روزی که سکوت تاریخ شکست

حمله هفتم اکتبر، نه‌تنها آغاز نبردی تازه میان مقاومت و رژیم صهیونیستی، بلکه نقطه پایانی بر افسانه شکست‌ناپذیری صهیونیسم بود. عملیاتی که از دل محاصره و ظلم برخاست، صلح ابراهیم را فرو ریخت و معادلات منطقه را تغییر داد؛ نمادی از خشم تاریخی ملتی که دهه‌ها در بزرگ‌ترین زندان روباز جهان زیسته است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هفتم اکتبر ۲۰۲۳ روزی بود که معادلات امنیتی و سیاسی خاورمیانه را دگرگون کرد. در این روز، نیروهای مقاومت فلسطینی به رهبری گردان‌های القسام وابسته به حماس، با حمله‌ای غافلگیرانه به جنوب سرزمین‌های اشغالی، دیوارهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را در هم شکستند و افسانه شکست‌ناپذیری اسرائیل را فرو ریختند. حدود ساعت شش‌ونیم صبح، چندین موشک از نوار غزه شلیک شد و صدها نیروی مقاومت از موانع مرزی عبور کردند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که رزمندگان فلسطینی تا عمق بیست کیلومتری اراضی اشغالی نفوذ کردند و در همان ساعات نخست، بیش از دویست نظامی و غیرنظامی صهیونیست را به اسارت گرفتند.

رژیمی که خود را یکی از قدرت‌های نظامی جهان می‌دانست و در رتبه‌بندی «گلوبال فایرپاور» در میان بیست ارتش برتر دنیا قرار دارد، در برابر گروهی از رزمندگان محاصره‌شده در غزه، غافلگیر شد. غزه، باریکه‌ای کوچک با وسعت تنها ۳۶۰ کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از دو و نیم میلیون نفر است که از سال ۲۰۰۷ در محاصره کامل زمینی، دریایی و هوایی رژیم صهیونیستی قرار دارد؛ منطقه‌ای که به‌درستی از آن به عنوان «بزرگ‌ترین زندان روباز جهان» یاد می‌شود.

روزی که سکوت تاریخ شکست

پایان رویای «صلح ابراهیم»

اما اهمیت عملیات «طوفان الاقصی» تنها در بُعد نظامی خلاصه نمی‌شود. این حمله، پروژه موسوم به «صلح ابراهیم» را که آمریکا برای عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی طراحی کرده بود، در عمل از هم پاشاند. عربستان سعودی که در آستانه امضای توافق رسمی با تل‌آویو قرار داشت، بی‌درنگ روند مذاکرات را متوقف کرد. بسیاری از تحلیلگران، این رویداد را نه‌تنها یک نبرد، بلکه «پایان رؤیای اسرائیل آرام در خاورمیانه» نامیدند.

روزی که سکوت تاریخ شکست

از بازل تا غزه؛ ریشه‌های اشغال

برای فهم چرایی این خیزش، باید به تاریخ بازگشت. در اواخر قرن نوزدهم، تئودور هرتزل، روزنامه‌نگار یهودی اتریشی، با برگزاری نخستین کنگره صهیونیستی در شهر بازل سوئیس (۱۸۹۷)، ایده تشکیل دولت یهود را مطرح کرد. بر اساس مصوبات آن کنگره، فلسطین به‌عنوان «سرزمین موعود» انتخاب شد؛ در حالی که بیش از ۹۵ درصد ساکنان آن سرزمین، عرب‌های مسلمان و مسیحی بودند.

با حمایت بریتانیا و صدور «اعلامیه بالفور» در سال ۱۹۱۷، روند مهاجرت یهودیان به فلسطین شدت گرفت. سرانجام در سال ۱۹۴۸، با خروج نیروهای انگلیسی و اعلام یک‌جانبه استقلال اسرائیل، بیش از ۷۵۰ هزار فلسطینی آواره شدند، واقعه‌ای که در حافظه تاریخی ملت فلسطین به نام «نکبت» یا فاجعه ثبت شده است.

بر پایه آمار رسمی سازمان ملل، یهودیان پیش از ۱۹۴۸ کمتر از ۷ درصد زمین‌های فلسطین را در اختیار داشتند، اما با تشکیل رژیم صهیونیستی، بیش از ۷۸ درصد خاک تاریخی فلسطین را اشغال کردند. از آن زمان تاکنون، بیش از ۱۵ هزار فلسطینی در حملات و درگیری‌ها جان باخته‌اند و بیش از شش میلیون نفر در اردوگاه‌های پناهندگان سراسر جهان زندگی می‌کنند.

روزی که سکوت تاریخ شکست

مقاومت در برابر نسل‌کشی؛ حق یا ضرورت؟

در چنین شرایطی، نمی‌توان عملیات مقاومت را تنها یک اقدام نظامی دانست، بلکه پاسخی تاریخی است به دهه‌ها اشغال، تبعیض و نسل‌کشی. رژیم صهیونیستی نه‌تنها حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را نپذیرفته، بلکه حتی طرح تشکیل دو دولت مستقل که از سال ۱۹۴۷ تاکنون بارها در قطعنامه‌های سازمان ملل مطرح شده را نیز بی‌اثر کرده است.

امام خمینی (ره) سال‌ها پیش رژیم صهیونیستی را «غده‌ای سرطانی» توصیف کردند که اگر مهار نشود، پیکر منطقه را درگیر خواهد کرد. امروز، آن هشدار بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است؛ چراکه اسرائیل با طرح‌هایی همچون «اسرائیل بزرگ»، به‌دنبال گسترش نفوذ از نیل تا فرات است.

آیا حمله حماس تصمیم درستی بود؟

با وجود خسارات سنگین انسانی و ویرانی‌های گسترده در غزه از جمله شهادت بیش از چهل هزار نفر تا مهر ۱۴۰۴، که بیش از هفتاد درصد آنان زن و کودک‌اند هنوز این پرسش مطرح است: آیا عملیات هفتم اکتبر تصمیمی درست بود؟

پاسخ به این پرسش، محور گفت‌وگوی پیشِ‌روست؛ گفت‌وگویی که می‌کوشد با نگاهی تحلیلی و تاریخی، مشروعیت و ضرورت مقاومت را بررسی کند و نشان دهد چرا در برابر اشغال و نسل‌کشی، ایستادگی نتها «حق»، بلکه «وظیفه‌ای انسانی و الهی» است.

روزی که سکوت تاریخ شکست

مقاومت بدون هزینه ممکن نیست

احمد دستمال‌چیان، اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان در همین راستا در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: مقاومت بدون هزینه ممکن نیست. اگر قرار است مقاومت صورت بگیرد، حتماً هزینه‌هایی به همراه دارد؛ هم پیروزی‌ها و هم شکست‌هایی وجود خواهد داشت. این یک اصل است. از سوی دیگر، نمی‌توان از مردمی که حقوقشان از آنان سلب شده، انتظار دیگری جز مقاومت داشت.

وی افزود: مردمی که از جان گذشتند و برای هفتاد و پنج سال، سرزمین‌شان غصب شده، حق تعیین سرنوشت‌شان ضایع شده و در طول این ۷۵ سال گذشته در جنایات متعددی قربانی شده‌اند، طبیعی است که مقاومت را انتخاب کنند. این یک حق طبیعی و مسلم مردمی است که در برابر ظلم، جنایت و غصب قرار گرفته‌اند.

سفیر پیشین ایران در لبنان تصریح کرد: در همه جوامع، هنگامی که مردمی با چنین واقعیتی روبه‌رو شوند، مقاومت از حقوق بدیهی آن‌هاست و از منظر بین‌المللی و متون دینی نیز همین حکم جاری است. بشریت در برابر ظلم، مقاومت را تجلی می‌بخشد تا شر را دفع کند. این اصل کلی از آغاز تاریخ تاکنون وجود داشته و تا زمانی که ظلم و تجاوز باشد، مقاومت نیز وجود خواهد داشت. مردم فلسطین از زمان تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی سال‌هاست که مورد آزار، شکنجه، تجاوز و تعدی قرار گرفته‌اند، بنابراین واکنش آنان نیز طبیعی است.

دستمال‌چیان در ادامه بیان کرد: درباره طوفان‌الاقصی باید موضوع را در دو بُعد بررسی کرد، از نگاه تاکتیکی ممکن است بتوان گفت که اجرای عملیات می‌توانست با حساب‌وکتاب دقیق‌تر و شکل دیگری انجام شود و در آن صورت نتایج متفاوتی حاصل می‌شد، اما آنچه انجام شد دستاوردهای مهمی نیز داشته است.

وی عنوان کرد: تخستین دستاورد، افشای چهره جنایتکار رژیم صهیونیستی و رساندن ندای مظلومیت فلسطین به سراسر جهان است. اکنون در شرق و غرب، بسیاری از مردم و دولت‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که رژیم صهیونیستی یک رژیم متجاوز و جنایتکار است که هیچ خطوط قرمز را به رسمیت نمی‌شناسد و به عمد به زنان، مردان، کودکان، بیمارستان‌ها و مراکز خدمات‌رسان حمله می‌کند. پیش از این، با هزینه‌های هنگفت مادی و معنوی، تلاش می‌شد چهره‌ای صلح‌طلب از این رژیم نشان داده شود؛ اما اکنون حقیقت اعمالش برای جهانیان آشکار شده است.

این کارشناس مسائل خاورمیانه اضافه کرد: دستاورد دوم ایجاد چالشی بنیادین در نگرش مردم نسبت به نظام لیبرال‌دموکراسی غربی است. نظام غربی همواره با سه محور اصلی ادعای حقوق بشر، آزادی بیان و حق تعیین سرنوشت خود و دیگران را اقناع می‌کرد. اما امروز این پرسش مطرح شده که حقوق بشرِ ادعاشده کجاست، وقتی که ده‌ها هزار کودک و زن کشته می‌شوند، بیمارستان‌ها و مراکز امدادی که جزو خطوط قرمز محسوب می‌شوند به عمد بمباران می‌شوند و مکان‌هایی که محل توزیع غذا یا اسکان مردم است هدف قرار می‌گیرد. چنین رفتارهایی خطوط قرمز جهانی را نقض کرده و نشان داده است که این «حقوق بشر» دروغین بوده است دست آن رو شد. به همین دلیل موج عظیمی از خیزش‌های مردمی در غرب، اروپا، آمریکا و سایر نقاط جهان را پدید آورده است؛ مردم اکنون می‌پرسند که چرا به ما دروغ گفته‌اید؟

دستمال‌چیان ادامه داد: نقش آزادی بیان و عقیده نیز زیر سئوال رفته است؛ افرادی که در گذشته از سوی نظام‌های غربی به‌عنوان حامیان آزادی معرفی می‌شدند، اکنون به‌دلیل حمل یک پرچم فلسطین یا ابراز همدردی با مردم فلسطین، اخراج از کار، زندان یا تحریم اجتماعی می‌شوند. در مورد حق تعیین سرنوشت نیز مردم فلسطین می‌پرسند که چگونه نظام‌هایی که خود را مروج دموکراسی و حق تعیین سرنوشت می‌دانند، می‌توانند ۷۵ سال حق تعیین سرنوشت یک ملت را سلب کنند؟

وی تصریح کرد: در برابر خساراتی که به وجود امد این دستاوردها هم سبب رسوایی و منزوی شدن رژیم صهیونیستی در سطح جهانی شد؛ نمونه‌ای از آخرین رسوایی آن‌ها، وضعیت نتانیاهو در سازمان ملل بود که در مقابل نفرات اندک سخنرانی کرد.

سفیر پیشین ایران در لبنان اظهار کرد: در نهایت باید گفت که طرح‌های سازش که در گذشته مطرح شده‌اند از جمله طرح سازش کمپ دیوید که مصر انجام داد یا طرح صلح ملک حسین آیا به صلح رسید؟ یا از آن مهم‌تر طرح صلح یاسر عرفات برای رسیدن به حقوق فلسطینیان بود آیا به حق خود رسیدند؟ دشمنی‌ای که تنها غصب، جنایت و تجاوز نمی‌شناسد، ممکن است که با این طرح‌های مطرح شده به‌طور موقت یک صلح ایجاد شود، اما اصل موضوع که حق تعیین سرنوشت است، تغییر نخواهد کرد و مردم تا اشغالگری وجود دارد مقاومت را از خود نشان می‌دهند.

تا زمانی که ظلم، زور و قلدری وجود دارد، مقاومت هم وجود خواهد داشت

دستمال‌چیان در ادامه عنوان کرد: تجربه تاریخی هفتاد و پنج ساله نشان داده است که این چرخه بارها تکرار شده است، جنگ‌های بزرگ رخ می‌دهد، بلکه این ناحق حق جلوه نشان داده بشود و در نهایت از طریقی دیگر مردم مقاومت کردند. نمونه بارز این امر، مبارزه علیه رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی بود؛ اقلیت سفید پوستی که می‌خواستند بر اکثریت تیره پوستان حکومت کنند و مردمی که سال‌ها تحت ستم، شکنجه و زندان قرار گرفتند، اما در نهایت با مقاومت و رهبری مدبرانه، همچون نلسون ماندلا، رژیم آپارتاید سقوط کرد. پس تا زمانی که ظلم و زور و قلدری وجود دارد مقاومت هم وجود خواهد داشت، بنابراین باید اذعان کرد که حق مردم فلسطین برای به‌رسمیت‌شناسی و تعیین سرنوشتشان باید محترم شمرده شود.

وی افزود: در پاسخ به این سوال که اگر عملیات طوفان‌الاقصی رخ نمی‌داد چه می‌شد، باید گفت که همانی می‌شد که الان شکل گرفته. پیش از این نیز رژیم صهیونیستی بدون مجازات به جنایات خود ادامه می‌داد؛ از لبنان تا بیروت و نقاط دیگر شاهد اقدامات تجاوزکارانه این رژیم بودیم. این مقاومت بود که پاسخ اشغالگری‌های رژیم را داد. ذات این رژیم، به‌ویژه با حمایت کامل و مسلم آمریکا، ذات تجاوز و وحشی‌گری است، اما می‌توان گفت که اگر برخی تاکتیک‌ها را می‌شد حساب‌شده‌تر انجام داد بهتر بود، البته در هر جنگی هم شکست وجود دارد و هم پیروزی.

کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: نگاهی به تاریخ مقاومت طی چهل سال گذشته نشان می‌دهد که پیروزی‌های درخشانی به‌دست آمده است؛ نمی‌توان یک عملیات را به‌خاطر هزینه‌های آن به‌عنوان شکستِ کلی مقاومت و هزینه تلقی کرد. شکست واقعی زمانی است که هیچ نتیجه‌ای حاصل نشود، اما امروز شواهد نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی در بسیاری از جبهه‌ها نتوانسته به اهداف شوم خود دست پیدا کند. نمونه‌اش این است که گروه‌های جهادی در برابر لشکر مجهز و حمایت‌شده از سوی قدرت‌های غربی ایستاده‌اند و آن‌ها نتوانسته‌اند به پیروزی برسند. و امروزه این ترامپ است که طرح آتش بس را پیشنهاد می‌دهد و همانند جنگ ۱۲ روزه که ترامپ دست به دامان ایران شد برای توقف جنگ.

دستمال‌چیان ادامه داد: طوفان‌الاقصی طوفان حقانیت در دنیا به راه انداخته است امروزه چه در شرق و چه در غرب دنیا شاهد این هستیم که موضوع مقاومت و فلسطین تبدیل به یک موضوع جهانی شده است که در گذشته اینگونه نبود. در سالیان گذشته سران کشورهای غربی بی‌چون و چرا در برابر مقاومت می‌ایستادند و از رژیم صهیونیستی دفاع می‌کردند، اما امروزه نمی‌توانند. انگلیس و امریکا که در قراداد سایکس پیکو بانی اصلی بستن نطفه غیرشرعی رژیم صهیونیستی بودند، امروزه مجبور شدند که دولت فلسطینی رو به رسمیت بشناسند.

وی افزود: رژیم صهیونیستی اکنون در بدترین شرایط تاریخ ننگین خود قرار دارد. نتانیاهو دو سال پیش در سازمان ملل از «جنگ بقا» سخن گفته بود؛ یعنی وضع به‌جایی رسیده است که مجبورند خطوط قرمز را بشکنند تا شاید خود را نجات دهند، اما این تلاشی بی‌نتیجه است، رژیم در تلاش است با بحران‌آفرینی و تحریکات، خود را از بن‌بست خارج سازد، اما در عمل نشان داده شده که این مسیر کارآمد نیست.

سفیر پیشین ایران در لبنان گفت: این رژیم با حمله به ایران می‌خواست تا خود را از این بن‌بست خارج سازد و خیال می‌کرد که با هدف قرار دادن سران نظامی توان نابودی ایران را دارد که خیالی خامی بود و دیدیم که مردم و نیروی نظامی ایران با آن‌ها چه برخوردی داشتند و مجبور شد که تسلیم بشود تجربه نشان داده است که هر بار چنین سیاست‌هایی به کار گیری شود، هزینه‌های سنگینی برای آن رژیم به‌همراه داشته است و راهی به سرانجام نمی‌برد و رژیمی که در بن بست نباشد هیچ گاه مجبور نیست که خودش را به آب و آتش بزند و همچین کارهایی را انجام دهد.

طوفانی که مرزها را شکست

هفتم اکتبر را نمی‌توان تنها روز آغاز یک نبرد دانست؛ آن روز، شکستن سکوتی تاریخی بود، در جهانی که وجدانش زیر آوار رسانه‌های سلطه خفته بود، طوفان‌الاقصی همچون ضربه‌ای بر دیوار فراموشی فرود آمد و نام فلسطین را دوباره بر زبان‌ها انداخت.
پرسش این بود که آیا حمله حماس تصمیم درستی بود؟ پاسخ شاید در اعداد و آمار قربانیان یافت نشود، بلکه در حقیقتی عمیق‌تر نهفته است: ملتی که برای هفتادوپنج سال از حق زندگی، حق زمین و حق تعیین سرنوشت محروم شده، دیر یا زود راهی جز فریاد ندارد.

مقاومت، هزینه دارد، اما تسلیم، نابودی است. اگر فلسطین امروز هنوز بر نقشه وجدان جهانی وجود دارد، به برکت همین ایستادگی است.
عملیات طوفان‌الاقصی در کوتاه‌مدت شاید با ویرانی و داغ همراه بود، اما در بلندمدت توازن قدرت را در منطقه تغییر داد، افسانه شکست‌ناپذیری اسرائیل را فرو ریخت، و پرده از چهره دروغین مدافعان حقوق بشر در غرب برداشت.

بنابراین، در پاسخ به آن پرسش بنیادین باید گفت: آری، طوفان الاقصی تصمیمی درست بود، نه از آن جهت که پاسخی نظامی بود، بلکه چون یادآور شد که هنوز در جهانی پر از تبعیض، ملتی هست که نمی‌خواهد بمیرد بی‌آنکه فریاد بزند، مقاومت فلسطین ادامه دارد، زیرا حقیقت تا زمانی که ظلم پابرجاست، خاموش نمی‌شود.

کد خبر 912415

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.