنتی، بر اصالت، آرامش و هویت تاریخی تأکید دارند.

سئول؛ معماری در خدمت نوآوری، فرهنگ و برند ملی
سئول، پایتخت کرهجنوبی، در دهههای اخیر به یکی از نمادهای جهانی نوآوری شهری تبدیل شده است. این شهر با تلفیق معماری سنتی و مدرن، توانسته است تصویری پویا، فرهنگی و آیندهنگر از خود ارائه دهد که نهتنها داخل کشور، بلکه در سطح بینالمللی بهعنوان بخشی از برند ملی کرهجنوبی شناخته میشود. معماری در سئول، فراتر از فرم، به رسانهای برای بیان هویت، دیپلماسی فرهنگی و توسعه اقتصادی تبدیل شده است.
معماری مدرن؛ نماد نوآوری و دیپلماسی نرم
در نقطه مقابل، سئول با پروژههای معماری مدرن و آیندهنگر، تصویری از نوآوری، فناوری و قدرت نرم کرهجنوبی ارائه میدهد. یکی از برجستهترین نمونهها، «مرکز طراحی دونگدمون» است. این سازه منحنی و فضایی که توسط زاها حدید طراحی شده است، بهعنوان نماد طراحی معاصر در آسیا شناخته میشود. مجموعه دونگدمون یک فضای چندمنظوره است که بهعنوان محلی برای نمایشگاههای هنری، رویدادهای فرهنگی، همایشهای طراحی و بازارهای خلاق عمل میکند. طراحی پویا و انعطافپذیر این فضا موجب شده است تا بتواند انواع رویدادها و فعالیتهای مختلف را میزبانی کند و به قطب جذب گردشگران داخلی و بینالمللی تبدیل شود. حضور این مرکز در کمپینهای تبلیغاتی گردشگری کره، موزیکویدیوهای مشهور گروههای موسیقی کیپاپ و تبلیغات برندهای معتبر کرهای، اهمیت معماری را به عنوان یک رسانه فرهنگی و ابزاری برای تقویت هویت ملی و صادرات فرهنگی نشان میدهد.
معماری دیجیتال؛ شهر هوشمند و برند آیندهنگر
سئول یکی از پیشگامان در حوزه معماری دیجیتال و شهر هوشمند است. ساختمانهایی با سیستمهای مدیریت انرژی، پنلهای خورشیدی و طراحیهای سازگار با محیطزیست، در مناطق جدید شهری همچون سونگدو دیده میشوند. این منطقه، بهعنوان یکی از نخستین شهرهای هوشمند جهان، با معماری مدرن، شبکههای دیجیتال و طراحی پایدار، تصویری از آینده شهری ارائه میدهد.
این شهر بهجای رشد طبیعی، بهصورت برنامهریزیشده و از صفر بر اساس اصول معماری پایدار و شهرسازی دیجیتال ساخته شده است. ساختمانهای سونگدو به حسگرهای هوشمند مجهز هستند که بهصورت لحظهای دادههایی همچون مصرف انرژی، دمای داخلی، کیفیت هوا، سطح دیاکسید کربن و حضور افراد در فضاها را پایش میکنند. این دادهها به مراکز کنترل مرکزی ارسال میشوند تا بهینهسازی مصرف انرژی، تهویه، نورپردازی و امنیت انجام شود.

کیوتو؛ معماری سنتی بهعنوان ستون هویت شهری
کیوتو، پایتخت تاریخی ژاپن، یکی از معدود شهرهایی است که توانسته است در برابر موج مدرنیزاسیون مقاومت کند و هویت معماری سنتی خود را بهعنوان عنصر مرکزی در توسعه شهری حفظ کند. برخلاف توکیو که با آسمانخراشها، مراکز فناوری و معماری مدرن شناخته میشود، کیوتو بر اصالت، آرامش و زیبایی سنتی تأکید دارد و این رویکرد نهتنها در سیاستگذاری شهری، بلکه در برند فرهنگی و اقتصادی شهر نیز نقش محوری دارد.
کیوتو میزبان بیش از ۱۷۰۰ معبد بودایی و ۸۰۰ معبد شینتو است که بسیاری از آنها قدمتی بیش از هزار سال دارند. معابد مشهوری همچون معبد طلایی و معبد نقرهای با طراحی چوبی، سقفهای شیروانی، باغهای ذن و حوضچههای آرام، نماد زیباییشناسی ژاپنی هستند. این معابد نهتنها از جاذبههای گردشگری کیوتو بهشمار میروند، بلکه در تبلیغات فرهنگی، فیلمهای ژاپنی و برندهای معروف نیز حضور دارند و تصویر کیوتو را بهعنوان شهری اصیل و معنوی تثبیت میکنند.
معماری و گردشگری؛ تجربهای فرهنگی و اقتصادی
کیوتو با حفظ معماری سنتی، توانسته است گردشگری فرهنگی را به یکی از ستونهای اقتصاد شهری تبدیل کند. گردشگران داخلی و خارجی برای تجربه زندگی سنتی، اقامت در خانههای ماچیا، بازدید از معابد و شرکت در مراسم چای و لباس کیمونو به این شهر سفر میکنند. این تجربه، فراتر از بازدید، به نوعی «زیستن در فرهنگ» تبدیل شده است. بسیاری از اقامتگاهها تجربهای کامل از زندگی سنتی ژاپنی از طراحی داخلی چوبی و تشکهای تاتامی گرفته تا غذاهای محلی و مراسم چای ارائه میدهند. این نوع معماری، نهتنها جلوه زیباییشناسی دارد، بلکه بستری برای تعامل فرهنگی و تقویت برند شهری است.
معماری سنتی کیوتو، الهامبخش بسیاری از طراحان، هنرمندان و برندهای مشهور است. طراحی مینیمالیستی، استفاده از مصالح طبیعی و توجه به جزئیات، در مد، طراحی داخلی و حتی فناوریهای ژاپنی بازتاب یافتهاند. برندهایی همچون موجی و سونی از زیباییشناسی سنتی ژاپنی در طراحی محصولات خود بهره گرفتهاند که ریشه در معماری کیوتو دارد.

برترین بناهای آجری جهان/ آرامگاه شفق اردکان در لیست منتخب
فهرست ۵۰ ساختمان آجری برتر و الهامبخش جهان برای جایزه جهانی آجر ۲۶ (BRICK AWARD 26) اعلام شد. این جایزه معتبر که هر دو سال یکبار توسط شرکت وینربرگر برگزار میشود، نوآوری معماری و صنعت ساختوساز با آجر و سرامیک را گرامی میدارد و پروژههایی را برجسته میکند که مرزهای مواد، فرم و بستر طراحی را گسترش میدهند. برگزیدگان سال جاری شامل آثاری از پنج قاره و ۲۱ کشور است که نشاندهنده اهمیت همیشگی آجر در معماری معاصر از خانههای کوچک و مراکز فرهنگی تا تأسیسات صنعتی و فضاهای عمومی است. برندگان نهایی در ژوئن ۲۰۲۶ در وین معرفی خواهند شد و اسامی آنها همه در کتاب آجر ۲۶ ( BRICK 26) منتشر میشود.
از بین ۸۴۹ اثر ارسال شده، فهرست کوتاهشده برگزیدگان نشاندهنده تنوع و انعطافپذیری آجر است؛ مادهای که پلی بین سنت و تجربهگرایی محسوب میشود. این جایزه در پنج دسته شامل احساس خانه بودن، زندگی مشترک، همکاری در کار، اشتراک فضاهای عمومی و ساختمانهای خلاقانه فراتر از مرزها ارائه میشود؛ چند محدوده مسابقه جهانی، اما چند پروژه شاخص نمایانگر نحوه الهامبخشی آجر برای روایتهای نوین معماری هستند.
ونکوور پیادهروهای بتنی را به فضای سبز تبدیل کرد
محله المپیک ویلیج ونکوور که در ابتدا برای بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۱۰ ساخته شد، پس از پایان رقابتها به یکی از پایدارترین محلههای مسکونی کانادا بدل شد. در طراحی این منطقه، پیادهمحوری، بهرهوری انرژی و ارتباط با طبیعت در اولویت قرار گرفته است. مسیرهای پیادهروی در این محله با نوارهای چمن طبیعی و گیاهان بومی پوشیده شدهاند و فضایی شبیه پارک برای رهگذران و دوچرخهسواران ایجاد میکنند. بسیاری از این مسیرها از مصالح نفوذپذیر ساخته شدهاند تا آب باران در زمین نفوذ کند و از جاریشدن روانآبها جلوگیری شود؛ اقدامی که در راستای سیاستهای زیربنایی سبز ونکوور انجام شده است.
پیادهراه ساحلی معروف این منطقه، سیوال پرومناد، با ترکیبی از تپههای چمنی، باغهای طراحیشده و سکویهای چوبی، ساکنان را مستقیماً به ساحل و اسکله متصل میکند. این طراحی علاوه بر زیبایی بصری و بهبود کیفیت هوا، مردم را به استفاده از وسایل حملونقل غیر موتوری تشویق میکند.

در بخش شمالی مرکز شهر، محله کول هاربر قرار دارد که تلفیقی چشمنواز از آسمانخراشهای مدرن و طبیعت ساحلی است. مسیرهای پیاده این منطقه با چمن، درختان و گلکاریهای منظم احاطه شدهاند و پیوندی مستقیم میان فضاهای شهری و چشمانداز طبیعی خلیج ایجاد میکنند. این پیادهراهها جاذبههایی چون پارک استنلی، میدان جک پول و کانادا پلیس را به یکدیگر متصل میسازند و یکی از زیباترین مسیرهای پیادهروی ساحلی جهان را شکل دادهاند.
هر دو منطقه المپیک ویلیج و کول هاربر بخشی از راهبرد بلندمدت ونکوور برای تبدیلشدن به سبزترین شهر جهان هستند. این شهر با تکیه بر طراحی پایدار، مسیرهای سبز، ساختمانهای کممصرف و فضاهای شهری باز، تلاش میکند تعامل مردم با طبیعت را افزایش دهد و اثرات زیستمحیطی زندگی شهری را به حداقل برساند. پیادهراههای چمندار و فضاهای سبز شهری در این مناطق نهتنها به کاهش دمای محیط و جذب دیاکسیدکربن کمک میکنند، بلکه بستری برای تعامل اجتماعی و آرامش ساکنان نیز فراهم میسازند.
ونکوور با چنین رویکردی نشان داده است که توسعه شهری لزوما به معنای فاصله گرفتن از طبیعت نیست؛ بلکه میتوان با طراحی هوشمند و پایدار، شهر را به باغی قابلزندگی برای انسان و محیط زیست تبدیل کرد.

پربارشترین کشورهای جهان در سال ۲۰۲۵
بارشهای شدید و مداوم در بعضی نقاط جهان یک امر عادی محسوب میشود، بهطوری که بهسختی میتوان در آنها یک روز بدون باران را تصور کرد، در این میان چند کشور با ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی ویژه خود، بیشترین میزان بارندگی سالانه را به خود اختصاص دادهاند.
بر اساس دادههای بانک جهانی، کشورهایی که بیشترین بارش را تجربه میکنند در مناطق نزدیک به خط استوا قرار دارند و جغرافیای ویژه آنها این روند را تقویت میکند. این کشورها بهدلیل ترکیب منحصربهفرد شرایط جغرافیایی، اقلیمی و موقعیت خط استوا، رکورددار بارش در جهان محسوب میشوند و هر یک به شکل ویژهای میزبان بارندگیهای فراوان هستند.

کلمبیا واقع در آمریکای جنوبی بهعنوان رکورددار جهانی، با میانگین سالانه ۳۲۴۰ میلیمتر بارش، در صدر فهرست قرار دارد. موقعیت این کشور در نزدیکی خط استوا همراه با کوههای آند که هوای گرم مرطوب را به ارتفاعات میکشاند، موجب شکلگیری اقلیمهایی متنوع و بارشهای شدید در مناطق گرمسیری شده است. بارشهای فراوان در مناطق جنگلی گرمسیری، جلوهای از این طبیعت مرطوب و غنی را به نمایش میگذارد.
سائوتومه و پرینسیپ، تنها نماینده قاره آفریقا در این فهرست، از ویژگی منحصربهفرد داشتن فصلی طولانی بارندگی مداوم برخوردار است که نزدیک به ۹ ماه طول میکشد. میانگین بارش سالانه در این کشور جزیرهای معادل ۳۲۰۰ میلیمتر است که آن را به یکی از منحصربهفردترین اقلیمهای پربارش تبدیل کرده است. بارشها در سائوتومه و پرینسیپ تنها در چند هفته کوتاه زمستانی کاهش پیدا میکند.
پاپوآ گینهنو با توپوگرافی متنوع و قرارگیری در محل تلاقی دو صفحه تکتونیکی، بارش متوسط ۳۱۴۲ میلیمتر را تجربه میکند. در این کشور، بادهای موسمی و شرایط جغرافیایی موحب میشوند بارش در مناطق مختلف متفاوت باشد، اما همچنان میزان بارش بسیار بالا است.

جزایر سلیمان با بارش سالانه ۳۰۲۸ میلیمتر، تحتتأثیر کمربند کمفشار استوایی و موسمیهای زمستانی قرار دارند که بارش سنگینی در سراسر این کشور ایجاد کرده است. این جزایر که اندازهای مشابه ایالت مریلند در آمریکا دارند، یکی از بارانیترین نقاط جهان بهشمار میروند.
پاناما و کاستاریکا نیز در آمریکای مرکزی بین اقیانوس آرام و دریای کارائیب قرار گرفتهاند و هر دو دارای بارشهای سالانه نزدیک به ۲۹۳۰ میلیمتر هستند. این دو کشور به دلیل توپوگرافی کوهستانی و قرارگیری در منطقه موسمی و بادهای تجاری، پوشیده از جنگلهای بارانی و نواحی بسیار مرطوب هستند. در اصل وجود رشتهکوهها و موقعیت بین دو اقیانوس در این دو کشور، شرایط بارندگی شدید و بهدنبال آن جنگلهای بارانی انبوهی را به وجود آورده است.
ساموآ در اقیانوس آرام جنوبی نیز با میانگین ۲۸۸۰ میلیمتر بارش سالانه، بهواسطه شرایط اقلیمی گرمسیری، تأثیر بادهای شرقی و مناطق کوهستانی، مناطقی با بارش بسیار بالا دارد. نواحی شرقی این کشور تا ۶۰۰۰ میلیمتر بارش دارند و بخشهای غربی آن بارش کمتری دریافت میکنند.

مالزی و برونئی، هر دو در جزیره بورنئو نیز میانگین بارش سالانه بالایی دارند. مالزی با بارش متوسط ۲۸۷۵ میلیمتر بهواسطه تاثیر اقیانوس و بارانهای موسمی، اقلیمی مرطوب و بارانی دارد و برونئی با میانگین ۲۷۷۲ میلیمتر نیز نواحی داخلی با بارش بسیار بالا را تجربه میکند و الگوهای موسمی ویژه خود را دارد. این کشورها بهدلیل بارشهای موسمی و ارتباط نزدیک با اقیانوس، اقلیم مرطوب و گرمی دارند.
اندونزی که چهارمین کشور وسیع جهان است، با میانگین ۲۷۰۲ میلیمتر بارش سالانه، نمونهای استثنایی در میان کشورهای بزرگ پربارش محسوب میشود. این کشور در منطقه همگرایی میانگرمایی واقع شده و همراه با الگوهای بارش موسمی طولانیمدت در ماههای مارس تا سپتامبر، فصل بارانی بزرگی را تجربه میکند.

شهر هوشمند یا انسانی؟ رقابت فناوری و کیفیت در برنامهریزی شهری
فناوریهای هوشمند از حسگرهای ترافیکی گرفته تا ساختمانهای خودتنظیم، در حال تغییر چهره شهرها هستند. شهر هوشمند، مفهومی نوظهور در برنامهریزی شهری است که به استفاده از فناوریهای دیجیتال برای بهبود کارایی، پایداری و کیفیت خدمات شهری اشاره دارد. در این مدل، دادهها بهعنوان منبع حیاتی برای تصمیمگیری، مدیریت منابع و تعامل با شهروندان عمل میکنند و هدف اصلی، ایجاد شهری است که بتواند بهصورت پویا به نیازهای ساکنان پاسخ دهد، منابع را بهینه مصرف کند و تجربه زیستن را ارتقا دهد.
فناوریهای کلیدی در شهرهای هوشمند، ستونهای اصلی تحول در مدیریت شهری و ارتقای کیفیت زندگی محسوب میشوند. یکی از مهمترین این فناوریها، اینترنت اشیا است که امکان اتصال حسگرها، وسایل نقلیه، ساختمانها و زیرساختهای شهری را به شبکهای هوشمند فراهم میکند. این اتصال، دادههای لحظهای درباره وضعیت محیط، مصرف انرژی، ترافیک، کیفیت هوا و رفتارهای کاربران را جمعآوری و زمینه تحلیل و تصمیمگیری دقیقتر را فراهم میکند.
دادهکاوی و هوش مصنوعی نقش حیاتی در پردازش و تفسیر این دادهها ایفا میکنند. دادههای شهری با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته، تحلیل میشوند تا الگوهای رفتاری شهروندان شناسایی، مصرف انرژی بهینه، جریان ترافیک مدیریت و خدمات شهری بهصورت هدفمند طراحی شود. شهرهایی همچون سونگدو در کره جنوبی، بارسلونا در اسپانیا و آمستردام در هلند، از پیشگامان اجرای این فناوریها هستند. آنها با ایجاد زیرساختهای دیجیتال، پلتفرمهای مشارکتی و طراحی شهری هوشمند، تلاش کردهاند تا مدلهایی از شهر آینده را به نمایش بگذارند.

شهر هوشمند سونگدو؛ فناوری در خدمت مدیریت شهری
شهر سونگدو در کره جنوبی یکی از نخستین شهرهای هوشمند جهان است که در آن تمام ساختمانها به حسگرهای هوشمند مجهز هستند و مصرف انرژی، کیفیت هوا و حضور افراد را پایش میکنند. این شهر در ۱۵۰۰ هکتار زمین بازپسگیریشده از دریای زرد بنا شده و از ابتدا با هدف ایجاد یک محیط پایدار، فناوریمحور و بدون خودرو شکل گرفته است.
سونگدو با الگوبرداری از مدلهای جهانی همچون نیویورک، ونیز و بارسلونا، ترکیبی از معماری مدرن، فضاهای سبز و زیرساختهای هوشمند را ارائه میدهد. خیابانها به حسگرهایی مجهز هستند که مصرف انرژی، کیفیت هوا و جریان ترافیک را پایش میکنند. ساختمانها با استانداردهای LEED ساخته شدهاند و بیش از ۲۰ میلیون فوت مربع از فضای شهری دارای گواهی پایداری است.
تجربههای ترکیبی در آمستردام؛ فناوری در خدمت انسان
آمستردام یکی از پیشروترین شهرهای اروپا در حوزه شهر هوشمند است، اما آنچه این شهر را متمایز میکند، تمرکز آن بر طراحی انسانمحور، مشارکت اجتماعی و پایداری شهری است. پروژههای هوشمند آمستردام از سال ۲۰۰۹ آغاز شدهاند و اکنون به الگویی جهانی تبدیل شدهاند. پلتفرم «شهر هوشمند آمستردام» با مشارکت دولت، دانشگاهها، شرکتها و شهروندان راهاندازی شده است. این پلتفرم بستری برای آزمایش، توسعه و اجرای پروژههای شهری است. بیش از ۲۴۰ پروژه در زمینه انرژی، حملونقل، پسماند، آموزش و زندگی شهری در این پلتفرم فعال هستند.
ویژگیهای برجسته آمستردام، شفافیت در استفاده از دادهها و الگوریتمهاست. شهروندان میدانند که دادههایشان چگونه استفاده میشود و در تصمیمگیری شهری نقش دارند. این رویکرد موجب افزایش اعتماد عمومی و موفقیت پروژهها شده است. شهر آمستردام تلاش کرده است فناوری را در خدمت رفاه عمومی قرار دهد.

پربازدیدترین شهرهای جهان در سال ۲۰۲۵
مؤسسه «یورومانیتور اینترنشنال» گزارش سالانه خود را منتشر کرده و بر اساس آن شهر پاریس برای چهارمین سال پیاپی عنوان پربازدیدترین شهر جهان را به خود اختصاص داده است. این گزارش نشان میدهد که گردشگری جهانی در سال ۲۰۲۵ بیش از هر زمان دیگری تنوع پیدا کرده است و شهرهای اروپایی و آسیایی با ترکیبی از فرهنگ، فناوری، تاریخ و طبیعت، میلیونها گردشگر را به خود جذب کردهاند.
در ادامه، فهرست شهرهای پربازدید ۲۰۲۵ معرفی میشود که نشان میدهد سفر در سال ۲۰۲۵ بیش از هر زمان دیگری جهانی، متنوع و فرهنگی شده است؛ از عاشقانههای پاریس تا فناوریهای آیندهنگر توکیو، هر شهر تجربهای منحصربهفرد برای کشف و الهام ارائه میدهد.
پاریس، فرانسه
پاریس، شهر نور و عشق، همچنان در صدر فهرست گردشگری جهانی قرار دارد. این شهر با جاذبههایی چون برج ایفل، موزه لوور، خیابان شانزهلیزه و محله مونمارتر، ترکیبی بینظیر از هنر، تاریخ، معماری و سبک زندگی فرانسوی را ارائه میدهد. گردشگران میتوانند در کافههای سنگفرششده خیابانهای قدیمی قهوه بنوشند، از قایقسواری در رود سن لذت ببرند و در بوتیکهای لوکس خرید کنند. پاریس نهتنها مقصدی برای عاشقان هنر و مد است، بلکه تجربهای جدید از فرهنگ اروپایی را به بازدیدکنندگان هدیه میدهد.

مادرید، اسپانیا
مادرید با روح پرشور اسپانیایی، در جایگاه دوم قرار گرفته است. این شهر با موزههای مشهور همچون پرادو و رینا سوفیا، آثار هنری پیکاسو، گویا و دالی را در دل خود جای داده است. خیابانهای تاریخی همچون گرانویا و میدان پلازا مایور، معماری باشکوه و فضای اجتماعی زندهای دارند. غذاهای سنتی همچون چوروس با شکلات داغ و ژامبون ایبریکو در بازارهای محلی و بارهای تاپاس سرو میشوند. مادرید با ترکیب هنر، تاریخ و زندگی شبانه، مقصدی کامل برای گردشگران فرهنگی و ماجراجو است.

توکیو، ژاپن
توکیو، شهری است که سنت و آینده را در کنار هم به نمایش میگذارد. در یک سوی شهر، معابد باستانی، چایخانههای سنتی و باغهای تاریخی همچون هاماریکیو قرار دارند و در سوی دیگر، آسمانخراشهای نورانی، مراکز خرید مدرن و محلههایی چون آکیهابارا با فرهنگ انیمه و فناوری پیشرفته دیده میشوند. رستورانهای ستارهدار میشلن، کافههای موضوعی و بازارهای غذا، توکیو را به بهشت عاشقان خوراکی تبدیل کردهاند. این شهر با تنوع فرهنگی و تجربههای منحصربهفرد، جایگاه سوم را در فهرست جهانی کسب کرده است.

رم، ایتالیا
رم، شهر جاودانه، با تاریخ چند هزار سالهاش در رتبه چهارم قرار دارد. کولوسئوم، واتیکان، فواره تروی و میدان ناوونا، تنها بخشی از میراث تاریخی و مذهبی این شهر هستند. رم با خیابانهای سنگفرششده، محلههای بوهمی (سبک هنری) همچون تراستوره و غذاهای سنتی ایتالیایی، تجربهای عمیق از فرهنگ مدیترانهای را ارائه میدهد. گالری بورگزه با آثار هنری برنینی و رافائل و باغهای اطراف آن، فضای آرامشبخشی برای گردشگران فراهم میکنند و مقصدی است که در هر گوشهاش تاریخ نفس میکشد.

میلان، ایتالیا
میلان، پایتخت مد و طراحی ایتالیا، در جایگاه پنجم قرار دارد. این شهر با ترکیبی از معماری تاریخی همچون کلیسای جامع دومو و نقاشی شام آخر داوینچی، در کنار برجهای مدرن و مراکز خرید لوکس، گردشگران را مجذوب خود میکند. محلههای برا و ناویلی با کانالهای آبی، گالریهای هنری و کافههای شبانه، فضایی فرهنگی و اجتماعی فراهم کردهاند.

نیویورک، ایالات متحده آمریکا
نیویورک، شهر بیخوابی، در رتبه ششم قرار دارد. از منهتن پرزرقوبرق تا بروکلین هنری، این شهر با تنوع فرهنگی، خلاقیت بیپایان و انرژی بیوقفهاش شناخته میشود. موزه متروپولیتن، میدان تایمز، پل بروکلین و محله ویلیامزبرگ، تنها بخشی از جاذبههای این شهر هستند. نیویورک با بازارهای محلی، گالریهای مستقل و رستورانهای بینالمللی، مقصدی برای همه سلیقههاست.

آمستردام، هلند
آمستردام، شهر کانالها و دوچرخهها، در جایگاه هفتم فهرست شهرهای پربازدید ۲۰۲۵ قرار دارد. خانههای سنتی کنار آب، موزههایی همچون خانه آنه فرانک و ونگوگ و بازار گل شناور، فضایی شاعرانه و فرهنگی در این شهر ایجاد کردهاند. محلههای تاریخی همچون جوردان و منطقه هنری نورد با کافهها، گالریها و فروشگاههای محلی، تجربهای اصیل از زندگی هلندی ارائه میدهند. آمستردام با فضای آزاد، فرهنگ لیبرال و غذاهای سنتی همچون استروپوافل و شاهماهی، مقصدی آرام و فرهنگی برای گردشگران است.

سیدنی، استرالیا
سیدنی، شهر ساحلی و آفتابی استرالیا، در رتبه هشتم قرار دارد. خانه اپرا و پل بندرگاه، نمادهای معماری مدرن این شهر هستند. سواحل بوندی و برونته با استخرهای طبیعی و موجسواری، گردشگران ماجراجو را جذب میکنند. باغ گیاهشناسی سلطنتی، مسیرهای پیادهروی و مناظر طبیعی، تعادل زیبایی میان شهر و طبیعت ایجاد کردهاند. محله چتسوود با غذاهای آسیایی و هنر خیابانی، تنوع فرهنگی استرالیا را به نمایش میگذارد.

سنگاپور
نهمین شهر پربازدید ۲۰۲۵ سنگاپور، شهر جزیرهای جنوب شرق آسیاست. فرودگاه چانگی با آبشار داخلی و مراکز تفریحی، یک جاذبه گردشگری برای این شهر است. برجهای مارینا بی سندز، باغهای خلیج و محلههایی همچون چایناتاون و لیتل ایندیا، ترکیبی از آیندهنگری و سنت را ارائه میدهند. سافاری شبانه در منطقه ماندیا، تجربهای منحصربهفرد از زندگی شبانه فراهم میکند. مراکز غذا همچون هاوکر سنتر، با غذاهایی چون مرغ هاینانی و لاکسا، سنگاپور را به بهشت خوراکیها تبدیل کردهاند.

بارسلونا، اسپانیا
بارسلونا، شهر ساحلی و هنری اسپانیا، جایگاه دهم را در فهرست جهانی دارد. معماری خیالانگیز آنتونی گائودی، خیابانهای پیچدرپیچ محله گوتیک و سواحل مدیترانهای، فضایی منحصربهفرد برای گردشگران فراهم کردهاند. غذاهای تاپاس، بازارهای محلی و جشنوارههای خیابانی، زندگی اجتماعی پرشوری را به نمایش میگذارند. بارسلونا با ترکیب هنر، تاریخ و آرامش ساحلی، مقصدی کامل برای سفرهای فرهنگی و تفریحی است.

پایتخت سبز اروپا در سال ۲۰۲۷ معرفی شد
شهر هایلبرون در آلمان بهعنوان پایتخت سبز جدید اروپا برای سال ۲۰۲۷ انتخاب شد. این شهر بهدلیل معماری زیبا و باغهای انگور گستردهاش شناخته شده و بهواسطه رویکرد جامع در برنامهریزی شهری پایدار و اهداف بلندپروازانه برای سال ۲۰۳۵، مورد تحسین قرار گرفته است. هیئت داوران پروژههای مهم هایلبرون همچون «طرح منظر ۲۰۳۰» و «مفهوم حملونقل» بهطور ویژه مورد ستایش قرار دادند که بهطور مشترک کیفیت هوا و آلودگی صوتی را هدف قرار میدهند.
کمیسیون اروپایی اعلام کرده است که شهر هایلبرون استراتژیای را به کار گرفته که اهمیت ویژهای برای مشارکت شهروندان در بهبود محیط زیست شهر و منطقه قائل شده است. این استراتژی شامل راهاندازی «سکوهای مشارکتی»، کمپینهای آگاهیدهی و حفاظت از مناطق آرام است تا مردم محلی در برنامهها سرمایهگذاری و مشارکت کنند.
این شهر یک جایزه ۶۰۰ هزار یورو کمک مالی برای اجرای «اقدامات پایداری و مشارکت مردمی» در دو سال آینده دریافت میکند که بخشی از جایزه بزرگ شهرهای سبز اروپاست که از سال ۲۰۱۰ و با انتخاب استکهلم بهعنوان نخستین پایتخت سبز اروپا آغاز شده است و شهرهای مختلف اروپا را در زمینه کیفیت هوا، انرژی پاک و طرحهای آیندهنگر پایدار ارزیابی میکند.

دو شهر دیگر اروپایی نیز برندگان جایزه «برگ سبز اروپا» شدند که به شهرها و شهرداریهای کوچکتر از ۱۰۰ هزار نفر اختصاص دارد. شهر آسن در هلند و سیهنا در ایتالیا هر یک مبلغ ۲۰۰ هزار یورو کمک مالی از کمیسیون اروپا دریافت کردند. آسن بهدلیل سیاستهای نوآورانه مدیریت پسماند از جمله جمعآوری بهتر پلاستیک، فلز و بستهبندیهای نوشیدنی (PMD) و طرحهایی همچون «کافههای تعمیر» مورد توجه قرار گرفت که در آن مردم میتوانند وسایل شکسته خود را با کمک داوطلبان محلی تعمیر کنند.
شهر سیهنا نیز توانسته است ۶۱ درصد از پسماندهای خود را بازیافت کند و پارکهای شهری جدیدی ایجاد کرده است که به واسطه آنها بهطور میانگین هر نفر در آن به ۲۸ متر مربع فضای سبز عمومی دسترسی دارد. این جوایز و پروژهها نمونههایی از تلاشهای گسترده شهرهای مختلف اروپا برای مقابله با بحران تغییرات اقلیمی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان را نشان میدهند.
جایگاه ایران در بین تولیدکنندگان گاز طبیعی جهان کجاست؟
تولید گاز طبیعی در جهان بهشدت متمرکز است و تنها ۹ کشور بزرگ بیش از ۷۰ درصد از کل تولید جهانی را تامین میکنند. بر اساس دادههای سال ۲۰۲۴، ایالات متحده آمریکا بدون احتساب ایالتهای اوهایو، ویرجینیای غربی و پنسیلوانیا با تولید ۶۶۴ میلیارد مترمکعب در سال در صدر قرار دارد و پس از آن روسیه با ۶۳۰ میلیارد مترمکعب در سال در رتبه دوم است. منطقه شیل کرسنت در ایالات متحده آمریکا شامل ایالتهای اوهایو، ویرجینیای غربی و پنسیلوانیا با تولید ۳۶۹ میلیارد مترمکعب در سال رتبه سوم جهان را به خود اختصاص داده است.
ایران با تولید سالانه ۲۶۳ میلیارد مترمکعب، چین ۲۴۸ میلیارد مترمکعب، کانادا ۱۹۴ میلیارد مترمکعب، قطر ۱۷۹ میلیارد مترمکعب، استرالیا ۱۵۰ میلیارد مترمکعب و عربستان سعودی ۱۲۱ میلیارد مترمکعب در سال در ردههای بعدی قرار دارند. این آمار نشان میدهد که تامین پایدار و مطمئن گاز طبیعی به بخش کوچکی از مناطق جهان محدود شده است.

منطقه شیل کرسنت بهدلیل واقع شدن روی ذخایر غنی آپالاچی و برخورداری از زیرساختهای گسترده خطوط انتقال گاز، از نظر تامین سوخت و مواد اولیه برای تولیدکنندگان و صنایع انرژیبر، مزیتهای قابلتوجهی دارد. سازمان زمینشناسی آمریکا تخمین زده است که مخازن مارسیلاس و پوینت پلزنت–اوتیکا در این منطقه به طور میانگین شامل ۲۱۴ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی کشفنشده و قابل استخراج هستند که تضمینکننده تامین بلندمدت و پایدار گاز طبیعی در این منطقه است.
وجود چنین منابع فراوان و پایدار گاز طبیعی موجب کاهش هزینههای انرژی و مواد اولیه، افزایش امنیت تامین انرژی و کوتاهتر شدن خطوط انتقال و در نتیجه کاهش هزینههای لجستیکی میشود. این شرایط به صنایع انرژیبر امکان سرمایهگذاری و رشد با اطمینان بیشتر را میدهد و موجب تقویت موقعیت رقابتی آنها در بازارهای جهانی میشود. تمرکز تولید گاز طبیعی در این مناطق نشان میدهد که نزدیکی به منابع انرژی، نقش کلیدی در استراتژیهای تولید و لجستیک صنعت ایفا میکند.
چگونه طراحی فضا سلامت روان شهروندان را تقویت میکند؟
سازمان جهانی بهداشت تأکید میکند که با سرمایهگذاری در مداخلات مبتنی بر شواهد و جامعهمحور، میتوان نیازهای فوری روانی را پاسخ داد، بهبود بلندمدت را تسهیل کرد و جوامع را برای بازسازی و شکوفایی توانمند ساخت. در چنین بستری، معماری و طراحی فضا میتوانند نقشی حیاتی در ایجاد محیطهایی ایفا کنند که از سلامت روانی انسانها بهویژه در رویارویی با بحرانها، محافظت و آن را تقویت میکنند.
معماری و روان انسان؛ پیوندی فراتر از فرم
در سالهای اخیر، نگاه به معماری از یک ابزار صرفاً عملکردی فراتر رفته و بهعنوان بستری مؤثر در شکلگیری احساسات و رفتارهای انسانی مورد توجه قرار گرفته است. گزارشهای تخصصی در حوزه طراحی محیطی نشان میدهند که عناصر کالبدی فضا از نور طبیعی و ارتفاع سقف گرفته تا رنگهای ملایم، مصالح گرم و جریان آزاد حرکت، نقشی کلیدی در کاهش اضطراب، افزایش تمرکز و تقویت حس امنیت کاربران یک ساختمان ایفا میکنند.
فضاهایی که بدون ارتباط با طبیعت ساخته میشوند، نور کافی ندارند، بسته و پر سر و صدا طراحی شدهاند، میتوانند بهجای آرامش، احساس خفگی، استرس و انزوا را در افراد ایجاد کنند. این تأثیرات بهویژه در محیطهای درمانی، آموزشی و کاری نمود بیشتری دارند که کیفیت روانی فضا میتواند بهطور مستقیم بر عملکرد فردی و اجتماعی اثر بگذارد. بر همین اساس، بسیاری از پروژههای معماری نوین، طراحی فضا را نهتنها بر اساس نیازهای فیزیکی، بلکه با در نظر گرفتن ابعاد روانشناختی انسان انجام میدهند. این رویکرد، معماری را به ابزاری برای ارتقای سلامت روانی شهروندان تبدیل کرده است که میتواند در کنار درمانهای بالینی، نقش مکمل و پیشگیرانه ایفا کند.

طراحی بیوفیلیک؛ طبیعت بهعنوان درمانگر
طراحی بیوفیلیک رویکردی نوین است که عناصر طبیعی از گیاهان و آب تا نور و چشمانداز را وارد فضای معماری میکند. افزون بر اینکه این عناصر جلوه زیبایی به ساختمانها میبخشند، بهطور علمی ثابت شده است که سطح کورتیزول را کاهش میدهند، خلقوخو را بهبود میبخشند و عملکرد شناختی را تقویت میکنند. در فضاهای درمانی، آموزشی و کاری، حضور طبیعت میتواند به کاهش پرخاشگری، افزایش تعامل اجتماعی و ارتقای تابآوری روانی کمک کند.
طراحی بیوفیلیک با هدف بازگرداندن ارتباط انسان با طبیعت در محیطهای ساختهشده شکل گرفته است و بر پایه شواهد علمی استوار است که نشان میدهند حضور عناصر طبیعی در محیطهای شهری که اغلب از طبیعت جدا شدهاند، میتواند نقش جبرانکنندهای ایفا کند و به بازسازی روانی شهروندان کمک کند.

معماری در بحرانها؛ پاسخ به کمپین ۲۰۲۵
در شرایط اضطراری انسانی همچون جنگها، بلایای طبیعی یا همهگیریها، سلامت روان افراد بهشدت در معرض خطر قرار میگیرد. سازمان جهانی بهداشت در کمپین ۲۰۲۵ تأکید کرده است که حمایت روانی در چنین بحرانهایی نهتنها مهم، بلکه حیاتی است. معماری در این زمینه میتواند نقش کلیدی ایفا کند؛ از طراحی پناهگاههای امن گرفته تا مراکز درمانی قابلدسترسی و فضاهای عمومی آرامشبخش طراحی فضاهایی که به افراد امکان بازیابی، تعامل و بازسازی روانی بدهند، میتواند به توانمندسازی فردی و اجتماعی منجر شود.
در بحرانهای انسانی، بیشتر تمرکز بر عملکرد فوری فضا همچون سرپناه، درمان یا تغذیه است، اما تجربههای جهانی نشان دادهاند که کیفیت روانی فضا نیز به همان اندازه مهم است. برای مثال، در کمپهای پناهندگان در لبنان و یونان، طراحی فضاهای جمعی با نور مناسب، رنگهای ملایم و امکان تعامل اجتماعی، به کاهش اضطراب و افزایش حس تعلق کمک کرده است. برای مثال، استفاده از نور طبیعی بهجای نورهای مصنوعی سرد، رنگهای ملایم همچون سبز و آبی بهجای خاکستری و قهوهای و ایجاد فضاهایی برای تعامل اجتماعی همچون حیاطهای مشترک، نیمکتهای گروهی یا فضاهای بازی کودکان موجب کاهش اضطراب، افزایش حس تعلق و تقویت روابط اجتماعی شدهاند.

معماری در بحرانها باید از نگاه صرفاً فنی فاصله بگیرد و به ابزاری برای حمایت روانی تبدیل شود. این رویکرد نیازمند همکاری میان معماران، روانشناسان، مدیران شهری و سازمانهای امدادی است. با طراحی فضاهایی که به افراد امکان تنفس، تعامل و بازیابی میدهند، میتوان گامی مؤثر در مسیر تحقق شعار سازمان جهانی بهداشت برداشت.



نظر شما