به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تغییر نگاه منطقه به ایران» نوشت: «اقدام به ترور مذاکرهکنندگان حماس در دوحه به دست اسرائیل در این هفته، عبور از خط قرمزی بود که حتی نزدیکترین شرکای عرب آن نیز نمیتوانند نادیده بگیرند. اسرائیل مدتهاست حملات پیشگیرانه و برونمرزی را برای امنیت خود ضروری توجیه میکند. طی دو سال، در واکنش به هفتم اکتبر، به شش کشور منطقه (از جمله فلسطین) حمله کرده و مدعی از میان برداشتن هرگونه تهدید علیه امنیت خود بوده است. اما حمله به پایتخت قطر-یک پادشاهی ثروتمند خلیج فارس، شریک امنیتی و متحد غیرناتویی ایالات متحده و محل مذاکرات پرزحمت میان اسرائیل و حماس به درخواست واشنگتن- صرفاً یک ترور هدفمند دیگر نیست. این حمله نمایانگر یک تغییر بنیادی است؛ جایی که دولتهای عرب دیگر ایران را تنها عامل اصلی بیثباتی منطقه نمیدانند و امروز آنها اسرائیل را عامل بیثباتی میبینند.
این اولینبار نیست که اسرائیل در میانه مذاکرات و تلاشهای دیپلماتیک دست به حمله میزند. طی این دو سال، ترورهای برجسته و حملات در لبنان علیه حزبالله، در سوریه (که تنشها با دولت الشرع را افزایش داد)، در یمن علیه انصارالله و علیه ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه ژوئن- زمانی که تهران با واشنگتن در حال مذاکره بود- صورت گرفت. این حملات اغلب با زمانبندیای انجام شدهاند تا گفتوگوها را مختل کنند یا نشان دهند اسرائیل مایل نیست دیپلماسی را از اجبار جدا کند. حمله دوحه نیز در همین الگو جای میگیرد، اما نمادگرایی آن پیامدهای بلندمدت خواهد داشت. موشکها در محلهای آرام در دوحه فرود آمدند، نهچندان دور از قصری که اخیراً دونالد ترامپ در جریان سفر ماه مه (اردیبهشت) به منطقه از آن بازدید کرده بود؛ سفری که شامل بازدید از یک پایگاه هوایی آمریکا در قطر نیز بود. برای حاکمان خلیجفارس، این پیام فرض دیرینهشان را به چالش کشید که روابط با آمریکا و حضور پایگاههای نظامیاش، آنان را از حمله مصون میسازد.
اسرائیل مدتهاست نسبت به قطر کینه دارد. دوحه بهعنوان بخشی از توافقی که توسط آمریکا و اسرائیل تأیید شده بود، سالها پول نقد به غزه فرستاد تا منطقه را تا حدی باثبات نگه دارد. پس از هفتم اکتبر، مقامات اسرائیلی این ترتیبات را بازتعریف کردند و آن را بهعنوان عاملی برای توانمندسازی حماس و حملات علیه اسرائیل معرفی کردند. هنگامی که رسواییای برملا شد که براساس آن نزدیکان نتانیاهو متهم بودند برای لابیگری به نفع قطر پول دریافت کردهاند، ناخرسندی اسرائیل از دوحه آشکارتر شد. این نگاه اما در واشنگتن مشترک نیست. قطر میزبان پایگاه هوایی العُدید است که ستون اصلی توان نظامی آمریکا به شمار میرود. از خاک قطر بود که نیروهای آمریکا عملیات خود در افغانستان، عراق و سوریه را مدیریت کردند. در سال ۲۰۲۲ جو بایدن حتی قطر را «متحد عمده غیرناتویی» معرفی کرد.
حالا حمله اسرائیل به عنوان متحد نزدیک واشنگتن به دوحه، پرسشهایی درباره میزان حفاظت آمریکا برمیانگیزد.
دهههاست که کشورهای حاشیه خلیج فارس امنیت منطقهای را از دریچه ایران تعریف کردهاند. اما امروز، کارزارهای بیمهار اسرائیل در غزه، عملیات تشدیدشده در کرانه باختری و ادامه تنشها در لبنان، سوریه و قطر، بحث را دگرگون ساخته است.
کشورهای عرب به این جمعبندی رسیدهاند که اسرائیل اکنون بزرگترین تهدید برای ثبات منطقه است. رفتار ایران حالا آشنا و قابلپیشبینی شده است. در مقابل، اقدامات اسرائیل بیپرواتر شده و هنجارهایی را که رهبران عرب تصور میکردند هنوز بر منطقه حکمفرماست، زیر پا گذاشته است.
انفعال آمریکا این برداشت را تقویت کرده است؛ هم دولت بایدن و هم دولت ترامپ از مهار حملات نظامی اسرائیل خودداری کردهاند. حمله به قطر حاکمان خلیج را ناگزیر میکند با این واقعیت روبهرو شوند که واشنگتن ظاهراً نمیخواهد یا نمیتواند نزدیکترین متحد خود را کنترل کند. کشورهای خلیجفارس مدتهاست از این بیم دارند که تمرکز راهبردی آمریکا به سمت آسیا تغییر جهت دهد. آنها بهخوبی به خاطر دارند که دفاعهای آمریکا نتوانست جلوی عربستان در سال ۲۰۱۹ را بگیرد و امروز نیز ناتوانی در مهار اسرائیل را میبینند. نتیجه، احساسی است مبنی بر اینکه تضمینهای امنیتی در حال فروریختن است. توافقهای ابراهیم و طرحهای عادیسازی که قرار بود امنیت منطقه را مدیریت کنند، امروز، تا زمانی که وضعیت اسفبار در غزه ادامه دارد، قابل اتکا نیستند.
در واکنش، رهبران کشورهای حاشیه خلیجفارس، احتمالاً همکاری درونمنطقهای را عمیقتر کرده و تلاش برای متنوعسازی شرکا و روابط امنیتی و خارجی را شتاب خواهند بخشید: حفظ روابط اقتصادی نیرومند با چین، گسترش همکاریهای دفاعی با ترکیه و بازنگری در چشمانداز نامطمئن عادیسازی با اسرائیل. برای کشورهایی که مدتها کوشیدهاند میان روابط با اسرائیل و آمریکا از یک سو و افکارعمومی داخلی و حساسیتهای منطقهای از سوی دیگر، توازن برقرار کنند، این حمله وظیفه ظریفشان را بسیار دشوارتر کرده است. در همین حال، حاکمان عرب در پیگیری استقلال راهبردی بیشتر پیش میروند و هرچه بیشتر مصمماند در برابر خطرات ناشی از وابستگی به آمریکا بیمه شوند. حمله به دوحه ممکن است در نهایت به لحظهای سرنوشتساز بدل شود که احساس فروپاشی نظم سنتی منطقه را تثبیت کند و این درک را روشن سازد که حاکمیت شرکا بارها به نام امنیت قربانی شده است؛ تنها پرسش باقیمانده این است که کشورهای خلیج فارس چگونه در برابر این روند واکنش نشان خواهند داد.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تجاوز صهیونیستها به قطر اثبات حقانیت منطق ایران است» نوشت: «پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به قطر، که به دنبال تجاوز این رژیم به سوریه، لبنان، یمن، فلسطین و ایران صورت میگیرد، و اعتراف صریح نتانیاهو به اینکه، این رژیم به دنبال اجرای طرح موهوم «اسرائیل بزرگ» است، امروز بیش از هر زمانی اهمیت و درستیِ منطق ایران درباره اینکه «اسرائیل یک غده سرطانی است» پس «باید از صفحه روزگار محو شود» معلوم شده است.
حمله سهشنبه رژیم صهیونیستی به «دوحه»، پایتخت قطر و محل مذاکرات بین رژیم صهیونیستی و حماس، اتفاق مهمی است. هم به دلیل نفس این تجاوز- که نشان داد، ترور مقامات رسمی و بیاعتنایی به قوانین بینالمللی تبدیل به یک رویه برای صهیونیستهای خبیث شده است- و هم به لحاظ کشوری که علیه آن، تجاوز نظامی صورت گرفته است. قطر روابط بسیار نزدیکی با آمریکا و غرب دارد- حتی با رژیم صهیونیستی- و امنیت خود را به طور کامل به آنها سپرده است. بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه را در خود جای داده و همواره با خوشبینی، میزبان مذاکرات بین رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین بوده است. وقتی «اسرائیل» به کشوری مثل قطر، آن هم با چراغ سبز و اطلاع کامل آمریکا تجاوز میکند و رسماً اعلام میکند، «به هر کشوری در منطقه» که میزبان کسانی باشد که صهیونیستها آن را دشمن میدانند، حمله نظامی میکند، یعنی هیچ کشوری در منطقه از شر «غده سرطانی اسرائیل» در امان نخواهد بود. چرا که ماهیت این رژیم و حیات آن در جنگافروزی و «اشغالگری» است. این همان هشداری است که اولینبار امام راحل درباره این رژیم به کشورهای اسلامی داد و گفت: «اسرائیل یک غذه سرطانی است». این امر به خوبی نشان میدهد چرا جمهوری اسلامی ایران، این رژیم را به رسمیت نمیشناسد و از هر گروه و دسته و کشوری که علیه این رژیم وارد عمل شود، حمایت میکند.
جزایر سهگانه ایرانی
نکته مهم دیگر که ارتباط مستقیمی با موضوع این گزارش دارد، مبحث «جزایر سهگانه ایرانی» است که اصولاً پس از وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران و با هدایت همین غرب و رژیم صهیونیستی، و با هدف تبدیل ایران به «دشمن اعراب» در دستورکار قرار گرفت. در واقع غربیها که چراغ سبز حمله به قطر را صادر کردند، با «ایرانهراسی» و «ایجاد اختلاف بین ایران و اعراب» از طریق تشکیک در مالکیت ایران بر «جزایر سهگانه»، کشور عزیز ما را «خطر» معرفی کرده و با این سیاست کثیف، دلارهای نفتی اعراب را هم به جیب میزدند. یعنی با فروش سلاحهای مدرن و پدافندهای آنچنانی و تسلط بر آسمان این کشورها، اعلام میکردند، در برابر خطر حمله ایران از آنها محافظت خواهند کرد. اما در جریان تجاوز رژیم اسرائیل به قطر، هیچیک از این سلاحها و پدافندها را فعال نکردند و خود به قطر تجاوز کردند!
زنگ خطر برای اعراب
صهیونیستها پس از تجاوز به قطر- که پس از تجاوز به لبنان، سوریه، یمن، فلسطین، ایران و… صورت گرفت- خطاب به مصر، ترکیه و سایر کشورهایی که بهزعم آنها ممکن است میزبان مقامات رسمی حماس باشند، اعلام کردند، لازم باشد به خاک آنها هم تجاوز خواهند کرد! باید پرسید، وقتی به کشوری در مختصات قطر که وابستگی صددرصدی به آمریکا و غرب دارد و همواره در راستای منافع رژیم صهیونیستی حرکت کرده است حمله میشود، به طریق اولی به سایر کشورها به ویژه کشورهای عربی نیز تجاوز خواهد شد. اینجاست که دوباره باید به «منطق و نگاه درست ایران به مسئله اسرائیل» اشاره و به کشورهای منطقه هشدار داد. کاری که «میدلایستآی» با جمله «حمله به قطر، زنگ خطر را برای اعراب به صدا درآورده است» کرده است.
پایگاه خبری تحلیلی «میدلایستآی» که بر رویدادها و تحولات خاورمیانه، شمال آفریقا و سیاستهای بینالمللی مرتبط با این منطقه تمرکز دارد و در لندن مستقر است، نوشت: «حمله اسرائیل به قلب دوحه- پایتخت کشوری کوچک، متحد آمریکا و میزبان بزرگترین پایگاه نظامی این کشور در خاورمیانه- نشان داد هیچ دیپلماسی، سرمایهگذاری یا اتحاد پیشین نمیتواند ضامن امنیت کشورهای عربی باشد… اسرائیل که دهههاست قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشته و پروژه «اسرائیل بزرگ» را بیپرده دنبال میکند، امروز مرزهای تجاوزگری خود را از غزه و کرانه باختری تا قطر، لبنان و فراتر گسترش داده است… پرسش اصلی اکنون این است: آیا جهان عرب از خواب انفعال برخواهد خاست یا همچنان در برابر رژیمی که تنها زبان قدرت را میشناسد، دست بسته باقی خواهد ماند؟»
چرا قطر؟!
در بخش دیگری از این گزارش مهم آمده: «اگر کشوری باید خود را از حمله اسرائیل در امان میدید، آن کشور قطر بود. قطر کشوری کوچک است که هیچ تهدید واقعی برای اسرائیل بهشمار نمیآید. این کشور متحد ایالاتمتحده است و بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه را در خود جای داده است… در ماه می، قطر متعهد شد، صدها میلیارد دلار در اقتصاد آمریکا سرمایهگذاری کند. قطر همچنین کوشیده خود را بهعنوان میانجی صلح معرفی کند و در بسیاری از منازعات نقش واسطه ایفا کرده است. تنها ماه گذشته، رئیس موساد اسرائیل در دوحه و مهمان دولت قطر بود تا در قالب مذاکرات طولانیمدت آتشبس درباره غزه مشارکت کند… با این حال، چنین تصوری ممکن است بیش از حد سادهانگارانه باشد. واقعیت این است که قطر هیچگاه نباید خود را در امنیت احساس میکرد و هیچ کشور دیگری در منطقه نیز نباید چنین تصوری داشته باشد… اسرائیل مقید به قواعدی که روابط میان دولتها را تنظیم میکند، نیست. این رژیم قوانین بینالمللی را آشکارا نقض میکند و مدعی است مأموریتی الهی برای گسترش دارد و هرکس را مانع راه خود ببیند، بهعنوان مانعی برای حذف مینگرد.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بمباران میانجی و متحد آمریکا» نوشت: «تعرض صهیونیستها به خاک قطر با هدف ترور مقامات حماس آنهم در شرایطی که موضوع آتشبس در دستور کار جلسه آنها بود، باعث شد رژیم حاکم بر تلآویو پس از تجاوز به ایران و تخریب روند دیپلماتیک در ارتباط با برنامه هستهای، برای دومین بار میز دیپلماسی را بمباران کند. این اقدام، موجی از واکنشهای جهانی را به دنبال داشت تا جایی که شورای امنیت نیز تشکیل جلسه داد، اما در بیانیهای که به این منظور منتشر شد، از «اسرائیل» نام برده نشده است. وزیر خارجه قطر در اظهاراتی ضمن ابراز خشم و انتقاد شدید از بیعملی جامعه جهانی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی، از شورای امنیت خواست به مسئولیت خود عمل کند.
عصر سهشنبه ۱۸ شهریورماه در شرایطی که شماری از مقامات جنبش حماس در دوحه گرد هم آمده بودند تا درباره پیشنهاد دونالد ترامپ به منظور برقراری آتشبس در باریکه غزه رایزنی کنند، مقر نشست هدف حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفت که اگرچه مقامات حماس از این حمله جان به در بردند، اما این جنایت، شش شهید بر جای گذاشت و نام رژیم صهیونیستی را برای دومین بار به عنوان متعرض به روندی دیپلماتیک مطرح کرد. در پی نقض حریم هوایی قطر، شورای امنیت سازمان ملل روز پنجشنبه ۱۱ سپتامبر (۲۰ شهریور) با انتشار بیانیهای این حملات را محکوم و بر حمایت از «حاکمیت و تمامیت ارضی» قطر تأکید کرد. اعضای شورا ضمن تأکید بر «اهمیت کاهش تنش»، همبستگی خود را با قطر اعلام کردند و نقش حیاتی این کشور را در تلاشهای میانجیگرانه با همکاری مصر و آمریکا یادآور شدند. محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر در جلسه شورای امنیت گفت: «تجاوز اسرائیل علیه قطر نظام بینالمللی را در مقابل یک آزمون واقعی قرار میدهد. اسرائیل با رهبری تندروهایی که تشنه خون هستند از تمام مرزها و عرف و قوانین بینالمللی و حتی سادهترین اصول اخلاقی در تعامل با انسانها عبور کرده است و دیگر نمیتوان پیشبینی کرد که چه کاری میخواهد انجام دهد.»
وی با اشاره به نقش کشورش در میانجیگری میان طرف فلسطینی و صهیونیستها افزود: «نقض مکرر قوانین بینالمللی از جانب اسرائیل تنها یک چیز را ثابت میکند و آن هم این است که رهبران کنونی اسرائیل دچار غرور و مستی قدرت شدهاند، چرا که کسی آنها را مجازات نمیکند. تجاوز علیه قطر در حالی صورت گرفته که این کشور مشغول میانجیگری بوده است و این به وضوح قصد اسرائیل برای ناکام گذاشتن هرگونه تلاشی برای صلح و طولانی کردن دوره رنج و مشکلات ملت فلسطین را ثابت میکند.» وی افزود: «این حمله نشان میدهد تندروهایی که در اسرائیل حکومت را به دست دارند هیچ توجهی به زندگی اسرای خود ندارند و آزادی آنها برایشان اولویت نیست وگرنه چگونه میتوان انتخاب زمان و مکان حمله در زمانی که مذاکرات برای آتشبس بر اساس پیشنهاد اخیر آمریکا برگزار میشود را تفسیر کرد.»
نکته حائز اهمیت در بیانیه شورای امنیت این است که در این بیانیه هیچ اشاره مستقیمی به اسرائیل نشده است؛ موضوعی که وزیر خارجه قطر تلویحاً به آن اشاره کرد و از شورای امنیت خواست به مسئولیتهای تاریخی خود عمل کند. این مقام قطری تأکید کرد: «سکوت در برابر قانون جنگل و هدف قرار دادن یک کشور دارای حاکمیت فعالیت بینالمللی را از بین میبرد و آینده هرگونه روند صلح در منطقه را تهدید میکند.» وی افزود: «دوحه به نقش انسانی و دیپلماتیک خود تا زمانی که این مسئله به ممانعت از خونریزی منجر شود ادامه میدهد، اما با هرگونه لطمه زدن به حاکمیت و امنیت خود مخالف است و حق مشروع خود را در پاسخ از طریق ابزارهای قانون بینالمللی حفظ میکند.» ناصر کنعانی، سخنگوی سابق وزارت خارجه، در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس با اشاره به رویکرد شورای امنیت نوشت: «در بیانیه شورای امنیت سازمان ملل حمله به قطر محکوم شده، اما بدون ذکر نام اسرائیل! در عوض نام حماس ذکر شده! همچنین بر اهمیت تلاشهای جاری دیپلماتیک توسط آمریکا (شریک حمله اسرائیل به قطر) تأکیده شده است. شورای امنیت سازمان ملل کور میکند، شفا نمیدهد!» وزرای خارجه کشورهای خلیج فارس و روسیه روز پنجشنبه در بیانیهای مشترک حملات صهیونیستها به قطر را محکوم کرده و آن را «نقض جدی» قوانین بینالمللی خواندند. خبرگزاری رسمی امارات (وام) گزارش داد وزیر مشاور در امور همکاریهای بینالمللی، معاون سفیر اسرائیل را احضار کرد و مراتب محکومیت و تقبیح شدید امارات از حمله «آشکار و بزدلانه» اسرائیل به کشور قطر را به وی ابلاغ کرد. رز ماری دیکارلو، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور سیاسی، این حملات را «نقطه عطفی خطرناک» توصیف کرد و هشدار داد که حمله اسرائیل به دوحه میتواند فصل جدیدی از بحران را بگشاید و ثبات و امنیت منطقه را بهشدت تهدید کند. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در کنفرانسی خبری، ضمن تأکید بر گسترش روابط اقتصادی با کشورهای شورا، حمله رژیم صهیونیستی به قطر را اقدامی غیرقابل توجیه دانست و بر نقش دوحه بهعنوان یک میانجی استثنایی میان رژیم صهیونیستی و حماس تأکید کرد. با این حال، دوروتی شیا، سفیر موقت آمریکا در سازمان ملل مدعی شد که از بین بردن حماس که از رنج مردم غزه سوءاستفاده میکند، هدفی قابل ستایش است.
روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت که کشورهای عربی خلیج فارس به دنبال پاسخ واحد و هماهنگ به حمله رژیم صهیونیستی به خاک قطر هستند. این روزنامه امریکایی در این گزارش افزود: «حمله به قطر تنش را میان (رژیم) اسرائیل و همپیمانان عرب زبان آن در خلیج فارس افزایش میدهد.» در ادامه این گزارش آمده است که نگرانی کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به گسترش عملیاتهای نظامی غیرمسئولانه رژیم صهیونیستی رو به افزایش است و قطر پیامهایی درباره تعلیق میانجیگری خود میان (رژیم) اسرائیل و حماس ارسال کرده است. شبکه کان رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در واکنش به حمله به دوحه، در حال بازنگری در روابط خود با این رژیم و ایجاد جبهه یکپارچه در برابر آن هستند. کان گزارش داد که نشست فوقالعاده سران عرب روز یکشنبه در دوحه برگزار خواهد شد و هدف آن هماهنگی مواضع کشورهای عربی و ایجاد جبههای متحد در برابر رژیم صهیونیستی و کابینه بنیامین نتانیاهو است. یک منبع آگاه از خاندان سلطنتی عربستان سعودی به شبکه «کان» گفت، در نشست دوحه احتمالاً موضوعاتی همچون اعمال تحریم رژیم صهیونیستی و بازنگری در روابط با آن مطرح خواهد شد. همچنین، میدلایستآی در تشریح عوامل اخیر نوشت: «ماه گذشته، رئیس موساد اسرائیل در دوحه و مهمان دولت قطر بود تا در قالب مذاکرات طولانیمدت آتشبس درباره غزه مشارکت کند. قطر هیچگاه نباید خود را در امنیت احساس میکرد و هیچ کشور دیگری در منطقه نیز نباید چنین تصوری داشته باشد. اسرائیل مقید به قواعدی که روابط میان دولتها را تنظیم میکند، نیست.» وی اضافه کرد: «اسرائیل «دکترین ضاحیه» را بهکار گرفته است؛ راهبردی که بر حداکثر مجازات غیرنظامیان و مناطق غیرنظامی تأکید دارد.» این پایگاه خبری در عین حال به این نکته هم اشاره کرد که برخی از قدرتمندترین کشورهای عربی همچنان روابط تجاری خود را با اسرائیل تعمیق میبخشند. سه هفته پیش، مصر، بزرگترین کشور عربی با نیرومندترین ارتش، قرارداد عظیم گازی با اسرائیل امضا کرد و پذیرفت طی ۱۵ سال آینده ۳۵ میلیارد دلار به این رژیم بپردازد. میدلایستآی افزود: «رژیم اسرائیل مدعی است مأموریتی الهی برای گسترش دارد و هرکس را مانع راه خود ببیند، بهعنوان مانعی برای حذف مینگرد.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «به حرف ایران رسیدند» نوشت: «در یک عملیات هوایی غیرمنتظره، رژیم صهیونیستی ۱۸ شهریور / ۹ سپتامبر به پایتخت قطر حمله کرد و دفاتر کاری و اماکن مسکونی شماری از اعضای دفتر سیاسی جنبش حماس را هدف قرار داد. این حمله در حالی که رهبران حماس در دوحه برای بررسی طرح آتشبس جدید آمریکا جلسه برگزار میکردند، نهتنها یک تجاوز آشکار به حاکمیت یک کشور عضو سازمان ملل، بلکه یک ضربه به مفهوم دیپلماسی و میانجیگری منطقهای بود. ۵ عضو حماس در این حمله شهید شدند اما رهبران ارشد این جنبش که برای اقامه نماز به ساختمان مجاور محل جلسه رفته بودند، آسیب جدی ندیدند. برخی گزارشها از کشته شدن یک افسر امنیتی قطری نیز حکایت دارد.
حمله رژیم صهیونیستی به پایتخت قطر، همانند زلزلهای منطقه غرب آسیا را تکان داد؛ اتفاقی که باعث شد این گزاره که رژیم صهیونیستی تهدید بزرگ و خطر اول منطقه است، تثبیت شود.
حمله به دوحه: اهداف و پیامدهای فوری
رژیم صهیونیستی بلافاصله در بیانیهای رسمی، مسؤولیت حمله هوایی به دوحه را بر عهده گرفت و ادعا کرد این عملیات «کاملاً مستقل» و هدف آن ترور رهبران حماس بوده که از دوحه برای حملات علیه اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ دستور میدادهاند. دنی دانون، سفیر اسرائیل در سازمان ملل ادعا کرد «هیچ مصونیتی برای تروریستها وجود ندارد» و این حمله علیه «اهداف نظامی» انجام شده است. با این حال، قطر این ادعاها را رد و تأکید کرد هدف این حمله، میانجیگری قطر برای آتشبس در غزه بوده است. وزارت خارجه قطر این اقدام را «جنایتکارانه و بزدلانه» و «نقض آشکار حقوق بینالملل» خواند و هشدار داد: «دوحه حق پاسخ قاطع به این حمله را برای خود محفوظ میدارد». شیخ محمد بن عبدالرحمن آلثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر این حمله را «تروریسم دولتی» توصیف کرد و خواستار محاکمه بنیامین نتانیاهو شد؛ گفتهای که بهسرعت به نمادی برای تغییر در نگاه منطقه به رژیم صهیونیستی تبدیل شد.
مواضع رژیم و قطر؛ از توجیه تا خشم
رژیم صهیونیستی در تلاش برای توجیه این حمله ادعا کرد رهبران حماس در دوحه «سرپرست حملات علیه اسرائیل» هستند و این عملیات «مستقل» انجام شده است. با این حال، منابع آمریکایی تأیید کردند ترامپ قبل از حمله از آن مطلع شد اما نتوانست آن را متوقف کند؛ ادعایی که البته با توجه به هماهنگی و همکاری نظامی رژیم با سنتکام، نیز حضور سنتکام در قطر، با واقعیت همخوانی ندارد. با این حال دونالد ترامپ در پستی در فضای مجازی مدعی شد: «این تصمیم نتانیاهو بود، نه من». او همچنین ادعا کرد «فرستاده ویژهاش به قطر هشدار داده بود اما خیلی دیر بود» اما قطر به طور قاطع این ادعاها را رد کرد و گفت هشدار آمریکا پس از اتمام حمله به دوحه رسیده است! وزارت خارجه قطر در بیانیهای شدیداللحن اعلام کرد: «این حمله نقض حاکمیت یک کشور عضو سازمان ملل متحد است و حمله اسرائیل کل نظام بینالملل را در معرض یک آزمایش بزرگ قرار داده است.» نخستوزیر قطر در گفتوگو با شبکه CNN نیز افزود: «نتانیاهو هیچگاه در مسیر میانجیگری جدی عمل نکرده و تنها به اتلاف وقت پرداخته است».
واکنش جهان؛ از محکومیت تا توجیه
شورای امنیت سازمان ملل حمله اسرائیل به دوحه را محکوم کرد اما در بیانیهای که مورد توافق ۱۵ عضو شورا قرار گرفت، نامی از اسرائیل نبرد! این بیانیه که توسط انگلیس و فرانسه تهیه شد، تنها بر «حمایت از حاکمیت و تمامیت ارضی قطر» تأکید کرد اما واکنشهای جهانی از چین و روسیه تا اتحادیه اروپایی، به وضوح نشان داد این حمله یک نقطه عطف در روابط بینالملل است. فو کونگ، سفیر چین در سازمان ملل این حمله را «نقض آشکار حاکمیت قطر و قوانین بینالمللی» خواند و هشدار داد: «قطر نقش مهمی در میانجیگری مذاکرات صلح دارد. هدف قرار دادن هیأت حماس در دوحه نشاندهنده سوءنیت و بی مسؤولیتی و عزم بر هم زدن مذاکرات صلح است». روسیه نیز این حمله را «دارای پیامدهای وخیم برای امنیت منطقه خاورمیانه» دانست و گفت: «چه چیزی مانع آن میشود اسرائیل پس از بمباران دوحه، به هر پایتختی در جهان حمله نکند؟»
آمریکا نیز با اظهار نارضایتی از این حمله اما بدون محکومیت صریح اسرائیل، وضعیتی پیچیده را نشان داد. دوروتی شیء، معاون سفیر آمریکا در سازمان ملل، حمله را «تأسفبار» خواند ولی در عین حال ادعا کرد «تعقیب رهبران حماس یک هدف ارزشمند است». استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، پس از حمله به قطر با نخستوزیر قطر ملاقات کرد و از او خواست همکاری امنیتی با آمریکا را حفظ کند اما قطر در پاسخ اعلام کرد «در حال ارزیابی مجدد نقش میانجیگری خود» است. البته کمی بعد دفتر رسانههای بینالمللی قطر این گزارشها را تکذیب کرد و آن را «تلاش برای ایجاد اختلاف» خواند.
تقریباً اکثر کارشناسان معتقدند یکی از مهمترین پیامدهای حمله رژیم صهیونیستی به قطر، تغییر نگاه کشورهای عرب به تهدیدات منطقهای است. سالهاست رژیم صهیونیستی و آمریکا به طور مداوم تلاش میکنند ایران را به عنوان «دشمن شماره یک» غرب آسیا معرفی کنند اما حمله به قطر نشان داد واقعیت کاملاً متفاوت است، چرا که حالا مشخص شده این ایران و جبهه مقاومت هستند که در عمل مانع دست درازی رژیم صهیونیستی به کل منطقه و سیطره این رژیم بر غرب آسیا شدهاند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سایه بر سر پیمان ابراهیم» نوشت: «تصاویر دیدار صمیمانه محمد بنزاید، حاکم امارات، با امیر قطر در فرودگاه دوحه، نشان میداد چگونه دشمنان دیروز ناگهان در برابر تهدید مشترک همپیمان شدهاند. حملهای که اسرائیل در قلب قطر انجام داد، نهتنها خط قرمزهای امنیتی منطقه را شکست، بلکه جایگاه واشنگتن در معادلات خلیج فارس را هم متزلزل کرد. چند ماه بیشتر از استقبال پرزرقوبرق ریاض، ابوظبی و دوحه از دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، نمیگذرد؛ استقبال با رژه شترها و ضیافتهای رسمی. اما همان رهبران که در آن روزها متحد واشنگتن معرفی میشدند، امروز با لحنی تند از حمله اسرائیل به دوحه انتقاد میکنند.
محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، آشکارا خواستار «پاسخ عربی، اسلامی و بینالمللی برای مهار تجاوزگری» شد. او اسرائیل را به «اقدامات جنایتکارانه» متهم کرد. در سوی دیگر، محمد بنزاید، رئیس امارات، به دوحه پرواز کرد و در صحنهای بیسابقه، امیر قطر را در آغوش گرفت. این نمایش وحدت، فقط چند سال پس از آن رخ داد که امارات و عربستان به دلیل اتهام حمایت دوحه از گروههای تروریستی، قطر را تحریم کرده بودند؛ اتهامی که همواره از سوی مقامات قطری رد شده است.
محمد بنزاید در سخنانش تأکید کرد حمله اسرائیل به قطر «نقض همه قوانین و هنجارهای بینالمللی» بوده است. نگرانی مشترک رهبران خلیج فارس بیش از هرچیز به احتمال فروپاشی تعهد دیرینه آمریکا بازمیگردد؛ تعهدی که از زمان جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱ برقرار شد و واشنگتن را ضامن امنیت آنان در برابر تهدیدهای منطقهای معرفی میکرد. حالا به باور بسیاری، این جایگاه سنتی با اقدامات اسرائیل و سکوت اولیه آمریکا لرزان شده است.
ترامپ بهسرعت کوشید خشم متحدان عرب را کاهش دهد. او ضمن فاصلهگذاری از حمله، گفت که «این اقدام هیچ سودی برای اسرائیل و آمریکا ندارد» و به قطر اطمینان داد چنین رویدادی تکرار نخواهد شد. با این حال، تأکید او بر «حمایت آهنین» از دولتی در اسرائیل که به گفته منتقدان، بیاعتنایی فزایندهای به هنجارهای بینالمللی نشان میدهد، مایه نگرانی رهبران خلیج فارس شد.
نتانیاهو هم تهدید کرد در صورت ادامه میزبانی قطر از رهبران حماس، حملات دوبارهای در راه خواهد بود. او خطاب به جامعه جهانی گفت: «یا تروریستها را اخراج کنید یا آنان را به عدالت بسپارید؛ وگرنه ما خود دست به کار میشویم».
این تهدیدها بهسرعت با واکنش وزارت خارجه امارات روبهرو شد. بیانیه رسمی این کشور تأکید کرد «هرگونه تعرض علیه یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس بهمنزله حمله به کل چارچوب امنیتی خلیج» است.
امارات که محرک اصلی توافقهای ابراهیم در سال ۲۰۲۰ بود، اکنون نشانههای آشکار نارضایتی از تلآویو را بروز میدهد. آن توافقها که با میانجیگری ترامپ امضا شد، روابط دیپلماتیک و اقتصادی اسرائیل با امارات، بحرین و مراکش را برقرار کرد و به عنوان دستاورد مهم سیاست خارجی آمریکا معرفی شد.
نتانیاهو همچنان امید داشت دامنه عادیسازی را گسترش دهد، اما حمله اخیر به قطر این رؤیا را دور از دسترس کرده است. توافق امارات و اسرائیل اگرچه تاکنون دو سال جنگهای منطقهای را تاب آورده، اما با ادامه سیاستهای کنونی اسرائیل در معرض خطر قرار دارد.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «محکومیت جهانی حمله به قطر» نوشت: «حمله اسرائیل به قطر نشاندهنده تشدید روح تجاوزگری در دکترین نظامی این رژیم بود که با واکنش شدید جهانی مواجه شد. علاوه بر محکومیت حمله به قطر با اجماع همه اعضا در شورای امنیت، بسیاری از حامیان اروپایی اسرائیل نیز این عمل را تقبیح کردند.
حملات هوایی اسرائیل به دوحه در روز سهشنبه (۱۸ شهریورماه)، نشاندهنده تشدیدی چشمگیر در دکترین نظامی این رژیم بود؛ پیامی روشن مبنی بر تمایل اسرائیل به عملیات فراتر از مرزهایش و بیاعتنایی آشکار به هنجارهای بینالمللی. اما قبل از پرداختن به دکترین نظامی اسرائیل، اول باید به این مساله اشاره کرد که چرا اسرائیل به قطر و چند جبهه دیگر حمله کرد. نخستوزیر قطر عصر دوشنبه زیر پرچم کشورش، روبهروی «خلیل الحیه»، مذاکرهکننده ارشد حماس، نشست. این دو پیش از این بارها در مذاکراتی که اغلب به نتیجه نرسیده بود، ملاقات کرده بودند. اما این بار متفاوت بود. ایالات متحده به تازگی پیشنهاد آتشبس جدیدی را ارائه کرده بود که میتوانست به جنگ تقریباً دو ساله غزه پایان دهد. بنابراین، شیخ محمد بن عبدالرحمن بن جاسم آل ثانی، الحیه را برای پذیرش آن تحت فشار قرار میداد.
«اورن لیبرمن» و «بکی اندرسون» در گزارشی برای سیانان نوشتند، به گفته یک منبع آگاه، بحث کمی قبل از ساعت ۹:۳۰ شب به پایان رسید، اما کار واقعی تازه شروع شده بود. پس از رفتن الحیه، مذاکرهکنندگان قطری با همتایان اسرائیلی خود تلفنی صحبت کردند تا آنها را در جریان تلاش جدید آتشبس قرار دهند. برخلاف اکثر پیشنهادها که از قطر و مصر ارائه شده بود، این طرح مستقیماً از سوی دولت ترامپ ارائه شد. مذاکرهکنندگان قطری چندی قبل تر با استیو ویتکاف، فرستاده ایالات متحده، در پاریس دیدار کرده بودند و دونالد ترامپ میخواست شاهد پیشرفت باشد. روز یکشنبه (۱۶ شهریورماه)، ترامپ «آخرین هشدار» خود به حماس برای پذیرش توافق را صادر کرد. او ادعا کرد که اسرائیل این پیشنهاد را پذیرفته است، درحالیکه مقامات اسرائیلی فقط گفته بودند که «به طور جدی در حال بررسی» آن هستند. این بر دوش قطر افتاد که این «پیشنهاد» را به یک «توافق» تبدیل کند.
تماس بین تیمهای مذاکرهکننده قطری و اسرائیلی تا ساعت ۵ صبح سهشنبه ادامه داشت. حماس قول داده بود که ۱۲ ساعت بعد به مذاکرهکنندگان قطری پاسخ دهد. اما اسرائیل برنامههای دیگری داشت. پیش از پایان زمان، موشکهای اسرائیلی به یک ساختمان مسکونی در دوحه برخورد کردند؛ ساختمانی که اسرائیل معتقد بود رهبران ارشد حماس در آن جمع شدهاند. اسرائیل از همان ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهرماه ۱۴۰۲) اعلام کرد که رهبری حماس را در غزه و خارج از غزه هدف قرار خواهد داد.
طی هفتهها و روزهای اخیر این ادعا همچنان از سوی سران این رژیم اعلام میشد. اما این حملات و عملیاتها فقط در کشورهایی انجام میشد که دشمن اسرائیل بودند؛ مانند ترور اسماعیل هنیه در ایران و صالح العاروری در لبنان. حمله به قطر از این جهت عجیب و البته گستاخانه بود که این کشور کوچک نقش میانجی مهمی در مذاکرات آتشبس ایفا کرده و میزبان یکی از پایگاههای بزرگ نظامی آمریکا در منطقه بود. قطر همچنین محل اقامت رهبران ارشد حماس، از جمله خلیل الحیه، بود. در سال ۲۰۲۲، جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا، قطر را به عنوان متحد اصلی غیر ناتو اعلام کرد. هنگام سفر ترامپ در ماه مه به این کشور کوچک، قطر تعهد اقتصادی ۱.۲ تریلیون دلاری به ایالات متحده داد و یک هواپیمای جامبو جت به عنوان هواپیمای رئیسجمهور هم به ترامپ هدیه داد. اما این باعث نشد اسرائیل از حمله به این کشور منصرف شود. روابط قطر- اسرائیل از زمان آغاز جنگ غزه رو به وخامت گذاشت و اسرائیلیها دولت قطر را به پناه دادن به حماس و عدم اعمال فشار کافی بر آنها برای موافقت با آتشبس متهم میکنند.
حمله به قطر نخستین چرخش در دکترین عملیاتی اسرائیل است. «مریم علی» و «عالیه چوغتای» در گزارشی برای الجزیره نوشتند، حمله اسرائیل به قطر بخشی از موج گستردهتر حملات این رژیم بود که فراتر از مرزهای نزدیکش گسترش یافته است. روز دوشنبه ساعت ۱:۰۰ بعد از ظهر به وقت محلی، جنگندههای اسرائیلی حملاتی را در مناطق بقاع و هرمل در شرق لبنان انجام دادند. ارتش اسرائیل ادعا کرد که به انبارهای سلاح و تأسیسات نظامی مورد استفاده حزبالله حمله کرده است. بهرغم آتشبس، اسرائیل به حملات تقریباً روزانه خود به خاک لبنان، به ویژه در جنوب، ادامه داده و با نقض شرایط عقبنشینی از آتشبس، پنج پاسگاه مرزی را اشغال کرده است. روز سهشنبه، حمله پهپادی اسرائیل به ورودی روستای برجا، در حدود ۳۰ کیلومتری جنوب بیروت، گزارش شد که منجر به زخمی شدن یک عضو حزبالله شد. این در حالی است که دیروز جمعه (۲۱ شهریورماه) هم اعلام شد که اسرائیل حمله سنگینی به بیروت انجام داد و برخی از فرماندهان حزب الله از جمله فرمانده یگان رضوان ابو علی طباطبایی را هدف قرار داده است.»



نظر شما