به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تراژدی انسانی» نوشت: «ایالات متحده بار دیگر به نجات اسرائیل آمد و قطعنامه آتشبس غزه در شورای امنیت را وتو کرد. نماینده آمریکا در سازمان ملل با انکار درد و رنجی که اسرائیل به مردم غزه وارد کرده، این قطعنامه را نمایشی خواند و حماس را مقصر ادامه جنگ دانست. در حالی که اسرائیل از چتر حمایتی واشنگتن در مجامع بینالمللی بهره مند است، ارتش این رژیم آهسته و پیوسته برای اشغال شهر غزه پیشروی میکند. منابع عبری خبر دادند که از یک میلیون فلسطینی ساکن این شهر، ۴۰۰ هزار نفر به جنوب رفتهاند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل برخلاف هشدار ردههای نظامی ارتش، وعده پیروزی سریع در این عملیات را داده و دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا را متقاعد ساخته که سریعاً این جنگ را تمام خواهد کرد. اما ایال زمیر، رئیس ستاد کل ارتش صهیونیستی که از ابتدا با این عملیات مخالف بود به نیروهایش دستور داده تا با احتیاط و به آرامی پیشروی کنند تا در دام عملیاتهای چریکی رزمندگان حماس نیفتند و جان اسرای اسرائیلی را نیز به خطر نیندازند.
علیرغم احتیاط ارتش اسرائیل، نشریات عبری خبر دادند که چهار نظامی صهیونیست در صبح روز گذشته توسط رزمندگان مقاومت به هلاکت رسیده و سه نفر دیگر نیز زخمی شدند. در این عملیات، هیچ رزمندهای از حماس آسیب ندید. ۱۰ روز پیش نیز چهار سرباز دیگر اسرائیلی در محدوده شهر غزه کشته شدند. همچنین دیروز، فرد مسلحی در عملیاتی استشهادی که در مرز اردن و کرانه باختری انجام داد، دو سرباز اسرائیلی را به کام مرگ کشاند.
نیروهای یمنی نیز در عملیاتی پهپادی موفق شدند شهر صهیونیستی ایلات در اراضی اشغالی را هدف قرار دهند.
با وجود فشارهای همهجانبه خارجی و داخلی به نتانیاهو برای پایان جنگ، به نظر میرسد که او از تلفات اسرائیلی و حتی کشتهشدن اسرای صهیونیست ابایی ندارد. تظاهرات تقریباً روزانه خانوادههای اسرا و دیدار آنها با مقامات آمریکایی هیچ تأثیری بر تصمیمات کابینه اسرائیل نگذاشته و بیشتر اشغالگران از تشدید بیشتر جنگ و مسیر خطرناکی که نتانیاهو برای آنها ترسیم کرده، میترسند.
همانطور که از آغاز جنگ مشخص بوده و اکنون بیش از پیش روشن شده، هیچ هماهنگی واقعی بین دو هدف اصلی اسرائیل در این درگیری، یعنی از بین بردن حاکمیت حماس و تضمین آزادی اسرا وجود نداشته است. حتی تحقق هر کدام به تنهایی، بدون پذیرش شکست توسط اسرائیل بعید به نظر میرسد.عاموس هارِل، تحلیلگر اسرائیلی قائل است که برخلاف تصویری که نتانیاهو و سخنگویانش سعی در القای آن دارند، شانس موفقیت در نجات سایر اسرا یا تسلیم کامل حماس بهبود نیافته و بنابراین تصور سناریویی که در آن، عملیات ارتش اسرائیل اکثر اسیران را آزاد کند، دشوار است. همچنین به اعتراف صهیونیستها حماس توانسته نیروهای بیشتری در این جنگ جذب کند و تعداد زیادی از اسرای صهیونیست نیز تاکنون کشته شده یا در برابر تعداد بیشتری از زندانیان فلسطینی آزاد شدند.
مقامات نظامی اسرائیل به طور فزایندهای نگران این هستند که حماس برخی از اسیران را اعدام کرده یا آنها در بمبارانهای سنگین ارتش اشغالگر در غزه که با ادعای تضعیف دفاع حماس انجام میشود، کشته شوند.
نتانیاهو خواستار دستاوردی سریع و قابلنمایش برای پایگاه سیاسی خود است؛ چیزی بین روز مقدس روش هشانا در هفته آینده و دومین سالگرد عملیات ۷ اکتبر. اما در حال حاضر، این جاهطلبی با احتیاطی که زمیر به خرج میدهد در تضاد است و به همین دلیل، هیچ ستون زرهی به قلب شهر غزه هجوم نبرده، اگرچه نیروهای بزرگی نزدیک به مناطقی مانند اردوگاههای پناهندگان جبالیا و شاطی پیش رفتهاند.
اما زمیر موضعی بسیار غیرمعمول اتخاذ کرده است؛ او با این عملیات مخالف بوده و اطمینان حاصل کرده که صهیونیستها نیز از این موضوع آگاه شوند، با این حال او همچنان به فرامین نتانیاهو پایبند بوده و همین موجب شده که فعلاً در سمت خود باقی بماند. با این حال، هیچ تضمینی وجود ندارد که او به این شیوه ادامه دهد. به ادعای ستاد کل ارتش اسرائیل، هیچ مشکلی برای اعزام یک تیم رزمی در سطح تیپ از ساحل زیکیم به مرکز شهر غزه وجود ندارد. اما سوال اینجاست که وقتی چنین نیرویی در قلب منطقهای که سنگر اصلی رزمندگان است با حملات نیروهای چریکی مواجه شود چه اتفاقی میافتد.
حرکت ارتش اسرائیل همچنان کند و محتاطانه است. اما ترامپ که بارها مدعی شده خواستار پایان فوری این جنگ است، فعلاً با این وضعیت مشکلی ندارد؛ زیرا او نه با جزئیات آشنا بوده و نه علاقهای به درک آنها دارد. نتانیاهو او را متقاعد ساخته که از تشدید درگیریها در شهر غزه از طریق تهاجم گسترده زمینی نیروهای اسرائیلی حمایت کند و وعده نتایج سریع داده است. بر اساس تجربیات گذشته از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، به نظر میرسد نتانیاهو نگرانی چندانی از بابت تغییر موضع ترامپ ندارد و انتظار میرود رئیسجمهوری آمریکا به حمایت خود ادامه دهد.
اما منابع نزدیک به رئیسجمهوری آمریکا، از جمله استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او در خاورمیانه کمکم شک کردهاند که جدول زمانی نتانیاهو ارتباط چندانی با واقعیت ندارد. ویتکاف مایل است به طرح اولیه خود بازگردد؛ یعنی آزادسازی تقریباً نیمی از ۱۰ اسیر زنده و اجساد برخی از کشتهشدگان در ازای آتشبس و ادامه مذاکرات برای پایان جنگ. در حال حاضر، این سناریو محتمل به نظر نمیرسد و مخالفت ضعیف ساکنان اراضی اشغالی علیه جنگ قطعاً نتانیاهو را برای توقف متقاعد نمیکند.
کشورهای عربی از جمله امارات متحده عربی و مصر در حال بسیج امکانات خود برای ارائه کمکهای بشردوستانه بیشتر به پناهجویانی هستند که به جنوب غزه کوچ میکنند. بزرگترین ترس در جهان عرب این بوده که ممکن است اسرائیل با حمایت یا تأیید ضمنی آمریکا، از تهاجم زمینی برای اجبار به کوچ اجباری فلسطینیان از نوار غزه به سینا استفاده کند. آمادگی مصر برای کنارگذاشتن رقابت سنتی خود با قطر و پیوستن به دیگر کشورهای عربی در محکومیت عمومی بمباران هفته گذشته دوحه توسط اسرائیل نیز حاکی از آمادهباش سیاسی عربها در برابر توطئه رژیم صهیونیستی است.
بزرگترین دارایی نتانیاهو حمایت ترامپ است. با پشتیبانی رئیسجمهوری آمریکا، او قبلاً پس از کنارگذاشتن ایده توافق اسرا در ماه مارس، جنگ را از سر گرفت، از توافق جایگزین در ماه آگوست صرفنظر کرد، هفته گذشته نیز دست به ترور ناموفق رهبران حماس در دوحه زد و اکنون نیز علیرغم مخالفت رهبری نظامی، به دنبال فتح شهر غزه است.
در داخل ارتش اسرائیل، ناامیدی رو بهفزونی است. مقامات ارتش، نتانیاهو را متکبر و نفوذناپذیر توصیف میکنند که هشدارها و اعتراضات را نادیده میگیرد و متقاعد شده که تنها او میداند چگونه کارزار را هدایت کند. از نظر او، همانطور که پیشتر اعتراضات را پیش از حمله به رفح و لبنان رد کرد و در ژوئن بر جنگ با ایران اصرار داشت، اکنون نیز تنها او قادر به شکست قطعی حماس است. با این حال، حتی نتانیاهو نمیتواند توضیح دهد که چگونه میتوان این کار را انجام داد و همزمان جان اسیران را حفظ کرد؛ زیرا اصلاً برنامهای برای این کار ندارد.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بعد از ۲۲ سال مذاکره خسارتبار هنوز وقت خروج از NPT نرسیده است؟!» نوشت: «سرانجام پس از دو دهه مذاکرههای پرهزینه و بیثمر، غرب و متحدانش پرده آخر سناریوی ضدایرانی خود را اجرا کردند. قطعنامه موسوم به «تداوم لغو تحریمها» در شورای امنیت، با وتوی ۳ کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و رأی منفی ۶ عضو غیر دائم شورای امنیت به بنبست خورد و به این ترتیب نهتنها برجام، بلکه قطعنامه ۲۲۳۱ نیز رسماً به تاریخ پیوست. به بیان دقیقتر، مرگ برجام و پایان کارساز نبودن قطعنامه ۲۲۳۱، سند شکست یک تجربه تلخ و پرهزینه به نام «اعتماد به غرب» را در برابر ملت ایران مهر و امضا کرد.
پیشنویس قطعنامه کره جنوبی به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت در ماه جاری میلادی (سپتامبر) طبق بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شامگاه جمعه ۲۸ شهریورماه جاری به رأی گذاشته شد. این قطعنامه صرفاً ۴ رأی موافق از ۱۵ رأی اعضای شورای امنیت کسب کرد و ۹ کشور رأی مخالف و دو کشور رأی ممتنع دادند.
به گزارش ایرنا، هر قطعنامه برای تصویب در شورای امنیت سازمان ملل نیازمند ۹ رأی این شورای ۱۵ عضوی است که قطعنامه فوق همانطور که پیشبینی میشد، نتوانست آرای لازم را بهدست آورد اما با فشار آمریکا و سه کشور اروپایی برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران پیش از پایان مهلت ۳۰ روزه به رأی گذاشته شد.
چین، روسیه، پاکستان و الجزایر به قطعنامه یاد شده برای تداوم لغو تحریمها علیه ایران رأی موافق دادند و ۹ کشور انگلیس، فرانسه، ایالات متحده، سیرالئون، اسلوونی، دانمارک، یونان، پاناما و سومالی رأی منفی و دو کشور گویان و کره جنوبی رأی ممتنع دادند.
ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل نیز در سخنان خود در این نشست گفت: اقدام امروز شتابزده، غیرضروری و غیرقانونی است. ایران هیچ الزامی برای اجرای آن قائل نیست. مسئولیت پیامدهای وخیم آن به طور کامل برعهده آمریکا و تروئیکا است که اتهامات ساختگی علیه ایران تراشیدند و در عین حال حملات مجرمانه رژیم اسرائیل به تأسیسات تحت پادمان را ممکن ساختند. این اقدام، بدون اجماع، شورا را تضعیف میکند، دیپلماسی را خدشهدار میسازد و رژیم عدم اشاعه را به خطر میاندازد. برنامه هستهای ایران نه با بمب نابود خواهد شد، نه با تحریم متوقف خواهد گشت، و نه از مسیر صلحآمیز خود منحرف خواهد شد. درِ دیپلماسی بسته نیست؛ اما این ایران خواهد بود، نه دشمنانش، که تصمیم خواهد گرفت با چه کسی و بر چه مبنایی وارد تعامل شود.
وی تأکید کرد: امروز شورا فرصت گفتوگو و اجماع را بر باد داد. روسیه و چین با حسن نیت ابتکاری متوازن برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ و حفظ دیپلماسی ارائه کردند. آمریکا و تروئیکا به جای پذیرش این مسیر عقلانی، تشدید، فشار و تفرقه را برگزیدند. این تناقض میان گفتار و اقدامات آنان بار دیگر ثابت میکند که قصد واقعیشان نه دیپلماسی، بلکه تشدید است. آنان اکنون باید مسئولیت کامل بحرانی را که خود ساختهاند برعهده گیرند. هیچ تردیدی نباید وجود داشته باشد: ایران در دفاع از حاکمیت خود، حقوق خود و ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود استوار خواهد ماند. ما در برابر اجبار تسلیم نخواهیم شد. ما از تهدیدات غیرقانونی مرعوب نخواهیم شد. و اجازه نخواهیم داد این شورا به ابزاری برای بیعدالتی بدل شود.
در همین راستا، واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه در سازمان ملل متحد در موضعی صریح عنوان داشت که روسیه اسنپبک و بازگشت تحریمهای ایران را به رسمیت نمیشناسد.
فو کونگ، نماینده دائم چین در شورای امنیت سازمان ملل نیز در مورد «حق سه کشور اروپایی برای استفاده از مکانیسم ماشه» ابراز تردید کرد و به استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران اعتراض کرد.
دیپلماسی متوازن به این معنا که قدرت اقتصادی غرب در حال نزول و جبهه جدیدی از قدرت اقتصادی و سیاسی در جهان غیر غربی شکل گرفته است از این رو تمرکز بر روابط با ابرقدرتهای نوظهور مانند چین و بازیگران تأثیرگذار غیر غربی در بریکس و شانگهای، تقویت همکاریهای منطقهای، مسیر اصلی دیپلماسی آینده است.
گفتنی است، وزارت امور خارجه در واکنش به تصمیم شورای امنیت درباره بازگشت قطعنامههای این شورا علیه ایران در بیانیهای اظهار داشت: اقدام مخرب سه کشور اروپایی برای بازگرداندن قطعنامههای لغوشده شورای امنیت در حالی صورت میگیرد که تأسیسات هستهای تحت پادمان ایران مورد حملات غیرقانونی رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار گرفته و آسیب دیدهاند؛ این دولتها حتی به تفاهم جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در
۹ سپتامبر ۲۰۲۵ توجهی نکرده و علیرغم استقبال جامعه بینالمللی، آن را نادیده گرفتند، در حالی که مهمترین بهانه آنها برای اسنپبک، عدم همکاری ایران و آژانس عنوان شده بود. علاوه بر این، پیشنهاد منطقی ایران که خود نسبت به معقول بودن آن اذعان کردند را نیز به بهانههای واهی نادیده گرفتند چراکه از ابتدا به دنبال مطامع سیاسی زیادهخواهانه خود بودهاند.
در این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش کرده است مسیر دیپلماسی و تعامل را باز نگه دارد، اما این کشورها علیرغم ادعاهای خود، تاکنون استقلالی از خود نشان نداده و از سیاستهای یکجانبهگرایانه و غیرقانونی آمریکا دنبالهروی کردهاند.
وزارت امور خارجه همچنین تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران تأکید میکند: اقدام امروز سه کشور اروپایی در شورای امنیت سازمان ملل متحد در راستای تکمیل فرآیند بازگرداندن قطعنامههای لغو شده شورای امنیت، اقدامی غیرقانونی، ناموجه و تحریکآمیز است که روندهای دیپلماتیک جاری را بهشدت تضعیف میکند. مسئولیت کامل پیامدهای این اقدام، در صورتی که منجر به بازگشت قطعنامههای لغوشده شورای امنیت علیه ایران شود، برعهده آمریکا و سه کشور اروپایی است که با تحریف واقعیتها و طرح ادعاهای بیاساس، برخی کشورهای غیردائم عضو شورای امنیت را نیز برای همراهی کردن با خود تحت فشار قرار دادند. اقدام امروز در تکمیل فرآیند بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت، بدون اجماع و علیرغم مخالفت جدی تعدادی از اعضای شورا امنیت صورت گرفت که ضمن تضعیف بیش از پیش اعتبار شورای امنیت، ضربهای به دیپلماسی و نیز رژیم عدم اشاعه محسوب میشود. برنامه هستهای صلحآمیز ایران مبتنی بر خواست و اراده ملت ایران برای پیشرفت و توسعه علمی و فناورانه است و ملت ایران در این مسیر مصمم است.
جمهوری اسلامی ایران ضمن تاکید بر پیگیری منافع و حقوق خود، از جمله از مجرای دیپلماسی، حق پاسخگویی متناسب به هر اقدام غیرقانونی را محفوظ میدارد. جمهوری اسلامی ایران از تمامی اعضای مسئول جامعه بینالمللی میخواهد اقدام غیرقانونی امروز سه کشور اروپایی در شورای امنیت را مردود دانسته و از هرگونه مشروعیتبخشی به آن خودداری کنند.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کاسبان اروپایی تحریم ایران» نوشت: «توافق قاهره میان تهران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی امیدها را برای کاهش تنشها بالا برده بود، ولی تماس تلفنی روز پنجشنبه عباس عراقچی با وزیران خارجه سه دولت اروپایی نشان داد که تروئیکا، شمشیر را از رو برای تهران بسته است و حتی در مقابل طرح جدید پیشنهادی ایران که امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه آن را «معقول» خواند، حاضر نیست از چکاندن ماشه تحریمها چشم بپوشد. عصر دیروز، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای ادامه لغو تحریمهای ایران با مخالفت اروپا، آمریکا و متحدانشان رأی نیاورد تا روند بازگشت تحریمهای ایران به جریان بیفتد.
پیشنویس قطعنامهای که ادامه رفع تحریمهای ایران را تضمین میکند، عصر دیروز در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب نرسید و به این ترتیب، روند بازگشت تحریمهای ایران کلید خورد. قطعنامه تداوم لغو تحریمهای ایران را، ظاهراً کره جنوبی به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت ارائه کرده بود ولی آمریکا، فرانسه، انگلیس، سیرالئون، اسلونی، دانمارک، یونان، پاناما و سومالی (۹ عضو شورای امنیت) به آن رأی منفی دادند. خود کره جنوبی به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت به همراه گویان، به قطعنامه رأی ممتنع دادند و در مقابل، چین، روسیه، پاکستان و الجزایر به این قطعنامه رأی منفی دادند. پکن و مسکو شب گذشته در نشست شورای امنیت در یک موضعگیری منحصربهفرد گفتند که «مکانیسم ماشه علیه ایران را به رسمیت نخواهند شناخت»، موضعی که البته در نامه دو هفته قبل آنها به شورای امنیت سازمان ملل نیز بیان شده بود. نماینده ایران در شورای امنیت سازمان ملل نیز در نشست دیروز با تأکید بر اینکه «تحریمهای سازمان ملل غیرقانونی است»، گفت: «سه کشور اروپایی مسئول تشدید تنشی هستند که خود آغازگر آن بودهاند و بحران ناشی از آن را به دوش میکشند.»
قطعنامه تداوم لغو تحریمهای ایران، دیروز در شرایطی در شورای امنیت رأی نیاورد که ایران ۱۰ روز قبل، با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ازسرگیری همکاریها به توافق رسیده بود و اجرای این توافق را منوط به توقف فرایند اجرای اسنپبک کرده بود، ولی اروپاییان و آمریکا دیشب با مخالفت با قطعنامه شورای امنیت برای تداوم لغو تحریمهای ایران، ترجیح دادند که مسیر بازگشت تحریمها را دنبال کنند، روندی که توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره را بیاثر خواهد کرد. علاوه بر توافق ایران و آژانس، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه روز پنجشنبه در تماس تلفنی با وزیران خارجه سه دولت اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه) با ارائه طرح جدید کوشید آنها را از دنبال کردن فرایند اجرای اسنپبک منصرف کند. عراقچی پنجشنبه شب ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ در پیامی در شبکه ایکس نوشت: «از جانب جمهوری اسلامی ایران، روز گذشته طرحی معقول و قابلاجرا را به همتایان اروپایی ارائه دادم تا از وقوع بحرانی غیرضروری و قابلاجتناب در روزهای آینده جلوگیری شود.» او نوشت که بهجای آنکه به محتوای این طرح پرداخته شود، ایران اکنون با مجموعهای از بهانهها و طفرهرویهای آشکار مواجه است؛ از جمله ادعای مضحکی مبنی بر اینکه وزارت امور خارجه نماینده تمام ساختار سیاسی کشور نیست. رسانهها از قول امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، نقل کردهاند که «عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران تلاش کرد پیشنهادی معقول برای رسیدن به توافق با قدرتهای اروپایی ارائه دهد، اما از سوی دیگر بخشهای حکومت ایران حمایتی دریافت نکرد.» عراقچی در پست خود نوشته است: «خوشحالم رئیسجمهور ماکرون اذعان کرده است که طرح پیشنهادی که ارائه دادهام معقول است. اما او و جامعه جهانی باید بدانند که من از حمایت کامل تمامی ارکان جمهوری اسلامی ایران، از جمله شورای عالی امنیت ملی کشور، برخوردارم.» وزیر خارجه ایران نوشته که «شاید هم واقعیت آن باشد که در حقیقت این دستگاه دیپلماسی اروپا است که بیرون گود قرار دارد.»
عراقچی نگفته که طرحی که به طرفهای اروپایی ارائه کرده چیست ولی لارنس نورمن، خبرنگار وال استریت ژورنال دیروز فاش کرد که طرحی که ماکرون معقول خواند، شامل این موارد بوده است: ایران اقدام به رقیقسازی یا نابودی ذخایر ۶۰ درصدی اورانیوم میکند. آمریکا باید تضمین میداد که هیچ حملهای صورت نگیرد، شورای امنیت هم قطعنامه ۲۲۳۱ را لغو کند؛ (یعنی حذف اسنپبک). بعد از این، مذاکرات هستهای انجام خواهد شد. در حالی که ایران پیش از این در قاهره با آژانس به توافق رسیده، قرائن نشان میدهد که اروپاییان اصرار دارند تهران نخست باید توافق با آژانس را بهطور کامل اجرا کند تا بازگشت تحریمها (اسنپبک) متوقف شود، اما تهران مصر است که ابتدا باید اسنپبک کنار گذاشته شود تا همکاریها معنا پیدا کند.
با وجود رد قطعنامه تداوم لغو تحریمهای ایران در نشست عصر دیروز شورای امنیت، هنوز فرایند اسنپبک تا یک هفته (پایان ۳۰ روز) تکمیل نمیشود، به خصوص که اروپاییان و آمریکا میگویند که ایران همچنان یک هفته فرصت دارد با شرایط آنها موافقت کند. در حالی که عباس عراقچی پیش از این هشدار داده که «اسنپبک به معنای پایان نقش اروپا در موضوع هستهای ایران است و شاید تاریکترین نقطه در تاریخ روابط ایران با سه کشور باشد که دیگر هیچوقت ترمیم نشود.» ظاهراً اروپا میکوشد از ابزار «اسنپبک» استفاده کند تا وزن خودش را در دیپلماسی نشان بدهد. از طرف دیگر، نوعی چرخش در رویکرد اروپا در قبال ایران به چشم میخورد. اروپاییان در دوره ۲۰۱۵ از لغو تحریمهای ایران سود میبردند و شرکتهای بزرگ اروپایی مثل توتال، ایرباس، رنو و زیمنس برنامههای جدی برای ورود به بازار ایران داشتند و اروپا دنبال یک شریک تازه انرژی بود تا از وابستگی به روسیه کم کند، چیزی که به نظر میرسد طی یک دهه گذشته تغییر کرده است.
تریتا پارسی، رئیس شورای ایرانیان آمریکا در ریسپانسبل استیتکرفت نوشته است: «سه کشور اروپایی امروز شباهت کمی به دو دهه پیش دارند. وقتی این سازمان در سال ۲۰۰۳ ایجاد شد، هدفش جلوگیری از آغاز جنگ دیگری توسط دولت بوش - که تازه از حمله فاجعهبار و غیرقانونی خود به عراق برگشته بود - این بار علیه ایران بود.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیامهای بیانیه مشترک چین و روسیه» نوشت: «شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه تداوم لغو تحریمها علیه ایران را تصویب نکرد. البته این موضوع قابل پیشبینی بود. در فرآیند مشخصشده در برجام برای فعالسازی مکانیسم ماشه، این قطعنامه و موضوع آن مشخص شده بود. به هر حال ۳ کشور اروپایی و آمریکا فعلاً نشان دادهاند بر تصمیم خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه اصرار دارند. کما اینکه مکرون پنجشنبه هفته گذشته در گفتوگو با کانال ۱۲ رژیم صهیونیستی، از قطعی بودن فعالسازی مکانیسم ماشه در صورت عدم تحقق نظرات اروپا گفت. برخی معتقدند این روزها طرفین در حال اعمال فشار مضاعف به یکدیگر هستند تا قبل از زمان مشخصشده یعنی پایان سپتامبر، طرف مقابل را متقاعد کنند به نظرات آنها عمل کند.
بر همین اساس عدم تصویب قطعنامه تداوم لغو تحریمهای ایران در همین راستا ارزیابی میشود. اما در این بین اقدام مهم چین و روسیه پس از عدم تصویب این قطعنامه، در تحولات آتی ایران - غرب بسیار مؤثر است. پس از تصویب نشدن قطعنامه تعلیق تحریمهای ایران، چین و روسیه در بیانیهای مشترک رسماً اعلام کردند بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را غیرقانونی و نامعتبر میدانند و به آنها پایبند نخواهند بود. البته این موضع چین و روسیه نیز قابل پیشبینی بود. در نشست اخیر شانگهای، وزرای خارجه ایران، چین و روسیه طی نامهای مشترک به شورای امنیت سازمان ملل، اقدام اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه را غیرقانونی و غیرحقوقی دانستند. بنابراین چین و روسیه به عنوان ۲ عضو دائم شورای امنیت، پیش از این بر غیرقانونی بودن مکانیسم ماشه تاکید کرده بودند اما روز گذشته، واکنش این ۲ کشور به عدم تصویب تعلیق تحریمهای ایران، یک گام جلوتر از بیانیه مشترک ۳ کشور بود، چرا که چین و روسیه در بیانیه دیروز تصریح کردند به تحریمهای سازمان ملل علیه ایران پایبند نخواهند بود. موضع چین و روسیه در واقع یک ضربه کلیدی به تلاش آمریکا و اروپا برای فشار بر ایران و ایجاد اجماع بینالمللی علیه کشورمان بود. به صورت مختصر، برخی پیامهای این اقدام پکن و مسکو عبارت است از:
۱- بیانیه چین و روسیه به معنای شکاف بزرگ در شورای امنیت درباره ایران است. بنابراین قطعاً این شکاف در فرآیند نظارت بر اجرای تحریمهای ایران نیز اثرگذار خواهد بود. آمریکا و اروپا تلاش داشته و دارند قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران را مجدداً اعمال کنند اما چین و روسیه به عنوان ۲ عضو شورای امنیت اعلام کردهاند این تحریمها را اجرا نمیکنند. این اقدام چین و روسیه باعث بیاعتبار شدن این قطعنامهها خواهد شد. وقتی اعضای شورای امنیت درباره اعمال تحریمها علیه ایران ۲ پاره شوند، نهتنها اعتبار این تحریمها کاهش مییابد، بلکه تشکیل کمیتههای نظارتی برای اجرای این تحریمها توسط سایر کشورها نیز با اخلال مواجه خواهد شد.
۲- خنثیسازی فشار بر ایران در روزهای منتهی به پایان سپتامبر. اروپا و آمریکا تلاش داشتند در هفته منتهی به فعال شدن مکانیسم ماشه، فشار مضاعفی را بر ایران وارد کنند. هدف این فشار، ناچار شدن تهران به انجام خواستههای آنان، قبل از پایان سپتامبر، یا اضافه کردن تعهدات جدید بود اما بیانیه مشترک چین و روسیه در واقع این تلاش را خنثی کرد. بر همین اساس این بیانیه موضع ایران در هفته منتهی به پایان سپتامبر را قویتر میکند.
۳- بیانیه مشترک چین و روسیه یک ضربه حیثیتی به اعتبار شورای امنیت سازمان ملل و در واقع یک ضربه مهم به نهادهای وابسته به نظم آمریکایی است. رئیسجمهور چین در نشست اخیر شانگهای، با اشاره به ناعادلانه بودن نظام فعلی دنیا و کارکرد ناعادلانه نهادها و سازمانهای وابسته به این نظم، پیشنهاد شکلگیری یک نظم جدید چندجانبه جهانی را مطرح کرد. بر همین اساس، بیانیه دیروز چین و روسیه درباره غیرقانونی بودن اقدام اروپا علیه ایران، جدا از آنکه اعتراض به یکی از مصادیق نظام ناعادلانه جهانی است، بر ضرورت ایجاد نظام چندقطبی و نهادسازی این نظم جدید نیز تاکید میکند. کما اینکه همین بیانیه چین و روسیه نیز میتواند مصداقی از شکلگیری نظام جدید چندجانبه در دنیا باشد.
۴- اگر اروپا همانند آمریکا به دنبال تقابل تمامعیار با ایران باشد، این بیانیه چین و روسیه نیز یک صفآرایی جدید شرقی در مقابل غرب را نشان میدهد. اکنون اراده ۲ عضو دائم شورای امنیت بر ایستادگی در کنار ایران و مقابله با تهدیدات غرب علیه تهران است. قاعدتاً این رفتار، نشاندهنده ایجاد یک فهم مشترک میان ایران، روسیه و چین، نسبت به منافع مشترک راهبردی است. بر همین اساس میتوان گفت باید در آینده نیز شاهد شکلگیری یک جبهه مشترک میان ایران، چین و روسیه در برابر همه اقدامات غرب علیه ۳ کشور باشیم.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رؤیای سلطه بر آمریکاییها / چرا ترامپ مایل است تا به رئیسجمهوری اقتدارگرا تبدیل شود؟» نوشت: «برنامه مجری مشهور آمریکایی اندکی پس از یک اظهارنظر در مورد ترور چارلی کرک به صورت نامحدود تعلیق شد و دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده این اقدام را جشن گرفت. او که در مراسم تحلیف در ماه ژانویه قول داده بود فوراً تمام سانسورهای دولتی را لغو کرده و آزادی بیان را به آمریکا برمیگرداند، حالا میگوید که مجوزهای ضد او شاید بهتر است تعطیل شوند.
این نخستین بارقههای تمایل ترامپ به چرخش به سمت اقتدارگرایی نیست. رئیسجمهور ایالات متحده، عمیقاً و از ته قلب افرادی چون ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و شیء جین پینگ، رئیسجمهور چین و بوکله، رئیسجمهور السالوادور را به عنوان نمونههایی از رهبران اقتدارگرا ستایش میکند. از نظر ترامپ و محافظهکاران، دولتی قدرتمند و ناظر بر اعمال دستگاهها و رسانهها درست همان چیزی است که میتواند ایالات متحده را از گزند حوادث دور نگه دارد.
شورش ترامپ علیه رسانهها، اولینبار نیست که بر سر زبانها میافتد. او پیش از این شکایت حقوقی را علیه والاستریت ژورنال مطرح کرد. دلیل این شکایت اشاره رسانه آمریکایی به روابط ترامپ با جفری اپستین مجرم شناختهشده در این کشور بود. صابون ترامپ پیش از این نیز به تن رسانههایی چون سیبیاس و ایبیسی هم خورده بود که به توافقهای حقوقی چند میلیون دلاری انجامید.
برخی از رسانههای آمریکایی مانند نیویورک تایمز میگویند حمله به رسانهها در ایالات متحده با شکل و شمایل فعلی هرگز پیش از این سابقه نداشته است.
ترور چارلی کرک فرصتی ویژه در اختیار ترامپ قرار داد تا مدعی شود آزادی رسانهها میتواند به فجایع سیاسی در ایالات متحده بیانجامد. مخالفان ترامپ معتقدند او به طور ویژه به آزادی بیان به عنوان رکن اصلی دموکراسی در آمریکا حمله کرده است. حتی زمانی که ترامپ مدعی حمایت از آزادی بیان در آمریکا شده بود بسیاری معتقد بودند حضورش در کاخ سفید و شعار اول آمریکا، به معنای ایستادن در مقابل دموکراسی آمریکایی است.
دونالد ترامپ خود را زخمخورده سانسور میداند. زمانی که صاحبان توئیتر او را از دسترسی به این رسانه اجتماعی پرطرفدار منع کردند، ترامپ به دنبال ساخت شبکه اجتماعی شخصی رفت. بعد از بازگشت به کاخ سفید، رئیسجمهور آمریکا، از خبرنگارانی که در کاخ سفید از او سوال میکردند به شکل کیسه بوکس شخصی استفاده کرده و دست به تحقیر آنها زد. او بهتازگی به خبرنگار استرالیایی گفته بود لحن بدی دارد و باید ساکت شود. در تیرماه هم ترامپ در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشت: ناتاشا برتراند باید از سیانان اخراج شود! من سه روز او را در حال پخش اخبار جعلی تماشا کردم. او باید فوری توبیخ شود و سپس «مثل سگ» بیرون انداخته شود.
پس از ترور چارلی کرک انتظار میرفت که نخبگان آمریکایی به دنبال ایجاد یک اتحاد علیه ترور باشند. اما این اتفاق نیفتاد و مرگ کرک تنها شکافهای موجود در جامعه آمریکایی را عمیقتر کرد. ترامپ هر گونه انتقاد را نفرتپراکنی میداند و به همین بهانه از سانسور استقبال میکند. محافظهکاران آمریکایی پشت ایده مقابله با ترور، قدرتمند کردن دوباره ایالات متحده و مقابله با مهاجران غیرقانونی میایستند که بتوانند تا جای ممکن آزادیهای فردی، اجتماعی و آزادی بیان را محدود کنند و ترامپ یکی از طرفداران سرسخت چنین ایدههایی محسوب میشود.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رأی شورای امنیت به بازگشت تحریمها» نوشت: «همزمان با ارائه قطعنامه پیشنهادی کره جنوبی بهعنوان رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل متحد در روز جمعه ۲۸ شهریورماه برابر با ۱۹ سپتامبر، با هدف تمدید تعلیق قطعنامهها و استمرار اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ به اعضای شورا، شاهد تحولات بسیاری در عرصه دیپلماسی هستیم.
قطعنامه پیشنهادی کرهجنوبی با ۴ رأی موافق، ۲ رأی ممتنع و ۹ رأی منفی همراه شد و در نتیجه تمامی تحریمهای پیش از ۲۰۱۵ باز خواهند گشت، اما تا روز ۲۸ سپتامبر یعنی ششم مهرماه، فرصت برای رایزنی وجود دارد و اعضای دائم شورای امنیت تا روز آخر میتوانند پیشنویس قطعنامه دیگری را به رأی بگذارند و مانع از فعال شدن اسنپبک شوند. این مسیر البته نیازمند تحولات بزرگ از جمله مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا آن هم در فرصت حضور کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک است.
در همین ارتباط روز گذشته رسانه بریتانیایی امواج ادعا کرد که مقامات ایرانی و آمریکایی در روزهای اخیر بهصورت مستقیم در تماس بودهاند که نشاندهنده اراده سیاسی تهران برای جلوگیری از یک رویارویی قریبالوقوع هستهای در شورای امنیت سازمان ملل است. بر اساس این ادعا، تماس سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، با استیو ویتکاف همتای آمریکایی خود، در سایه تلاش اروپاییها برای فعالسازی اسنپبک انجام شده است.
بر اساس این گزارش، تماسها بین عراقچی و ویتکاف در روزهای گذشته به ارائه پیشنهادی از سوی ایران برای آغاز مذاکرات فوری درباره یک توافق هستهای موقت و سپس مذاکرات برای «توافق نهایی» منتهی شد. منابع مطلع سیاسی در ایران به امواجمدیا گفتند که عراقچی این پیشنهاد را در تاریخ سهشنبه ۱۶ سپتامبر به ویتکاف ارائه کرد یعنی یک روز قبل از تماس کنفرانسی با همتایان خود از E۳ و اتحادیه اروپا. نکته قابلتوجه این است که چارچوب کلی این پیشنهاد همچنین با وزرای خارجه اروپایی به اشتراک گذاشته شد.
در واکنش به اقدام کشورهای غربی، جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای اقدام سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس در سوءاستفاده از سازوکار حلوفصل اختلافات برجام برای بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت را بهعنوان اقدامی غیرقانونی، ناموجه و تحریکآمیز محکوم کرد. در این بیانیه آمده است: این دولتها حتی به تفاهم جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۹ سپتامبر ۲۰۲۵ توجهی نکرده و بهرغم استقبال جامعه بینالمللی، آن را نادیده گرفتند، درحالیکه مهمترین بهانه آنها برای اسنپبک، عدم همکاری ایران و آژانس عنوان شده بود.
در این بین روز جمعه خبری منتشر شد مبنی بر اینکه آمریکا در ۱۹ سپتامبر (۲۸ شهریور) معافیت تحریمی بندر چابهار ایران را لغو کرد که در سال ۲۰۱۸ برای هند صادر شده بود. این اقدام از ۲۹ سپتامبر اجرایی میشود. این اقدام ترامپ، یا برای فشار بیشتر بر ایران با هدف رسیدن به یک توافق موقت مطلوب آمریکاست یا آمریکا تصمیم خود را گرفته که با بازگشت قطعنامههای ۶ گانه شورای امنیت، ایران را تحت شدیدترین فشارها قرار دهد. باید توجه داشت پیشتر در نشستی که اوایل مردادماه به میزبانی استانبول بین ایران و طرف اروپایی برگزار شده بود، تروئیکا گفته بودند که در صورتی حاضر به تمدید ۶ ماهه تعلیق مکانیسم ماشه هستند که ایران نیز سه شرط را بپذیرد. سه خواسته طرف اروپایی شامل این موارد بود: ورود تهران به مذاکرات با واشنگتن، همکاری کامل با آژانس و حسابرسی اورانیوم غنیشده.
این در حالی است که طی یکی دو هفته اخیر شاهد بودیم که تحرکات و تلاشهای تهران برای جلوگیری از تمدید ماشه بسیار افزایش یافته بود و حتی رایزنیهای گستردهای میان مقامات کشورمان با طرفین اروپایی انجام شد. توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای تداوم همکاریها نیز در این همین راستا بود. ایران و آژانس در اوایل سپتامبر به توافقی در زمینه نحوه همکاری در پی تحولات اخیر دست یافتند. همچنین روز چهارشنبه گذشته وزیر خارجه کشورمان، طی یک گفتوگوی تلفنی با وزرای خارجه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه و مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، رایزنیهایی را انجام داد. این دومین گفتوگوی ایران و تروئیکا پس از کلید خوردن روند فعال کردن اسنپبک بود.»



نظر شما